روزی حضرت علی بن موسی الرّضا علیهما السلام در جمع عدّه ای از دوستان و اصحاب خود فرمود: امام و پیشوای جامعه دارای علائم و نشانه هائی است ، که برخی از آن عبارت است :
از تمامی افراد باید عالم تر و آگاه تر باشد، در حکومت و قضاوت باتدبیر و قاطع باشد، پرهیزکار و متّقی ، حلیم و صبور، شجاع و قویدل ، سخاوتمند و کریم باشد، و نیز در برابر خداوند عابد و در برابر بندگان فروتن باشد.
ختنه شده و پاک و نظیف تولّد یابد، هنگام تولّد از رحم مادر، شهادت بر یگانگی خدا و رسالت رسول خدا دهد.
همچنان که از جلو می بیند و متوجّه می شود، از پشت سر نیز متوجّه گردد، سایه نداشته باشد، در خواب محتلم نشود، چشم او هنگام خواب همانند دیگران نمی بیند؛ ولی قلبش متوجّه و آگاه است ، از غیب با او حدیث و سخن گفته می شود، زره رسول اللّه صلی الله علیه و آله اندازه او و بر قامت او راست می آید.
روی زمین اثری از بول و غایط او بر جای نماند، چون خداوند زمین را به بلعیدن آن امر کرده است ، عرق و بوی او از مشک و عنبر خوشبوتر است ، نسبت به مردم در نفوس و اموالشان اولویت دارد؛ و از هرکس به مردم دلسوزتر و مهربان تر؛ و نیز نسبت به آنها متواضع باشد، خود مُجری دستورات الهی ؛ و نیز وادارکننده مردم بر اجرای اوامر و نواهی خداوند است .
دعای او مستجاب می باشد و چنانچه دعا کند که صخره ای متلاشی شود همان خواهد شد، سلاح و شمشیر ذوالفقار حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، همچنین صحیفه ای که در آن نام تمامی پیروانشان و نیز صحیفه ای که نام همه قاتلین و دشمنانشان در آن ثبت گردیده ، نزد او موجود خواهد بود.
و یه عنوان این که او امام و خلیفه رسول اللّه صلوات اللّه علیه می باشد، سه کتاب مهمّ دیگر نزد او می باشد، که عبارتند از:
کتاب حامعه ، که طول آن هفتاد ذراع (حدود 35 متر) می باشد و تمام نیازمندیهای انسانها در تمام امور و مسائل ، در آن موجود است .
کتاب جفر اکبر و اصغر، که تمام علوم و حدود و دیات در آن مذکور است .
مصحف و کتابنامه شریف حضرت فاطمه زهراء علیها السلام می باشد.(43)
همچنین آورده اند:
روزی از روزها یکی از رؤ سا و سران واقفیه به نام حسین بن قیاما به حضور حضرت علی بن موسی الرّضا علیهما السلام رسید و اظهار داشت : آیا تو امام و حجّت خدا هستی ؟
امام علیه السلام فرمود: بلی ، حسین گفت : من شهادت و گواهی می دهم بر این که تو امام نمی باشی .
حضرت لحظاتی سر خویش را به زیر افکند و سپس سر خود را بلند نمود و فرمود: دلیل تو چیست که می گوئی من امام نیستم ؟
حسین گفت : چون امام جعفر صادق علیه السلام فرموده است : حجّت خدا عقیم نخواهد بود، و شما در این موقعیت سنّی بدون فرزند پسر می باشی .
حضرت رضا علیه السلام باز لحظاتی طولانی تر از قبل ، سر خویش را پائین انداخت و پس از آن سر خود را بالا گرفت و فرمود: من خداوند متعال را شاهد و گواه قرار می دهم بر این که به همین زودی دارای فرزند پسری خواهم شد.
راوی - به نام عبدالرّحمن بن ابی نجران - گوید: من نیز در آن مجلس حضور داشتم و چون این سخن را از امام رضا علیه السلام شنیدم ، تاریخ آن را ثبت کردم و هنوز مدّت یک سال سپری نشده بود که حضرت دارای فرزندی پسر به نام ابوجعفر، محمّد بن علیعلیهما السلام شد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید