مقالات ها

زندگی نامه و کرامات سید علی قاضی طباطبایی

زندگی نامه و کرامات سید علی قاضی طباطبایی

آیت الله علامه سید علی آقا قاضی طباطبایی تبریزی، فقیه، حکیم و عارف کم نظیر و بزرگ شیعه و اسلام، روز ۱۳ ذی حجه سال ۱۲۸۲ یا ۱۲۸۵ قمری در تبریز به دنیا آمد. پدرش آیت الله سید حسین قاضی طباطبایی از علمای معروف و همواره پناهگاه مردم و عاشقان اهل بیت بود.

ادامه مطلب
شفای زن کرمانی

شفای زن کرمانی

با هم داستان شفای خانم کرمانی که به علت مریضی لاعلاج ابتدا یک چشم و سپس چشم دیگرش را از دست داده بود و به پزشکانی در شهر خود و تهران مراجعه ی بی ثمر کرده بود، خواهیم خواند...

ادامه مطلب
کار و اشتغال

کار و اشتغال

در بحث کار و اشتغال در کتاب های تاریخی در مورد امام هشتم علیه السلام کمتر سخن به میان آمده است که دو علت دارد که با هم این علل را خواهیم خواند...

ادامه مطلب
نماز صبح

نماز صبح

سیره ی امام رضا علیه السلام را میتوان از هر کسی که مدتی هر چند کوتاه را کنار امام گذرانده فهمید، این بار حکایتی از شیخ صدوق که از کنیزی گفته که مامون مدتی او را از خانه خود به خانه ی او فرستاد...

ادامه مطلب
رد سائل نکند

رد سائل نکند

این حکایت از حاج میرزا حبیب الله ملکی است که یک نفر از علما به زیارت حضرت رضا(ع) مشرف شده بود و چند که گذشت مخارجش تمام شده و نتوانست پولی تهیه کند که به حضرت رضا(ع) متوسل شد، با هم ادامه ماجرا را میخوانیم...

ادامه مطلب
کشتن ذوالرّیاستین در حمام

کشتن ذوالرّیاستین در حمام

این حکایت درباره ی یکی از وزیران مامون است که به خاطر نامه ای از طرف برادرش به سوی حمام رفت و در آنجا مورد حمله قرار گرفت در این ماجرا مامون از این قضیه جان به در برد، با هم این حکایت را خواهیم خواند...

ادامه مطلب
ظروف و دیگ سنگی

ظروف و دیگ سنگی

حضرت رضا(ع) در زمانی که از طرف مامون از مدینه به خراسان احضار شد در را کراماتی را به اجازه ی خدا به مردم و همراهانشان نشان دادند که از جمله ی آنان در کوه سنگ سیاه بود، با هم میخوانیم...

ادامه مطلب
رد پول

رد پول

با هم ماجرای تاجر بغدادی را میشنویم که از صرف پول خود در راه زیارت امام هشتم علیه السلام به صورتی گفته است که موجب شده حضرت به او چنین پاسخی که میخوانیم را بدهد، همراه ما باشید...

ادامه مطلب
نماز در اوّل وقت و یک شمش طلا

نماز در اوّل وقت و یک شمش طلا

ابراهیم فرزند موسی قزّاز یکی از امامان جماعت مساجد خراسان در مشکل و تنگدستی قرار گرفت و روزی در حالی که با حضرت رضا(ع) در راهی حرکت میکردند درخواست خود را به امام عرضه داشت، و امام به وی چنان عرضه داشت که....

ادامه مطلب
قیامت و پرسش از مهم‌ترین نعمت‌ها

قیامت و پرسش از مهم‌ترین نعمت‌ها

روزی حضرت رضا علیه السلام در جمعی نشسته بودند و که حضرت فرمود: "در دنیا هیچ نعمت واقعی و حقیقی وجود ندارد." بعضی از دانشمندان حاضر در مجلس گفتند: پس آیه ی "لتسئلنّ یومئذٍ عن النّعیم" چیست که در آن آب گوارا مقصود از نعیم است که امام اینگونه جواب دادند... این حکایت زیبا و خواندنی از شیخ صدوق را از دست ندهید...

ادامه مطلب
خدایا بوقلمون بفرست

خدایا بوقلمون بفرست

در اینجا چند حکایت شفاهی از کرامات شهدای دفاع مقدس را برای شما عزیزان آورده ایم از حکایت شهیدی از استان فارس تا شهید کرمانی و... با ما همراه باشید...

ادامه مطلب
نگاه امام رضا(ع) به مرد زحمتکش آهنگر

نگاه امام رضا(ع) به مرد زحمتکش آهنگر

رضا مردی زحمت کش است که برای امرار معاش و تامین مخارج خانواده اش آهنگری میکند، چند روزی بود که پس از قراری که با یکی از بستگانش گذاشته بود برای کار از وانت وی استفاده میکرد، اما دست بر قضای روزگار روزی دچار اتفاقی شد که داشت زندگی اش را مختل میکرد...

ادامه مطلب
ضربات شمشیرها و سلامتی جسم

ضربات شمشیرها و سلامتی جسم

هرثمه یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام است ، حکایت میکند روزی در حال گذر از نزدیک محل زندگی حضرت رضا(ع) بودم که با سر و صدای شیون مردم توجه من جلب شد، گویا حرفهایی درباره ی وفات ایشان میزدند، که من به سمت خانه حضرت تغییر مسیر دادم... ادامه مطلب

ادامه مطلب
فدیه

فدیه

قافله ای از خراسان به کرمان می‌رفت که دزدان به آنها حمله کردند و مردی از آنها را گرفتند و به زیادی مال متهم کردند و او را عذاب کردند تا فدیه دهد "فدیه: مالی که در قبال آزادی کسی پرداخت می‌شود." تا جایی که بعد از آن قضیه مرضی شدید گرفت...

ادامه مطلب
هیجده خرما یا مدّت عمر

هیجده خرما یا مدّت عمر

این حکایت از فردی به نام محمّد قرظی است که در سفر حج به مسجد جُحفه وارد شده و پس از آن به علت خستگی راه در آنجا خوابیدم، در عالم خواب پیامبر خدا(ص) را دیدم که رو به من جمله ای فرمود، با هم ادامه این حکایت را میخوانیم...

ادامه مطلب
علامت امامت

علامت امامت

ابراهیم سهل درباره ی اولین ملاقات خود با امام رضا(ع) گفته است: وقتی ایشان را ملاقات کردم به او درباره ی امامت گفتم که چه کسی تو را امام کرده و حال آنکه بسیاری جور دیگر فکر میکنند، و حضرت رضا علیه السلام این گونه جواب داد...

ادامه مطلب
وجه لقب "قسيم النار و الجنه"

وجه لقب "قسيم النار و الجنه"

چرا حضرت علی علیه السلام را قسیم النار و الجنه گفته شده است و این لقب از کجا نشات میگیرد؟

ادامه مطلب
حرم کاغذی

حرم کاغذی

جوانی که در شلوغی جمعیت میخواست عریضه اش را به داخل ضریح بیاندازد از من خواست تا من این که کار را برایش انجام دهم و من هم کاغذ را از او گرفتم، اما ضریح شلوغ بود و من...

ادامه مطلب
عیادت از مریض و بهترین هدیه

عیادت از مریض و بهترین هدیه

یکی از اصحاب امام رضا(ع) در بستر افتاده بود و حالاتی از مرگ و سختی آن را میدید، امام به عیادت او رفت و ضمن دیدار به او فرمود که در چه حالتی هستی و مرگ را چگونه میبینی؟ که او اینگونه پاسخ داد...

ادامه مطلب
حاجت غلام و سجده ی طولانی او

حاجت غلام و سجده ی طولانی او

شیخ صدوق در عیون الرضا از سفر دور و درازی میگوید که طبق آن مردی به همراه غلامش گام در آن سفر نهاد و به قصد زیارت امام هشتم راهی خراسان گردید، و چون به حرم رسیدند برای زیارت مهیا شدند، تا آن که... ادامه مطلب

ادامه مطلب
 پاسخ امام رضا(ع) درباره اینکه چرا روزه واجب شده است؟

پاسخ امام رضا(ع) درباره اینکه چرا روزه واجب شده است؟

ممکن است خیلی از افراد چرایی واجب شدن روزه بر انسان ها را از خود بپرسند و دلیل و فلسفه ی آن را بخواهند بدانند، در این باره نقلی از حضرت رضا(ع) در جواب این پرسش آمده که در این باره چنین میفرمایند...

ادامه مطلب
سیاست و زندگی شرافتمندانه

سیاست و زندگی شرافتمندانه

این حکایت را امام رضا(ع) به یکی از اصحاب خود نقل نموده و آن درباره ی این است که روزی مامون از حضرت رضا(ع) درباره ی جلوگیری از فتنه و آشوب درخواست کرد و حضرت نیز در مقابل صحبتی با وی کرد، که با هم میخوانیم...

ادامه مطلب
سازش یا نجات خود و اسلام

سازش یا نجات خود و اسلام

پس از آن که امام علی بن موسی الرّضا علیهما السلام وارد شهر خراسان گردید، تحت مراقبت شَدید و مستقیم مأمون عبّاسی و ماءمورانش قرار گرفت و مرتّب شکنجه‌های گوناگون روحی و فکری بر حضرتش وارد می‌گشت . پس از گذشت چند روزی ، مأمون به حضرت رضا علیه السلام پیشنهاد داد که می‌خواهم از خلافت و ریاست کناره گیری کنم ؛ و آن را تحویل شما دهم، ادامه ی این حکایت را با هم میخوانیم...

ادامه مطلب
آقای دنیا

آقای دنیا

درمانده بود و خسته، نمی‌دانست مشکلش را به کی بگوید و چه کسی را صدا بزند. آرزو کرد کاش نبود و بعد فکر کرد اگر پرنده بود راحت بود! موجود بی‌جانی بود چه‌طور؟! از فکرهایش پشیمان شد. نگاهی انداخت به اطرافش، از کلیسا دور شده بود. درست روبه‌روی خانه یکی از همسایه‌های مسلمانش ایستاده بود، این حکایت شنیدنی را با هم میخوانیم...

ادامه مطلب
چند حکایت از سیره و زندگی امام رضا(ع)

چند حکایت از سیره و زندگی امام رضا(ع)

در این قسمت چند حکایت کوتاه از زندگی امام رضا(ع) را با هم می‌خوانیم و با سیره ی عملی آن حضرت بیشتر آشنا می‌شویم، ادامه مطلب...

ادامه مطلب
زمان وفات پیغمبر

زمان وفات پیغمبر

مذهب شیعه تا قرن شانزدهم میلادی و روی کار آمدن سلسله صفوی مذهب مسلط در ایران نبود. صفویان نام خویش را از جدشان شیخ صفی الدین اردبیلی می‌گیرند که پیر و مراد صوفیان صفویه بود، به این مقاله ی تاریخی توجه فرمایید...

ادامه مطلب
چشمان شرجی

چشمان شرجی

این بخش درباره ی یکی دیگر از کرامت های خورشید خراسان است، خانمی افلیج و نابینا که پس از توسل به حضرت رضا(ع) گوشه ای از دریای کرم آن حضرت را مشاهده کرد، با ما در این قسمت خواندنی همراه باشید....

ادامه مطلب
همه چیز درباره ی عالم صاحب کرامت "شیخ حسن‌علی نخودکی"

همه چیز درباره ی عالم صاحب کرامت "شیخ حسن‌علی نخودکی"

شیخ نخودکی یکی از عالمان بنام و صاحب کرامت شیعه است که در طول حیات با برکت خویش به کرامات زیادی نایل شد، در این مقاله اطلاعات نسبتا جامعی از زندگی و رمز موفقیت و برخی کرامات ایشان گردآوری شده است که با هم در ادامه خواهیم خواند...

ادامه مطلب
زینب کذّابه و درندگان

زینب کذّابه و درندگان

این داستان در مورد زنی است که در زمان امام رضا(ع) خود را به عنوان حضرت زینب(س) جا زده بود و از این راه پول در می‌آورد و بر دیگران فخر و مباهات می‌کرد، با ما و ادامه این داستان همراه باشید...

ادامه مطلب
چند حکایت زیبای از امام رضا(ع)

چند حکایت زیبای از امام رضا(ع)

این قسمت را به چهار حکایت زیبا از حضرت رضا علیه السلام اختصاص داده ایم که جمله جمله ی حکایات ایشان یک روش برای زندگی درست و منش مسلمانی است، انشالله که امروزه بتوانیم از ایشان الگو بگیریم...

ادامه مطلب
زیارت معصومین و شادی مومن در عرفه

زیارت معصومین و شادی مومن در عرفه

این حکایت منقول از شیخ مفید است که در آن یکی از اصحاب حضرت رضا(ع) به همراه آن حضرت برای زیارت به قبرستان بقیع می‌روند، و حضرت پس از زیارت نیاکانشان، آن صحابه امام از تنگدستی گله می‌کند، و ادامه ماجرا...

ادامه مطلب
زلزله وحشتناک در خراسان

زلزله وحشتناک در خراسان

امام رضا علیه السلام در زمانی که با مردم جلساتی داشت و مردم شیفته ی وی شده بودند، در زمانی دید که مامون متوجه این اتفاق شده است و حضرت را احضار می‌کند، و با حالتی تحقیرآمیز امام را نظاره می‌کند، که در این موقع امام رضا(ع).... برای خواندن این مقاله ی زیبا با ما همراه باشید...

ادامه مطلب
داستان شنیدنیِ روش برخورد با مردم

داستان شنیدنیِ روش برخورد با مردم

این حکایت بسیار زیبا از امام رضا(ع) است که شیخ طوسی رضوان الله علیه در کتاب خود آورده است، که در آن عده ای از اصحاب امام رضا(ع) در خانه امام جمع شده بودند که ناگهان گروهی از اهالی مصر اجازه ی ورود خواستند، در این هنگام امام به یکی از اصحاب خود امر فرمود که به آن اتاق برو و هیچ نگو ... ادامه ی این مطلب را با هم می‌خوانیم...

ادامه مطلب
دو معجزه و یک غیب گوئی

دو معجزه و یک غیب گوئی

این حکایت محمّد بن فضیل - که یکی از راویان حدیث است که درباره ی درد پهلو و درد پای خویش پیش امام رضا(ع) رفت تا مشکل خود را به آن حضرت عرضه دارد، حضرت رضا یکی را شفا داد و یکی را نه، و سپس به او سخنی فرمود که با هم در این حکایت خواندنی مطالعه می‌کنیم...

ادامه مطلب
پلاک عراقی

پلاک عراقی

فرمانده ابوریاض از ارتشیان سابق عراق در دوران جنگ و مسئولان فعلی عراق برایمان رازی را می‌گوید که سالهاست با خود همراه کرده و در سینه‌اش سنگینی میکند، او از زمانی که برای مدت‌ها از پسرش بی‌خبر بود این یادگار خواندنی و شنیدنی را آورده که حتما خواندن آن برای خیلی از ما جالب و جذاب است...

ادامه مطلب
بین بهشت و دنیا

بین بهشت و دنیا

این مطلب زیبا که توصیه می‌کنم حتما مطالعه بفرمایید حکایت دوران شیمیایی و کمای شهید محمدتقی طاهرزاده است، شهیدی که مدت زیادی را در کما بسر برد تا آنکه پس از پرستاری طولانی پدر بزرگوارش بالاخره به فیض شهادت رسید، این حکایات از زبان پدر و اطرافیان آشنا و غیر آشنای این شهید نوشته شده...

ادامه مطلب
دو جریان مهمّ و حیرت انگیز

دو جریان مهمّ و حیرت انگیز

شما را دعوت میکنم به خواندن حکایتی درباره ی امام رضا(ع) که در آن حضرت را از خبر مرگ زبیری در هنگام شرب خمر آگاه کردند و این که واکنش حضرت چه بود و همچنین حکایت پیشگویی حضرت از مرگ خودش و محمّد بن عبداللّه افطس، با ما همراه باشید...

ادامه مطلب
درویش

درویش

این حکایت نقل زیبایی است از فقیری که عادت طلب کردن از کسی نداشت و چون اهل طلب کردن نبود با اکثر اوقات با گرسنگی به سر می‌برد تا این که به قبر شریف امام رضا(ع) متوسل شد، با هم ادامه آن را میخوانیم...

ادامه مطلب
نشان امام رضا(ع)

نشان امام رضا(ع)

این داستان هم مثل یکی از بی شمار عنایت هایی است که زائران و متوسلان به امام رضا(ع) دیده اند و مورد عنایت قرار گرفته اند با این تفاوت که در اینجا کسی که دو بار برای ازدواج و خانه دار شدن به امام رضا(ع) متوسل شده حکایت خود را شرح میدهد ولی با کمی تفاوت، این داستان زیبا را دست ندهید...

ادامه مطلب
اگر جواب صحیحی ندهد می‌کشمش!

اگر جواب صحیحی ندهد می‌کشمش!

این قسمت مربوط به داستان کسی است که بخاطر بی اطلاعی و از روی افراط فرزند رسول خدا را قضاوت کرده بود و با خود تصمیم گرفته بود فرزند پیامبر را به ظن خود هدایت کند و مردم را از طاغوت و امامی که ولیعهدی را قبول کرده بود آگاه کند، این حکایت زیبا را حتما بخوانید...

ادامه مطلب
دستور پیرمرد به امام رضا(ع)!

دستور پیرمرد به امام رضا(ع)!

پیرمرد بدون آن که بداند دارد چه کسی را صدا میزند به سمت علی بن موسی نگاه کرد و داد زد"تازه وارد بیا اینجا" این داستان کسی است که امام را ناشناخته به حضرت دستور داد و امام از روی لطف و بزرگواری آن را اجابت کرد...

ادامه مطلب
درهایی از عالم بالا

درهایی از عالم بالا

در این مقاله داستان زیبایی از شهید نیری رو برای شما آوردیم که از دوست شهید بعد از مرگش نقل شده، که در اون دلیل باز شدن چشمش به نکته ای از نکته های الهی رو شرح داده، و دلیل آن را یک خصلت گفته که در این مقاله میخوانیم...

ادامه مطلب
در پشت پنجره نقره

در پشت پنجره نقره

نقره برداشتم به او دادم قبول نمی‌کرد، اصرار کردم و او پذیرفت بعد از آن چند مرتبه همدیگر را ملاقات کردیم و او چیزی نگفت تا یکمرتبه به من گفت ای رفیق میدانی قضیه آن روز که به من پول دادی چه بود گفتم مگر قضیهای بود؟ گفت بلی آن روز من...

ادامه مطلب
درمان مسافر با نیشکر

درمان مسافر با نیشکر

چون ماءمون - خلیفه عبّاسی - جهت دست یابی به اهداف شوم خود دستور داد تا حضرت علی بن موسی الرّضا علیهما السلام را از مدینه به خراسان - از راه اهواز - احضار نمایند. ابوهاشم جعفری گوید: زمانی که ماءمون چنین تصمیمی را گرفت ، شخصی را به نام رجاء بن اءبی ضحّاک ، ماءمور این کار کرد..

ادامه مطلب
درمان خرابی دندان و زبان در خواب و بیداری

درمان خرابی دندان و زبان در خواب و بیداری

شخصی به نام ابواحمد، عبداللّه صفوانی حکایت کند: روزی به همراه قافله‌ای از خراسان عازم کرمان شدم ، در بین راه دزدان و راهزنان ، راه را بر ما بستند و تمام اموال و وسائل ما را غارت کرده و به یغما بردند. در این میان ، یکی از همراهان ما را که مشهور بود، دست گیر کردند و او را مدّتی در یخ و برف نگه داشته و دهانش را پر از یخ و برف کردند، به طوری که بعد از آن قدرت و توان بر سخن گفتن و غذا خوردن را نداشت ..

ادامه مطلب
درخت بادام در خانه میزبان

درخت بادام در خانه میزبان

مرحوم شیخ صدوق رضوان اللّه علیه ، به نقل از محمّد بن احمد نیشابوری از قول جدّه‌اش خدیجه ، دختر حمدان حکایت کند: در آن هنگامی که امام رضا علیهما السلام در مسیر راه خراسان وارد شهر نیشابور گردید، به منزل ما تشریف فرما شد. امام علیه السلام پس از آن که اندکی استراحت نمود، در گوشه‌ای از حیات..

ادامه مطلب
ساختن قبر امام رضا توسط ذوالقرنین

ساختن قبر امام رضا توسط ذوالقرنین

می‌گویند: وقتی ذوالقرنین به همراهی گروهی از علما و دانشمندان و بزرگان و لشکریان در روی زمین برای رسیدن به آب حیات سیر می‌کردند تا اینکه به سرزمین خراسان رسیدند. ذوالقرنین دستور داد که شب را در آنجا استراحت کنند و خودش به خواب فرو رفت. در عالم رؤیا دید که ستاره‌ای مانند خورشید درخشید و از آسمان فرود آمد و در آن سرزمین غروب کرد. صبح که از خواب بلند شد، تعبیرکنندگان را طلب کرد و خواب خود را به آنان گفت..

ادامه مطلب
در برابر اعتراض‌ها

در برابر اعتراض‌ها

رخی از آنان که خود را مدعی مقاماتی می‌دانستند و به خصوص کسانی که صوفیمنش بودند در برابر این وضع و شرایط امام به او اعتراض می‌کردند سفویان ثوری از این گونه افراد بود. روزی در دیدار با امام، خطاب به او گفت: چه خوب بود لباس ساده‌تری می‌پوشیدی! امام فرمود...

ادامه مطلب
چهار فيش اضافه

چهار فيش اضافه

چند سال پیش با 36 نفر از خدام حرم امام حسین و حرم ابالفضل العباس (علیهماالسلام) که اولین بارشان بود به زیارت امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) می‌آمدند، به مشهد رفتیم. من گذرنامه خودم و آن‌ها را به دارالولایه حضرت تحویل دادم تا ..

ادامه مطلب
بردن نام فرزند توسط امام رضا(ع)

بردن نام فرزند توسط امام رضا(ع)

عرب‌ها غیر از نام، کنیه هم دارند. وقتی پای احترام گذاشتن به کسی در میان باشد، اعراب از نام برای صدا زدن شخص استفاده نمی‌کنند و او را با کنیه مورد خطاب قرار می‌دهند. یکی از نزدیکان امام رضا(ع) می‌گوید: برایم جالب بود که امام هیچ‌وقت پسرش را با نام «محمد» صدا نمی‌زد..

ادامه مطلب
دامنه ارشادات و مباحث امام رضا(ع)

دامنه ارشادات و مباحث امام رضا(ع)

ارشادات امام فقط در مورد آداب دینی نبود بلکه در همة مباحث مربوط به اقتصاد و سیاست و فرهنگ و اجتماعات بود. او در عرصة اقتصادی خطاب به یاران میفرمود: من ضامن عدم فقر کسی هستم که...

ادامه مطلب
خرما

خرما

از ابوحبیب بناجی مروی نقل است که گفت رسول خدا (ص) را در خواب دیدم که به بناج آمده بود ودر مسجدی که هر سال حجاج آنجا میآیند، آمده بود . گویا من رفتم به سوی او و سلام کردم و ایستادم و دیدم پیش روی او طبقی از برگ نخیل مدینه بود و در آن خرمای...

ادامه مطلب
درس پیشوا شناسی

درس پیشوا شناسی

روزی حضرت علی بن موسی الرّضا علیهما السلام در جمع عدّه ای از دوستان و اصحاب خود فرمود: امام و پیشوای جامعه دارای علائم و نشانه هائی است ، که برخی از آن عبارت است : از تمامی افراد باید عالم تر و آگاه تر باشد، در حکومت و قضاوت باتدبیر و قاطع باشد، پرهیزکار و متّقی ، حلیم و صبور، شجاع و قویدل ، سخاوتمند و کریم باشد، و نیز در برابر خداوند عابد و در برابر بندگان فروتن باشد...

ادامه مطلب
توصیه امام به مردی با میراث نادانی

توصیه امام به مردی با میراث نادانی

توی خانه‌ امام مشغول کار بود. به‌تازگی فرزند پنجمش به دنیا آمده بود و هر کس این خبر را می‌شنید، بعد از تبریک از او می‌پرسید: هنوز توی همان خانه زندگی می‌کنی؟!

ادامه مطلب
خرجی راه

خرجی راه

آقای حاج میرزا طاهر حسینی که از اهل منبر و از خدام کشیک چهارم آستان قدس است نقل کرده که شبی از شبها که نوبت خدمت من بود هنگام بستن درب حرم مطهر چون زائرین بیرون رفتند و...

ادامه مطلب
 کرامات و معجزات امام موسی کاظم علیه السلام

کرامات و معجزات امام موسی کاظم علیه السلام

امام موسی بن جعفر علیه السلام در هفتم ماه صفر سال 128 ه.ق متولد گردید..

ادامه مطلب
خدمت خرس

خدمت خرس

وقتی شب در خواب به خدمت امام رضا (ع) مشرف شدم ، آن حضرت خرسی را گرفته بود که آن خرس بسته اسباب سفری در دست داشت. آن حضرت خرس را به من داد و به من فرمود از آن پذیرایی کن من خیلی خوشم نیامد و به حضرت گفتم یابن رسول الله مرا به خدمت خرس وامیداری؟

ادامه مطلب
روایتی خواندنی از برادر حسین فهمیده

روایتی خواندنی از برادر حسین فهمیده

اوایل آبان ماه بود که در حال خوردن غذا بودیم.‌ از رادیو شنیدیم که نوجوان 13 ساله‌ای زیر تانک رفته و خود نیز به شهادت رسیده است.‌ مادرم گفت: این محمدحسین است.‌ داود برادرم گفت«نه مادر! او نیست.‌ من فردا می‌روم و..

ادامه مطلب
خانه و زندگی او

خانه و زندگی او

نمیخواهیم بگوییم خانة او محقر بود. کوخ نبود و کاخ هم نبود. نسبتاٌ وسیع و مرکز آمد و شدها بود. چه بسیار از جلسات درسی که در خانة او برگزار میشد. برخی از مورخان وضع فرش خانهاش را این گونه تصور کرده اند که او در تابستان بر روی حصیر مینشست و در زمستان بر روی فرشهای پشمی و موئین..

ادامه مطلب
بی احترامی به زوّار

بی احترامی به زوّار

صدیق معظم فخرالواعظین نقل فرمود: حاج شیخ عباسعلی معروف به محقق که مرحوم میرزا مرتضی شهابی که در زمان سابق دربان باشی کشیک سوم آستانقدس رضوی بود ده مجلس روضه خوانی فراهم نمود. و والد مرا با حاج شیخ مهدی واعظ و مرا هم بواسطه پدرم برای منبر رفتن دعوت کرد و سفارش کرد که همه شما هر شب بایستی متوسل شوید بامام نهم حضرت جوادالائمه (علیه السلام) و باید ذکر مصیبت آنحضرت بشود و..

ادامه مطلب
خبر از غیب و خرید کفن

خبر از غیب و خرید کفن

علی بن احمد وشّاء - که یکی از اءهالی کوفه و از دوستان و موالیان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است - حکایت کند: روزی به قصد خراسان عازم مسافرت شدم و چون بار سفر بستم ، دخترم حُلّه ای آورد و گفت : این پارچه را در خراسان بفروش و با پول آن انگشتر فیروزه ای برایم خریداری نما. پس آن حُلّه را گرفتم و در میان لباس ها..

ادامه مطلب
خبر از درون و دادن هدیه

خبر از درون و دادن هدیه

مرحوم شیخ صدوق رضوان اللّه تعالی علیه ، به نقل از ریان بن صَلت آورده است : گفت : پس از آن که مدّتی در خدمت مولایم ، حضرت علی بن موسی الرّضا علیهما السلام بودم ، روزی خواستم که به قصد عراق مسافرت کنم . به همین جهت به قصد وداع و خداحافظی راهی منزل امام علیه السلام شدم ، در بین مسیر با خود گفتم : هنگام خداحافظی ، پیراهنی از لباس های حضرت را تقاضا می نمایم که چنانچه مرگ من فرا رسید، آن پیراهن را کفن خود قرار دهم..

ادامه مطلب
دو حکایت از تواضع و یگانه پرستی حضرت رضا(ع)

دو حکایت از تواضع و یگانه پرستی حضرت رضا(ع)

بزنطى عليه الرحمة نقل مى‏كند: مردى از ماوراء نهر بلخ خدمت امام رضا (ع) آمد و گفت: از شما سؤالى مى‏كنم اگر جواب داديد به امامتان معتقد خواهم بود، حضرت فرمود: از هر چه مى‏خواهى بپرس. گفت: مرا از خدايت خبر بده، در كجا بوده و چطور بوده و بر چه چيز تكيه كرده بوده است؟ امام (ع) فرمود: «انّ اللّه اَيّنَ الأَينَ بلاأينٍ و كَيّفَ الكْيفَ بلا كيفٍ و كان اعتمادُه على قدرته» .

ادامه مطلب
بقعه متبرکه

بقعه متبرکه

روزی وادی سناباد را سیل فرا گرفت و آن زمان سناباد در بلندی واقع شده بود و مشهد مقدس و محل قبر شریف حضرت امام رضا (علیه السلام) در پائین قرار داشت من دیدم آن سیل عظیم رو به مشهد شریف می آید.یعنی ما ترسیدیم که نکند سیل بمشهد مقدس و قبر مطهر برسد و...

ادامه مطلب
خبر از فرزند و قیافه او در

خبر از فرزند و قیافه او در

مرحوم شیخ صدوق و دیگر بزرگان آورده اند، به نقل از شخصی به نام عبداللّه بن محمّد علوی حکایت کرد: پس از گذشت مدّتی از شهادت حضرت علی بن موسی الرّضاعلیهما السلام روزی بر ماءمون وارد شدم و بعد از صحبت هائی در مسائل مختلف ، اظهار داشت..

ادامه مطلب
حکم نماز

حکم نماز

دو نفر مسافر وارد خراسان شدند و خدمت امام رضا (ع) رسیدند تا حکم نمازشان را بپرسند که آیا نماز آنها در سفر 2 رکعتی است یا 4 رکعتی؟ حضرت به یکی از آنها فرمود: نماز تو 2 رکعتی است و به دیگری فرمود نماز تو 4 رکعتی است..

ادامه مطلب
جلسات علمی

جلسات علمی

از برنامه ها و جلساتی که امام در مرو داشت تشکیل جلسات علمی و برنامه های مناظره و احتجاج بود. مأمون علمای مختلف را جمع میکرد و مجالسی از بحث و احتجاج تشکیل میداد و امام را دعوت میکرد که با آنها بحث و مناظره کند. در مورد انگیزه مأمون به این امر نظرات مختلفی وجود دارد..

ادامه مطلب
جنازه

جنازه

ابن شهرآشوب روايت كرده از موسي بن سيار كه همراه امام رضا (ع) بودم و به ديوارهاي شهر طوس نزديك شده بوديم كه صداي شيون و فغاني شنيدم .پس به دنبال آن صدا رفتم ناگهان برخورديم به جنازهاي چون نگاهم به جنازه افتاد ايشان از اسب پياده شد و نزديك جنازه رفت آن را بلند كرد و آن را در آغوش گرفت، سپس به من گفت..

ادامه مطلب
حجّت و خبر از غيب

حجّت و خبر از غيب

برخى از تاريخ ‌نويسان از شخصى به نام حسين بن عَمرو حكايت كنند: بعد از شهادت و رحلت امام موسى كاظم عليه السلام عازم مدينه منوّره شدم و به يكى از دوستان خود به نام مقاتل كه همراه من بود گفتم : آيا ممكن است كه فردا نزد اين شخص برويم؟

ادامه مطلب
تقديم هدايا به شاعر اهل بيت

تقديم هدايا به شاعر اهل بيت

اباصلت هروى حكايت كند: روزى دعبل خزاعى شاعر اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام - در شهر مَرْوْ به محضر مبارك امام علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام شرفياب شد و اظهار داشت : ياابن رسول اللّه ! قصيده اى در شاءن و عظمت شما اهل بيت ، سروده ام و علاقه مندم آن را در محضر شما بخوانم ؟

ادامه مطلب
تعيين اُجرت قبل از كار

تعيين اُجرت قبل از كار

مرحوم كلينى به نقل از سليمان بن جعفر حكايت كند: روزى به همراه حضرت ابوالحسن ، امام علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام جهت انجام كارى از منزل بيرون رفته بوديم .

ادامه مطلب
آشنایی به تورات بهتر از رأس الجالوت

آشنایی به تورات بهتر از رأس الجالوت

حضرت نیز برای راس الجالوت هم از تورات استدلاتی را فرمودند بطوریکه هر دوی آنها اعتراف کردند که نمیتوانند جواب آن حضرت را بگویند بلکه جاثلیق گفت آنچه حضرت محمد فرمود صدق است و عدل و راس الجالوت گفت..

ادامه مطلب
پرسش هایی از امام

پرسش هایی از امام

امروز، روز عرفه است و مرو برای عید قربان مهیا می شود. امام می خواهد به مسجد شهر برود. قطره های آب درون حوض که از آفتاب تیر ماه گرم شده بود، از چهره گندم گون فرومی ریخت. امام (ع) دستش را در آب زلال فرو برد. برای لحظه ای ، انگشتری..

ادامه مطلب
پاسخ امام رضا (ع) به پرسشهاى اعتراض آميز

پاسخ امام رضا (ع) به پرسشهاى اعتراض آميز

همان گونه كه قبلا ياد آورى شد، هرگز امام رضا عليه السلام به پذيرش و لايتعهدى راضى نبود، بلكه بر اثر تهديد مامون، به آن مجبور گرديد نا خشنودى آن حضرت در حدى بود كه..

ادامه مطلب
پسر و پدر يكى هستند

پسر و پدر يكى هستند

شخصى به نام ابن ابى سعيد مكارى ، روزى از روزها به محضر مبارك امام رضا عليه السلام شرفياب شد؛ و عرضه داشت : آيا خداوند، قدر و منزلت تو را بدان جا رسانده كه آنچه را پدرت ادّعا مى كرد تو نيز ادّعا كنى ؟!

ادامه مطلب
تقاضای گنجشک

تقاضای گنجشک

«سلیمان جعفری که از نسل جعفر بن ابیطالب است، گوید: همراه حضرت رضا علیه‌السلام بودم که بر روی دیوار خانه‌ي ایشان گنجشکی آمد، و در برابر حضرتش قرار گرفت، و شروع به جیک جیک کرد..

ادامه مطلب
اعجاز عشق

اعجاز عشق

زبانش مثل چوب خشك شده بود. گامهاى مهيب ترس را هم آواز با ضربان قلبش مى شنيد. چشمانش از حدقه بيرون زده و به كنار جاده خيره مانده بود. در عمق تاريكى ، در كنار جاده..

ادامه مطلب
پنج درس ارزشمند و آموزنده

پنج درس ارزشمند و آموزنده

روزى دو نفر مسافر از راه دور به محضر امام رضا عليه السلام وارد شدند و پيرامون حكم نماز و روزه از آن حضرت سؤ ال كردند؟ امام عليه السلام به يكى از آن دو نفر فرمود..

ادامه مطلب
کرامات امام رضا(ع)

کرامات امام رضا(ع)

مرحوم علاّمه مجلسى ، شيخ صدوق و ديگر بزرگان رضوان اللّه عليهم حكايت كرده اند: يكى از شيعيان و دوستان امام رضا عليه السلام به نام اءبومحمّد غفّارى گويد: در يك زمانى ، بدهكارى من به افراد زياد شده بود و توان پرداخت آن ها را نداشتم..

ادامه مطلب
اداى قرض

اداى قرض

خانمى علويه (سيده ) كه از اهل زهد و تقوى بود و مواظبت باوقات نمازهاى خود و ساير عبادات داشت و بواسطه تنگدستى و پريشانى دوازده تومان قرض دار شده بود و..

ادامه مطلب
 حکایات امام رضا - قسمت سوم

حکایات امام رضا - قسمت سوم

گزیده ای از حکایات زندگینامه ی امام علی ابن رضا(ع)

ادامه مطلب
حکایاتی از امام الرئوف

حکایاتی از امام الرئوف

گزیده ای از زندگینامه ی امام علی ابن رضا(ع)

ادامه مطلب
درياى عشق

درياى عشق

پاهايش را دراز مى كند. آن قدر كه كف پاشنه هايش در ماسه هاى نرم و خيس ساحل فرو مىرود. دسته اى پرنده دريايى ، شاد و نغمه خوان از بالاى سرش مى گذرند...

ادامه مطلب
جوان خوشبخت 

جوان خوشبخت 

آن جوان گفت من چون اين سخنان را شنيدم شروع به گريه كردم الحاصل دختر را به من تزويج كردند و من به مرحمت حضرت رضا (عليه السلام) بحاجب خود كه وصل آن دختر بود رسيدم...

ادامه مطلب
آواز آسماني عشق

آواز آسماني عشق

مي آيي، با رخساري متبرك از غبار پاك جبهه و پدر شتابان به استقبال تو ميآيي. مادر آغوش پر از گل محبت خويش را به سويت ميگشايد تا ترا گرم در آغوش بگيرد و دوباره زنده شود...

ادامه مطلب
حفظ آبرو در سخاوت

حفظ آبرو در سخاوت

روزى از روزها، در مجلس آن حضرت در جمع بسيارى از اقشار مختلف مردم حضور داشتم ، كه پيرامون مسائل حلال و حرام از آن حضرت پرسش ‍مى كردند...

ادامه مطلب
حکایات امام رضا - قسمت اول

حکایات امام رضا - قسمت اول

او داراي سنگيني، وقار و متانت بود. هنگامي كه راه ميرفت در مشي او تندي و كندي مشاهده نميشد. احساس عجله و شتاب براي حركت او نبود مگر در مواقعي كه براي دستگيري از مستمندي به پيش ميرفت...

ادامه مطلب
شمه‌ای از کرامات حضرت زهرا (س)

شمه‌ای از کرامات حضرت زهرا (س)

اینک چند نمونه از کرامات و عنایات حضرت صدّیقه‌ي طاهرة علیهاالسلام به افراد مضطر و گرفتار اعّم از گرفتار در بندهای ستمشاهی و یا گرفتار مرض‌های صعب‌العلاج...

ادامه مطلب
چندی از کرامات امام رضا (ع)

چندی از کرامات امام رضا (ع)

حضرت در نیشابور و در ناحیه‌ای موسوم به لاشاباد وارد شد، در آنجا به خانه پسنده بانویی کهن‌سال اقامت کرد که گویا شب آن روز در خواب دیده بود که حضرت میهمان او شده است، به همین دلیل آن روز در کنار در خانه در انتظار ورود امام به سر می‌برد و مردم از هر طرف آن حضرت را به خانه خودشان دعوت می‌کردند. ولی آن حضرت که طرفدار مستضعفین بود و دوست داشت با آن‌ها مصاحبت کند دعوت بانوی مستضعفی را پسندید. ازاین‌رو به او پسنده گفتند که حضرت در میان استقبال‌کنندگان ورود به خانه او را پسندیده بود...

ادامه مطلب
کراماتی از عروس امام صادق علیه السلام!

کراماتی از عروس امام صادق علیه السلام!

قبر سیده نفیسه خاتون یکی از اماکن معروف مصر می‌باشد که به اجابت دعا معروف است و هر گاه به مصری‌ها مصیبتی و سختی می‌رسد به این مکان می‌شتابند و حاجت خود را بیان می‌کنند و با ذکر و دعا و استغاثه جواب می‌گیرند...

ادامه مطلب
چهارده درس زندگی از سیره عملی امام رضا(ع)

چهارده درس زندگی از سیره عملی امام رضا(ع)

امام رضا علیه‌السلام ظرف پوستی مخصوصی داشت که در آن پنج عدد مسواک بود و بر روی هر یک از آنها نام یکی از نمازهای پنج‌گانه نوشته شده بود، و هنگام هر نمازی، با مسواک مخصوص آن نماز مسواک می‌زد.

ادامه مطلب
کتاب زندگانی حضرت رضا (ع)

کتاب زندگانی حضرت رضا (ع)

از سری روایات در مورد آن امام معصوم :ازدواج با خواهر مأمون _ علم امام رضا (ع)

ادامه مطلب
چندی از کرامات امام رضا (ع)

چندی از کرامات امام رضا (ع)

امام در گوشه حیات خانه او بادامی را کاشت. آن بادام سبز شد و روئید و رشد و رویش آن به قدری سریع بود که در طول یک سال به صورت درختی در آمد و بادام داد. بیماران مختلف از آن بادام می‌خوردند و شفا می‌یافتند و بانوانی که وضع حمل آنها شدید بود از برگ آن درخت می‌گرفتند و بر شکم خود می‌کشیدند و به راحتی وضع حمل می‌کردند.

ادامه مطلب
گل نـرگـس

گل نـرگـس

از همه نوع، از همه رنگ، هرچي دلت ميخواد ببر... اين يكي ياسه بخدا... به رنگ و روش نگاه نكن... تمومه ياسا سفيدن...اين يكي رنگ نيلوفر... اين گل سرخ نازنين... يه معركست بيا ببين... شكفتنش دوباره بود...

ادامه مطلب
فرق ميان امام ، نبى و رسول

فرق ميان امام ، نبى و رسول

على عليه السلام فرمود: خدا پيغمبرش را در زمان انقطاع پيامبران و اختلاف مردم فرستاد، به وسيله او رسالت تمام شد و وحى خاتمه يافت.(1) حضرت على عليه السلام فرمود: پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله! بواسطه مرگ تو چيزى قطع شد که بواسطه مرگ ديگران قطع نشده بود، زيرا به مرگ تو نبوت و پيمبرى و اخبار آسمانى منقطع گشت.(2)

ادامه مطلب
نذر چهل شب چهار شنبه

نذر چهل شب چهار شنبه

اهل نوشهر مازندران هستم كه در حال حاضر ساكن تهران و كارمند اداره آموزش و پرورش مى باشم. سال 1374 فرزند 21 ساله ام از ناحيه پا احساس درد شديدى كرد. دكترها مى گفتند كه چيز خطرناكى نيست، بلكه نوعى احساس عضلانى است.

ادامه مطلب
نجات از چنگ مأموران رضاخان پهلوى

نجات از چنگ مأموران رضاخان پهلوى

آقاى حاج شيخ عبداللّه مهرجردى از وعاظ مشهور خراسان است و من متجاوز از چهل سال است كه ايشان را خوب مى شناسم; انسان فاضل و با محبتى است. او گفت: در زمان رضا شاه پهلوى در اواخر سلطنت او كه خيلى بر اهل علم سخت گرفته بود،

ادامه مطلب
مشكل خريد خانه

مشكل خريد خانه

منزلى خريدم، امّا مى دانستم كه براى اداى تمام پول خانه توانايى ندارم و خداوند بايد به من كمك كند. شب چهارشنبه كه به مسجد جمكران مشرف شدم، بعد از نماز تحيّت دعا كردم و گفتم: آقا ما را ببخشيد كه براى خواسته هاى كوچك پيش شما مى آييم

ادامه مطلب
عنايت حضرت به زوّار خود

عنايت حضرت به زوّار خود

يك شب پنج شنبه در فصل زمستان كه هوا بسيار سرد بود و برف زيادى در حدود نيم متر روى زمين را پوشانده بود، توى اتاق نشسته بودم. ناگاه يادم آمد كه امشب شيخ محمّد تقى بافقى(رحمه الله) به مسجد جمكران مشرف مى شود،

ادامه مطلب
شفاى ناراحتى اعصاب و روان

شفاى ناراحتى اعصاب و روان

حدود سه سال بود كه سردرد عجيبى داشتم. ابتدا درد از ناحيه گيجگاه شروع شده و سپس تمام سر، پيشانى، چشم ها و حتى دلم را فرا مى گرفت. شب و روز آسايش نداشتم. مدتى بعد از شروع سردردها حالت شوك به من دست مى داد.

ادامه مطلب
شفاى مفلوج و سفارش به دعاى فرج

شفاى مفلوج و سفارش به دعاى فرج

مردِ شفا گرفته يك انگشترى طلا به دفتر داد و با خوشحالى رفت. مسجد خلوت بود. آخر شب، هيأتى از تبريز به جمكران آمد و به عزادارى و نوحه خوانى پرداختند. مجلس بسيار با حال و سوزناك بود. من همان لحظه به ياد حرف آن مرد افتادم

ادامه مطلب
شفاى مسموم در حال مرگ

شفاى مسموم در حال مرگ

به دليل مسموميّت، چند روزى در بيمارستان نمازى شيراز بى هوش بودم. پزشكان از مداواى من قطع اميد كرده بودند. برادرم كه در آن لحظات كنار تخت من بود، مى گفت: ديدم كه خط صافى روى صفحه اى كه نوار قلب را نشان مى داد، ظاهر شد.

ادامه مطلب
شفاى مجروح و معلول مغزى

شفاى مجروح و معلول مغزى

8سال پيش در جبهه حاج عمران در حمله هوايى عراق مجروح شدم. تقريباً از تمام بدن فلج شده بودم و توانايى حركت نداشتم. شبى مادرم به منزل ما آمد و زخم زبانى به من زد كه دلم را شكست و متوسل به آقا امام زمان(عليه السلام) شدم

ادامه مطلب
شفاى لال

شفاى لال

براى كشيدن دندان، پيش دكتر رفتم. دكتر گفت: غده اى كنار زبان شما است كه بايد عمل شود. من موافقت كردم، امّا پس از عمل، لال شدم و قادر به حرف زدن نبودم. همه چيز را روى كاغذ مى نوشتم و با ديگران به اين وسيله ارتباط برقرار مى كردم.

ادامه مطلب
شفاى كسى كه لال شده بود

شفاى كسى كه لال شده بود

اين جانب «ع ـ م» فرزند حسين، ساكن شاهرود، در اثر اصابت ضربه اى به جمجمه ام بى هوش شدم و به بيمارستان منتقل و بعد از 48 ساعت به منزل انتقال يافتم; در حالى كه در اثر آن ضربه، قوه گويايى خود را از دست داده و لال شده بودم.

ادامه مطلب
شفاى ضايعه نخاع كمر

شفاى ضايعه نخاع كمر

سال ها پيش كه به مسجد جمكران مشرف مى شدم از حاجى خليل قهوه چى كه در آن زمان خادم مسجد جمكران بود، شنيده بودم كه فردى به نام حسين آقا، مهندس برنامه و بودجه با هدايت آقاى حاج خلج قزوينى به مسجد جمكران مشرّف شده و شفا گرفته است.

ادامه مطلب
شفاى سوختگى

شفاى سوختگى

خواهرم كه همسر شهيد است، خواب ديده بود: امام زمان(عليه السلام) به او فرموده بود كه من شفاى مريض هاى شما را از خداوند خواسته ام، نگران نباشيد! از آن به بعد حال برادرانم رو به بهبود رفت و الحمدللّه به بركت دعاى امام زمان(عليه السلام) شفا گرفتند».

ادامه مطلب
شفاى سرطانى

شفاى سرطانى

بيمارى من از يك سرماخوردگى ساده شروع شد; كمتر از 25 روز به قدرى حالم بد شد كه در بيمارستان شهيد مصطفى خمينى بسترى شدم. نمى توانستم غذا بخورم و پزشكان مرا به وسيله سِرم و دارو زنده نگه داشته بودند.

ادامه مطلب
شفاى سرطان

شفاى سرطان

مدتى پيش غده سرطانى در زير شكم پسرم، سعيد كه در مكانيكى كار مى كرد، به وجود آمد. بعد از مراجعه به كميته امداد امام و معرفى به پزشكان تهران با پيشنهاد دكتر، غدّه را برداشتند و شيمى درمانى كردند، اما بعد از عمل، نتيجه اى عايد نشد

ادامه مطلب
شفاى زن سرطانى

شفاى زن سرطانى

مدتى بود كه دخترم هر روز لاغر و نحيف مى شد تا اين كه موجب ناراحتى ما شد. ابتدا او را نزد دكتر سيد محمّد سه دهى برديم. ايشان پس از انجام معاينات گفت: كار من نيست. بايد او را پيش دكتر كيهانى ببريد.

ادامه مطلب
شفاى دست هاى فلج شده

شفاى دست هاى فلج شده

اغلب شب ها به اقتضاى كار روابط عمومى تا صبح بيدار مى ماندم، ولى آن شب به خاطر خستگى زياد براى استراحت رفتم كه خوابم نبرد. بى اختيار به روابط عمومى مسجد برگشتم تا به اوضاع سركشى كنم.

ادامه مطلب
شفاى پيوند انگشتان

شفاى پيوند انگشتان

انگشتان شخصى زير دستگاه، ضربه مى خورَد. همان جا نيّت مى كند كه اگر انگشتان او خوب شود و در عمل، پيوند كامل بگيرد، اولين چيزى كه مى سازد به نيّت حضرت مهدى(عليه السلام) به مسجد جمكران بياورد.

ادامه مطلب
شفاى پسر بچه مبتلا به بيمارى قلبى

شفاى پسر بچه مبتلا به بيمارى قلبى

يكى از اقوام ما هر چهارشنبه مردم را با هيأت و كاروان از تهران به مسجد جمكران مى آورد. آن روز پدر من هم در مأموريت بود و به بيرجند مسافرت كرده بود. اين آقا مرا هم با هيأت به مسجد جمكران آورد

ادامه مطلب
شفاى پسر بچه فلج

شفاى پسر بچه فلج

آخر شب بود و من قضيه را به كلّى فراموش كرده بودم. خانمى را ديدم كه دست پسر بچه و دخترش را گرفته بود و به طرف دكّه مى آمد. به نظرم رسيد كه قبلا دختر بچه را ديده ام، ولى چيزى يادم نيامد.

ادامه مطلب
شفاى پسر بچه سنّىِ حنفى

شفاى پسر بچه سنّىِ حنفى

اهل زاهدان هستم. از منطقه سنّى نشين ايران به مسجد مقدّس جمكران آمده ام تا مولايم مرا شفا دهد. دوست دارم زنده باشم. دوست دارم درس بخوانم. من كلاس پنجم ابتدايى هستم و در مدرسه «محمّد على فايق» درس مى خوانم.

ادامه مطلب
شفاى بيمارى كليه

شفاى بيمارى كليه

ماه رمضان بود. شبى در خواب ديدم كه قرار است فرزند مريضم را به اتاق عمل ببرند. من به آقاى دكتر مى گفتم كه آقاى دكتر! بچه من خوب مى شود؟ دكتر در پاسخ گفت: خانم! همه چيز دست آقا امام زمان(عليه السلام)است.

ادامه مطلب
شفاى بيمار

شفاى بيمار

صبح پنجشنبه مرا روى تخت عمل جراحى خواباندند و سِرم وصل شد. من در همان حال به امام زمان(عليه السلام) متوسل بودم. همين كه خواستند مرا بى هوش كنند، ناگهان آقاى دكتر گفت: شما احتياج به عمل نداريد. ناراحتى شما برطرف شده است».

ادامه مطلب
زنده شدن دختر سه ساله

زنده شدن دختر سه ساله

ما سنّى بوديم. اهل تسنن اسم حضرت فاطمه و زينب(عليهما السلام) را براى بچه ها خوب نمى دانند و عقيده دارند كه هر بچه اى به اين نام باشد به زودى مى ميرد، امّا من همسرى داشتم كه فاطمه نام داشت

ادامه مطلب
رفع مشكلات

رفع مشكلات

«سيد عبدالرحيم، خادم مسجد جمكران حكايت كرد كه در سال 1322 مرض وبا شيوع پيدا كرد. بعد از گذشتن وَبا، روزى به مسجد جمكران رفتم. مرد غريبى را ديدم كه در آن جا نشسته بود. از احوال او و اين كه چرا به اين مكان آمده است،

ادامه مطلب
دعا براى فرزندار شدن

دعا براى فرزندار شدن

از همه جا نااميد شده و زندگى ما در سرازيرى سقوط بود. روزى يكى از دوستان به من گفت: كمتر به دكتر مراجعه كن! برو خدمت آقا امام زمان(عليه السلام) و از حضرت خواسته ات را طلب كن!

ادامه مطلب
کراماتی از حضرت معصومه

کراماتی از حضرت معصومه

حضرت معصومه در سال (201) قمري در شهر قم، بعد از هفده روز بيماري وفات يافت و در مقبره اي در محلّ فعلي مدفون گرديد، و بعدها چهار زن ديگر از خواتين اهل بيت عليهم السلام در کنار او دفن شدند.

ادامه مطلب
سفارش مرحوم آيت الله محقق داماد

سفارش مرحوم آيت الله محقق داماد

مرحوم آيت اللَّه سيّد محمّد محقّق داماد که از علماي طراز اول حوزه قم بود، به مناسبتي فرمود: بعضي از افراد تنبل که به حوزه مي آيند وقتي با سختيهاي تحصيل و گستردگي علم اصول مواجه مي شوند

ادامه مطلب
توکل و اطمينان به استجابت دعا در مسجد جمکران

توکل و اطمينان به استجابت دعا در مسجد جمکران

جناب مستطاب آقاي حاج حبيب اللَّه بيگدلي (از اخيار قم و والد محترم صديق مکرّم جناب آقاي حاج شيخ مهدي بيگدلي) فرمود: مرحوم آقاي حاج شيخ عباس قمي -محدّث معروف- برادري داشت به نام حاج مرتضي، اين مرد کاسب بود و چندان سوادي نداشت،

ادامه مطلب
كرامات فاطمه زهراء (س)

كرامات فاطمه زهراء (س)

از «جابر بن عبداللّه» نقل كرده‏اند كه رسول خدا(ص) چند روز بود غذائى نخورده بود، و كار بر او مشكل شد، و به منزل همسرانش سر زد هيچكدام غدايى نداشتند، سرانجام به سراغ دخترش فاطمه (سلام اللّه عليها) آمد

ادامه مطلب
شهيد از منظر قرآن و سنت

شهيد از منظر قرآن و سنت

بلندترين مقام در آخرت شفاعت است که اين مقام از آن پيغمبران، بزرگان و امامان است که در اين کار نيز شهدا با آنان برابري مي‌کنند، يعني مي‌توانند شفاعت هفتاد نفر را بکنند.

ادامه مطلب
مشعلداران

مشعلداران

در جبهه‌ها مولا؛ مهدي (عج) علمدار است»

ادامه مطلب
چند حکایت زیبا

چند حکایت زیبا

مادر شهيد رسولي مي‌گويد: «از رضا پرسيدم، رضاجان شهدا را چگونه پيدا مي‌كنيد؟»

ادامه مطلب
خادم مطهر , خواب راستين , خواهم آمد , خبر پرواز , خون تازه

خادم مطهر , خواب راستين , خواهم آمد , خبر پرواز , خون تازه

يك‌بار كه با جمعي از بستگان براي فاتحه خواني به سر قبر فرزندم رفته بوديم، مشاهده كردم سنگ بالاي قبر سوراخ شده و نياز به مرمت دارد. با پيشنهاد بنّا قبول كرديم سنگ‌هاي اطراف و زير لحد را هم تعمير و عوض كنيم.

ادامه مطلب
دو ساعت ديگر شهيد مي ‌شوم, دو غنچه ي معطر , ديدن خواب , دارالشفا , در جوار امام (ع) ,

دو ساعت ديگر شهيد مي ‌شوم, دو غنچه ي معطر , ديدن خواب , دارالشفا , در جوار امام (ع) ,

قبل از عمليات كربلاي 5 جمعي از بچه‌هاي گروهان غواص‌الحديد از گردان حمزه سيدالشهدا لشگر 7 ولي‌عصر (عج) مشغول شوخي و مزاح با فرمانده بوديم كه ناگهان فرمانده گفت: «بچه‌ها ديگر شوخي بس است، چند لحظه‌اي اجازه بدهيد مي‌خواهم وصيت‌نامه بنويسم. من تا دو ساعت ديگر شهيد مي‌شوم، بگذاريد برايتان چيزي به يادگار بگذارم».

ادامه مطلب
دعوت از دوست , دعاي سريع الاجابه , ديدار با آقا امام زمان (عج) , دست محبت , دست نجات‌بخش ,

دعوت از دوست , دعاي سريع الاجابه , ديدار با آقا امام زمان (عج) , دست محبت , دست نجات‌بخش ,

هوا هنوز گرگ و ميش بود؛ پس از سپري كردن يك شب سخت عملياتي، تازه از اول صبح آتش شديد دشمن حكايت از پاتك سنگيني داشت. رزمنده عارف و دلاور ورزشكار، حسن توكلي كنار من آمده، تيربارش را به من داد و گفت: «با اين سر عراقي‌ها را گرم كن تا من نمازم را بخوانم»

ادامه مطلب
شوكت و قدرت فوق العاده امام(عليه السلام)

شوكت و قدرت فوق العاده امام(عليه السلام)

آنانكه از اسلام دل خوشى نداشتند و ندارند، و آنها كه حسن نيّت دارند ولى شناخت ندارند، شروع به ايراد تراشى به اين مسئله ـ كه دنباله مسأله امامت است ـ كرده اند.

ادامه مطلب
شخص پنجساله چگونه امام مى شود؟

شخص پنجساله چگونه امام مى شود؟

اگر كودكى، بخاطر استعدادهاى فوق العاده كه خدا به او داده، در اوج كمال بود، چه مانعى دارد امام مردم شود، مانند حضرت عيسى(عليه السلام)كه به فرموده قرآن در سن كودكى، پيغمبر و حجّت خدا شد و مانند بوعلى سينا و امثال او.

ادامه مطلب
حتما بخوانيد - حاج آقا باید برقصه !!!

حتما بخوانيد - حاج آقا باید برقصه !!!

"چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یكی از دانشگاه‌های بزرگ كشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند... آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند كه هیچ كدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند

ادامه مطلب
وقتي شهيد صدايمان مي کند

وقتي شهيد صدايمان مي کند

جنگ به پايان آمد، تفنگ ها از نفس افتادند، رزمندگان برگشتند و لباس رزم را به لباس سازندگي تبديل کردند اما عشق به پايان نيامد. عشق - حتي - کمتر حاضر شد به شهر برگردد. عشق در جبهه ماند، در مناطقي که شهدا، اين امامزادگان عشق، به وصال معشوق رسيدند.

ادامه مطلب
فضل الله فرزند زمان

فضل الله فرزند زمان

علامه فضل الله : هيچ جمعه اي نبود که من در خطبه هايم از جمهوري اسلامي دفاع نکرده باشم
جمعيت بي شماري در اقصي نقاط جهان از همه فرقه هاي اسلامي و غير اسلامي در ماتم علامه فضل الله به عزاداري پرداختند . پس از اين تشييع با شکوه مصاحبه اي انجام داده ايم با آيت الله اشکوري از شاگردان شهيد صدر و از دوستان دانشمند از دست رفته آيت الله فضل الله

ادامه مطلب
شهيدي که محل دفنش را نشان داد

شهيدي که محل دفنش را نشان داد

اشاره: «رحيم الهي» در نوجواني وارد معرکه مبارزه شد. در مکتب امام خميني(ره) شاگردي جسور بود. از کودکي زبان زد عام و خاص بود. با اينکه سايه پدر و مهر مادري را نديده بود، اما ضميري پاک داشت و آغشته به عشق خدا بود. در جواني فرمانده فکري هم قطاران و دوستانش بود که يکي پس از ديگري با شرکت در جهاد الهي شهد شيرين شهادت را نوشيدند.

ادامه مطلب
شهيدي که شقايق شد

شهيدي که شقايق شد

در ميان خاطرات مربوط به جبهه و جنگ، خاطرات تفحص پيکر شهدا هميشه جزء خواندني ترين ها بوده اند و حال و هوايي خاص دارند. راز اين مسئله را بايد در خاک هايي جست که روزي ميدان عشق بازي بسيجيان خميني(ره) بود و حال آرامگاه زائران کربلاي حسيني.

ادامه مطلب
شهيدي که امام زمان (عج) را ديد

شهيدي که امام زمان (عج) را ديد

در اينجا متن وصيت نامه شهيدي را خواهيد خواند که اعلام مي دارد موفق به ديدار حضرت صاحب الزمان (عج) شده است .
شهيد مهندس «مصطفي ابراهيمي مجد»، فرزند احمد در سال 29/7/1333 در تهران ديده به جهان گشود. وي در سال 26/6/ 1360در منطقه عملياتي دارخوين به شهادت رسيد.

ادامه مطلب
زيارت سر نوراني در جبهه

زيارت سر نوراني در جبهه

نمي گذاشتم شهدامون تو خط يا تو سنگر بمانند، سريع آن ها را مي رساندم به کانکس و سردخانه. اول يک سردخانه داشتيم بعد دو تا سردخانه شدند. کار من و بچه هايي که با من کار مي کردند، جمع آوري شهدا بود.

ادامه مطلب
حُر شهدای جنگ

حُر شهدای جنگ

سخن امام خميني(ره)، برايش فصل ‌الخطاب و روي سينه‌اش "فدايت شوم خميني" خالکوبي کرده بود. ولايت فقيه را به زبان عاميانه خود براي رفقايش توضيح مي‌داد و از همان دوستان قبل از انقلاب، ياراني براي انقلاب پرورش داد. وي وقتي از گذشته‌اش حرف مي‌زد، داستان حُر را بازگو مي‌کرد و مي‌گفت: "حُر قبل از همه به ميدان کربلا رفت و به شهادت رسيد. من نيز بايد جزء اولين‌ها باشم".

ادامه مطلب
برکات زيارت شهدا

برکات زيارت شهدا

براي گفتن حرفم راه دوري نمي روم . از همين جمعه شروع مي کنم ، همين جمعه که کوه مي روي . يا نه! ،از طول هفته که دورن شهر عبور و مرور مي کردي تا با عجله به محل کار يا دانشگاهت برسي.

ادامه مطلب
اسراري در وصيت نامه شهيد جباري

اسراري در وصيت نامه شهيد جباري

هم حضرت امام(ره) و هم مقام معظم رهبري بارها تأکيد کرده‌اند که وصيت‌نامه‌هاي شهدا را بخوانيد. به‌راستي چه سري در اين جمله‌ها نهفته است؟... آنچه در پي مي‌خوانيد متن کامل وصيت‌نامه يک شهيد است که فرازهاي عجيب و تکان‌دهنده‌اي دارد. شما را دعوت مي‌کنيم به خواندن آن...

ادامه مطلب