در اينجا متن وصيت نامه شهيدي را خواهيد خواند که اعلام مي دارد موفق به ديدار حضرت صاحب الزمان (عج) شده است .
شهيد مهندس «مصطفي ابراهيمي مجد»، فرزند احمد در سال 29/7/1333 در تهران ديده به جهان گشود. وي در سال 26/6/ 1360در منطقه عملياتي دارخوين به شهادت رسيد. پيکر مطهر اين شهيد در گلزار شهداي بهشت زهرا ( س ) تهران در قطعه 24 رديف 95 شماره 24 به خاک سپرده شده و روزانه توجه زائران بسياري را از اقصي نقاط کشور و حتي دنيا به زيارت مزارش جلب مي نمايد .
بسم الله الرحمن الرحيم
استغفرالله
من مصطفي ابراهيمي مجد ،دعاي فوق را که در زيارت حضرت صاحب الامر آمده تا به انتها جزو اعتقاد خود دانسته و اين زيارت را به اين جهت بيشتر متذکر شدم چون در انتهاي دعا امام عصر(عج) را شاهد و گواه بر شهادتين خود مي گيرم و از شما مي خواهم که دعاي فوق را خوانده و در آنجا من شهادتين را به طور کامل پذيرفته ام و علت ذکر نکردن فقط به خاطر طولاني شدن وصيت نامه است.
اُشهِدُکَ يا مَولاي أنّي اَشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله وَحدَهُ لا شَريکَ لَهَ وَ اَشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه لا حَبيبَ إلاّ هُوَ وَ أهلُه وَ اُشهِدُکَ يا مَولاي اَنَّ عليّاً أميرَالمُؤمِنينَ حُجَّتُه وَ الْحَسَن حُجَّتُه وَ الْحُسينَ حُجَّتُه وَ عَليَّ بنَ الْحُسينِ حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَليٍّ حُجَّتُه وَ جَعفَر بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه وَ موسَي بنَ جَعفَرٍ حُجَّتُه وَ عَليَّ بنَ موسي حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَليٍّ حُجَّتُه وَ اَشهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ الله أنتُم الاوَّلُ وَ الاخِِر. الي آخر... و سپس سلام بر نائب الامام الخميني بزرگ و سلام بر شما همه بندگان پاکباز خدا و سلام بر شما شهيدان راستين اسلام.
برادران و خواهران در اين زمان ، رحمت خدا به تمامي بر ما نازل گشته و در اين روزها خداوند بزرگترين لطف را بر ملت ما کرده است و اسباب لقاء خود را براي ما فراهم ساخته است . مبادا که غافل باشيد .
خدايا تو را شکر مي کنم که عشق حضرت مهدي (عج) را در دل من جاي دادي و خدايا تو را شکر مي کنم که مرا به زيور ايمان آراستي و قبل از هر چيز لازم است از آنان که واسطه کسب معارف الهي من بوده اند از خدا براي اين بزرگواران طلب اجر و علو مقام کنم و اينان بودند که قلب مرا روشن ساختند تا توانستم کلام پاک و گوهر بار امام امت ،خميني بزرگ را با تمام وجود دريابم که چه بسا ديگران را در درک کلام او عاجز مي دانم خدايا اين بزرگوار را براي مردم شيعه نگهدار باش.
اينجا خانه شهيدي است که به انتظار قيام مولايش آرام گرفته است
بگذاريد بعد از مرگم بدانند که همانطور که اساتيد بزرگمان مي گفتند: نوکر محال است صاحبش را نبيند من نيز صاحبم را، محبوبم را ديدار کردم اما افسوس که تا اين لحظه که اين وصيت را مي نويسم ديدار مجدد او نصيبم نگشت. بدانيد که امام زمانمان حي و حاضر است و او پشتيبان همه شيعيان مي باشد از ياد او غافل نگرديد ديگر در اين مورد گريه مجالم نمي دهد بيشتر بنويسم و تا اين زمان ديدار او را براي هيچ کس نگفته ام مبادا که ريا شود و فقط که ديگر مي گويم که از آن ديدار به بعد چون ديگر تا اين لحظه او را نديده ام تمام جگرم سوخته است ، و اکنون به جبهه مي روم تا پيروزي اسلام را نزديک سازم و راه را جهت ظهور آن حضرتش باز سازم و اميدوارم که حکومت آن حضرت را در زمان حياتم ببينم (و ان حال بيني و بينه الموت) و خدايا اگر مرگ بين من و او حائل شد مرا از قبر خارج ساز هنگاميکه ظهور آن حضرت انجام گرفت در حاليکه کفن بر تن دارم و...(دعا را در ابتدا نوشته ام ).
بر روي سنگ مزار شهيد نوشته شده است : اينجا خانه شهيدي است که به انتظار قيام مولايش آرام گرفته است .
باري برادران مي روم براي پيروزي و اگر در اين راه شهادت بال هايش را گشود و مرا همراه خود به پرواز در آورد چه خوب و نيکوست. و مادر با تو مي گويم مادر: از اينکه فرزندي را به پيشگاه خدا تقديم داشتي رنجور و غمگين مباش بلکه شاد و سراپا سرور باش مادر تو بر گردن من حق هايي داشتي و نيز تو پدر متأسفم از اينکه حقوق شما را آن چنانکه خدا بر من قرار داده بود نتوانستم انجام دهم مرا ببخشيد و از خدا بر من طلب عفو کنيد و نيز بخواهيد که هر کس که بر گردن من حقي داشته که نتوانستم ادا کنم مرا ببخشد و اما مادر بر گردن تو حقي را مي گذارم و آن اين است که اگر من شهيد شدم که خود را لايق شهادت نمي دانم بلکه بايد بگويم مرگ يا اجلي به سراغ من آمد مادر چون تو روزي آرزو داشتي که من ازدواج کنم و امر خدايي را انجام دهم ولي تا کنون اينطور نشده بعد از مرگم به جاي آنکه گريه و زاري کني کارت عروسي تهيه کن در يک طرف اسم و در يک طرف ديگر نام شهادت را بنويس و مانند ديگر کارتهاي عروسي و کاملاً شبيه به آنها با کلمات سرور و شادي زينت بده و براي آشنايان و دوستان بفرست و آنها در جشن اين موهبت الهي که نصيب من و تو شده دعوت کن و با شيريني و شربت از آنها پذيرايي کن.
مادر اشک را بر چشم تو هيچ کس نبايد ببيند زيرا هر قطره اشک ما چون دشمن اسلام را شادان مي کند پس گريستن در اين مورد امري است ناشايست. مادرم از اينکه شير پاکت را حلالم کردي متشکرم و از اينکه چنين فرزندي داشتي سر افراز باش و لباس سرور به تن کن.
شما برادران و خواهرانم: فرزندانتان را به عشق مهدي (عج) آشنا سازيد و آنان را براي جهاد در راه آن حضرت هميشه آماده نگهداريد. والسلام
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید