یکی از نکاتی که شهید حججی (ره) در سخنان خود به آن اشاره فرموده بودند این بود که دوست دارند که خداوند بعد از آنکه شهید شدند، یکبار دیگر در زمان ظهور امام زمان (علیه السلام) زنده شده و شهید شوند.
امکان عقلی دو شهادت
سوالی که مطرح می شود این است که آیا عقلاً ممکن است که یه فردی که قبلا شهید شده است باز هم زنده شده و شهید شود؟
این مسأله از طرفی به بحث ظهور و از طرف دیگر به بحث رجعت مرتبط می شود که به هر دو خواهیم پرداخت.
زنده شدن دوباره انسان
اشکال:
برخی سعی کرده است این مساله را عقلاً محال بدانند و اینگونه بیان کرده اند که هر انسانی که می میرد در واقع تمام استعدادات خود را برای به کمال رسیدن بالفعل کرده و مرگ در واقع پایان فعلیت استعدادهای انسان می باشد. و با توجه به اینکه بازگشت از حالت بالفعل به حالت بالقوه عقلاً محال است پس بازگشت به دنیا نیز عقلاً محال است. این افراد بیان داشته اند که البته اگر خداوند یا فرستاده او چنین چیزی را در موردی خبر داده باشند در آن موارد دیگر ممکن است و محال نیست. مانند برخی از داستان هایی که درباره حضرت موسی و عیسی و ... آمده است. اما غیر از این موارد دیگر موردی یافت نمی شود.
جواب:
در پاسخ باید گفت که این اشکال خودش، خودش را نقض کرده است؛ زیرا اگر مسأله ای عقلاً محال باشد دیگر نمی توان موردی برای آن پیدا کرد و حال آنکه خود اشکال کننده مواردی ناقض این امر آورده است.
البته این قاعده که حرکت یک چیز از بالفعل به بالقوه محال است مسأله فلسفی صحیحی است اما در این بحث مصداقی ندارد؛ زیرا مورد فرض او کسی است که عمر طبیعی خود را کرده و بطور طبیعی فوت کرد ه است. بنابراین اگر کسی بدلیل بیماری یا قتل یا ... از دنیا رفته باشد بازگشت او به دنیا محال نیست. چون ممكن است انسان بعد از آنكه به مرگ غیر طبیعى از دنیا رفته در زمانى دیگر مستعد كمالى شود، كه در زمانى غیر از زمان زندگیش بوده باشد و بعد از مردن دوباره زنده شود تا آن كمال را بدست آورد. یا آنکه ممکن است فردی استعدادی داشته باشد که باید مدتی به برزخ برود و بعد از بازگشت دوباره به دنیا بتواند آن استعدادش را به کمال برساند.
برخی افراد احادیث مربوط به رجعت را ضعیف دانسته اند در حالی که از مجموعه احادیث تواتر اصل مسأله و اینکه سیر نظام دنیوى متوجه به سوى روزى است كه در آن روز آیات خدا به تمام معناى ظهور ظاهر مى شود ثابت می شود. بطوری که برخی از مخالفین مسأله رجعت را از مختصات شیعه دانسته اند.
آیات مختلفی هم برای اثبات این مسأله وجود دارند از جمله آیه: " وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً"
رابطه ظهور و رجعت و قیامت
بعد از آنکه امکان عقلی زنده شدن انسان را بیان نمودیم به چگونگی این مسأله می پردازیم.
رابطه دنیا و قیامت و ظهور و رجعت جالب است. احادیثی که درباره ظهور و رجعت صحبت می کنند گویا از حقیقت واحدی که ویژگی های کمابیش مشابهی دارند صحبت می کنند. روز رجعت خود یكى از مراتب روز قیامت است، هر چند كه از نظر ظهور به روز قیامت نمىرسد، چون در روز رجعت باز شر و فساد تا اندازهاى امكان دارد، به خلاف روز قیامت كه دیگر اثرى از شر و فساد نمىماند و باز بهمین جهت روز ظهور مهدى (علیه السلام) هم معلق به روز رجعت شده است چون در آن روز هم حق به تمام معنا ظاهر مىشود، هر چند كه باز ظهور حق در آن روز كمتر از ظهور در روز رجعت است. از ائمه (علیهم السلام) نیز روایت شده كه فرمودهاند ایام خدا سه روز است، روز ظهور مهدى (علیه السلام) و روز برگشت، و روز قیامت. یکی بودن این عوالم تنها در صورتی ممکن است که بگوییم همه این عوالم با هم رابطه طولی دارند. این مسأله با مبانی فلسفی و عقلی نیز مطابقت دارد.
چگونگی زنده شدن دوباره
وقتی فردی شهید می شود توانسته است تا حد زیادی از محبت و دلبستگی به دنیا دل بکند و به خدا که همان واقعیت بدون محدودیت است نزدیکتر شود. این یعنی بصورت اختیاری توانسته است تا حدودی این عوالم را طی کند. خب یکبار شهادت ممکن است باعث شود مقداری از راه طی شود و شهادت دوباره که با توجه به مباحث پیشین امری ممکن است باعث می شود مقداری دیگر از راه طی شود. به تعبیر دیگر شهادت اول و دوم می توانند هر کدام یکسری از تعلقات فرد را جدا کرده و باعث شود ارتقا بیابد. و چه بزرگ است روحی که بیش از یکبار آرزوی شهادت می کند.
همانطور که در دعای عهد اینگونه آمده است:" فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى..." خدایا اگر مرگ بین من و امام زمان (علیه السلام) فاصله انداخت مرا از قبر بیرون بیاور...
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید