در يكي از روزهاي زمستان، كارواني از دانشكاه تبريز براي بازديد از مناطق جنگي به جنوب سفر كرد. در زيارت قتلگاه شهدا، به شلمچه ميرسند و از نمايشگاه (از مدينه تب كربلاي شلمچه) بازديد ميكنند. همه متحول ميشوند از غريبي و مظلوميت اهل بيت و منزل مقحقر و كوچك علي(ع) و فاطمه(س) تا كربلاي حسيني و بعد هم امتداد آن تا كربلاي ايران در هشت سال دفاع مقدس.
هر كس حال و هوايي دارد و نميتواند جلو درا اشكهاي خود شود. بعد از خروج كاروان از نمايشگاه، در نوشتههايي كه در دفتر يادبود نمايشگاه به نگارش درآمده بود خانم رزا خامايشان اينچنين نگاشته بود كه:
به نام خداي عشق
من دانشجوي تبريز هستم، مسيحي هستم، يعني بودم،
اما با ديدن اين همه مصلوب! اين همه مسيح! اين همه شهادت خوني! اسلام آوردم، و من هميشه مسلمان خواهم ماند
امضاء
رزا خامايشان
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید