فرقه تناسخيه در دين يهوديت
اين فرقه قائل به تناسخ بودند. به گمان آنان در کتاب دانيال نبي آمده است که خداوند بخت نصر را مسخ کرده و به گونه هفت جانور درنده درآورده تا او را بدين وسيله عذاب داده باشد.
ادامه مطلباين فرقه قائل به تناسخ بودند. به گمان آنان در کتاب دانيال نبي آمده است که خداوند بخت نصر را مسخ کرده و به گونه هفت جانور درنده درآورده تا او را بدين وسيله عذاب داده باشد.
ادامه مطلبفرقه يهودي با گرايش عرفاني که فرآورده دوران تهيدستي و فلاکت و اسارت يهود است. اين فرقه مانند کمونيست ها عليه مالکيت خصوصي شوريدند و اندوختن زر و سيم را حرام کردند. کسان اين فرقه هيچگونه مالکيت خصوصي نداشتند و به گونه جمعي زندگي مي کردند. براي آنان دوست و بيگانه يکي بود و با همه برادر و برابر بودند. آنان در اغذيه و امتعه شريک بودند. آنان هر گونه سيستم اقتصادي - تجاري را که منجر به تکاثر و اشرافيت و زراندوزي مي شد، بازداشته ساخته بودند. آنان به نظام برده داري عاصي بودند، و خود برده نداشتند و برده فروشي را حرام کرده بودند. آنان همچنين ساختن جنگ افزار و آلات جنگي را حرام کرده بودند
ادامه مطلبريشههاي عرفان يهودي در كتاب مقدس وجود دارد. در تجاربِ پيامبرانِ عبري، عنصر عرفاني وجود داشته است.(1) بعدها، در دين يهود، جنبش عرفاني خاصي به ظهور رسيد كه كمال آن در قبالاي ميانه مشهود است. آغازين تاريخ اين جنبش مبهم و نامعلوم است، اما آثار آن در متون مكاشفهاي و در تعاليم و تجارب برخي از ربيها و در ميان اسنيها(2) موجود است. با اينكه عرفان يهودي از عناصر هلنيستي و يوناني و ايراني متأثر بوده است، اتكاي آن بر سنّت يهودي را نبايد از نظر دور داشت.
ادامه مطلببه هنگام بحث و بررسي پيوندهاي جريان روشنگري با باطنيگري عبراني (کابالائيسم) بايد به بعضي از نقطه نظرات مطرح شده در ارتباط با طريقت يهودي موسوم به «فرانکيستها» نيز توجه نمود. اين طريقت که توسط «مسيح دروغين» و يهودي (به ظاهر) تغيير دين دادهاي به نام جاکوب فرانک(1) بنيانگذاري شد، بين روشنگري و کابالا به مثابه (منبع) باطنيگري عبراني پيوند برقرار (و يا پيوندي را که از قبل وجود داشت احيا) نموده بود. در کنار اين اقدام، رهبر اين طريقت وقوع انقلاب فرانسه را (حال به هر نحوه ممکن) پيشگويي نموده بود. حال اگر پيوستن وارث اين مسيح دروغين به جاکوبينها را نيز مطمح نظر قرار دهيم اين رخداد بيش از پيش جالب توجه خواهد بود... مطالب مندرج در جودايکا، دايرهالمعارف يهود در اين رابطه به شرح ذيل است: «جاکوب فرانک همراه با مريدان خود تا سال 1786 در شهر برون(2) چکسلواکي ماند. در آنجا او توانست از حمايت مسئولان برخوردار گرديده و خود را حفظ کند. او در ميان وابستگان و هواداران خود حکومتي نيمه نظامي تشکيل داد.
ادامه مطلبسفر خروج عنوان دومين کتاب تورات ميباشد. در اين کتاب به تشريح نحوه خروج بنياسرائيل از مصر تحت حمايت حضرت موسي(ع) و رهايي آنان از ظلم و ستم فرعون پرداخته شده است. فرعون بنياسرائيل را وادار به بردگي نموده بود و به آزادي آنها رضايت نميداد اما با مشاهده معجزات الهي به دست موسي(ع) و بلايايي که بر سر قومش نازل ميشد، اندک اندک تغيير رفتار داد. به اين ترتيب بنياسرائيل شبي گرد هم جمع شدند و از مصر مهاجرت کردند. سپس فرعون به آنها حمله کرد اما خداوند به وسيله معجزات ديگري از طريق موسي(ع) آنها را حفظ کرد. ما شرح قرآن را درباره مهاجرت يهوديان از مصر ميپذيريم، چون متن تورات بعد از وحي به موسي(ع) دچار تحريف شد. مهمترين استناد بر اين مدعا تناقضات بسياري است که در پنج کتاب تورات: سفر پيدايش، سفر خروج، سفر لاويان، سفر اعداد و سفر تثنيه وجود دارد. کتاب سفر تثنيه با شرح مرگ و تدفين موسي(ع) پايان مييابد و اين گواه مسلمي است بر اينکه بخش مذکور پس از مرگ آن حضرت به کتاب اضافه شده است.
ادامه مطلببخش اول بيش از نيم قرن است كه سرزمين فلسطين شاهد بربريت و نژادپرستيهاي صهيونيست است و هر چه زمان به جلو ميرود، خشونت صهيونيستها با توجه به تقويت توان تسليحاتي آنان نمود بيشتري پيدا كرده و شمار قربانيان جنايت از هزاران تن فراتر رفته و اسرائيل غاصب تا كنون بر گفته اولين نخست وزير و مؤسس اين رژيم (بن گورين) پاي بند بوده و توان نظامي خود را بر كشورهاي عربي برتري ميدهد. (1) دنيا نظارهگر از بين رفتن جوانان فلسطيني ميباشد، كه فقط به جرم دفاع از خانه و كشور خود با سنگ پراني به جنگ غاصبان رفتهاند. يعني عدم موازنه قوا بين طرفين منازعه بخوبي مشهود است. ملت فلسطين از مقاومت جنوب لبنان آموختهاند كه فقط با تكيه و اعتماد به خدا، ايمان، عزم راسخ و روحيه شهادت طلبانه ميتوان با رژيم غاصب صهيونيست مبارزه كرد.
ادامه مطلبدر دايرهالمعارف يهود، پيوريتانيزم چنين معرفي شده است: «پيوريتانيزم که ساختار هنجارهاي اخلاقي آن تماماً منطبق با تورات است، به عنوان يهوديگري انگليسي ناميده ميشود.»(1) پيوريتانيزم که توسط فردي کالوينيست و پروتستان به نام ويليام تيندل(2) پايهگذاري شده و در انگلستان گسترش يافته بود شاخهاي از کالوينيسم به حساب ميآمد. تعداد و قدرت پيوريتانها در مدت زمان بسيار کوتاهي افزايش يافت و با سرنگوني شاه انگلستان توسط کرامول که خود را يک پيوريتان ميدانست آنها موفق شدند حاکميت را در انگلستان در اختيار بگيرند.
ادامه مطلبموجي جديد آغاز شده است: چهرههاي نامدار سينما، موسيقي و هنر جديد غرب به فرقه کابالا ميپيوندند. سرشناسترين اين افراد مدونا است که اين روزها خبر عضويت او در فرقه کابالا در صدر اخبار فرهنگي جهان جاي گرفته است. درواقع، پيوستن مدونا به کابالا خبر کماهميتي نيست زيرا مدونا نه يک خواننده بلکه يک نماد فرهنگي است. مدوناي 45 ساله «گيسسفيد» و نماد موسيقي پاپ است؛ الگويي است نه تنها براي بسياري از خوانندگان جوان بلکه براي ميليونها جوان در غرب و ساير نقاط جهان. مدونا کاباليست شده است. نه تنها او بلکه بسياري ديگر از مشاهير سينما و موسيقي جديد غرب، از پير و جوان، به عضويت فرقه کابالا درميآيند: از اليزابت تايلور[1] 72 ساله و باربارا استريسند 62 ساله[2] تا ديان کيتون،[3] دمي مور،[4] استلا مککارتني،[5] بريتني اسپيرز،[6] اشتون کاشر،[7] ويونا ريدر،[8] روزين بار،[9] ميک ياگر،[10] پاريس هيلتون[11] (وارث خانواده هيلتون، بنيانگذاران هتلهاي زنجيرهاي هيلتون)[12] و ديگران. اين موج ورزشکاران را نيز فرا گرفته است: ديويد بکهام[13] (فوتباليست انگليسي) و همسرش، ويکتوريا، آخرين مشاهيري هستند که در ماه مه 2004، يعني همين چندي پيش، به عضويت فرقه کابالا درآمدند
ادامه مطلبکلمه قباله(1) از لحاظ لغوي به معناي سنت است، که به ويژه ما را به سنت عرفان يهودي ارجاع مي دهد. اين کلمه تا قرن دوازدهم ميلادي اهميت چنداني پيدا نکرد، اما پيش از آن، جريانات عرفاني اي در درون يهوديت وجود داشت که مي توان آنها را نيز جريانات قباله اي خواند؛ چرا که حاوي اصول اساسي مرامي هستند که نتيجتا همان مکتب قباله شد. از اين رو، در ادبيات عرفاني يهود، بين آثار عرفاني اي که پيش يا پس از قرن دوازدهم نوشته شده اند، هيچ فرقي نيست
ادامه مطلبنهضت مكابيان حركتي بود كه يهوديان تحت حاكميت شهرياران سلوكي ـ جانشينان اسكندر مقدوني در سوريه- پديد آوردند. اسكندر تربيتشده ارسطو و تحت تأثير وي بود. او پيش از اينكه عنصري نظامي باشد، عنصري فرهنگي بود. از اين رو، همزمان با فتوحات سرزمينهايي مانند ايران، آسياي صغير، هندوستان، سوريه و مصر به ترويج فرهنگ يونان اقدام كرد. در اين فرآيند عقايد و انديشههاي قوم يهود مورد تهاجم تمدن يونان قرار گرفت.
ادامه مطلبنوديني يا تغيير آيين (conversion) كمابيش در اديان مختلف وجود داشته و دارد. متدينان به يك دين به دلايل متعددي از دين خود روي برتافته، به ساير اديان روي مي آورند. اين پديده بيشتر معلول فشارهاي بيروني، مطامع دنيوي و جاه طلبي است و در پاره اي موارد، در پي آگاهي از كاستي ها و نارسايي آموزه ها و تعاليم دين خودي و عدم ارائه راه برون رفت از مشكلات و نيز پاسخگو نبودن دين قبلي به دغدغه ها با طيب خاطر صورت مي گيرد. دانشمندانِ علوم رفتاري اين موضوع را با كنجكاوي تحسين برانگيزي مطرح و زواياي پنهان آن را آشكار ساخته اند. اما با توجه به اين كه در اين نوشتار بررسي موضوع نوديني از منظر يهوديت مطمح نظر است، تنها به اشاره اي كوتاه بسنده مي شود.
ادامه مطلبدن كوهن شربوك در اين مقاله به ديدگاه شمول گرايانه تني چند از الهيدانان يهودي اشاره مي كند و سپس با توجه به مشكلات و نيز تناقض هاي احتمالي اين ديدگاه، بر ضرورت تدوين يك الهيات يهودي ناظر به تمام اديان تأكيد مي كند. او مقاله «يهوديت و الهيات جهاني» را سرآغاز چنين كوششي مي داند. به نظر شربوك، يهوديت در دوره هاي حاكميت كتاب مقدس به رغم جهت گيري انحصارگرايانه، براي عقايد و اعمال اقوام ديگر احترام قائل بود. حاخام هاي قرون وسطا نيز چنين نگرش سهل گيرانه و روامدارانه به پيروان ديگر اديان داشتند
ادامه مطلبهتک حرمت مسجدالاقصي، اولين قبله گاه مسلمانان، و نيز کشتار بي رحمانه مردان، زنان و حتي کودکان بي دفاع و مظلوم فلسطين توسط نظاميان سنگدل اسرائيلي، خشم و نفرت عمومي را بين آحاد مردم فلسطين و ساير ملت هاي مسلمان به دنبال داشت. شروع مجدد انتفاضه مردم فلسطين، که تحقق آرزوي ديرينه ملت هاي مسلمان در بازگرداندن سرزمين مقدس فلسطين به آغوش جهان اسلام را نويد مي دهد، مؤيد اين واقعيت است که مردم فلسطين به طرح هاي سازشکارانه و مذاکرات صلح اميدي ندارند و خود مي خواهند براي آزادي کشورشان از چنگال غاصبان صهيونيست، آستين همت بالا زنند. امروز، وظيفه ملت ها و دولت هاي اسلامي دو چندان شده است تا همگام با خيزش فراگير ملت فلسطين، از هيچ کوششي براي آزادسازي قبله اول مسلمانان و افشاي جنايات صهيونيسم جهاني دريغ نورزند. مقاله حاضر، «يهود» را در آيين و عملکرد به بوته نقد گذاشته است.
ادامه مطلببياييد ساختار آياتي را كه در آنها به گونهاي سخن از وحي و نبوت رفته استببينيم. درمعنايي عام، تمامي كلمات به كار رفته در متون مقدس، نوعي وحي، خبر، پيام، نبوت ياچيزي از اين سنخ هستند كه با وارسي شكل يا محتواي آنها و يا نسبتهايي كه با هم و باديگر جنبههاي زندگي و انديشه بشر پيدا ميكنند، ميتوان نظريهاي در باب ارتباط خدا وانسان طراحي كرد; گر چه در اين مقال در پي چنان كاري نيستم، اما شايد گامي در اين راهبردارم. در هر حال، در اينجا مقصود معناي عمومي و عرفي «وحي و نبوت» است و به سهولتميتوان آن را براي نظيرههاي وحي و نبوت اسلامي در فرهنگهاي اديان ديگر نيز به كار برد.به بيان ديگر، اين قلم نه درون كاوي لغات و اصطلاحات را پيشخواهد گرفت و نه درگيرگفت و گوهاي ريزه سنجانه درباره معناي آنها خواهد شد. چيزي از دست نخواهيم داد!... زمينهها، سياقها، كاربردها، تلقيها و تصديقات مهمترند تا عنوانها يا اسمها و معناها ياتصورات.
ادامه مطلبدر تورات مقدس (دواريم - تثنيه، فصل 11، آيه 13) آمده است: «خداي خالقتان را دوست بداريد و او را با تمام قلبتان پرستش و بندگي نماييد.» علماي يهود عبارت پرستش و بندگي از طريق قلب را همان دعا و نماز به درگاه خالق تعبير نموده اند. اساس عبادت يهود را در گذشته تا حدود 2000 سال پيش مراسم تقديم قرباني ها تشكيل مي داد و دعاي لفظي در كنار آن قرار مي گرفت. اما پس از ويراني معبد مقدس يهوديان در بيت المقدس در سال 68 ميلادي ، به علت توقف مراسم تقديم قرباني، اصل عبادت يهود بر نماز و دعاهاي كلامي قرار گرفت و با گذشت زمان آيين و متن نمازها شكل مدون امروزي را به خود گرفت.
ادامه مطلب