مادر درست گفته بود
بچههاي تفحص دنبال سه شهيد بودند كه بعد از يك هفته جستوجو آنها را پيدا كرديم. بدنها را داخل پارچههاي سفيد گذاشتيم و آورديم مقر تا شناسايي شوند. به پدر و مادرهایشان اطلاع داده بودند كه فرزندانشان شناسايي شدهاند.
ادامه مطلببچههاي تفحص دنبال سه شهيد بودند كه بعد از يك هفته جستوجو آنها را پيدا كرديم. بدنها را داخل پارچههاي سفيد گذاشتيم و آورديم مقر تا شناسايي شوند. به پدر و مادرهایشان اطلاع داده بودند كه فرزندانشان شناسايي شدهاند.
ادامه مطلبشهید مالکوم ایکس رهبر مسلمانان سیاه پوست آمریکا بود که کارنامهای پر از افتخار و فعالیتهای ضد استکباری داشت.
ادامه مطلبورود شهدای دلاور خانطومان به میهن اسلامی حتما دارای پیامهایی است شهدایی که نه تنها از مواظع مقاومت اسلامی دفاع کردند بلکه بار سنگین جانفشانی برای دفاع از حریم اعتقادی شیعه و انسانیت را به دوش کشیدند.
ادامه مطلبسابقه طولانی مبارزاتی شهید قدوسی و همگامی با رهبر معظم انقلاب از آغازین روزهای مبارزه همراه با دقت ستودنی ایشان در یادآوری و نقل رویدادها، گوشههای ارزندهای از تاریخ انقلاب و نیز سلوک فردی و سیاسی آن شهید بزرگوار را در این گفتوگو فرا روی تاریخپژوهان نهاده است. آنچه درادامه میخوانید بخشی است از گفتوگو با رهبر معظم انقلاب:
ادامه مطلبهمرزم شهید کاوه گفت: یکی از خمپارههای دشمن نزدیک جایی فرود آمد که شهید کاوه در آنجا حضور داشت. محمود ناظر آتش ما بر روی دشمن بود که خمپاره به او اصابت کرد، بیسیمچی تماس گرفت که محمود مجروح شده است.
ادامه مطلببخونید و لذت ببرید که ما اکنون به حرمت خون چه شهیدانی داریم نفس می کشیم و احساس امنیت و آرامش می کنيم.
ادامه مطلبشهید منصور عباسی مسئول قسمت مهندسی بود و بهقول خودشون سنگرساز بیسنگر. ایشان چند روز بعد از آزادسازی بوکمال، در روز جمعه در کنار فرات، هنگام اذان ظهر به شهادت رسید(۱۰ آذر ۱۳۹۶). سالها پیش برادر 21سالهاش آیتالله عباسی نیز در عملیات بیتالمقدس و در آزادسازی خرمشهر به شهادت رسیده بود.
ادامه مطلب«مادر جان! یک وصیت کاملاً خصوصی و سری دارم که در این نامه نمینویسم، بلکه آن را در تکهای پارچه به گوشه داخلی یقهام دوختهام، استدعا دارم نخست به وصیتنامهام عمل کنید بعد مرا به خاک بسپارید.»
ادامه مطلببا شروع عملیات رمضان در تیر ماه 61 درمنطقه "شرق بصره" فرماندهی تیپ 27 حضرت رسول اكرم (صلی الله وعلیه واله) را برعهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشكر، تا زمان شهادتش در سمت فرماندهی انجام وظیفه نمود.
ادامه مطلبمالکوم ایکس یکی از رهبران برجسته و الهامبخش مسلمانان رنگینپوست آمریکا است.
ادامه مطلبوقتي تقويم هجري شمسي كشور را مي گشايي به تاريخي مي رسي كه رنگ و بوي حماسه دارد ، روز بزرگداشت بانويي فداكار با چهار فرزند فدايي ولايت که همه مادران و همسران شهدا از او تاسی می کنند .
ادامه مطلبهمزمان با آغاز دهه فجر و در آستانه چهلویکمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در مرقد مطهر امام عظیمالشأنِ ملت ایران حضور یافتند و با قرائت نماز و قرآن یاد آن عزیز سفر کرده را گرامی داشتند.
ادامه مطلبحسن باقری را بسیاری بهعنوان مغز متفکر اطلاعات نظامی ایران میشناسند. او در نهم بهمن ماه سال ۶۱ در محور عملیاتی فکه بهشهادت رسید تا تاریخ ایران و دفاع مقدس یکی از بهترینهایش را از دست بدهد.
ادامه مطلبهمهی برادران عزیز را و خودم را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوای الهی. اگر نصرت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر توفیقات الهی را میخواهیم، هدایت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر فرج و گشایش در مسائل شخصی و اجتماعی را میخواهیم در تقوا است؛ همه باید کوشش کنیم که تقوای الهی را معیار کار خودمان قرار بدهیم. در نماز جمعه آنچه مهم است، توصیهی به تقوا است؛ خود این حقیر بیشتر از شما محتاج این توصیه هستم و امیدواریم خدای متعال توفیق بدهد بتوانیم هر کدام به حدّ وسع خودمان تقوای الهی را رعایت کنیم.
ادامه مطلبدر ادامه مواضع حضرت آیتالله خامنهای دربارهی این مسئله و نیز ضرورتِ خروج نظامیان آمریکایی از غرب آسیا را با تمرکز بر دیدارهای بینالمللی ایشان بازخوانی میکند.
ادامه مطلبمصطفی احمدی روشن در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ به دنیا آمد. در سال ۱۳۷۷ در رشته مهندسی شیمی وارد دانشگاه صنعتی شریف می شود. از بسیجیان فعال بود و در دوران دانشجویی به عنوان معاون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد. ولایت مدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت، استاد اخلاق تهران بود. در سال ۱۳۸۱ در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد. شهید احمدی روشن، عضو هیئت مدیره یکی از شرکت های تأمین کالای نیروگاه هسته ای نطنز اصفهان بود که در زمینه تهیه و خرید تجهیزات هسته ای فعالیت داشت. هنگام شهادت، معاون بازرگانی سایت نطنز بود. شهید احمدی روشن، صبح چهارشنبه ۲۱ دی ماه ۹۰، بر اثر انفجار بمبی مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی، ابتدای خیابان گل نبی تهران، به دست عوامل استکبار به شهادت رسید. از شهید روشن، فرزندی به نام «علی» به یادگار مانده است.
ادامه مطلبحاجقاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در اقدامی تروریستی به شهادت رسید اما زندگی این سردار بزرگ همراه با راز و رمزهایی بوده است که بخشی از آنها از زبان برادر کوچکتر این سردار فاتح بیان شده است.
ادامه مطلبمختارهریک از قاتلین امام حسین واهل بیتش راچگونه ودر چه زمانی کشت وازآن ها انتقام گرفت؟ پاسخ به این سوال نیاز به بحثی مفصل و ذکر کتابی جداگانه دارد با این حال در جواب از سوال شما به طور خلاصه قیام مختار را ذکر کرده و در لابلای آن به ذکر قصاص برخی از قاتلین سید الشهدا و اهل بیت مطهرش خواهیم پرداخت:
ادامه مطلببیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد کنگره شهدای استان هرمزگان در تاریخ ۲۵ آذر ۹۸
ادامه مطلبواقعاً بايد ياد كنيد از شهدا و به جوانها منتقل کنیم كه اينها كي بودن كه جونشون گذاشتن براي اين مملكت. از همه چي گذشتن و به خاطر ناموس، مملكت و دين رفتن. خيلي پسراي خوب و با اعتقاد و مهربوني بودن. واقعاً غيرت داشتن
ادامه مطلبشهید رضا رحیمی خرسند در آبانماه سال 1336 در روستای صالح آباد در حومه شهر تهران در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شد. هنگامیکه شش ماهه بود، به همراه خانواده اش جهت تأمین زندگی در جنوب تهران، نازی آباد ساکن شدند.
ادامه مطلبتا امروز هیچ قدرتی نتوانسته است دلهای مردم را از محبت امام و یاد امام و تعظیم و تجلیل شهدا، شهادت و ارزشهای انقلاب، خالی کند.
ادامه مطلب16 آذر روز دانشجوی انقلابی است دانشجویی که برای دفاع از کشور و منافع ملی در برابر متجاوزین میایستند این روز، یادآور سه دانشجوی انقلابی است که هنگام ورود ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا اعتراض کردند و در دانشگاه تهران توسط سربازان آمریکایی شهید شدند.
ادامه مطلبمقام معظم رهبری: خانوادهی شهیدان و ایثارگران از نظر تأثیر و ارزش رفتار و حرکت، فقط با خود شهدا قابل مقایسه هستند؛ با هیچ قشر دیگری در انقلاب، این مجموعه قابل مقایسه نیستند. ارزش آن مادران و پدران، آن همسران و فرزندان و بازماندگان که حرمت خون شهیدشان را حفظ کردند و خودشان با صبرشان، با گذشتشان مظهر دیگری شدند از فداکاری در پیشبرد اهداف انقلاب، این است که یکی از مؤثرترین و نقشآفرینترین عناصر کشورند. نمیخواهیم تعارف کنیم یا خوشامد بگوئیم؛ میخواهیم حقیقت مطلب آنچنان که هست، روشن شود.
ادامه مطلباز مواردي که در اسلام بسيار بر آن تأکيد شده و از اهميت زيادي برخوردار است و همچنين از شاخص هاي اصلي سبک زندگي اسلامي ميباشد، احترام به بزرگان و تکريم ايثارگران و مادران و همسران آنان است.
ادامه مطلبسرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با خانواده شهید مدافع امنیت «مرتضی ابراهیمی»، از اعضای گردان امام حسین(ع) ملارد که در جریانات و اغتشاشات بنزینی اخیر در این شهرستان به شهادت رسید،دیدار کرد.
ادامه مطلبسردار سرلشکر پاسدار شهید حسن تهرانيمقدم از بنيانگذاران اصلي صنايع موشكي جمهوري اسلامي ايران و بنیانگذار توپخانه و موشکی سپاه در دوران پر افتخار هشت سال دفاع مقدس و مسئول سازمان خودکفایی و تحقیقات صنعتی سپاه پاسداران، بود. اين شهيد گرانقدر تقریبا ۲۵ سال از عمر خود را در ایجاد و توسعه این بخش از توان دفاعی قرار داده بود و به عنوان پدر موشكي ايران لقب گرفت.
ادامه مطلبشهيد حاج محمد ابراهيم همت در دومين وصيت نامه بجامانده از خود نوشته است: خويشتن را در قفس محبوس مي بينم و مي خواهم از قفس به در آيم.سيمهاي خاردار مانعند.من از دنياي ظاهر فريب ماديات و همه آنچه كه از خدا بازم مي دارد متنفرم.
ادامه مطلباگر شما بیشتر از بیست و چند سال داشته باشید به یاد می آورید زمانی را که دختر بچه ها و پسر بچه های زیادی هر روز بارها و بارها از مادرشان سراغ پدر را می گرفتند و مادرها با اینکه خودشان چشم به در داشتند به کودکان دلداری می دادند که پدرشان به جنگ دشمن رفته تا غول های بد ذات، دستشان به خاک پاک کشورمان نرسد.
ادامه مطلبحضور موفق گلاره عباسی در فیلم «شیار143» و كسب جایزه بهترین بازیگر برای فیلم «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیكترند» بهانهای شد تا با این بازیگر خوشآتیه كشورمان گفتوگو كنیم.
ادامه مطلبحجتالاسلام مرادپور وجود خانواده شهدا و ایثارگران در بین مردم را باعث دلگرمی برای جامعه بیان کرد و گفت: دیدار با خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران برای همه ما روحیهبخش است.
ادامه مطلبپهلوان بسیجی «ابراهیم هادی» از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب است. بُرشهایی از زندگی این قهرمان غریب کشورمان را که در کتاب «سلام بر ابراهیم ۲» گردآوری شده است، منتشر میکند.
ادامه مطلبرهبر انقلاب اسلامی گفتند: خداوند این واقعیت را با شهید حججی به همه اثبات کرد و با بزرگ و عزیز کردن او و نماد ساختن از او نشان داد که نسل جوان امروز، اینگونه مخلصانه و صادقانه در پی جهاد فی سبیل الله است، و این، آیت الهی و نشانهی خدا و معجزهی جاری انقلاب است.
ادامه مطلببیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم
ادامه مطلبآن روزهای اول، شهرها یکی پس از دیگری سقوط میکردند. چیزی به سقوط اهواز نمانده بود. به امام خبر دادند، فرمود: «مگر جوانان اهوازی مردهاند؟»
ادامه مطلبشهید آیت الله علی قدوسی در 12 مرداد سال ۱۳۰۶ زمانی که هنوز بیش از دو سال از روی کار آمدن رضا خان نگذشته بود، در شهر کوچک نهاوند در خانوادهای روحانی متولد شد. پدرش یکی از روحانیون برجسته، صاحب علم و اجتهاد و تقوا بود. دوران خردسالی شهید تحت تعلیم پدری عالم و باتقوا و مادری متدین و پرهیزگار سپری شد. آیت الله شهید قدوسی به دست منافقین به شهادت رسید.
ادامه مطلبما یاد رئیسعلی دلواری را از این جهت گرامی میداریم که این مرد شجاع، در راه اعتقاد دینی خود، تنها و در غربت با دشمنان جنگید؛ این برای ما چیز بسیار باارزشی است...
ادامه مطلبخصال و ویژگیهای درخشنده شهید محمود کاوه در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسؤولیتهای مختلف، درسی است بس بزرگ. امید است با بکارگیری آنها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزشهای متعالی آن همواره مهیا و آماده سازیم.
ادامه مطلبسردار شهید علیرضا موحد دانش در طول حضور در جبهه به درجه رفیع جانبازی نایل آمد اما با همان شرایط مانند بسیاری دیگر از رزمندگان به کار دفاع مشغول بود و همواره در کنار نیروهایش در صف مقدم جهاد حضور پیدامی کرد تا اینکه در عملیات والفجر 2 به آرزوی قلبی اش رسید و شهادت نصیبش شد، با هم وصیت نامه ی این شهید والا را میخوانیم...
ادامه مطلباین قسمت گوشه های کمتر خوانده شده از روایات دفاع مقدس است که در آن عشق و ارادت و رابطه عاشقانه ای میان این شهیدان و روایات کربلا میتوان با چشم سر و دل دید، این روایات زیبا از شهدا از دست ندهید...
ادامه مطلبهشت سال دفاع مقدس و حضور هر چه پررنگ ترِ قشر مذهبی، مخصوصا طلاب و روحانیون در این میدان کارزار نشان داد مذهب ما و بزرگان مذهب ما بر خلاف اکثر مکاتب دیگر موعظه و توصیه نمیکنند بلکه مومن واقعی حرفشان را با عمل امضا میکنند، چند حکایت از این شهیدان عامل به اعمال اسلام را با هم میخوانیم...
ادامه مطلبدر اینجا چند حکایت شفاهی از کرامات شهدای دفاع مقدس را برای شما عزیزان آورده ایم از حکایت شهیدی از استان فارس تا شهید کرمانی و... با ما همراه باشید...
ادامه مطلباین داستان حکایت زیبایی از ابراهیم است، زمانی که در دوران طاغوت فرمانده اجازه ی روزه گرفتن را به هیچ سربازی نمیداد و همه را با آب داغ از روزه منع میکرد، اما ابراهیم ما تحمل این حرمت شکنی را نداشت..
ادامه مطلببا پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني مسير زندگي افراد زيادي تغيير كرد و به يكباره متحول شد. يكي از آن افراد شاهرخ ضرغام بود كه از لات هاي معروف تهران بود ولي بعدا متحول شد و در زمان جنگ به درجه رفيع شهادت نائل شد در اين مطلب در اين باره بيشتر توضيح مي دهيم.
ادامه مطلبدر این مقاله بخشی از خاطرات شهید حسن ابشناشان از زبان همسر ایشان را میشنویم که در آن از شخصیت، بزرگی، ساده زیستی و خودساختگی های شهید حسن آبشناسان سخن میگویند. این شهید کسی است که میگوید در اثر خودساختگی در شرایط سخت کمتر از دیگران اذیت شد، چگونه؟ با هم میخوانیم..
ادامه مطلبآیا حضرت امام حسین علیه السلام از شهادت خود در روز عاشورا آگاه بودند و با یقین به آن، قیام فرمودند؟ جواب...
ادامه مطلبهندوها و بتپرستها اليماشاءالله نذورات ميآورند براي سيدالشهدا(ع) و ميدهند به كساني كه عزاداري ميكنند و دهه ميگيرند و دسته ميآورند و... . اليماشاءالله شكر يا پول ميآورند كه اينها شربت درست بكنند و صرف اينطور كارها بكنند.
ادامه مطلب"این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار میکند" امام خمینی (ره)..
ادامه مطلبجمله ای از سهیلا آرین(زن امریکایی تازه مسلمان شده) : حجاب تاج بندگی منه «و تو ای خواهر دینیام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.» (شهید عبدالله محمودی)
ادامه مطلبوقتی بچهها به پیرمرد خدابیامرز گیر دادند که از خاطرات فرزندش محمدرضا بگوید، اول طفره رفت و گفت چیز زیادی از او به یاد ندارد. دستآخر، یکی از خاطراتی که از دید خودش ساده میآمد، تعریف کرد. آن پدر که امروز جایش در خانه دو فرزند شهیدش، مهرداد و محمدرضا خالی است، گفت..
ادامه مطلبهشتمين امام نور حضرت رضا(عليه السلام) ضمن روايت مفصّلي در فضيلت مرقد مطهّر خويش فرمود: «هر كسي در آنجا مرا آگاهانه و خالصانه زيارت كند همچون كسي است كه پيامبر خدا را زيارت كرده است.»
ادامه مطلببه امام صادق علیهالسلام عرض کردم: من با ترس از نیروهای حکومت و خبرچینان و نیروهای نظامی دشمن به زیارت قبر پدر شما مشرف میشوم. حضرت فرمود..
ادامه مطلبیکی از نکاتی که شهید حججی (ره) در سخنان خود به آن اشاره فرموده بودند این بود که دوست دارند که خداوند بعد از آنکه شهید شدند، یکبار دیگر در زمان ظهور امام زمان (علیه السلام) زنده شده و شهید شوند...
ادامه مطلباین روزها حال و هوای دلمان غبار آلود غبار آلود است ... خبر شهادت مدافعان حرم بانوی صبر وفا حضرت زینب سلام الله علیها یکی پس از دیگری به گوش می رسد ...
ادامه مطلبچه کسی این شهید حججی، جوان 25 ساله از اهالی نجف آباد اصفهان را می شناخت؟! جوانی که چند روزی است آوازه اش همچون بمب سراسر ایران را چه عرض کنم، عالم را مسحور و خجالت زده ی خود کرده است...
ادامه مطلبشهيد دكتر چمران از استعدادهايي كه پروردگارش نزد او به امانت سپرده بود وقوف كامل داشت، و ميدانست چگونه آنها را تنها در راه رسيدن به معشوقش شكوفا سازد. در همين راه بود كه از رفاه زندگي مادي، از زن و فرزند، و از مقام و منصب چشم پوشيد و آنچه داشت در طبق اخلاص، تقديم پروردگار خويش كرد...
ادامه مطلباین امر یک قانون کلی و عمومی است و بلا استثنا است که در نهایت بازگشت همه انسانها به سوی حق تعالی است چراکه جایگاه اصلی انسان این جهان نیست و او تنها برای شرکت در امتحانی الهی در این حیات ناپایدار قدم می گذارد که پس از پایان آزمون به سرای آخرت وارد می شود...
ادامه مطلبشوکت دهقانی برزی مادر شهید انقلاب «اکبر مشهدی» : منزل ما در محله نازیآباد جنوب تهران بود؛ اکبر، سومین پسرم است و او برای آموزش وارد هوانیروز شد؛ اکبر در هوانیروز اعلامیه و نوارهای سخنرانی امام خمینی(ره) را پخش میکرد. نگران بودم و از اکبر خواستم تا از هوانیروز بیرون بیاید و انتقالی خود را بگیرد اما آنها گفتند ما خرج کردیم در این 3 تا 4 ماه اگر بخواهد برود باید شما هزینه را پرداخت کنید؛ هزینهای که هوانیروز خرج پسرم کرده بودند را دادیم و از آنجا بیرون آمد...
ادامه مطلبکسی که به حضرت زهرا(س) ارادت دارد مانند فرزند حضرت زهرا(س) است. آیا صحیح است ما به خاطر خانواده خود از اهل بیت پیامبر بگذریم و از حرم حضرت زینب(س) دفاع نکنیم.
ادامه مطلببدون شك، از حماسي ترين و ماندني ترين نقشهایی كه در قيام جاودانه حضرت سيدالشهدا(ع) رقم زده شد، صحنه هايي بود كه بانوان ارجمند و شجاع و مجاهد، در اين عرصه آفريدند...
ادامه مطلبهي اين طرف و آن طرف ميشدم. خوابم نمي آمد. سرم را ميبردم زير متکّا. ميرفتم زير پتو. اين طرف، آن طرف. متکّا را ميگذاشتم روي سرم. متکّا چقدر خنک بود! مزه ميداد. نرم هم بود...
ادامه مطلبشهید نصر اصفهانی در جریان مبارزات مردمی علیه رژیم ستمشاهی در اصفهان، به همراه سایر نیروهای انقلابی به طور مستمر شرکت داشت.
ادامه مطلبشهيد عين الله زنگنه واقعاً عاشق شهادت بود و هيچ چيز نمي توانست او را از شهادت منصرف كند. او دل از دنيا بريده بود و حتي عشق به زن و فرزند نيز مانع جبهه رفتنش نمي شد.
ادامه مطلبقبل از رفتن به من گفت: مادر! اگر بدي و خوبي از فرزندت ديدهاي، مرا حلال كن، انشاء الله بعد از خاتمه خدمت سربازي بتوانم زحمات يك عمرتان را جبران نموده و براي شما يك زندگي مناسب از نظر مادي فراهم كنم.
ادامه مطلببه دلیل آلوده بودن منطقه اجازه بیرون رفتن از محدوده مشخص را نداشتیم. پس از گذشت حدود یک ماه فرصتی پیش آمد تا بتوانیم از نواحی جلوتر بازدید نماییم که در تیررس دشمن بود
ادامه مطلبدروغ و تملق در قاموس او راه نداشت. تمام مستحبات را به طور كامل انجام ميداد. هميشه شاكر خداوند بود، در آخرين لحظات زندگي عليرغم بيماري سخت و طاقتفرسا لبخندي بر لبش بود،
ادامه مطلببه من، مادرم و برادرم کاظم اطلاع دادند که رحیم پیدا شده است، در این بیست و چند روز شاید هزاران بار فکر او و اینکه حالش چطور است، تلف شده یا اینکه الان در یکی از بیمارستانهای داخل یا خارج مشغول جان کندن است داغونم می کرد
ادامه مطلبحاجي اسوه صبر و مقاومت بود، در آخرين روزهايي كه تاول هاي شيميايي دست مجروحش را مجروح تر نموده بود، طلب آب مي كند و مي گويد مي خواهد آخرين نمازش را با وضو بخواند.
ادامه مطلبفرزندم علی رضا موقعي كه از منطقه عملياتي به مرخصي ميآمد، سعي ميكرد که هر چه زودتر و قبل از پايان مرخصي به جبهه برگردد. حتي چندين بار در جبهه مجروح شده بود كه با من و پدرش هم در ميان نگذاشته بود.
ادامه مطلبیک بار که برای معالجه مجروحیت های شیمایی اش به خارج از کشور عزیمت می کرد، مرحوم حاج احمد خمینی(فرزند امام خمینی(ره)) به او گفته بود: من برای خودم دعا نمی کنم، برای تو دعا می کنم که به سلامت برگردی!
ادامه مطلبمهم ترین مسئله امروز ما در جبهه، صبر و استقامت در مقابل دشمن است. تا به حال تنها ضعفي كه داشته ایم از «عوامل و سلاح های شيميايي» بوده است. واقعیت این است که ما در مقابل بمب هاي شيميايي زود از كار ميافتاديم.
ادامه مطلبشهید نصر اصفهانی برای نماز جماعت اهمیت زیادی قایل بود، به ویژه برای نماز صبح . همیشه جزو نخستین کسانی بود که در کوی « شهید فلاحی » برای برپایی نماز صبح حاضر میشد.
ادامه مطلبسید هادی از كودكي شيفته قرآن و عترت و عامل به احكام دين مبين اسلام بود و به نماز اهميت ميداد. پس از اخذ ديپلم در دانشگاه مشهد قبول شد و تحصيلاتش را در آن دانشگاه ادامه داد.
ادامه مطلبساعت حدود 12:30 نيمه شب بود كه پس از اتمام كارها جهت استراحت به سنگري كه به صورت كانکس در زير خاك قرار داشت رفتيم. هنوز كاملاً خوابمان نبرده بود كه با صداي مهيبي از جا برخاستيم. همه جا دود بود و چيزي مشاهده نمي شد
ادامه مطلبروز هشتم تیر به دنبال شوهرم که مصدوم شده بود به مهاباد رفتم ولی او را به تبریز اعزام کرده بودند، بلافاصله به طرف تبریز حرکت و به بیمارستان سینا رفتم.
ادامه مطلببسياري از اقوام وي مصدوم و يا شهيد شدند.در سالهاي گذشته بارها به دليل شديدتر شدن ضايعات تنفسي در بخش مراقبت ويژه بيمارستانهاي مختلف بستري و مدت طولاني تحت درمان بود.
ادامه مطلبمجروحین شیمیایی عباس آباد را یکی پس از دیگری به بیمارستان می آوردند، به تدریج همه اتاق ها حتی سالن و راهروها از مجروحین پر شد، چشم هایشان نمی دید، بدن ها پر از تاول بود، حتی به پشت نمی توانستند بخوابند.
ادامه مطلبمحمود در منطقه شاخ شمیران به شدت شیمیایی شده بود و در بیمارستان كاشاني شهر یزد بستری بود.اولين بار كه او را ملاقات کردم به شدت سیاه شده بود، به طوري كه نمی توانستم او را بشناسم.
ادامه مطلبفرزند شهیدم سیروس محسنی برای همه و به خصوص من و پدرش، احترام بسیاری قایل بود و هرگاه ما را می دید، دستمان را می بوسید اما این علاقه شدید، مانع اعزام او به جبهه نشد.
ادامه مطلبمادر جان! آيا شما راضي هستيد بمانم و شاهد گريه هاي مادران شهدا باشم؟ مادرجان! دلم براي شهدا تنگ شده است. دوست دارم هرچه زودتر به دوست شهيدم ابراهيم اسكندري بپيوندم.
ادامه مطلبآخرين بار كه شهيدرحيم عبدالخضر زاده به جبهه اعزام شد، حالات عجيبي داشت و همين كه خبردار شد، عملياتي در پيش است، برخاست و با يك وداع خاطره انگيز ما را ترك كرد.
ادامه مطلببه محض ورود به حلبچه، ديديم که چه جنایت اسفباری روی داده است. پير مردی بر روی زمین با حالتی عادی نشسته بود.به خودم گفتم: چه آرامشی دارد و در چه فكريست كه به هيچ چيزي توجه نمي كند؟! حال آنکه او خشك شده و مرده بود.
ادامه مطلبدکتر قبل از عمل گفته بود، شش تا هفت ماه بيشتر زنده نميماند. پرستارها هم اين موضوع را ميدانستند، و با مشاهده گريههاي زهرا و نگاه هاي بيقرار اکبر براي او، يک باره شروع به گريه کردن نمودند.
ادامه مطلبهرگز آن صحنه جانگداز را فراموش نمی کنم. یکی از شهدای بمباران شیمیایی را برای شستشو به مسجد سرچشمه آوردند. افراد کمک کننده جرات نمی کردند با دست اقدام به شستشو کنند،
ادامه مطلبتازه چند روزي بود که سردار از جبهه برگشته بود ،هميشه مدت کوتاهي را به ديدن خانواده اختصاص ميداد و دوباره به ميادين نبرد بازميگشت . هنوز آثار شيميايي بر جاي جاي بدن نحيفش باقي مانده بود،
ادامه مطلبهر گردان براي خود نامي داشت. پس از انتخاب اسامي گردانها متوجه شدم، نام گردانی که محمدجعفر در آن حضور دارد؛ «نصر» است، خودم و بچه ها باور نداشتیم که اين نام گذاري و گردان نصر اتفاقي باشد.
ادامه مطلبهدف عراق، ساخت رآكتورهاي اتمي و توليد سلاحهاي هستهاي و شيميايي با همكاري مصر بود.براي اين منظور، سرلشكر ستاد «نزار عبدالحميد» ( مدير دايره جنگ شيميايي ) براي اجراي اين برنامه انتخاب شد.
ادامه مطلبگردان فجر بهبهان در دی ماه سال 1365 آماده انجام عمليات بزرگ كربلاي 5 در منطقه شلمچه شد.پس از ورود نیروها به منطقه موردنظر و استقرار در مواضع مشخص شده، داوود دانایی طبق روال هميشه به سرکشی روزانه اقدام می کرد.
ادامه مطلبجنگ تمام شد و مرد به شهر برگشت. با تني خسته و زخمهايي در آن، كه آرام آرام خود را نشان ميداد. زخمهايي كه ميخواست سالهاي سخت ماندن را كوتاه كند، اما زندگي در كار ديگري بود؛
ادامه مطلبصبح روز دوازدهم دي ماه سال 1365؛ دكتر سريعاً خودش را به بالين مجروحي كه تازه آورده بودند رسانيد خستگي و ضعف از قيافه دكتر معلوم بود. او شبانه روز خود را وقف خدمت و كمك به مجروحان جنگي نموده بود.
ادامه مطلبروزي در بين تعدادي از برادران بسيجي نشسته بوديم. شهيد «نوروزي» هم بود. از جبهه و روحيه رزمندگان سئوال شد. سهراب با حوصله تمام شروع كرد به توضيح وگفتن خاطره، از مسائلي كه ديده بود.
ادامه مطلبوقتی ما به دارخوئین رسیدیم چند تا از برادران بسیج کاشمر در آنجا بودند و فردای آن روز وقتی ما مستقر شدیم آنها رفتند. ما هر روز توپ را 3 کیلومتر به جلو می بردیم و بچه ها خوشحال بودند.
ادامه مطلباز آن سوی خط هیچ صدایی به گوش نمیرسید. بی سیم از کار افتاده بود. تقی دست به کار شد و تا عصر، بی سیم را راه انداخت، وقتی کارش تمام شد از خوشحالی رفت تا وضو بگیرد. آن قدر خوشحال بود که میخواست فریاد بزند. همین کار را هم کرد. بچهها دورش را گرفتند و همه منتظر بوند تا صدایی از آن سوی خط بشنوند.
ادامه مطلباینجانب فاطمه حداد فرزند محمدامین متولد سردشت جانباز 70 درصد شیمیایی ساکن سردشت میباشم که سرگذشت جانبازی خود را در چند سطر برایتان بیان می کنم.
ادامه مطلبيكباره غمي بزرگ در دلم جا ميگيرد. باز هم يك گزارش كسالت بار ديگر، بايد ميرفتم، به خطهاي كج و معوجي كه در تابلوهاست نگاه ميكردم و گزارش تهيه ميكردم.
ادامه مطلبگویی تا همیشه در این خرابه خواهیم ماند اما وقتی بیشتر فکر می کنم، باز هم عنایت را حس می کنم،چه در ماندن، چه در رفتن، هر آنچه را که صلاح اسلام است خوش تر است.
ادامه مطلببه قول شهید رجایی، قبول مسئولیت باید یا از سر عشق باشد و یا از سر دیوانگی. ولی من به عین می گویم قبول مسئولیت تدارکات بچههای رزمنده و بسیجی هم عشق می خواهد و هم دیوانگی.
ادامه مطلبمن و شما از باب امر به معرف و نهي از منكر به خود آييم، تا خداي نخواسته مديون خون شهدا و زجر و درد جانبازانمان نباشيم.
ادامه مطلبکوردلان خفاشصفت بدانند و آگاه باشند، ايراني هرگز تن به ذلت و خواري نميدهد و هر فردي تا آخرين قطرة خون در برابر متجاوزان ايستادگي نموده و اجازه نميدهد خاک زرخيزش تحت سلطه بيگانگان باشد.
ادامه مطلبدر يكي از روزهاي زمستان، كارواني از دانشكاه تبريز براي بازديد از مناطق جنگي به جنوب سفر كرد. در زيارت قتلگاه شهدا، به شلمچه ميرسند و از نمايشگاه (از مدينه تب كربلاي شلمچه) بازديد ميكنند.
ادامه مطلباصلاً نفهميدم شاگرد اتوبوس است، پسر راننده است يا خادم کاروان؟ هرچه بود رفتار خيلي جلفي داشت، توي اتوبوسي که همهشان از دخترهاي دانشجوي کارداني هنر بودند،
ادامه مطلبعيد نوروز بود، کاروانهاي زيادي براي بازديد از جبههها عازم کربلاي جنوب شده بودند عصر يکي از روزها در محوطه صبحگاه دوکوهه قدم ميزدم که خانمي جلويم را گرفت شروع کرد به صحبت معلوم بود که حسابي منقلب شده،
ادامه مطلبوارد خوزستان که شدم احساس کردم ميتوانم برادر شهيدم را زيارت کنم تا اينکه ديشب او به خوابم آمد. در خواب، او در کنار مقام معظم رهبري ايستاده بود. از برادرم- که چند سال پيش پارههاي پيکرش را گروه تفحص پيدا کرده بودند
ادامه مطلبدر يكي از روزهاي بهمن ماه توفيق حضور در منطقه طلائيه به عنوان راوي همراه دانشجويان فردوسي مشهد و خواجه نصير تهران حاصل گرديد. در حالي كه آن سال جاده بين طلائيه جديد و قديم (12 كيلومتر) آب گرفتگي داشت
ادامه مطلبرار همکلاسيهاي خود به اردوي زيارتي شهداي جنوب آمد.خودش تمايل زيادي نداشت با اين که بچهها تحت تأثير فضاي مناطق عملياتي قرار بودند اما او به همه چيز بياعتنا بود.
ادامه مطلبمن يادم ميآيد در گوشه لچکي، يعني جايي که کربلاي8 در آن زمان انجام گرفت تمام بچههاي لشگر سيدالشهداء مورد حمله شيميايي قرار گرفتند و تعداد زيادي شهيد شدند در جزاير هم وضع همين گونه بود
ادامه مطلبراه انداختن دستههاى سينهزن و زنجير زن، پوشيدن لباس سياه، حمل پرچمهاى رنگارنگ، علم، علامت و مانند اينها، همه براى زنده نگهداشتن فرهنگ عاشورا، امر ضرورى است و مبارزه با اينها يا ناشى از اغراض سوء است و يا از كمال بىخبرى و بىسليقگى.
ادامه مطلبشهادت مظلومانه سيد الشهدا و يارانش در كربلا،تأثير بيدارگر و حركت آفرين داشت=و خونى تازه در رگهاى جامعه اسلامى دواند و جو نامطلوب را شكست و امتدادهاى آن حماسه،در طول تاريخ،جاودانه ماند.حتى در همان سفر اسارت اهل بيت نيز تأثيرات سياسى اين حادثه در انديشههاى مردم آشكار شد
ادامه مطلباصحاب شهادت طلب و با وفاى سيد الشهدا«ع»،نمونه بارز آگاهى،ايمان،شجاعت و فداكارى بودند و فضيلت آنان بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد.رواياتى در فضيلت ياران امام وارد شده است.(1) خصوصيات آنان نيز در برخى كتب آمده است.
ادامه مطلبحضرت در منزلگاه شراف دستور دادند که آب فراوان برداشته وصبحگاهان حرکت کنند . درمیان راه و هنگام ظهر به لشکری برخوردند وامام (ع) با سرعت وقبل از دشمن در منزل « ذُو حَسَم » مستقر شد. آنگاه امام (ع) فرمان داد تا لشکر دشمن ونیز اسبان آنان را سیراب کنند
ادامه مطلبخون به ناحق ريختة مظلوم، دامن ظالم را ميگيرد و ستمگران و همدستانشان گرفتار ذلّت و خواري ميشوند. ظالمان به خاطر ظلمشان و مردم به خاطر تنها گذاشتنِ جبهة حق! بخصوص اگر اين ظلم دربارة امام معصوم و خاندان مظلوم او باشد.
ادامه مطلبگريه تجسم عينى تاثرات درونى و عاطفى است و داراى اقسام گوناگونى مىباشد كه هر يك آثار و نتايج ويژهاى دارند. از نظر روانشناسى گريه داراى اهميت بسيارى است و فشار ناشى از عقدههاى انباشته در درون انسان را مىكاهد
ادامه مطلب«گريه» مظهر شديدترين حالات احساسى انسان است، و علتها و انگيزههاى مختلفى دارد كه هر يك از آنها نشان دهنده حالتى خاص است . در روايات ، بعضى از انواع گريه تحسين شده و از صفات پسنديده بندگان پاكدل خداوند به حساب آمده است ، و بعضى از انواع گريه مذموم شمرده شده است .
ادامه مطلبامام رضا (ع) مى فرمايد: «هر امامى بر گردن دوستان و پيروانش عهد و پيمانى دارد و وفاى به اين عهد، بإ؛،،ّّ زيارت قبر آنان ممكن مىباشد . و كسى كه به شوق زيارت آنها و با تصديق به فضيلت آنها به سوى قبور آنها برود مورد شفاعت ائمه در قيامت قرار مىگيرد.
ادامه مطلبسيدالشهدا (ع) نيك دريافته بود كه وجدان شكست خورده و اخلاق پست امت را نمىتوان به وسيله رويارويى ساده دگرگون ساخت، از اين رو با قيام و شهادت خويش ديرى نپاييد كه اخلاق هزيمت و فرار را به نيرويى عظيم درآورد و اخلاق جديدى به جاى آن جايگزين نمود.
ادامه مطلبيكى از آثار و بركات تربت سيدالشهدا (ع) اين است كه متبرك نمودن بدن و صورت با آن تربت شريف تأثير معنوى زيادى بر انسان خواهد گذاشت ، از اين رو از بعضى بزرگان دين و امامان معصوم نقل شده كه بعد از نماز ، بدن و صورت خويش را با مهر كربلا متبرك مى كنند.
ادامه مطلبطبري و شيخ ابن نما روايت كردهاند از نوار زوجه خولي كه گفت آن ملعون سر آن حضرت را در خانه آورد و در زير اجّانه جاي بداد و روي به رختخواب نهاد. من از او پرسيدم چه خبر داري بگو، گفت مداخل يك دهر پيدا كردم سر حسين را آوردم،
ادامه مطلبعمر بن سعد چون از كار شهادت امام حسين عليه السلام پرداخت نخستين سر مبارك آن حضرت را به خولي (به فتح خاء و سكون واو و آخره ياء) بن يزيد و حميد بن مسلم سپرد و در همان روز عاشورا ايشان را به نزد عبيدالله بن زياد روانه كرد خولي آن سر مطهر را برداشت و به تعجيل تمام شب خود را به كوفه رسانيد، و چون شب بود و ملاقات ابن زياد ممكن نميگشت لاجرم به خانه رفت.
ادامه مطلبيا مُحمَداه اين حسين تست كه قتيل اولاد زنا گشته و جسدش بر روي خاك افتاده و باد صبا بر او خاك و غبار ميپاشد، واَحزنا و اَكرباه امروز روزي را كه ماند كه جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله وفات كرد. اي اصحاب مُحَمَّد صلي الله عليه و آله اينك ذريه پيغمبر شما را ميبرند مانند اسيران.
ادامه مطلبعبيدالله زياد چون از ورود اهلبيت به كوفه آگه شد، مردم كوفه را از خاص و عام اذن عام داد لاجرم مجلس او را حاضر و بادي انجمن و آكنده شده، آنگاه امر كرد تا سر حضرت سيدالشهداء عليه السلام را حاضر مجلس كنند، پس آن سر مقدس را به نزد او گذاشتند، از ديدن آن سر مقدس سخت شاد شد و تبسم نمود
ادامه مطلبمؤلف گويد كه در كتب مقاتل ذكري از ربودن جامه و اسلحه ساير شهداء رضوان الله عليهم نشده لكن آنچه به نظر ميرسد آن است كه اجلاف كوفه ابقاء بر احدي نكردند و آنچه بر بدن آنها بود ربودند. ابن نما گفته كه حكيم (لعين) بن طفيل جامه و اسلحه حضرت عباس عليه السلام را ربود.
ادامه مطلبسيد بن طاوس (ره) و ديگران فرمودهاند كه حضرت سيدالشهداء عليه السلام فرمود بياوريد براي من جامهاي كه كسي در آن رغبت نكند كه آنرا در زير جامههايم بپوشم تا چون كشت شوم و جامههايم را بيرون كنند آن جامه را كسي از تن من بيرون نكند.
ادامه مطلبفرزند امير المؤمنين،برادر سيد الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسين«ع»در روز عاشورا .عباس در لغت،به معناى شير بيشه،شيرى كه شيران از او بگريزند است.(1)مادرش«فاطمه كلابيه»بود كه بعدها با كنيه«ام البنين»شهرت يافت
ادامه مطلبمنقول است حضرت زینب(س) زماني که هر یک از بنی هاشم(ع) به شهادت می رسیدند، به کمک سید الشهدا (ع) براي تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد.
ادامه مطلباین مطلب شامل عناوین رو به روست: مراعات مخاطبان, مراقبت, مرخصي, مرخصي شهري, مسواك دستهجمعي, مطايبات نقل و انتقالات, مكاتبه با ترخيص شده ها, ملاحظه ي غير و مراقبت خود, مناجات در قبرهاي آماده, مهر تربت, مهر نماز, موش ها, ميزباني ميهمان, ميهماني معارفه, نام گذاري ماشين ها, نامه هاي سريالي, نذروصلوات, نذرونيازها, نشان يا زهرا, نظافت ناخن ها, نظام جمع, نماز جماعت, نماز قبل از غذا, وحدت جويي, وداع با شهداي محل, وداع و بدرقه, وصيت نامه نويسي, وضع جاي خواب, وضو گرفتن, هر چه خدا خواست, هفت سين, هم نام معصومين (ع), همه جا با هم, يا زهرا (س), يك نامه و جمعي شنونده, احترام سفره,
ادامه مطلبسلام بر خط شفقگون كربلا، كه خون تو را، اى خون خدا - همواره بر چهره افق مىپاشد و غروب هنگام، سرخى آسمان مغرب را به شهادت مىگيرد ، تا آن جنايت هولناك را هر چه آشكارتر بنماياند و چشم تاريخ را بر اين صحنه هميشه خونين بدو زد و گوش زمان را از آن فريادها تندر گونه آن عاشوراى دوران ساز، پر كند
ادامه مطلباین مطلب شامل عناوین رو به روست: شيوه ي استخاره, ذكر مصيبت مادر, ذكر واقعه ي كربلا, راضي به زحمت غير نبودن, رزم شبانه, رزمي، تبليغي, رسم جلوداري, رقابت در حفظ قرآن, رو به قبله ساختن سنگر, روش نگارش, سبقت, شب شهادت مولي, سوغاتي دو سره, شربت, شعار نوشتن روي لباس, شعارهاي جابه جايي, شكسته نفسي ها, شماره و تاريخ و پيوست نويسي, شهرداري, شوق و ذوق عمليات, شيران امدادگر, شيفتگي خدمت, شيوه ي استخاره, صدقات مشكل گشا, صلوات, عاشورا و شام غريبان
ادامه مطلباین مطلب شامل عناوین رو به روست: گفتگو با کفار کوفه, میدان نبرد, پشیمانی قاتل, اصحاب پیامبر, از کوفه تا کربلا, میدان مبارزه, نماز عاشورا, رجزهای شهید, واقعه ی شهادت, زیارت حضرت, کاروان امام, سخنرانی یا اتمام حجت, یک قدم تا بهشت, انتخاب بزرگ, جوانمرد
ادامه مطلببلندترين مقام در آخرت شفاعت است که اين مقام از آن پيغمبران، بزرگان و امامان است که در اين کار نيز شهدا با آنان برابري ميکنند، يعني ميتوانند شفاعت هفتاد نفر را بکنند.
ادامه مطلبحضرت علىبن الحسین(على اكبر) در یازدهم ماه شعبان(182) سال سى و سوم هجرت متولد شد.(183) او از جد بزرگوارش على بن ابى طالب علیهالسلام حدیث نقل مىكرد، و ابن ادریس در «سرائر» به این مطلب اشاره نموده است
ادامه مطلباز برادرانم میخواهم که با زبان و قلب خدا را یاد کنند. در مجالس و محافل، هنگام راه رفتن و به خصوص به وقت غذا خوردن و وضو ساختن، چه شیطان بر انسان ذاکر، هنگام غذا خوردن و وضو ساختن کمتر وارد میشود و وسوسهاش در نماز کم میشود.
ادامه مطلباز شيخ حسين بن عبد الصمد (پدر شيخ بهايى ) پرسيدم ، حكايتى نقل مى كنند، كه شما همراه شهيد دوم در استانبول تركيه ، به جايى مى رفتيد، او به شما گفت : در همين جا شخصى كشته مى شود كه مقامى ارجمند دارد و بعد خودش در همانجا شهيد شد.
ادامه مطلبشهيد اول پس از تكميل تحصيلات به سوريه برگشت و در دمشق كه اكثريت مسلمانان آنجا از اهل تسنن هستند، زندگى مى كرد، طولى نكشيد كه آوازه علمى او در همه جا پيچيد، و شيعيان به اين افتخار بزرگ رسيدند
ادامه مطلبدر روزنامه كيهان پنجشنبه 3 مرداد 1353 شماره 9319 قضيه عجيبى ذكر شده كه عين مطالب آن اينجا درج مى گردد: در حفارى كه چند سارق ناشناس در يزد كردند، جسد سالمى از 1300 سال قبل به دست آمد
ادامه مطلباین مطلب شامل عناوین رو به روست: معرفی دو کوهه,موقعیت های دو کوهه,نمادهای دو کوهه,دو کوهه یعنی...,همدلی با یاران
ادامه مطلباین مطلب شامل عناوین رو به روست: معرفی هویزه,شناسنامه عملیات در هویزه,نمادهای هویزه,اسامی شهدای هویزه,خاطرات هویزه,هویزه یعنی...
ادامه مطلباین مطلب شامل عناوین رو به روست: معرفی فکه, شناسنامه های عملیات ها در فکه, شهدا مانده اند, فکه یعنی...
ادامه مطلباز افرادی که وارد بهشت می شوند هیچکس آرزوی بازگشت به دنیا را ندارد گر چه تمام آنچه در زمین است از آنِ وی شود، مگر شهید که او به سبب کرامتی که در شهادت می بیند آرزو می کند به دنیا برگردد و دهها مرتبه در راه خدا کشته شود.
ادامه مطلببه دستورات امام خميني (ره) عمل كنيد، به مسايل معنوي و حضور در نماز جمعه اهتمام فراوان داشته باشيد و از زنان و مردان جامعه ميخواهم به حدود الهي و فرامين اسلام و قرآن عمل نمايند.
ادامه مطلب
در كودكي مبتلا به مرض لاعلاجي شدم، تا اينكه حالم وخيم شد و آثار مرگ بر من ظاهر گرديد. مادرم در حسينيهي خانه فرياد ميزد:«يا موسيبنجعفر، يا بابالحوائج! آيا معجزات و كرامات شما منحصر در حرم شماست؟ آيا ميتوانيد به هند بياييد و كودك مرا كه در حال مرگ است شفا دهيد»
روز سوم شعبان سال 78 كه سالروز ولادت آقا اباعبدالله بود، دوستان به ميمنت شب چهارم شعبان كه سالروز ميلاد آقا قمربنيهاشم است، كيك پخته بودند و خودشان را آماده كرده بودند جشن ولادت آقا را برگزار كنند.
زماني، بچهها در شلمچه پيكر يكي از شهدا را كه از نيروهاي غواص بود، كشف كردند، اما متأسفانه تا نزديك غروب آفتاب هرچه گشتند، پلاك آن شهيد بزرگوار را پيدا نكردند، ديگر مأيوس شده بودند، با خود گفتند: پلاك شهيد كه پيدا نشد، پس پيكر شهيد را همانجا ميگذاريم، صبح دوباره برميگرديم.
شاه عباس با شك و ترديد به مقام شامخ «حر» قبر آن شهيد كربلا را زيارت كرد و براي اطمينان خاطر و يقين قلبي، دستور نبش را داد و در كمال تعجب، جسد آن بزرگوار را با لباس خونآلود و آثار جراحاتي بر بدنش، بدون هيچ تغييري مشاهده كرد.
امام جماعت يكي از مساجد شيراز ميگفت: «در اولين روزهاي پس از فتح خرمشهر پيكر 28 تن از شهداي عمليات آزادسازي خرمشهر را به شيراز آورده بودند. پس از اينكه خيل جمعيت حزبالله در قبرستان دارالرحمهي شيراز بر اجساد مطهر و گلگون اين شهيدان نماز خواندند. علماي شهر كه در مراسم حضور داشتند، مسئوليت تلقين شهدا را بر عهده گرفتند، از جمله خود من.
يكبار بچهها در منطقهي جنوب، پس از چند روز سعي و تلاش خيلي خسته ميشوند، ولي حتي يك شهيد هم پيدا نميكنند. سپس با خلوص نيت به حضرت زهرا (س) متوسل ميشوند و سينه ميزنند. فرداي همان شب، دوباره به جستوجو ادامه ميدهند، ولي باز هم چيزي نمييابند.
سيدمحمد اعتقاد محكم و استواري داشت و در اوقات نماز خيلي مراقبت مينمود، حتي بعد از شهادتش نيز زمان نماز را به نيروها يادآوري ميكرد.
شانزده سال بيشتر نداشتم كه «محمدرضا غفاري» براي خواستگاري به منزل ما آمد، گويي كار خدا بوده كه مهر خاموشي بر لبم نشست، و او را بهعنوان همسر آيندهي خود قبول كردم .
يك شب كه در جبههي غرب در سنگر خوابيده بودم، يكي از دوستانم كه در عمليات بيتالمقدس (فتح خرمشهر) شهيد شده بود، به خوابم آمد. بعد از احوالپرسي گفت: «آقا محمود وسايلت را جمع كن، وصيتنامهات را بنويس و آماده شو كه چند روز ديگر قرار است پيش ما بيايي.
ادامه مطلب
نيمههاي تابستان بود، تابستان 73...
طبق برنامهاي كه تدارك ديده شده بود، قرار بود پيكر پاك شهيد موسوي را به آمل منتقل و به خانوادهي شهيد تحويل دهيم تا پس از مراسم احياي شب 21 ماه رمضان فرداي آن شب يعني روز شهادت حضرت امير همانجا پيكر را دفن كنند.
مجلس باشكوهي از طرف يكي از خلفا برپا شد و امام هادي (ع) نيز دعوت گرديد. با تشريف فرمايي امام (ع) همه برخاستند و با كمال ادب در كنار آن بزرگوار نشستند.
در عالم خواب، داخل يكي از شيارهاي فكه با همان چوبدستي كه به علت كمردرد، دستم ميگرفتم، قدم ميزدم. تا اينكه به كپهي خاكي رسيده، با چوبدستي به همراهان اشاره كردم كه اينجا را بكنيد، شهيد دفن است.
سرهنگ خلبان حقشناس، نماينده نيروي هوايي در قرارگاه هويزه بودند. من به همراه سرهنگ بابايي كه در آن زمان پست معاونت عمليات را به عهده داشتند، براي تحويل پست سرهنگ حقشناس به قرارگاه رفته بوديم.
«شهيدجعفر حجازي» نمونهي كاملي از اخلاص بود.
در شهر شيراز رسم بود علماي برجسته براي شهدا تلقين بخوانند. آن شب قبل از خواب احساس عجيبي داشتم. روز بعد وقتي وارد قبر شدم، در چهرهي شهيد (1) حالت تبسمي احساس كردم. زمانيكه نام مبارك صاحب الزمان (عج) را آوردم، انگار جاني تازه به بدن شهيد مراجعت كرد،
ادامه مطلب
در بهار سال 1361 كه بخش دوم عمليات محرم در منطقهي موسيان انجام گرفت، من مسئول واحد تعاون تيپ 25 كربلا بودم و اجساد مطهر شهدا را از خط مقدم تا 2 يا 3 كيلومتر عقبتر انتقال ميداديم.
شب عمليات كربلاي 5، توي سنگر نشسته بوديم. از هر دري صحبتي بود. در عمليات قبلي _ كربلاي 4_ همه نگران اين بودند كه «مير حسيني» آسيب ببيند.
چند روزي بود كه موفق نشده بوديم پيكر شهيدي را كشف كنيم و برادران، اين مسأله را يك سلب توفيق از خود ميدانستند. به همين خاطر، يك شب مراسم دعا و زيارت عاشورا برگزار كرديم و در آخر، همگي به امام رضا (ع) متوسل شديم تا بلكه بتوانيم پيكر شهدا را كشف كنيم.
يكي از برادران به نام «جمشيد برون» در مرحلهي سوم عمليات بيتالمقدس، كمربندي به كمر داشت كه بسيار زيبا بود. بچهها هم با او شوخي ميكردند و هر كدام از او ميخواستند تا كمربند را به آنها هديه بدهد، اما او ميگفت: «اگر شهيد شوم تنها راه شناختن من همين كمربند است، چون سر در بدن ندارم».
مادر شهيد رسولي ميگويد: «از رضا پرسيدم، رضاجان شهدا را چگونه پيدا ميكنيد؟»
يكبار كه با جمعي از بستگان براي فاتحه خواني به سر قبر فرزندم رفته بوديم، مشاهده كردم سنگ بالاي قبر سوراخ شده و نياز به مرمت دارد. با پيشنهاد بنّا قبول كرديم سنگهاي اطراف و زير لحد را هم تعمير و عوض كنيم.
ادامه مطلب
قبل از عمليات كربلاي 5 جمعي از بچههاي گروهان غواصالحديد از گردان حمزه سيدالشهدا لشگر 7 وليعصر (عج) مشغول شوخي و مزاح با فرمانده بوديم كه ناگهان فرمانده گفت: «بچهها ديگر شوخي بس است، چند لحظهاي اجازه بدهيد ميخواهم وصيتنامه بنويسم. من تا دو ساعت ديگر شهيد ميشوم، بگذاريد برايتان چيزي به يادگار بگذارم».
هوا هنوز گرگ و ميش بود؛ پس از سپري كردن يك شب سخت عملياتي، تازه از اول صبح آتش شديد دشمن حكايت از پاتك سنگيني داشت. رزمنده عارف و دلاور ورزشكار، حسن توكلي كنار من آمده، تيربارش را به من داد و گفت: «با اين سر عراقيها را گرم كن تا من نمازم را بخوانم»
ماه رمضان بود، با بچهها قرار گذاشتيم در منزل آيتالله خادمي تحصن كنيم. آن شب مأموران به پدرم گفتند: «چون شهرباني قصد دارد به مسئلهي تحصن خاتمه دهد، هر طور شده سيدحسين (1) را از رفتن به منزل آقاي خادمي منصرف كنيد».
ادامه مطلب
شهيد محمدرضا عاشورا پس از مجروحيت در عمليات والفجر 8، به بيمارستاني در اصفهان منتقل گرديد. در آنجا روبه خانوادهاش كه به ديدار او آمده بودند، گفت: «آرزو داشتم كه پس از عمليات والفجر 8 به پابوس امام رضا (ع) بروم، اما افسوس كه ديگر نميتوانم.» و لحظاتي بعد جام نوشين شهادت را برگرفت و همپاي فرشتگان گرديد.
شب بيست و يكم ماه رمضان سال 1362 شهيد مرتضي بشارتي و چند نفر ديگر براي شناسايي، داخل آب هور شدند. با نزديك شدن به سنگر عراقيها در كمال تعجب ديدند، در يك سنگر مراسم عزاداري و در يك سنگر ديگر مراسم جشن و پايكوبي برپاست.
ادامه مطلب
مرحوم محدث نوري در مستدرك الوسائل از سيد بزرگوار «سيدحسين قزويني» نقل ميكند كه وي ميگويد: من در سال 955 ه.ق (179 سال بعد از شهادت شهيد اول) به خواب ديدم در قريهي جزّين يعني در همان روستاي شيخ شمسالدين محمدبن مكي مشهور به شهيد اول (متوفي 786 ه.ق) هستم.
طلبهي شهيد « عباس جلايي» تعريف ميكرد: قبل از شروع عمليات پيروزمندانهي فتحالمبين در پادگان دوكوهه (1) بوديم كه خبر رسيد، امشب عمليات ميشود. همه خود را براي رفتن آماده ميكردند.
ادامه مطلب
روزي شهيد ثاني (ره) و پدر شيخ بهائي (شهيد حسينبنعبدالصمد حارثي) از كنار ساحل مديترانه ميگذشتند. وقتي به مكاني رسيدند كه بعدها قتلگاه شهيد شد، ناگهان رنگ چهرهي شهيد ثاني تغيير كرد و مانند كسي كه در برابر رويدادي بزرگ و ناگهاني قرار گرفته باشد حالتي خاص به او دست داد.
شب ميلاد مولا علي (ع) در كنار سنگر نشسته بود و قرآن ميخواند، مؤذن سنگر اطلاعات عمليات بود، و فرماندهي يك تيم اطلاعاتي. چند دقيقه بيشتر به اذان نمانده بود كه خمپارهاي در آغوشش گرفت.
شبها وقتي خمپاره شليك ميكرديم، چند گلوله منور را درميآورديم و گلولهها را همراه خمپاره جاسازي ميكرديم.
بعضي از نيمهشبها يدالله سنگرش را ترك ميكرد و به مواضع عراقيها نفوذ ميكرد او ميگفت:«امشب سنگرهاي عراقيها خالي است» وقتي از او ميپرسيديم از كجا ميفهمي
ادامه مطلب
بعضي جاها كه بايد از عرض معبر عبور ميكرديم و نيروهاي تخريبچي در دسترس نبودند، بچهها شني پارهي تانكها را كه بسيار سنگين است به زحمت حمل ميكردند و در محل عبور به شكل حلقهاي قرار ميدادند و خود پشت خاكريز پناه ميگرفتند.
در عمليات خيبر، دشمن براي اولين بار از تانك تي 72 استفاده كرد. اين تانك از رو به رو منهدم نميشد و فقط از دو طرف مورد هدف آرپيجي قرار ميگيرد. بچهها با خبر رسيدن اين نوع تانك روحيهي خود را از دست دادند و ديگر نميدانستند چه كنند.
قرآن کریم پیغمبر (ص) را تشبیه به یک چراغ می کند، باید چراغ باشد تا ظلمتها از میان برود و هر کسی بتواند بکار خودش مشغول باشد. چقدر عالی گفته است این شاعره زمان ما پروین اعتصامی، خدایش بیامرزد. از زبان شاهدی و شمعی می گوید: یک شاهد، یک محبوب، یک زیباروی مورد توجه، یک شب تا صبح در کنار شمعی نشست
ادامه مطلب
امام حسین علیه السلام یک روح بزرگ و یک روح مقدس است. اساساً روح که بزرگ شد، تن به زحمت می افتد و روح که کوچک شد، تن آسایش پیدا می کند. این خود یک حسابی است. متنبی شاعر معروف عرب شعر خوبی دارد، می گوید:
تدبير ش 63
ضرورت توجه به هنرهاي دستي
اين فرش قرآني نفيس، افتخاري ماندگار و يادگاري بسيار عظيم براي نظام جمهوري اسلامي [است] كه از عشق هنرمندان اين سرزمين برخاسته و تا قرنها ياد و نام بافندگان آن و هنر فرشبافي را زنده نگه ميدارد. ... اين قرآن، به موزه آستان قدس رضوي اهداء خواهد شد تا ماندگار و زوالناپذير، براي استفاده همگان اقي بماند.
تدبير ش 14
بايد در جهت ارتقاء كيفي نيازها و حاجات مردم كار فرهنگي و تبليغي انجام گيرد
در اين توجه هايي كه ميشود، در اين مناجاتها، راز و نيازها و درخواستهايي كه از خدا ميكنيد، همه جور حاجت را ميشود از خدا خواست و بايد خواست؛ حتّي حاجتهاي كوچك. اما اين درخواست خود را به اين حاجات كوچك منحصر نكنيد؛ حاجات بزرگتري هست، آنها را از ياد نبريد. بزرگترين آنها «مغفرت الهي» است؛ از خدا بخواهيد كه آثار به جاماندهي از تخلف و گناه را از دل و جان ما برطرف بفرمايد؛
در دو جای قرآن کریم این مطلب آمده است که مبادا گمان کنید که آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده هستند، خیر، زنده اند. در یک آیه که در سوره بقره است، این طور می فرماید: «و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون» (بقره/155)، به آنها نگویید مرده ها، آنها زنده اند ولی شما مستشعر نیستند
ادامه مطلبسخن گفتن از شهيدي با ابعاد گوناگون، از اسوهاي كه جمع اضداد بود، از آهن و اشك، از شير بيشة نبرد و عارف شبهاي قيرگون، از پدر يتيمان و دشمن سرسخت كافران بسيار سخت بلكه محال است.
ادامه مطلب
قيام امام حسين(ع) داراي ابعاد مختلفي است كه در اين ميان زمينه ها و دلايل شكل گيري اين نهضت عظيم از اهميت ويژه اي برخوردار است.تبيين علت هاي قيام عاشورا همواره الهام بخش مسلمانان و به ويژه شيعيان در اعصار متمادي بوده است.
براي بررسي دلايل قيام حضرت سيدالشهدا(ع) بايستي ويژگي هاي دوره امامت آن حضرت مورد توجه قرار گيرد،...
در قم كه درس میخوندم، روزهای پنجشنبه میرفتم عملگی، خسته و كوفته، غروب راه میافتادم طرف جمكران. مثل ديوانهها، پا برهنه. تا اونجا...
ادامه مطلب
وطن یعنی چه آباد و چه ویران
وطن یعنی همینجا یعنی ایران
ادامه مطلب"چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یكی از دانشگاههای بزرگ كشور آمده بودند جنوب. چشمتان روز بد نبیند... آنقدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند كه هیچ كدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند
ادامه مطلبشهيد عيسي حيدري در يکم خرداد ماه سال 1343 در روستاي بيدزنوئيه، پنج کيلومتري شهر رابر از توابع شهرستان بافت به دنيا آمد. از ابتدا در مکتبخانه، قرآن را آموخت و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در روستاي مجاور به پايان رسانيد. به جهت تحصيل در مقطع متوسطه وارد شهر و از آنجا به مبارزه عليه رژيم پرداخت.
ادامه مطلب* ما از خدا هستيم همه، همه عالم از خداست، جلوه خداست؛ و همه عالم به سوي او برخواهد گشت.پس چه بهتر که برگشتش اختياري باشد و انتخابي، و انسان انتخاب کند شهادت را در راه خدا، و انسان اختيار کند موت را براي خدا و شهادت را براي اسلام.
ادامه مطلبجنگ به پايان آمد، تفنگ ها از نفس افتادند، رزمندگان برگشتند و لباس رزم را به لباس سازندگي تبديل کردند اما عشق به پايان نيامد. عشق - حتي - کمتر حاضر شد به شهر برگردد. عشق در جبهه ماند، در مناطقي که شهدا، اين امامزادگان عشق، به وصال معشوق رسيدند.
ادامه مطلبجمشيد گنجگاهي – مشهور به حسين گنجگاهي – فرزند احد گنجگاهي در 10 تير 1338 در اردبيل متولد شد. گنجگاهي دوران ابتدايي را در مدرسه ديباج در سالهاي 1350 – 1345 و دوران راهنمايي و دبيرستان را به ترتيب در مدارس جهان علوم ( 1353 – 1350 ) و صفوي ( مدرس فعلي ) در سالهاي 1357 – 1353 به پايان رساند و ديپلم رياضي گرفت.
ادامه مطلبسپيده دم يكي از روزهاي مردادماه سال1366 هنگامي كه يكي از تيم هاي عملياتي گردان نوهد لشكر23 از ماموريت برون مرزي به سمت پايگاه هاي خود در نوار مرزي منطقه سردشت بازمي گشت، مورد كمين و تهاجم نيروهايي از دشمن قرار گرفت كه شب قبل با استفاده از تاريكي شب و خالي بودن ارتفاعات صخره اي لك لك از نيروي خودي روي آن مستقر شده بودند
ادامه مطلبعبدالحسين انصاري فرزند شهيد «بيژن انصاري» و شاعر نام آشناي هرمزگان است؛ وي در سال 1354 در روستاي نورآباد ممسني استان هرمزگان متولد شد؛ 5 سال بيشتر نداشت كه از محبت پدر، تكيهگاه كودكيهايش كه آن روزها در كردستان بود، محروم شد و مادر يك تنه، بار همه زندگي را به دوش كشيد و عبدالحسين شد يار و غمخوار مادري كه پدر بچههايش بود.
ادامه مطلبضمن معرفي خودتون و شهيد ، عمليات هايي که ايشان شرکت کرده اند و زندگي نامه ي مختصري از ايشان اگر بيان کنيد متشکر مي شويم:بنده فراهاني همسر شهيد صمد ملازينل هستم . راستش من تقريبا در جريان عمليات ها و کارهايي که مي کردند نبودم،
ادامه مطلبفريده غلامحسيني هستم خواهر شهيد مهران غلامحسيني، برادرم 19 سالشون بود که شهيد شدند ايشان از 14 سالگي در بسيج بودند (بسيج منطقه 13 آبان منطقه 22) ايشان در عمليات هاي زيادي شرکت داشتند و هميشه به صورت داوطلب به جبهه مي رفتند از جمله عمليات کربلاي 5 که ايشان در آن عمليات مجروح شدند و مجبور به بازگشت به تهران شدند
ادامه مطلبمحسن قاسمي پويا برادر خودم 28/10/65 کربلاي 5. بعد از سيزده سال، سال 78 جنازه اش را آوردند، بردند امام رضا (ع) بعد از طواف آوردند. سربازي بود ، امدادگر بود، دوره ي امدادگري ديده بود. توي عمليات چندين نفر از زخمي ها را فرستاده بود عقب که الان زنده هستند. باهاشون صحبت کردم مي گفتند محسن ما را باند پيچي کرد.
ادامه مطلبهفتاد نفر بوديم. همه از برو بچه هاي آموزشکده ي فني کرمان. اتوبوسمان با سرعت جاده اي را که در نهايت به اهوازمان مي رساند، طي کرد. در دل احساس ترس مي کردم . چراغ ها خاموش بودند و يکي از بچه ها به زمزمه مي خواند.
ادامه مطلباسفندماه، سالگرد دو عمليات بزرگ خيبر و بدر است. به ياد شهداي مظلوم اين دو عمليات، خاطراتي از آنان را مرور مي کنيم. اين روايت مربوط است به شهيد داوود عابدي، از اعضاي کادر گردان ميثم از لشکر 27 محمد رسول الله(ص).
ادامه مطلبتاريخ دفاع مقدس ما مملو از رشارت ها و سلحشوري هاي مردان و زنان اين سرزمين است که گمنامي را از خود به يادگار گذاشته اند با توجه به مطالب کمي که از اين شهيد به يادگار داشتيم شما عزيزان را به خواندن اين مطلب که در روزنامه جمهوري اسلامي درج شده دعوت مي کنيم :
ادامه مطلب
ابتدا ضمن معرفي خود و نسبت جنابعالي با شهيد، زندگينامه مختصري از شهيد بفرماييد:
1. شهيد در سال 3/4/1343 در شهرستان سراب متولد شد و پس از اتمام تحصيلات ابتدايي توسط خانواده به تهران مهاجرت کرد و در سال 1362 به عنوان پاسدار وظيفه به شهرستان سنندج اعزام شد.
«معراج شهدا» شلوغ بود. سالن پر بود. جمعيت کم بود، ولى آنچه بيشتر به چشم مى آمد، تابوت هاى چوبى پيچيده در پرچم سه رنگ جمهورى اسلامى بودند.هر ساعت، خانواده اى مى آمد. پدرى و مادرى، برادرى و خواهرى، آرام مى گريستند، ولى صدايشان مى آمد. از بدو ورود به سالن، سراسيمه مقواهاى نصب شده روى تابوت ها را مى خواندند و گمشده خويش را مى جستند.
ادامه مطلبگزارشي از بازديد سرزده رهبر معظم انقلاب از خانواده شهيدان فاطمي«آقا. آقا. آقا قربونت برم. آقا فدات بشم. توروخدا من رو دور آقا بگردون. توروخدا من رو دور آقا بگردونين.» اين ها را مادر شهيدي مي گويد که حالا ديگر روي ويلچر نشسته. رهبر را که مي بيند، به نفس نفس مي افتد. اصرار کرده بود که بياورندش جلوي در، براي استقبال
ادامه مطلببدون هيچ شكي همواره آقا مهدي عزيز و حميد آقا سرافراز و علي تجلايي و همه شهداي اين لشكر نظاره گر اعمال ما هستند، بخصوص بر اين لشكر كه مردان بزرگي در آن فداكاري كردند و شهيد شدند. لشكري كه آقا مهدي سرافراز و مظلوم در آن سختي كشيد و براي پيروزي اين لشكر خون هاي زيادي ريخته شد.
ادامه مطلبمرحله اول عمليات کربلاي يک انجام شده بود، بچه ها از دل شب يکريز جنگيده بودند، تا بالاخره دشمن را از شهر مهران بيرون تاراندند. يک شب و يک روز از عمليات گذشته بود، بچه ها در دل شهر جا خوش کرده بودند و خستگي در مي کردند. نزديکي هاي غروب بود که به برو بچه هاي مشهد (تيپ 21 امام رضا(ع) ) ملحق شدم.
ادامه مطلبمدت کوتاهي پس از برداشته شدن اين عکس ، پيکر جناب سرهنگ در فاصله اي کمتر از صد متري همين حوض به خاک سپرده شد. سرهنگ شهيد حسن اقارب پرست فرزند محمد رحيم ، در روز اول ارديبهشت سال 1325 در«اصفهان» به دنيا آمد.
ادامه مطلباين تعبير خود شهيد «محمد حسين شيخ حسنى » بود. بارها گفته بودكه شهادت، كوپنى است. تا كوپن شهادت به اسم كسى صادر نشود به شهادت نمى رسد.در مورد اولين بارى كه در جبهه جنوب، سه سال پيش خمپاره فك او رابرده بود و در خون خويش مى غلطيد مى گفت: يك لحظه تمام دوران زندگيم به سرعت، مانند نوارى از پيش چشمم عبور كرد. من كه خود راكشته مى دانستم در آن حال ندايى را شنيدم و خطى را كه در برابر چشمانم ديدم كه نوشته بود: محمد! عمر تو در اين دنيا هنوز باقى است.
ادامه مطلب
علامه فضل الله : هيچ جمعه اي نبود که من در خطبه هايم از جمهوري اسلامي دفاع نکرده باشم
جمعيت بي شماري در اقصي نقاط جهان از همه فرقه هاي اسلامي و غير اسلامي در ماتم علامه فضل الله به عزاداري پرداختند . پس از اين تشييع با شکوه مصاحبه اي انجام داده ايم با آيت الله اشکوري از شاگردان شهيد صدر و از دوستان دانشمند از دست رفته آيت الله فضل الله
آنها که نام سوسنگرد را مي شنوند چه مي دانند که تو چه بودي و چه کردي؟ آنها که در نقشه خوزستان و در کنار مرز در جستجوي منطقه دشت آزادگان هستند، چگونه مي توانند تصور کنند که روزي مرداني از جنس کوه، در اين ديار، با دستان خالي، در مقابل دشمني ايستادند و او را تا پشت مرزهاي مردانگي ايران بزرگ راندند که، به نمايندگي از دنياي ظلم ستم و با کمک 36 کشورآمده بود تا در چند روز نام کهن و با قدمت 7000ساله ي ايران را از نقشه ي جغرافياي زمين و زمان محو کند.
ادامه مطلباز رفتنت نبود که داشتم مي مُردم، کوه غمي هم که وقتي، مي رفتي، رودوشِ دلم گذاشتي، از رفتنت نبود: از اينکه تو مي رفتي و من اينجا پيش آبجي مي ماندم، داشتم مي مُردم، حالا که برگشتي و اينجا روبروي من زير آن پرچم، توي آن تابوت خوابيدي و داري لبخند شهادت مي زني، حسّ ميکنم که دارم خرد مي شوم، بچه ها هم که من و آبجي را دوره کرده اند و نمي گذارند تکان بخوريم
ادامه مطلبشهر را نا اميدي فرا گرفته. فرياد يأس گوش اميد را کَر کرده است. روزهاي سرد زمستان يکي يکي تمام مي شوند و شب ها در اين معرکه ي نفس گير يأس و اميد دوست داشتني ترند.
ادامه مطلبپرستار در حالي که اشک پهنه صورتش را پوشانده بود، ميگفت: چند دقيقه پيش، اين مجروح عمليات، زير لب چيزي زمزمه ميکرد و من به گمان شنيدن درخواستش، گوشم را نزديکتر بردم، اما او زيارت عاشورا زمزمه ميکرد و طلبي نداشت...
ادامه مطلبدر ميان خاطرات مربوط به جبهه و جنگ، خاطرات تفحص پيکر شهدا هميشه جزء خواندني ترين ها بوده اند و حال و هوايي خاص دارند. راز اين مسئله را بايد در خاک هايي جست که روزي ميدان عشق بازي بسيجيان خميني(ره) بود و حال آرامگاه زائران کربلاي حسيني.
ادامه مطلب«تو اين مدت البته ما هيچ کاري نکرديم. هر کاري که ميشد خدا ميکرد. ما فقط وسيله بوديم. همين حالا که ما داشتيم با موتور از خط ميآمديم يک خمپاره تقريباً 5 متري ما خورد. قشنگ 5 متري موجش ما را تکان داد و يک ترکش هم نخورديم ما فقط وسيله بوديم در اين جبهه ها. هيچ کاره ايم.
ادامه مطلبمهريه ام يک جلد کلام الله بود و يک سکه طلا . محمد ( شهيد جهان آرا ) آن يک جلد قران را پس از ازدواج خريد و در صفحه اولش نوشت :" اميدم در اين است که اين کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چيز ديگر که همه چيز فنا پذير است جز اين کتاب ."
ادامه مطلبهوا خنک بود. خب پاييز بود. پاييز سال 1365. همه نيروهاي لشکر 27 محمدرسول الله(ص) در «اردوگاه کرخه» مستقر بودند. محل استقرار از بچه هاي گردان تخريب با اردوگاه لشکر مقداري فاصله داشت
ادامه مطلبسرداران شهيد محمد ابراهيم همت، حميد باکري، حميدرضا گلکار فرمانده، شهيد غلامعلي بذرافکن، صفر احمدي، مصطفي حلوائي از جمله علمداران و فاتحان خيبر هستند که با شهادتشان پرچم ولايت را برافراشته نگه داشتند.
ادامه مطلبسالگرد شهداي گمنام کهف الشهدا (ولنجک تهران) با سخنراني حجت الاسلام و المسلمين کاظم صديقي، روز پنجشنبه، 27 خردادماه برگزار مي گردد.
ادامه مطلبنمي گذاشتم شهدامون تو خط يا تو سنگر بمانند، سريع آن ها را مي رساندم به کانکس و سردخانه. اول يک سردخانه داشتيم بعد دو تا سردخانه شدند. کار من و بچه هايي که با من کار مي کردند، جمع آوري شهدا بود.
ادامه مطلبگلوله ها تمام شده بود. منتظر بوديم تا براي مان مهمات برسد. دست برد به جيبش و نامه اي بيرون آورد. شروع به خواندن نامه کرد رو به من کرد و گفت «پدر بزرگم نوشته است. روحاني است. نوشته که در مواقع خطر آيت الکرسي و سوره هاي کوچک قرآن را بخوانيد.»
ادامه مطلباول حاج مهدي و حالا سيد محمد نيست اين بار معما دو تا ميشود . بچههاي تعاون گردان فوري جست و جو را شروع ميکنند. ساعتي بعد در کمال تعجب و حيرت پيکر سيد محمد را در حالي که در کنار پيکر مطهر حاج مهدي زارع افتاده است پيدا ميکنند.
ادامه مطلب
هميشه دست راستش به سينه بود . مثل کسي که به آدم بزرگواري عرض ارادات مي کند . آن روز هم ، همين حالت را داشت . رو کردم به او و گفتم :
- آقا مهدي با کي داري حرف مي زني ؟
بسيجي رزمنده علي اصغر محمودنيا معلم اسدآبادي در شهريور 60 ،در بيمارستان پادگان ابوذر جبهه سرپل ذهاب دلباخته يکي از پرستاران – پروانه شماعي زاده – مي شود . قرار و مدار ازدواج گذاشته مي شود .
ادامه مطلبديروز در حال مرور خاطره هاي شيرين به جا مونده از بازديد مناطق جنگي جنوب بودم.شب به مسجد دانشگاه رفتم. با ديدن بچه هاي ستاد يادواره شهدا به يادم اومد که قرار امشب هم مثل هر سه شنبه بچه هاي دانشگاه به منزل يه شهيد برن. من هم خدا خواسته با بچه ها که تقريبا 100 نفري بودن سوار اتوبوس دانشگاه شدم و به منزل شهيد کريمي رفتيم.
ادامه مطلبصبح همان روزي که عازم مسافرت براي انجام وظيفه بودند خواب ديده بودند که رهبر عزيزمان او را در آغوش گرفتند و هديه اي به او دادند
ادامه مطلبايشان يک موتوري داشتند و با اين موتور به تمام جنگ زده هايي که از اهواز و آبادان آمده بودند سرکشي مي کرد. حتي طرح کار دبيرستانش هم در بيمارستان گرفته بود و وقتي موشک باران بود همه مردم از بيمارستان آمدند بيرون.
ادامه مطلبخيلي شجاع بود و حتي در قبل از انقلاب هم که سن کمي داشت، گاهي ديده مي شد که در شرايط حکومت نظامي، يک گوني پر از اعلاميه هاي امام (ره) را مي آورد. به اطاعت از امام (ره) و رهبري خيلي اهميت مي داد.
ادامه مطلبسخن امام خميني(ره)، برايش فصل الخطاب و روي سينهاش "فدايت شوم خميني" خالکوبي کرده بود. ولايت فقيه را به زبان عاميانه خود براي رفقايش توضيح ميداد و از همان دوستان قبل از انقلاب، ياراني براي انقلاب پرورش داد. وي وقتي از گذشتهاش حرف ميزد، داستان حُر را بازگو ميکرد و ميگفت: "حُر قبل از همه به ميدان کربلا رفت و به شهادت رسيد. من نيز بايد جزء اولينها باشم".
ادامه مطلب
درود بر رزمندگان اسلام، ملت اسلامي هميشه پيروز است. فرزندان شما در جبهه منتظر کمک هاي شما هستند....
صدا از توي مسجد مي آمد. صدا برايم آشنا بود. دقت کردم باورم نمي شد، صداي حسين بود. اما حسين که از جمع، هميشه خجالت مي کشيد.
با نام شهيد ورکش صبح يک روز خنک پاييزي آشنا شديم. روي تپه نورالشهداي کلکچال و همراه با چاي داغي که از ايستگاه صلواتي شهيد تقي ورکش نصيبمان شد.
ادامه مطلب
متن زير سخنراني خلاصه شده "شهيد دکتر مصطفي چمران"است که در خصوص زندگي شخصي و پيشينه علمي و مبارزاتي خود در جمع تعدادي از دانشجويان چنين مي گويد :
"... متولد 1311 شمسي در تهران هستم .ابتدايي را در مدرسه انتصائيه در خيابان بوذرجمهري به سر آوردم -
كاملترين و بزرگترين دايرهالمعارف رسانهاي شهداي حماسه دفاعمقدس در بيش از 240 جلد توسط پژوهشگر خوزستاني پس از 22 سال كار فشرده به اتمام رسيد.نادر دريابان، پژوهشگر خوزستاني دفاع مقدس با اعلام اين خبر گفت: از دوران دفاعمقدس كار بر روي اين مجموعه را آغاز كردم و پس از پايان جنگ با آغاز حماسه تفحص شهيدان با وقت و دقت بيشتري به جمعآوري، تدوين و نگارش آن همت گماشتم.
ادامه مطلببراي گفتن حرفم راه دوري نمي روم . از همين جمعه شروع مي کنم ، همين جمعه که کوه مي روي . يا نه! ،از طول هفته که دورن شهر عبور و مرور مي کردي تا با عجله به محل کار يا دانشگاهت برسي.
ادامه مطلباين تصوير ، در جريان جنگ 22 روزه در نوار غزه به ثبت رسيده است. اين کودک فلسطيني هنگام بازي در حياط خانه خود ، مورد اصابت بمب هاي آمريکايي ارتش صهيونيستي قرار گرفته و به خوابي ابدي فرو رفته است.
ادامه مطلبشش سال از آخرين ديدارمان مي گذرد. شش سال ، بي تو روز و شب را به سر برديم، غم فراق تو کشيديم و خون دل خورديم و ناله سر داديم که چه زود پر گشودي، اوج گرفتي تا سدرة المنتهي. چه بگوييم که با رفتنت بار غم بر دلهاي ما نشست و غم هجران، قلبهايمان را لبريز کرد. چه بگوييم که در سوگ تو نشستن همچنان برايمان دور از باور است.
ادامه مطلبآبان ماه 59 ،( پايان 35 روز دفاع مردمي خرمشهر ) در عظمت و شکوه 3 خرداد 61 کمتر ديده مي شود. شايد به اين دليل که همه پيروزي را دوست دارند و کسي دنبال شنيدن اخبار سقوط يک شهر نيست!
ادامه مطلباوايل زمستان سال 61 بود. براي نخستين بار پس از طي يک دوره 45 روزه امدادگري به جبهه اعزام شده بودم. عمليات والفجر مقدماتي در پيش بود و نيروهاي زيادي از سراسر کشور راهي مناطق عملياتي شده بودند.
ادامه مطلباو كه قبل از شروع جنگ تحميلي از سوي رژيم متجاوز عراق، به صحنه ي كارزار وارد شده بود، و طي ساليان حضور خود در جبهه هاي نبرد، خدمات شايان توجهي از خود بر جاي گذاشت و افتخارها آفريد.
ادامه مطلبزوريک مرادي مسيحي(مراديان) ،از جمله شهيدان دوران دفاع مقدس است كه 19 مهر ماه 59 در پيرانشهر به شهادت رسيد؛ اين شهيد در لشگر 64 پياده اروميه خدمت ميكرد.شهيد زوريك مراديان تنها فرزند پسر زوج زحمتكش «واهان» و «كاتاري» در هفتم تيرماه 1339 در تهران چشم به جهان گشود.
ادامه مطلببه گزارش خبرگزاري فارس از اردبيل، علي فضلي در يادواره 27 شهيد روستاي پروچ شهرستان خلخال اظهار داشت: انقلاب اسلامي ايران اگر امروز توان مضاعفي را در مقابله با استكبار جهاني دارد و از شاخصههاي ممتازي در نبرد سرد و گرم برخوردار است به دليل تكيه بر همين جانفشانيها و ايثارگريهاي جوانان اين مرز و بوم است.
ادامه مطلبدرود خداوند بر خانواده هايي كه با صبر و شكيبايي و مقاومت و با تقديم عزيزان خود به خدا و اسلام، بزرگترين حماسه هاي تاريخ معاصر را ترسيم كرده و مي كنند.مادران و پدران و فرزندان و همسران اين شهدا ، چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اينان افتخار مي نمايند و چون كوهي در مقابل حوادث ايستاده اند
ادامه مطلبآيا تا به حال از خود پرسيده ايم که در نقاط ديگر دنيا چه خدماتي به آسيب ديدگان جنگ ارائه مي شود؟ آيا مي توان نبود پدر و نبود همسر را با دادن خدمات مادي از ميان برد؟
ادامه مطلب