بخشي از سخنراني سرلشكر پاسدار شهيد احمد كاظمي (فرمانده فقيد نيروي زميني سپاه در لشكر 31 عاشورا)
بدون هيچ شكي همواره آقا مهدي عزيز و حميد آقا سرافراز و علي تجلايي و همه شهداي اين لشكر نظاره گر اعمال ما هستند، بخصوص بر اين لشكر كه مردان بزرگي در آن فداكاري كردند و شهيد شدند. لشكري كه آقا مهدي سرافراز و مظلوم در آن سختي كشيد و براي پيروزي اين لشكر خون هاي زيادي ريخته شد. از آغاز لشكر تا عمليات بدر، لشكر، دوران پر از حماسه دارد و بعد از آن دوراني است كه آقا مهدي شهيد شده و لشكر در وضعيت ديگري قرار گرفت...
به خانواده مهدي مراجعه كنيد واقعاً ببينيد مهدي كه بود. عظمت لشكر عاشورا را بايد از ايثار و فداكاري و از خودگذشتگي مهدي بر گرفت و در حميد و علي تجلايي و بقيه شهدا خلاصه كرد. واقعاً مهدي يك انسان فوقالعاده بزرگي بود. من هر روز، روزي نيست - در محضر خدا دارم صحبت ميكنم - كه از چند شهيد بخصوص دو شهيد همواره يادي نبرم، يكي از آن شهدا مهدي است و همواره مهدي را در رفتار خودم، در زندگي خودم نظاره گر بر اعمال شخصي خودم و مسئوليتهاي خودم ميدانم و شما بچههاي لشكر عاشورا بدانيد كه اگر آقا مهدي بر اعمال ناظر هست، بر لشكر بيشتر ناظر است، بر اعمال تك تك شماها كه شاكله اين لشكر پرافتخار و پر شهيد را تشكيل داده ايد.
چه ميكنيد؟ براي راه آقا مهدي چه تلاشي ميكنيد، براي حفظ عظمت مهدي و حميد و همه شهدايي كه از اين سرزمين پرافتخار شهيد شدند. چه تلاشي داريد ميكنيد كه اين تلاش دو صورت دارد، يك تلاش بر ميگردد به خودمان كه ما ماهيتاً چه داريم ميكنيم، در قلب و رفتار ما چه دارد ميگذرد، يكي هم در رابطه مسئوليتي است كه به ما سپرده شده است، قطعاً اگر خداي ناخواسته ما در راهي و مسيري كه در راه و مسير مهدي و شهدا و راه خدا نباشد، قدم برداريم، اولين كسي كه در پيشگاه خداوند سرش زير ميشود، آقا مهدي و حميد است، چون رفتار شماها، رفتار ماها، باعث مباهات شهداست. باعث مباهات آقا مهدي است، يعني آقا مهدي در محضر خداي متعال اين افتخار را دارد كه اين لشكر جاودانه اثر آقا مهدي ست. اگر خداي نكرده در بين ماها و بخصوص شماها كه شاكله اين لشكر را شكل داده ايد عملي انجام بشود كه آن عمل خلاف امر خداي متعال باشد، آقا مهدي سر به زير خواهد شد و ناراحت خواهد شد و ما پاسخي نداريم بدهيم و قطعاً بسيار سخت و ناگوار خواهد بود. اين يك مسئوليت، كه همواره ماها كه مهدي و مهديها و لشكر عاشوراي پرافتخار را در زمان حماسه و ايثار درك كردهايم متوجه خودمان باشيم چه داريم ميكنيم؟
هرچه رشد بكنيد. هر چه قلب هايتان بزرگ باشد، هر چه خودتان را به خداي متعال نزديك بكنيد، هرچه به سوي نور و كمال به پيش برويد باعث مباهات شهدا هستيد. و دست آقا مهدي را پر ميكنيد، قدرت شفاعت آقا مهدي را ميبريدبالا در راه كمال و سربلندي چقدر قدم بر ميداريم، در راه پيشرفت و نزديك شدن به خداي متعال چقدر تلاش ميكنيم و خداي نكرده راه خسران را چگونه طي ميكنيم، اين يكي از موضوعات بسيار مهم و مرتبط هميشگي ما با شهداست و آقا مهدي باكري همواره بر اين موضوعات نظاره گر است و شكي هم بر اين نيست. اعمال خوب و شايسته شما باعث سرافرازي آقا مهدي است، آقا مهدي را در پيشگاه خداوند سرافراز ميكنيد، هرچه عمل شايسته انجام بدهيد، هرچه رشد بكنيد. هر چه قلب هايتان بزرگ باشد، هر چه خودتان را به خداي متعال نزديك بكنيد، هرچه به سوي نور و كمال به پيش برويد باعث مباهات شهدا هستيد. و دست آقا مهدي را پر ميكنيد، قدرت شفاعت آقا مهدي را ميبريد بالا كه انشاءالله اميدوارم شماها از همين جنس باشيد.
من لشكر عاشورا را به خوبي خوب ميشناسم، من در مسائل دروني آقا مهدي آگاهي زيادي داشتم و از سختيهاي آقا مهدي مطلع بودم. مهدي همه چيز برايش فراهم نبود كه فرماندهي بكند، مهدي را ميشناسيد، همه تان ميشناسيد.
شهيد كريم طريقت يك جوان بيست و چند ساله بود تازه ازدواج كرده بود و خدا يك بچه بهش داده بود، دو، سه روز مانده به شهادتش در عمليات والفجر 8 آمد پيش من گفت كه من ديگر نميتوانم دوري آقا مهدي را تحمل بكنم. و از تو كه دوست آقا مهدي هستي ميخواهم كه دعا بكني و از آقا مهدي بخواهي كه مرا ببرد و همين اتفاق هم در عمليات والفجر 8 افتاد. ببينيد برادرها! اين رابطه هست.
من لشكر 31 عاشورا را خيلي خيلي خوب ميشناسم، از گذشته تا حالا، پس اين لشكر بعضي جاها فرق دارد، لشكرها بعضي هايشان با هم فرق دارند، اين لشكر وجه تمايزي دارد چون مهدي مظلوم بود، چون مهدي خيلي فداكار بود، چون مهدي خيلي ايثارگر بود، مهدي باكري نميخوابيد يا اگر ميخوابيد خيلي كم ميخوابيد، مهدي غذا نميخورد، اگر هم ميخورد خيلي كم ميخورد، مهدي باتمام وجودش كنترل ميكرد كه آيا لشكر غذا خورده، لشكر مسائلش حل شده و بعد خودش از كمترينها استفاده مي كرد، رابطه من با آقا مهدي را خوب ميدانيد.
پس براين لشكر رعايت خيلي مسائل لازمتر است كه يكي از اين موضوعات مربوط به خود شماها بود كه گفتيم، پس برادرهاي عزيز همواره خودتان را در محضر خداي متعال و آقا مهدي و حميد و بقيه شهدا بدانيد، بعد ببينيد چه ميكنيد، قطعاً من ميتوانم قسم بخورم، آن افرادي كه با آقا مهدي مرتبط بودند و خيلي نزديك بودند، اگر خداي ناكرده عمل غير شايستهاي بكنند، يا شب اول يا شب دوم مهدي ميآيد سراغش، ميگويد فلاني تو نكن. تو از مائي و همه شماها از آقاي مهدي هستيد، روح مهدي بر اين لشكر و اين لشكر متعلق به آقاي مهدي است كه در جنگ شهيد شدند.
دوم، لشكر شما داراي يك نقش فوقالعاده حساسي است، كه همواره اقدامات شما بايد اقتدارگرا، بازدارنده و پيش برنده باشد، يعني لشكر عاشورا به مانند عقابي تيزچنگ، هوشيار، پرنشاط، بالنده در خروش باشد.
به فكر اين باشيد كه اين لشكر بايد قهرمان باشد و اين منطقه، در خودش يك لشكر قهرمان باشد و اين منطقه، در خودش يك لشكر قهرمان پرنشاط و بالنده هميشگي دارد و انقلاب اسلامي به اين لشكر افتخار ميكند و شما تشكيل دهنده اين لشكر و اداره كننده اين لشكر هستيد، با وجود شما در منطقه شمالغرب هيچگونه حادثهاي بر جمهوري اسلامي نبايد اتفاق بيفتد. شما بوديد كه دشمن را زير پاي خودتان خرد كرديد، خمير كرديد.
نگاه ما، به افراد اينجا نگاهي است به مانند مهدي باكري، امروز كه اين مسئوليت به عهده بنده گذاشته شده است، نگاهم به بچههاي خوب، مومن و باتقوا است. محور انتخاب ما معنويت و آنهائيكه دلشون با شهداست آنها كه اينجوري هستند عرضه دارند. آنها كه اينجوري هستند به پيش ميبرند، بايد دست تان را بدهيد به دست هم، به بنده كه همرزم فرمانده شما و افتخار شما آقا مهدي بودم كمك كنيد و لشكر قدرتمندتر، پوياتر، با نشاطتر از گذشته باشد و اين خواسته من از شماهاست كه دل بدهيد.
همه اين چيزها، برادرها، همه اين ساز و كار و تانك و توپ، همه اينها هيچ مفهومي ندارد، الا اينكه "دل" بالاي سر آنها باشد، دلي كه بر گرفته از خداي متعال باشد، دلي كه سپرده شده باشد به حضرت مهدي(عج)، دلي كه بتپد براي آن دلي كه تپيد دل مهدي و جانش را داد در آن راه، راه حسين، راه حسين شهيد، راه فرزند زهرا، ما از آن جنسيم، ما آن لباس را به تن كرديم و ما آن نيت را كرديم. معنويت قوي، فارغ شدن از اين دنياي بي ارزش، من نميگويم زندگي را رها كنيد، زندگي را بايد به حد خودش به پيش برد ولي ما اهل اينجا نيستيم، ما اهل جايي ديگر هستيم، بايد براي آنجا خيلي تلاش بكنيم، دلها را بسپاريد به خداي متعال، متوسل شويد به ا ئمه اطهار، به امام حسين شهيد عزيز، پرچمدار اين حركت ما و افتخار بكنيد كه ما سربازان فرزند او حضرت مهدي(عج) هستيم و امروز زير پرچم حضرت آيتالله العظمي خامنهاي داريم اين لشكر را، اين سپاه را، اين سازمان را اداره ميكنيم، كه تحويل بدهيم به حضرت مهدي انشاءالله.
ما اهل اينجا نيستيم، ما اهل جايي ديگر هستيم، بايد براي آنجا خيلي تلاش بكنيم، دلها را بسپاريد به خداي متعال، متوسل شويد به ا ئمه اطهار، به امام حسين شهيد عزيز
مسئله سوم، سپاه و نيروي زميني قهرمان و شهيد داده قدرتمند كه برگرفته از قدرت لايزال الهي است، بايد زيباترين باشد. آحاد اين نيرو بايد زيباترين باشند، بهترين باشند، قدرتمندترين باشند. بايد ما بهترينها باشيم. ببينيد كه چه بهترينه، سربازها توي سازمان ما لذت ببرند از زندگي باما، سربازها بايد در كنار ما از امنيت روحي و رواني برخوردار باشند، سربازها بايد عدالت ما را ببينيد، و مسئله چهارم در پادگانهاي ما بايد به روي مردم، به روي بسيجي ها، به روي اين قهرمانهايي كه انقلاب و اسلام را بيمه كردند و باعث مباهات هستند براي همه، باز باشد. ما بايد كاري بكنيم كه بسيجيها عجين باشند همواره در سازمان ما، بايد اين لشكر را مأمن خودشان بدانند. مثل جنگ كه با چه مشكلي با بسيجيها اداره كرديم. الان هم بايد بيايند، بايستي پيوند و گره زندگي ما و روحيه ما بايد با بسيج باشد. بسيج توده مردم است بسيج يك ارتباط بي واسطهاي است با خدا. بسيج براي رضاي خدا ميآيد، هيچي ندارد و اين يك نكته اتصال مهمي است، اين قدرت لايزال الهي است. ما به هيچ وجه نبايد كاري بكنيم كه از اين قدرت كم بهرهمند شويم، بايد خيلي بهره زيادي ببريم بايد نسبت به اين موضوع تلاشي زيادي بكنيم.
عزيزان، دوستان، همرزمان به شما عرض ميكنم، عامل بازدارندگي، قدرت و آمادگي ماست، اگر در پي اين هستيم كه چه دفاع جانانه بكنيم، دفاع جانانه قبل از آغاز رزم است اگر ما آماده بوديم، اگر ما قدرتمند بوديم، اگر ما با صلابت بوديم، اگر ما خودمان را حفظ كرديم، اگر در مقابل حوادث روزگار و توفانهاي سخت به سمت نفس و دنياطلبي نرفتيم و خودمان را حفظ كرديم، هيچ جنگي اتفاق نميافتد. پارامترهايي كه دشمن براي آن حساب ميكند و تدارك ميبينيد، رفتار ماست نسبت به خودمان، آيا ما محكميم، آِيا شيطان روي ما مسلط شده؟ آيا ما به دنيا وصل شده ايم؟ آيا زيبايي هاي دنيا ما را در ربوده؟ چيزي كه تا حالا دشمن را شكست داده، روحيه جهادي ما بوده، برادرها! اين يك اصل هست، بايد براي اين اصل، اگر ميخواهيم جنگي اتفاق نيفتد، اگر ميخواهيم دشمن را قبل از هر اقدامي شكست بدهيم ما بايد خودمان را در اين راه محكم بكنيم، كه به اين ميگوئيم حركت بازدارندگي؟ حركت بازدارندگي از خود فرد شروع ميشود و ميآيد در سازمان تجلي پيدا ميكند، دشمن اگر بخواهد بيايد سراغ ما بايد جايي بيايد كه با ما دست و پنجه نرم بكند، اگر با ما كاري داشته باشد و ما بايد آني باشيم كه دشمن ببيند كه هزاران بمب هم به اين سرزمين بزند، هيچ اثري ندارد، الان ما بايستي خيلي هوشمند باشيم. خيلي آماده باشيم، خيلي قدرتمند باشيم، هدف و منظور ما اين هست كه گردانها قوي، تيپهاي قدرتمند، لشكر پاسخگو داشته باشيم اين تو دهن دشمن خواهد زد. كه اين ميسر نخواهد شد الا به اينكه ما دلهايمان را بسپاريم به خدا و توكل به خدا بكنيم، متوسل بشويم به ا ئمه اطهار و قطعاً شهدا هم به كمك ما خواهند آمد. همان تعريفي كه در جنگ براي ما ميكردند در ظهور حضرت مهدي شهدا ميآيند، برادرها، هميشه شهدا، هستند، در ظهور حضرت مهدي، شهدا عينيت پيدا ميكنند، صف شما، صفي است كه در آن شهدا هست، فراموش نكنيد، شماها همان شهدا هستيد، شماها همان ياران شهدا هستيد، در اين راه و اين فكر قدم برداريد و به پيش برويد، ان شاءالله كه مويد، موفق و سرافراز باشيد.
تبريز - 1384
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید