سرداران شهيد محمد ابراهيم همت، حميد باکري، حميدرضا گلکار فرمانده، شهيد غلامعلي بذرافکن، صفر احمدي، مصطفي حلوائي از جمله علمداران و فاتحان خيبر هستند که با شهادتشان پرچم ولايت را برافراشته نگه داشتند.
نخستين عمليات آبي - خاکي دفاع مقدس در حالي آغاز شد که عمليات رمضان نيز سپري شده بود اين عمليات که با نام «خيبر» نام گرفت با تقديم سرداران بزرگي همچون محمد ابراهيم همت «فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله» و حميد باکري «جانشين فرمانده لشکر 31 عاشورا» به مدت 19 روز از سوم اسفند ماه 1362 در طلائيه و جزاير مجنون به اجرا درآمد.
اين گزارش با پرداختن به زندگي نامه برخي از «سرداران شهداي خيبر» از جمله: سردار شهيد محمد ابراهيم همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله؛ سردار شهيد حميد باکري جانشين فرمانده لشکر 31 عاشورا؛ سردار شهيد حميدرضا گلکار تيپ حبيب ابن مظاهر؛ سردار شهيد غلامعلي بذر افکن مسئول واحد مخابرات تيپ 18 جوادالائمه؛ سردار شهيد صفر احمدي فرمانده گردان حضرت دانيال؛ سردار شهيد مصطفي حلوائي فرمانده گردان شوش؛ اشارهاي مختصر به زندگينامه آنها کرده است که به شرح ذيل ميآيد:
سردار شهيد محمد ابراهيم همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله
شهرضا در 12 فروردين 1334 شاهد تولد کسي بود که از او به عنوان سردار اسلام نام ميبرند. محمد ابراهيم همت که در سايه محبت هاي پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکي را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصيلش از هوش و استعداد فوق العاده اي برخوردار بود و با موفقيت تمام دوران دبستان و دبيرستان را پشت سر گذاشت.
اشتياق محمد ابراهيم به قرآن و فراگيري آن باعث مي شد که از مادرش با اصرار بخواهد که به او قرآن ياد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند. اين علاقه تا حدي بود که از آغاز رفتن به دبيرستان توانست قرائت کتاب آسماني قرآن را کاملاً فرا گيرد و برخي از سوره هاي کوچک را نيز حفظ کند.
پس از اخذ ديپلم با نمرات عالي در دانش سراي اصفهان به ادامه تحصيل پرداخت. پس از دريافت مدرک تحصيلي به سربازي رفت ـ به گفته خودش تلخ ترين دوران عمرش همان دوسال سربازي بود ـ در لشکر توپخانه اصفهان مسؤوليت آشپزخانه به عهده او گذاشته شده بود.
در پيروزي انقلاب در جهت ايجاد نظم و دفاع از شهر و راه اندازي کميته انقلاب اسلامي شهرضا نقش اساسي داشت. او از جمله کساني بود که سپاه شهرضا را با کمک دو تن از برادران خود و سه تن از دوستانش تشکيل داد.
شهيد همت در خرداد سال 1359 به منطقه کردستان که بخش هايي از آن در چنگال گروهک هاي مزدور گرفتار شده بود، اعزام گرديد.
او و سردار رشيد اسلام، حاج احمد متوسليان، به دستور فرماندهي کل سپاه مأموريت يافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تيپ محمدرسول الله (ص) را تشکيل دهند.
در عمليات سراسري فتح المبين، مسؤوليت قسمتي از کل عمليات به عهده اين سردار دلاور بود. موفقيت عمليات در منطقه کوهستاني «شاوريه» مرهون ايثار و تلاش اين سردار بزرگ و همرزمان اوست.
شهيد همت در عمليات پيروزمند بيت المقدس در سمت معاونت تيپ محمد رسول الله (ص) فعاليت و تلاش تحسين برانگيزي را در شکستن محاصره جاده شلمچه ـ خرمشهر انجام داد و به حق مي توان گفت که او و يگان تحت امرش سهم بسزايي در فتح خرمشهر داشته اند و با اينکه منطقه عملياتي دشت بود، شهيد حاج همت با استفاده از بهترين تدبير نظامي به نحو مطلوبي فرماندهي کرد.
در سال 1361 با توجه به شعله ور شدن آتش فتنه و جنگ در جنوب لبنان به منظور ياري رساندن به مردم مسلمان و مظلوم لبنان که مورد هجوم ناجوانمردانه رژيم صهيونيستي قرار گرفته بودند راهي آن ديار شد و پس از دو ماه حضور در اين خطه به ميهن اسلامي بازگشت و در محور جنگ و جهاد قرارگرفت.
با شروع عمليات رمضان در تاريخ 23 تيرماه 1361 در منطقه «شرق بصره» فرماندهي تيپ 27 حضرت رسول اکرم (ص) را برعهده گرفت و بعدها با ارتقاي اين يگان به لشکر، تا زمان شهادتش در سمت فرماندهي انجام وظيفه نمود. پس از آن در عمليات مسلم بن عقيل و محرم ـ که او فرمانده قرارگاه ظفر بود ـ سلحشورانه با دشمن زبون جنگيد. در عمليات والفجر مقدماتي بود که شهيدحاج همت، مسؤوليت سپاه يازدهم قدر را که شامل لشکر 27 حضرت محمد رسول الله (ص) ، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و تيپ 10 سيدالشهدا (ع) بود، برعهده گرفت.
سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر 27 تحت فرماندهي ايشان در عمليات والفجر 4 و تصرف ارتفاعات کاني مانگا در آن مقاطع از خاطره ها محو نمي شود.
فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله سردار شهيد محمد ابراهيم همت پس از رشادتها در عمليات خيبر به تاريخ 17 اسفندماه 62 در جزيره مجنون به شهادت ميرسد.
سردار شهيد حميد باکري جانشين فرمانده لشکر 31 عاشورا
حميد در آذر سال 1334 در شهرستان اروميه چشم به جهان گشود در سنين کودکي مادرش را از دست داد و دوران دبستان و اول دبيرستان را در کارخانه قند اروميه و بقيه تحصيلاتش را در دبيرستان فردوسي اروميه به پايان رساند. شهادت برادر بزرگش علي که بدست رژيم خونخوار شاهنشاهي انجام شده بود او را با مسائل سياسي و فساد دستگاه آشنا کرد.
با هجرت امام خميني به پاريس عازم پاريس مي شود و از آنجا هم جهت آوردن اسلحه به سوريه ميرود، حميد براي مدتي از سوي جهاد سازندگي مسئوليت پاکسازي مناطق آزاد شده کردنشين در منطقه سرو را عهده دار گرديد که در آن شرايط کمتر کسي ميتوانست چنان مسئوليتي را بپذيرد .
سپس بعنوان مسئول کميته برنامه ريزي جهاد استان تعييين شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلي ميدانست وميانديشيد که در جبهه مفيدتر است حضور دائمياش را در جبهه هاي نبرد با صدام متجاوز از عمليات فتحالمبين شروع نمود.
در عمليات بيتالمقدس فرمانده گردان تيپ نجف اشرف بود و درعمليات موفقيتآميز «مسلمبنعقيل» بعنوان مسئول خط تيپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار يادآور صبوري و شجاعت ياران امام حسين (ع) بود
پس از رشادتها در عمليات والفجر مقدماتي سرانجام در عمليات فاتحانه خيبربه تاريخ 6 اسفندماه 62 در جزيره مجنون به شهادت رسيد.
سردار شهيد حميدرضا گلکار، فرمانده تيپ حبيب ابن مظاهر
حميدرضا گلکار در سال 1339در تهران متولد شد. دوران کودکي را در خانوادهاي مذهبي و مهربان سپري کرد. وي در دوران تحصيل به علت اخلاق پسنديده و هوش سرشار، هميشه نمونه بود. او که در سال 1354 به همراه خانواده به شهرستان کرج مهاجرت کرده بود، با شروع جريان انقلاب به مبارزه عليه رژيم پرداخت.
وي در 17 شهريور 57 همراه مردم انقلابي در ميدان ژاله حاضر شد و بعد از آن تحولي چشمگير در او پديد آمد. آن گونه که از وي، شخصيتي انقلابي و پر صلابت ساخت. او پس از پيروزي انقلاب اسلامي مدتي حفاظت از امام را به عهده داشت و با شروع جنگ تحميلي داوطلبانه به جبهههاي ايلام و گيلان غرب اعزام شد.
در سال 1359 وارد نهاد مقدس سپاه گشت و در عملياتهاي بسياري شرکت کرد، او مسئوليتهاي بي شماري همچون مسئوليت سازماندهي واحد بسيج سپاه کرج، فرماندهي تيپ حبيب بن مظاهر، فرمانده گردان تيپ المهدي (عج)، فرمانده عمليات، جانشين تيپ سلمان فارسي از لشگر 27 محمدرسول الله (ص) را پذيرفت.
فرمانده تيپ حبيب ابن مظاهر پس از سال ها جهاد و مبارزه، سرانجام در عمليات خيبر در تاريخ 11اسفند 1362 به شهادت رسيد و خاک طلائيه را با خون خود شقايقي از توحيد کرد و پس از 9 سال پيکر مطهر و پاکش به خاک وطن بازگشت.در گلزار شهداي امامزاده محمد حصارک کرج آرام گرفت.
شهيد محسن الشريف، نيروي مهندسي رزمي جهاد سازندگي
شهيد محسن الشريف در دهمين روز فروردين ماه سال 1336 در شهر اصفهان چشم به جهان گشود.وي پس از پايان تحصيلات متوسطه خود در رشته "عمران " به عنوان جهادگر و کارمند در جهاد سازندگي مشغول به کار شد .
چندي پس از آغاز جنگ تحميلي عراق در سال 1359 پس از طي مراحل آموزشي به عنوان نيروي پشتيباني به جبهه اعزام شد و در آنجا به دليل توانايي و تخصص کاري که داشت به عنوان مهندس رزمي به خدمت پرداخت.
وي سرانجام در روز 29 اسفند ماه 1362 در جريان عمليات خيبر در جزيره مجنون بر اثر بمباران شيميايي نيروهاي عراقي به دليل استنشاق گاز خردل در سن 26 سالگي به درجه رفيع شهادت رسيد، پيکر پاک اين شهيد در گلستان شهدا اصفهان به خاک سپرده شده است.
سردار شهيد غلامعلي بذر افکن، مسئول واحد مخابرات تيپ 18 جوادالائمه
غلامعلي بذرافکن در سال 1341 در خانوادهاي مؤمن و متقي در شهرستان بيرجند ديده به جهان گشود.دوران کودکي و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در همين شهر به پايان رساند.دوران نوجواني و جواني شهيد مصادف با اوجگيري انقلاب اسلامي ايران بود.
او همراه خانواده اش در فعاليتهاي سياسي عليه رژيم ستمشاهي شرکت ميکرد در کليه راهپيماييها و جلسات مذهبي سياسي حضوري مؤثر داشت خانهي آنها محل ساختن کوکتل مولوتف براي مبارزه با رژيم بود.
پس از پيروزي انقلاب به عضويت بسيج درآمد.با شروع جنگ تحميلي در حالي که دانشآموز سال سوم دبيرستان بود به جبهه اعزام شد. پس از آن به استخدام سپاه پاسداران درآمد و به عنوان مسئول واحد مخابرات تيپ 18 جوادالائمه خدمت نمود يک بار مجروح گرديد و مدتي در بيمارستان بستري شد.ولي پس از بهبودي نسبي مجدداً به جبهه رفت.
سرانجام در تاريخ 6 اسفند1362 در عمليات خيبر، در منطقه جزيره مجنون بر اثر بمباران شيميايي در سن 21 سالگي به درجهي عظماي شهادت نايل گشت. پيکر پاکش پس از 17 سال، در تاريخ دهم شهريور ماه سال 1379 توسط گروه تفحص شناسايي گرديد.پس از تشييع در مزار شهدا در کنار برادر شهيدش به خاک سپرده شد.
معلم شهيد عباس تاجيک
عباس تاجيک در سال 1332 در يکي از روستاهاي ورامين به دنيا آمد، دوران تحصيل خود را با موفقيت به پايان رساند و در سال 1357 موفق به اخذ مدرک فوق ديپلم شد، سپس در آموزش و پرورش مشغول خدمت گرديد و به امر تعليم و تربيت پرداخت. از همان ابتداي جواني در مبارزات ضد شاهنشاهي فعاليت داشت، تاجيک پس از شروع جنگ تحميلي به جبهههاي حق عليه باطل رفت و سرانجام در تاريخ 10 اسفند1362 در جزيرهي مجنون از خاک به افلاک پر کشيد
سردار شهيد صفر احمدي، فرمانده گردان حضرت دانيال
سردار شهيد صفر احمدي در سال 1339 توابع شهرستان مسجدسليمان ديده به جهان گشود. احمدى آغاز نوجوانىاش را در کنار حرم حضرت دانيال (عليه السلام) سپرى کرد و با هدايت شهيد دانش، به زندگى سياسى خود شکل تازهاى بخشيد و شهر شوش شاهد شعارهاى کوبنده اين جوان رعنا و ديگر دوستانش بود. او در اجتماعات مختلف، به سخنرانى و افشاگرى عليه رژيم فاسد پهلوى پرداخت.
با به وجود آمدن غائله کردستان، داوطلبانه به کردستان رفت و وقتى فهميد دشمن تا نزديکىهاى شوش پيش تاخته و زير آتش دشمن است، به شهرش بازگشت و به اتفاق جمعى از همرزمانش، در کنار کرخه و 3 کيلومترى شهر شهيدان گمنام، به دفاع از کيان اسلامى پرداخت.
در عمليات بيتالمقدس، به فرماندهى گردان حضرت دانيال (عليه السلام) منصوب و به کوشک اعزام شد، در شهريور سال 1362 ازدواج کرد و بلافاصله به جبهه بازگشت سردار فداکار عرصههاى نبرد در عمليات خيبر در اسفند سال 1362 خيبرى شد و اکنون مزارش در شوش، پرچمى پرافتخار براى دفاع از ولايت فقيه است.
سردار شهيد مصطفي حلوائي فرمانده گردان شوش
سردار شهيد مصطفي حلوائي در خميني شهر متولد شد پدرش به واسطه علاقه شهيد به امام خميني(ره) نام او را مصطفي ناميد وي کودکي باهوش و مستعد بود.
با شروع بسيج به فرمان امام و هستههاي مقاومت دانش آموزي پيوست و با علاقه فروان پس از فراگيري فنون نظامي خود به آموزش پرداخت و به تربيت و آموزش نيروها جهت اعزام به سنگرهاي دفاع مقدس مشغول شد . اولين حضور مصطفي در جبهه هاي نبرد به تاريخ 23تير60 بود او به جبهه ميمک اعزام شد و حدود 10 ماه يکسره در خط آتش به دفاع از آرمانهاي انقلاب در مقابل تجاوز بيگانگان پرداخت.
پس از آن در تاريخ 16تير61 به جبهه جنوب اعزام شد و تا آخر آنجا ماند .جرأت و شهامت واستعداد سرشار؛ از حلوائي قهرماني شايسته و الگويي مناسب ساخته بود. چون مصطفي ورزشکار هم بود و در رشته هاي فوتبال و کشتي افتخارهايي نيز بدست آورده لذا روحيه پهلواني و مقاومت را در هم آميخت .
روحيه مقاومت و خستگي ناپذير او هميشه قابل تحسين بود در همه جاي جبهه مصطفي را مي شناختند چون او در عمليات هاي زيادي مانند شوش ، بيت المقدس ، رمضان ، محرم، والفجر مقدماتي،والفجر 4 و خيبر با سمت فرماندهي گردان شرکت کرد.
در عمليات خيبر سردار شهيد مصطفي حلوايي با نيروهاي تحت فرماندهيش حماسه سازي کرد و سرانجام با دريافت پاداش سه سال حضور در جبهه به درجه شهادت نائل گشت.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید