ساختن قبر امام رضا توسط ذوالقرنین:
میگویند: وقتی ذوالقرنین به همراهی گروهی از علما و دانشمندان و بزرگان و لشکریان در روی زمین برای رسیدن به آب حیات سیر میکردند تا اینکه به سرزمین خراسان رسیدند. ذوالقرنین دستور داد که شب را در آنجا استراحت کنند و خودش به خواب فرو رفت. در عالم رؤیا دید که ستارهای مانند خورشید درخشید و از آسمان فرود آمد و در آن سرزمین غروب کرد. صبح که از خواب بلند شد، تعبیرکنندگان را طلب کرد و خواب خود را به آنان گفت.
آنان گفتند: «ای ذوالقرنین! یکی از اولاد پیغمبر آخرالزمان که علی بن موسی الرضا علیهالسلام نام دارد در این مکان دفن میشود.»
ذوالقرنین بلافاصله دستور داد که محل غروب و فرود ستارهای که در خواب دیده بود را قبری بسیار محکم ساختند و شهری بسیار زیبا در اطراف آن قبر و بقعه بنا کرد و به عدهای افراد دستور داد که در همانجا بمانند و زندگی کنند.
صحبت کردن جسد مطهر امام رضا با اباصلت
میگویند: بعد از اینکه امام رضا علیهالسلام بوسیلهٔ مأمون ملعون به شهادت رسید، مأمون به غسل و تکفین آن حضرت امر کرد و در جنازه جناب با سر و پای برهنه و بندهای گشوده، به روش صاحبان مصیبت میرفت و برای فریب مردم به ظاهر گریه و زاری میکرد، میگفت: «ای برادر! با مرگ تو رخنه در خانه اسلام افتاد و آنچه من در مورد تو میخواستم به عمل نیامد، و تقدیر خدا به تدبیر من غالب شد.» ابوالصلت هروی میگوید: «چون مأمون از خدمت آن جناب بیرون آمد من داخل شدم، ناگهان دیدم امام رضا علیهالسلام نگاه کرد و فرمود: «ای ابوالصلت! آنچه خواستند کردند.» بعد مشغول ذکر خدا و تحمید و تمجید حق تعالی گردید و دیگر سخنی نفرمود.
پینوشت:
- معارف رضویه
- جلاء العیون
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید