بخش اول بيش از نيم قرن است كه سرزمين فلسطين شاهد بربريت و نژادپرستيهاي صهيونيست است و هر چه زمان به جلو ميرود، خشونت صهيونيستها با توجه به تقويت توان تسليحاتي آنان نمود بيشتري پيدا كرده و شمار قربانيان جنايت از هزاران تن فراتر رفته و اسرائيل غاصب تا كنون بر گفته اولين نخست وزير و مؤسس اين رژيم (بن گورين) پاي بند بوده و توان نظامي خود را بر كشورهاي عربي برتري ميدهد.
(1) دنيا نظارهگر از بين رفتن جوانان فلسطيني ميباشد، كه فقط به جرم دفاع از خانه و كشور خود با سنگ پراني به جنگ غاصبان رفتهاند.
يعني عدم موازنه قوا بين طرفين منازعه بخوبي مشهود است.
ملت فلسطين از مقاومت جنوب لبنان آموختهاند كه فقط با تكيه و اعتماد به خدا، ايمان، عزم راسخ و روحيه شهادت طلبانه ميتوان با رژيم غاصب صهيونيست مبارزه كرد.
همانطور كه حزبالله توانست صهيونيستها را با خفت مجبور به فرار نمايد.
فلسطينيان بويژه بعد از يك دهه سپري شده به پاي ميز مذكرات صلح (اسلو، شرم الشيخ و.....) متوجه شدند كه سازمانهاي عريض و طويل تحتشعارهاي مقدسي چون حقوق بشر و صلح، ملعبه دست قدرتهاي جهانخوار هستند كه حتي نميتوانند يك قطعنامه عليه متجاوز صادر كنند; چرا كه بازدارندگي از سوي رهبران رژيم اسرائيلي با هدف بازداشتن كشورهاي عربي و اسلامي از انجام اقدامات خصمانه عليه اين رژيم مد نظر بوده است.
البته امنيت در اولويت اصلي استراتژيك اسرائيل قرار گرفته و همواره تلاش نموده برتري نظامي و تسليحاتي خود را به كشورهاي منطقه نشان دهد و مقاومت فلسطين را تضعيف نمايد.
به نظر برخي صاحبنظران، نظريه بازدارندگي يعني: «تامين توانمنديهاي لازم در كشور بازدارنده با هدف متقاعد نمودن طرف مقابل و يا مجبور نمودن وي به چشم پوشي از رفتاري معين و يا وادار نمودن دشمن به انصراف از تصميمات اتخاذ شده.
» (2) انتفاضه جديد با حركت پويا و مصمم در جهت ريشه كن كردن رژيم صهيونيستي تا محو و نابودي كامل قدم برداشت، يعني تفوق نظامي نه تنها موفق به توقف مقاومت فلسطينيها نشده بلكه بر سرعت و شدت آن افزوده است و در اين مدت كوتاه، صهيونيستها با همه تجهيزات نظامي و پشتيباني امريكا و غرب و با توجه به برتري توان نظامي خود (از جمله تكنولوژي هستهاي)، مستاصل و سردرگم شده و نتوانستهاند انتفاضه مردمي را خاموش نمايند.
لذا شارون، جنايتكار جنگي با سابقه قتل عام در صبرا و شتيلا، با شعار نابودي و طرح جديد وارد عمل شد.
طرح وي شامل ابعاد زير بود: 1.تنگتر كردن حلقه فشار بر فلسطينيان.2.فشار اقتصادي و غذايي (قطع آب و برق).(3) 3.بمباران تاسيسات زير بنايي فلسطين.4.ترور رهبران عملياتي فلسطين (كه به معناي اعدام بدون محاكمه است).(4) 5.تقويت نسل كشي.
با توجه به مقاومت ملت فلسطين، طرح شارون به بن بست رسيده و به انزواي بينالمللي انجاميده است، بگونهاي كه در بلژيك، پشت ميز محاكمه، شارون به عنوان جنايتكار جنگي مطرح شد و نيز در كشورهاي اروپايي، شاهد تظاهرات عليه صهيونيستها ميباشيم.
صدور تسليحات پيشرفته به كشورهاي عربي و اسلام نيز موازنه را به نفع اعراب تغيير داده است.
بازدارندگي اسرائيل و استمرار مقاومت مردم فلسطين به انتفاضه اول (1987) يا انتفاضه بزرگ انجاميد، كه با صلح مادريد در سال 1991، فروكش نموده و به تشكيل دولتخودگران فلسطين، در سال 1993 انجاميد.
قبل از فروپاشي نظام شوروي سابق، اسرائيل به موجوديت فلسطين اعتراف كرده بود.
7 سال بعد از انتفاضه اول، شارون محكوم شد.
انتفاضه مسجد الاقصي با ويژگي مردمي بودن، نشان داد كه اسرائيل كارآمدي تسليحاتي خود را از دست داده است.
حال ميتوان پرسيد كه آيا راهبرد بازدارندگي اسرائيل مانع دفاع فلسطينيان شده است؟ با توجه به افزايش روند نژاد پرستي و خشونتهاي جديد بخصوص ادامه حمله صهيونيستها به مردم بيدفاع فلسطين اشغالي، مجمع عمومي سازمان ملل متحد طي قطعنامه شماره 111/52، موضوع برگزاري اين كنفرانس جهاني نژادپرستي، تبعيض نژادي، بيگانه ستيزي و نابرابريهاي مربوطه را به تصويب رسانيد و در پي آن اجلاسهاي منطقهاي برگزار گرديد.
بخش دوم در راستاي بررسي وضعيت موضوعات چهارگانه نژاد پرستي، تبعيض نژادي، بيگانه ستيزي، نابرابريهاي مربوطه، سازمان ملل متحد اقدام به برگزاري اجلاسهاي مقدماتي منطقهاي در آسيا و اقيانوسيه، افريقا، امريكا، امريكاي لاتين و اروپا نمود (5) و راه درازي از ژنو، سانتياگو، شيلي، داكا و تهران طي نمود كه به دوربان ختم گرديد.
جمع بندي نهايي بررسي قطعنامه و دستور كار اين اجلاس، به اجلاس جهاني افريقاي جنوبي در شهر دوربان مؤكول گرديد.
اين اجلاس از تاريخ 28 آگوست الي 7 سپتامبر 2001، برابر با 4 الي 16 شهريور 1380 در سه بخش زير برگزار گرديد.
- 26 الي 28 آگوست: برنامه جوانان - 28 آگوست الي 1 سپتامبر: برنامه گروههاي غيردولتي - 2 الي 7 سپتامبر: برنامه گروههاي دولتي لذا كميسارياي عالي حقوق بشر و دبير كل اجلاس، طي بيانيهاي اعلام كرده بود كه هر گاه كشورهاي عربي و اسلامي موضوع صهيونيزم را مطرح نمايند، اجلاس با شكست روبرو ميگردد.
بر همين اساس، انتظار ميرفت اين موضوع جايي براي بحث و گفتگو در اجلاس جهاني نداشته باشد.
حال آنكه تظاهرات ضد صهيونيستي از همان روز اول برگزاري اجلاس به طور دائم جريان داشت و در آن برابري صهيونيزم با نژادپرستي مطرح گرديد.
كليه گروههاي غير دولتي، حتي يهوديان مخالف صهيونيسم نيز شركت فعال داشتند.
در پلاكاردها مضامين مختلف از جمله برابري صهيونيستبا نژادپرستي قابل مشاهده بود.
(6) حضور گروههاي غير دولتي در پشتيباني از اين تظاهرات چشم گير بود و توجه خبرنگاران ملي، بينالمللي و جهاني را به خود معطوف داشت.
اهداف اجلاس اهداف برگزاري اين اجلاس عبارت بودند از: بررسي وضع موجود: 1- ارزيابي پيشرفتهاي حاصل عليه تبعيض نژادي و شناسايي موانع موجود.
2- بازنگري عوامل سياسي، تاريخي، اقتصادي، فرهنگي و....
مؤثر بر بروز نژادپرستي، تاريخچه و دلايل آن.
انجام فعاليتهاي فرهنگي شامل: 1- ارتقاء سطح آگاهي مردم نسبتبه نژاد پرستي.
2- تهيه معيارهاي كاربردي براي مبارزه با نژاد پرستي، تبعيض نژادي و...
، به همراه ارائه طرحهاي استراتژيك به منظور تهيه و تدوين قطعنامه و برنامه عمل.
3- بررسي راه و روشها و ابزار تضمين كننده اجراي معيارهاي تعيين شده در اجلاس.
راهكارهاي عملي به شرح زير: 1- تداوم برقراري ارتباط بين كشورهاي مناطق مورد تبعيض قرار گرفته شده.
2- ايجاد فرصت در بهرهبرداري از تجارب يكديگر.
پيشنهادهاي اجلاس: 1- ارتقاء تاثير فعاليتهاي سازمان ملل متحد.
2- توصيههاي كاربردي براي اقدامات ملي، منطقهاي و جهاني در مبارزه با انواع نژاد پرستي.
3- حصول اطمينان از صرف منابع مالي سازمان ملل متحد در راستاي مبارزه با عناوين اجلاس.
موضوع اجلاس در شهر دوربان موضوعات اصلي زير مورد بحث و بررسي قرار گرفت: 1- تعيين منابع و اشكال جديد نژاد پرستي و....
2- ارائه استراتژيهاي دستيابي به برابري و تساوي كاملي كه در برگيرنده همكاريهاي جهان و تقويتسازمان ملل متحد در مبارزه با عناوين چهارگانه اجلاس است.
3- مشخص نمودن قربانيان نژادپرستي و...
، جبران يا پرداخت غرامت در سطوح ملي، منطقهاي و جهاني.
مواردي نيز با توجه به اهداف و موضوعات تعيين شده اجلاس مورد مناقشه بود كه اهم آنها عبارتند از: 1- تاكيد بر محكوميت نسل كشي يهوديان (حال آنكه اين واژه را بايد بصورت عام به كليه وقايع نسل كشي تسري داد).
2- بررسي وضعيت فلسطين اشغالي و موارد نسل كشي در اين سرزمين.
در بررسي زمينههاي نژادپرستي، قربانيان آن و عوامل چند گانه تبعيض نيز وحدت نظري وجود داشت.
(7) جهاني شدن و آزادي بيان با نژادپرستي و...
نيز منافات داشته و همين عوامل موجب ارائه روشهاي پيگيري متفاوتي براي تصميمات اتخاذ شده در مورد عناوين چهارگانه اجلاس گرديد.
در اين اجلاس، گروههاي غيردولتي در 8 كميته كاري شركت نموده و بندهاي قطعنامه و برنامه عمل را يك به يك به تناسب موضوع مورد بررسي و تجديد نظر و اصلاح قرار دادند.
(8) اعضاي انجمن زنان مسلمان پژوهشگر نيز در اين گروههاي كاري مشاركت فعال داشت.
به علاوه، مقالهاي تحت عنوان [ How about Follow up ] در روز 30 آگوست 2001 ارائه شد.
بيانيه نهايي اين انجمن نيز در سالن اصلي اجلاس قرائت گرديد.
در اجلاس جهاني دوربان نيز شكست ديپلماتيك و رسواگري رژيم اسرائيل به اوج خود رسيد و تعداد حداقل 3500 گروه غير دولتي يك صدا رژيم صهيونيستي را به عنوان يك رژيم نژادپرست و نسل كش، محكوم نمودند و از سازمان ملل متحد خواستار بازگرداندن ماده 33 مصوبات مجمع عمومي (برابري صهيونيستبا نژادپرستي) و تنبيه و مجازات اين رژيم شدند.
تظاهرات دهها هزار نفري از همه اديان و نژاد و فرق (حتي يهوديان مخالف رژيم صهيونيسم)، در سراسر جهان، رژيم غاصب را در بن بست قرار داد.
گروه دولتي در اجلاس دوربان با فشار و تحميل و تهديد كشورهاي امريكا و اتحاديه اروپا مجبور به حذف اين ماده شد.
تا آنجا كه وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران بيانيهاي جداگانه در اعتراض به اين امر صادر نمود.
غاصبان صهيونيستبراي نجات خود از اين وضعيت و انحراف جهانيان از فجايع فلسطين، با توجه به جنگ رواني عليه دشمنان اين رژيم، واقعه 11 سپتامبر را تدارك ديدند.
(9) (اين واقعه، شكنندگي و ضربهپذيري امريكا كه مدعي رهبريت و امنيت در نظم نوين جهاني بود را نشان داد).
دلايل اظهار شده در مورد شركت صهيونيستها در واقعه 11 سپتامبر 2001 عبارت است از: - مرخصي 4000 كارمند يهودي شاغل در برجهاي دو قلوي تجاري.
- بيرون بردن سرمايههاي سهام داران يهودي از دو شركتيونانيد و امريكن اير لاينز.
- تعويق سفر شارون به نيويورك (از طرف موساد).
اين برنامهريزي سيستماتيك و از قبل از تعيين شده به گفته كارشناسان، از عهده سازماني چون موساد بر ميآيد.
بخش سوم بعد از اين رخداد و توجه جهانيان به اين موضوع، سوء استفاده از موقعيتبراي سركوب وحشيانه فلسطينيان و حملات هوايي به جنوب لبنان توسط اسرائيل انجام شد.
جهان غرب هميشه براي دستيابي به اهداف خود، هر گاه با ركود اقتصادي روبرو ميگردد، به شعارهاي فريبندهاي مانند حمايت از صلح، عدالت، دموكراسي، امنيت، برابري و تساوي توسل جسته و عملا به محو اينگونه مفاهيم اقدام نموده است.
آيا هدف، تحريك افكار عمومي جهان عليه مسلمانان مخالف اسرائيل غاصب نبوده است؟ كشور امريكا كه رهبري نظام نوين جهاني را بر عهده دارد، نشان داد كه قادر به بازداشتن فلسطينيها از تعيين حق سرنوشت و بازگشتبه سرزمينشان نميباشد.
همانگونه كه با انجام كودتا در شيلي، پاناما و...
ناكام مانده است.
اين شيوه جديد يعني استفاده از افراد براي انجام عمليات تروريستي كه اثرش بيشتر از حمله نظامي به كشورهاي مختلف ميباشد، رسانهها را نيز در سانسور خبري، نسبتبه جنايات انجام شده امريكا به مردم قرار ميدهد.
به عبارت ديگر، از نشان دادن صحنههاي دلخراش حمله خود به مردم بيگناه (كودك، زن، و....) جلوگيري نموده است; چرا كه نشان دادن نتايج فجايع موجب اعتراض مردم آمريكا نسبتبه نوع فعاليتهاي سياسي برون مرزي آمريكا ميگردد.
ديگر اين كه كشور امريكا از مهاجرين تشكيل يافته، اما تدريجا اين تفكر غالب شده كه در اين كشور برخي «آمريكاييتر» ميباشند.
لذا مردم پس از اطلاع از اين حادثه، اگر چه در سكوت فرو رفته بودند، اما به دنبال مسببي ميگشتند كه «آمريكاييتر» نبوده بلكه يك مرد عرب تحتحمايت طالبان در افغانستان باشد.
نگرش ارائه شده از افغانستان در امريكا بگونهاي است كه اين كشور، مردمي فقير و با فرهنگ ضعيف و بالاخره از نژاد كمترند.
طبق گزارش مؤسسه علوم و تكنولوژي دانشگاه نيچستر، هر گاه بتوان پذيرفت كه اينگونه عملياتها كه كمتر اتفاق ميافتد، از ناحيه معدودي از افراد رخ داده باشد، بايد «حس امنيت» يا دستگاه امنيتي را مورد سؤال قرار داد.
در نهايت، همانگونه كه ذكر گرديد، جهان غرب با واسطه برخي از افراد آموزش ديده، اقدام به ترور سران كشورها و يا...
نموده است.
اين امر در طول زمان بارها تكرار شده است.
موضوع توطئه، تئوريهاي مربوط به آن و تروريسم نيز در شمار عواملي است كه در جاي خود قابل بررسي است.
نتيجه: بدون ترديد آنچه در فلسطين اتفاق افتاد و پس از آن در دوربان نمود عينيتري يافت، بر شكست ناپذيري زورمداران خط بطلان كشيد; زيرا نه تنها استراتژي بازدارندگي اسرائيل و همپيمانانش را رد نمود و منجر به تظاهرات دوربان گرديد بلكه ساير مظاهر نسل كشي و نژادپرستي و...
نيز در «دوربان» مورد اعتراض مردم جهان واقع شد و مفاهيم صلح، عدالت، امنيت و...
بار ديگر مورد توجه جهانيان قرار گرفت.
پينوشتها: 1) عليرضا ازغندي و جليل روشندل، مسائل نظامي و استراتژيك معاصر، تهران، سمت، 1374، ص 204.
2) حميدي قناص الحميدي، الخيار النووي في الفكر الاشراتيجي الاسرائيلي(1990-1948)، كويت، شركت الربيعان للنشر و التوزيع، ص 162.
3) طبق اعلام فائو 270 هزار فلسطيني قادر به تامين خوراك خود نميباشند.
4) تا كنون ترور 680 نفر را علنا اعلام نمودهاند.
5) يادآور ميشود اجلاس مقدماتي آسيا و اقيانوسيه سال گذشته در تهران برگزار شد.
6) مجمع عمومي سازمان ملل متحد، طي قطعنامه سال 1975 صهيونيست را برابر با نژاد پرستي بر شمرده، اما در سال 1991 در قطعنامه ديگري موضوع را ملغي اعلام نموده بود.
7) جهان غرب تنها به 30 سال گذشته، يعني از سال 1975 تا زمان حاضر نظر داشت; در حالي كه گروههاي شركتكننده به سابقه استعمار جهان غرب طي قرون گذشته اشاره داشتهاند.
8) مدت زمان تعيين شده براي قرائتبيانيه سه دقيقه بود.
9) شكاگو ايندي ميديا» نيز CNN را به دليل پخش صحنههايي از تصاوير ساختگي مربوط به خوشحالي فلسطينيان در پي حمله به امريكا، اين خبرگزاري را به تحريك نمودن احساسات ضد عرب متهم نموده و موجبات خشم و نفرت نسبتبه مردم فلسطين را فراهم نمود.
دكتر پوراندخت فاضليان
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید