مقالات ها

مكانيكي مفتي , مقر چكمه‌اي , من و كلاهم , مگس‌پراني , منحني زن ابتكاري

مكانيكي مفتي , مقر چكمه‌اي , من و كلاهم , مگس‌پراني , منحني زن ابتكاري

غذاي گردان را با ماشين مي‌بردم كه گلوله توپي نزديك ماشين اصابت كرد و چرخ جلوي آن پنچر شد. آمدم پنچري بگيرم، متوجه شدم سيلندر ماشين هم با تركش سوراخ شده و آب زيادي از آن خارج شده است.

ادامه مطلب
ميدان مين , مين پدالي , مين سرنگي , مين زودپز , موشهاي هور

ميدان مين , مين پدالي , مين سرنگي , مين زودپز , موشهاي هور

وقتي به هر دليل مهمات كافي از جمله مين براي حفاظت منطقه در اختيار نداشتيم ،قوطي‌هاي خالي كمپوت را روي آتش مي‌انداختيم تا رنگ آن‌ها تغيير كند

ادامه مطلب
مين كمپوتي , مين‌هاي كوهستاني , مين كمپوتي , نارنجك چسبي , نارنجك خمپاره‌ 81

مين كمپوتي , مين‌هاي كوهستاني , مين كمپوتي , نارنجك چسبي , نارنجك خمپاره‌ 81

تخريب در كردستان تجربه‌ي خاصي بود. دشمن و خودي دريافته بودند كه در زمين‌هاي سخت و سنگلاخ مين كار گذاشتن دشوار است و مطمئن‌ترين محل براي عبور، شيار و پا روي سنگ گذاشتن بود.

ادامه مطلب
نارنجك كشي , نارنجك طنابي , نارنجك شيشه‌اي , نارنجك خمپاره‌اي , نارنجك كلوخي

نارنجك كشي , نارنجك طنابي , نارنجك شيشه‌اي , نارنجك خمپاره‌اي , نارنجك كلوخي

بچه‌ها موقع عقب‌نشيني اهرم نارنجك را با كش بسته و بعد ضامن آن را مي‌كشيدند و آن را در ماشين يا سنگرهاي اصلي يا اجتماعي مي‌گذاشتند.

ادامه مطلب
نارنجك‌انداز , نارنجك كمان , نبرد بيل با موشك , نامه‌هاي پيشتاز , نبرد ايذايي

نارنجك‌انداز , نارنجك كمان , نبرد بيل با موشك , نامه‌هاي پيشتاز , نبرد ايذايي

اوايل تيرماه سال 60 يكي از افسران هوابرد ارتش به نام آقاي «داوودنژاد» در حالي كه مسئوليت يك گروه را بر عهده داشت، موظف شد دشمن را در منطقه‌ي خود مشغول كند تا بچه‌ها از محور اصلي ديگر وارد عمل شوند.

ادامه مطلب
نقل و انتقال , نخ و ماشه , نخود و نارنجك , نقل قول مستقيم , نبرد بيل با موشك

نقل و انتقال , نخ و ماشه , نخود و نارنجك , نقل قول مستقيم , نبرد بيل با موشك

يكي از فرماندهان در قصر شيرين با خبر شده بود كه دشمن قصد عمليات دارد و نيروي زيادي هم براي مقابله با آن‌ها در خط نبود. از ترفند خاصي استفاده كرد،

ادامه مطلب
ورزش باستاني در منطقه , نيروهاي ثابت ,  نيروي زرهي , نور چراغ همسايه , نگهبانان فرضي

ورزش باستاني در منطقه , نيروهاي ثابت , نيروي زرهي , نور چراغ همسايه , نگهبانان فرضي

در جبهه براي ساخت ميل زورخانه در داخل پوكه خالي توپ 106، ميله‌اي قرار مي‌دادند و اطراف آن را گچ و خاك مي ريختند كه بعد از خشك شدن بتوان از آن بهره‌برداري كرد.

ادامه مطلب
گربه بي‌سيم‌چي , گرماي پماد , گروه شناسايي , گلدان و سبد , لاك پشت دشمن گير

گربه بي‌سيم‌چي , گرماي پماد , گروه شناسايي , گلدان و سبد , لاك پشت دشمن گير

در منطقه عملياتي نصر 5 مستقر بوديم، لاك‌پشتي پيدا كرديم و چراغ شب‌نمايي به بدنش وصل كرديم و آن را به درختي كه در 50،‌ 60 متري كمين ما بود بستيم.

ادامه مطلب
لباس مبدل , لوستر , لاك‌پشت شب نما , لودر صوتي ,  لامپ فانوس

لباس مبدل , لوستر , لاك‌پشت شب نما , لودر صوتي , لامپ فانوس

سال 62 در جبهه‌ي كوشك بنا بود خاكريز خط مقدم را حدود صدمتر جلوتر ببريم، فاصله‌ي ما با دشمن دويست، سيصد متر بود. با تاريك شدن هوا چند لودر براي زدن خاكريز به خط آمدند كه با آتش شديد و مستقيم عراق به عقب برگشتند.

ادامه مطلب
ماكت سايت ,  ماشين پنچر , لوله پليكاي استتار , ماشين حمل مجروح , ماشين جنگي پنچر

ماكت سايت , ماشين پنچر , لوله پليكاي استتار , ماشين حمل مجروح , ماشين جنگي پنچر

در منطقه سردشت بالاي تپه بوديم و وظيفه داشتيم سر تپه‌ها هرچه مي‌توانيم چادر بزنيم كه دشمن فكر كند چند گردان نيرو در آن‌جا مستقر است و قصد حمله دارد.

ادامه مطلب
مانور در شب , مرمي موش كش , مرمي چَخماق , ماهي‌هاي ميني , محافظ شمع

مانور در شب , مرمي موش كش , مرمي چَخماق , ماهي‌هاي ميني , محافظ شمع

در جريان يكي از مانورهاي قبل از عمليات كربلاي 8 كه در سه راه جفير انجام گرفت، شب شد و ماشين‌هاي عملياتي راه را گم كردند و اين امر باعث دردسربزرگي شد.

ادامه مطلب
قايق و رودخانه ,  قرارگاه نظامي , قلاب جنگي , قلاب سنگ‌ها , قلم‌مو

قايق و رودخانه , قرارگاه نظامي , قلاب جنگي , قلاب سنگ‌ها , قلم‌مو

در حمله طريق‌القدس براي عبور از رودخانه وسيله‌اي نداشتيم جز يك قايق كه عراقي‌ها با تيربار آن را سوراخ كرده بودند و نمي‌شد از آن استفاده كرد.

ادامه مطلب
قيف بنزيني آرپي‌جي , قوطي خالي , قوطي اخبار , قواي صليبي , قند تلخ

قيف بنزيني آرپي‌جي , قوطي خالي , قوطي اخبار , قواي صليبي , قند تلخ

بچه‌ها قيف نوك گلوله آرپي‌جي را باز مي‌كردند و پلاستيكي را كه پر از بنزين بود، پس از چندلا شدن و گره زدن به منظور جلوگيري از نشست و آتش گرفتن با جرقه‌هاي سلاح آماده كرده بودند،

ادامه مطلب
كلاه‌هاي بي‌سر , كلاه و سنگر خالي , كانتينرهاي راهنما , كالك تاشو ,كائوچوي فيبري

كلاه‌هاي بي‌سر , كلاه و سنگر خالي , كانتينرهاي راهنما , كالك تاشو ,كائوچوي فيبري

در عمليات كربلاي 4 اجساد سه نفر از شهدا پشت خاكريز ما و مقابل خاكريز عراق به فاصله‌ي 50 متر قرار داشت و ما كه بچه‌هاي تعاون بوديم بايد آن‌ها را عقب مي‌كشيديم. ولي خطر زياد بود.

ادامه مطلب
فشنگ‌هاي زنگ زده , فشنگ گازي , فريب دشمن , فتيله‌ي پتويي , فتيله‌اي از بند كلاه

فشنگ‌هاي زنگ زده , فشنگ گازي , فريب دشمن , فتيله‌ي پتويي , فتيله‌اي از بند كلاه

شبي قرار بود با بچه‌ها دعاي كميل بخوانيم اما فانوسمان فتيله نداشت، من بند كلاه آهني (كاسكت) را فتيله كردم و در فانوس قرار دادم و قضيه به خير و خوشي تمام شد.

ادامه مطلب
قاطرهاي پيش مرگ , قايق پتو پيچ , قايق نفتي , قاب عكس , فيبر و برگ نخل

قاطرهاي پيش مرگ , قايق پتو پيچ , قايق نفتي , قاب عكس , فيبر و برگ نخل

براي كشف كمين دشمن، بچه‌هاي گردان قاطريزه، قاطرهاي پير و مريض و تركش خورده را در جاهايي كه احتمال كمين ضدانقلاب در آن‌جا وجود داشت جلو مي‌فرستادند.

ادامه مطلب
در پناه جنازه ها ,   خندق مرگ , خودكار جنگي , در هوشمند , دروغ نيرودهنده

در پناه جنازه ها , خندق مرگ , خودكار جنگي , در هوشمند , دروغ نيرودهنده

سال 66 در منطقه شلمچه امدادگر بودم. روزي من و يك بي‌سيم چي و رابط خط و 2 راننده‌ي بولدوزر و يك راننده‌ي آمبولانس در منطقه‌ي سه راه مرگ با گشتي‌هاي عراقي مواجه شديم.

ادامه مطلب
دوشكاي خودكار , ديده‌بان پرخرج , ديوارهاي مسلح , راديو , راه بي‌بازگشت

دوشكاي خودكار , ديده‌بان پرخرج , ديوارهاي مسلح , راديو , راه بي‌بازگشت

در منطقه جنوب، دوشكا را در امتداد لبه‌ي خاكريز قفل (هم‌جهت) مي‌كرديم و بعد قفل بعدي را آزاد مي‌گذاشتيم و با طنابي كه به ماشه‌ي دوشكا مي‌بستيم و تا سنگر كشيده شده بود ماشه را مي‌چكانديم و دوشكا با ضربه‌ي قنداق خود به چپ و راست مي‌چرخيد

ادامه مطلب
زاغه‌هاي دروغين , ريگ در دهان , روغن تن , روشنايي سيگار , رمز عبور

زاغه‌هاي دروغين , ريگ در دهان , روغن تن , روشنايي سيگار , رمز عبور

بعد از عمليات بيت‌المقدس4 به خط شاخ شميران رفتيم، در خط هيچ نوع روغني براي پاك كردن اسلحه پيدا نمي‌شد به ناچار براي نظافت و تعميركردن اسلحه از روغن تن ماهي استفاده كرديم.

ادامه مطلب
زورخانه منطقه‌اي , زير پيراهن , زنگ پيام , زبان توافقي , زبان تاتي

زورخانه منطقه‌اي , زير پيراهن , زنگ پيام , زبان توافقي , زبان تاتي

از ميله چادرها به عنوان بيل‌هارتل و از قسمت پايين و جدا شده‌ي شلوارهاي مندرس كه با سنگ آن را پر مي‌كرديم وزنه و سنگ هارتل مي‌ساختيم و به دو سر لوله چادر مي‌بستيم و به اين ترتيب صاحب زورخانه جبهه‌اي شديم.

ادامه مطلب
سنگرهاي خالي , سنگر شناور , سوت ارتباطي , سنگ و نارنجك

سنگرهاي خالي , سنگر شناور , سوت ارتباطي , سنگ و نارنجك

بعضي از نيمه‌شب‌ها يدالله سنگرش را ترك مي‌كرد و به مواضع عراقي‌ها نفوذ مي‌كرد او مي‌گفت:«امشب سنگرهاي عراقي‌ها خالي است» وقتي از او مي‌پرسيديم از كجا مي‌فهمي

ادامه مطلب
سيم تلفن و پيكرشهيد , سوزن خياطي و بلبرينگ , سورتمه ,شعار و شلوار , شمعدان و زيرسيگاري

سيم تلفن و پيكرشهيد , سوزن خياطي و بلبرينگ , سورتمه ,شعار و شلوار , شمعدان و زيرسيگاري

جنازه دوست شهيدم بين نيروهاي ايراني و عراقي مانده بود. داوطلب شدم كه جنازه‌ را عقب بكشم. سيم تلفن زياد داشتيم. سيم را به كمرم بستم و مسافتي را سينه‌خيز رفتم.

ادامه مطلب
شني مين‌كش , شهدا زنده‌اند , شهيد زنده , شيلنگ آنتني , شيلنگ چوبي

شني مين‌كش , شهدا زنده‌اند , شهيد زنده , شيلنگ آنتني , شيلنگ چوبي

بعضي جاها كه بايد از عرض معبر عبور مي‌كرديم و نيروهاي تخريبچي در دسترس نبودند، بچه‌ها شني پاره‌ي تانك‌ها را كه بسيار سنگين است به زحمت حمل مي‌كردند و در محل عبور به شكل حلقه‌اي قرار مي‌دادند و خود پشت خاكريز پناه مي‌گرفتند.

ادامه مطلب
صداي مرگ برگها , صيد دشمن , طنابي از زيرپوش , صخره‌هاي عبور , صحنه سازي

صداي مرگ برگها , صيد دشمن , طنابي از زيرپوش , صخره‌هاي عبور , صحنه سازي

مقر ما در يكي از پايگاه‌هاي مرزي در كردستان بود. براي اين‌كه بدانيم چه زماني ضد انقلاب به ما نزديك مي‌شود، دور تا دور پايگاه برگ خشك مي‌ريختيم شب وقتي كسي پايش را روي برگ‌ها مي‌گذاشت، صداي خش خش آن‌ها باعث مي‌شد بلافاصله مسلح شويم.

ادامه مطلب
عبور از باتلاق , عراقي ايراني , عراقي‌ها و آتش , طويله , عباي پتويي

عبور از باتلاق , عراقي ايراني , عراقي‌ها و آتش , طويله , عباي پتويي

براي عبور وسايل نقليه در مناطق پر گل و لاي يكي از راننده‌ها با همفكري بچه‌هاي واحد تخريب طرحي تهيه و اجرا كردند. به اين ترتيب كه اهرم‌هايي بازويي شكل ساخته و زير شاسي تويوتا نصب شد.

ادامه مطلب
چشم‌هاي مين , چرخ‌هاي دستي , چنگال , حروف ژ،چ، گ، پ , حسن از علي

چشم‌هاي مين , چرخ‌هاي دستي , چنگال , حروف ژ،چ، گ، پ , حسن از علي

در عمليات عاشورا در منطقه‌ي ميمك يكي از بچه‌هاي تخريبچي زير مين‌ها چشم الكترونيكي تعبيه كرده بود كه به محض ديدن نور حساس و منفجر مي‌شد.

ادامه مطلب
خاكريزهاي نوراني , خاكبرداري در شب , خال پيشاني , خانه‌هاي خالي , خبر داغ!

خاكريزهاي نوراني , خاكبرداري در شب , خال پيشاني , خانه‌هاي خالي , خبر داغ!

در جزيره مينو، بچه‌ها كلاهخودهايي را روي چوب مي‌گذاشتند و بلند مي‌كردند تا سيمينوف زن عراقي‌ها آن‌ها را هدف قرار دهد و همان لحظه رزمنده ايراني با سلاح سيمينوف در گوشه‌اي منتظر رويت آن بخت برگشته بود تا خالي روي پيشاني‌اش بگذارد.

ادامه مطلب
خرج خمپاره 60 , خطاطي از راه دور , خمپاره باندپيچ شده , خمپاره كمپوتي , خنثي ولي مسلح

خرج خمپاره 60 , خطاطي از راه دور , خمپاره باندپيچ شده , خمپاره كمپوتي , خنثي ولي مسلح

در خط قلاويزان – مهران مدتي مسئول پدافند خط بوديم. چند خمپاره 60 پيدا كرديم اما خرج آن‌ها در دسترس نبود. براي حل اين مشكل بايد داخل باند زخم را با باروت پر و به شكل خرج براي خمپاره از آن استفاده مي‌كرديم.

ادامه مطلب
جابه‌جايي مهمات , جابه‌جايي نيروها , جنگ بي‌سيمي , جنگ رتيل و عقرب , جنگ سنگي

جابه‌جايي مهمات , جابه‌جايي نيروها , جنگ بي‌سيمي , جنگ رتيل و عقرب , جنگ سنگي

روي بدنه ماشين‌ها و جعبه‌هاي بزرگ مهمات كه با تريلي به جبهه منتقل مي شد، عبارات منحرف كننده‌اي مي‌نوشتيم و به اين وسيله مانع كار نيروهاي نفوذي دشمن مي‌شديم

ادامه مطلب
آب پاكتي , آب خنك , آب گرم كن هوايي ,  آبراه‌هاي خيالي , آپارات چكمه‌اي

آب پاكتي , آب خنك , آب گرم كن هوايي , آبراه‌هاي خيالي , آپارات چكمه‌اي

در منطقه‌ي خيبر، براي داشتن آب خنك گالن‌هاي 20 ليتري آب را جلوي در سنگر در خاك فرو مي‌كرديم به اين وسيله آب خنك مي‌شد بچه‌ها به اين محل «چاه زمزم» مي‌گفتند.

ادامه مطلب
آتش همزمان , آتش‌گير ,آخ , آخرين تله

آتش همزمان , آتش‌گير ,آخ , آخرين تله

بچه‌ها با لباس‌هاي پاره آدمك درست مي‌كردند و كنار سنگر و روي خاكريز مي‌گذاشتند.

ادامه مطلب
بلندگو , برنامه راديويي , بلندگوي بي‌صدا , بند شلوار  , بندپوتين تله

بلندگو , برنامه راديويي , بلندگوي بي‌صدا , بند شلوار , بندپوتين تله

يكي از شب‌ها قرار شد. خطبه هاي نماز جمعه كه به زبان عربي از مقام معظم رهبري گفته مي‌شود توسط بلندگويي در خاكريز عراقي‌ها پخش شود. براي اجراي اين برنامه همراه با شهيد ناجي بايد از روي آكاسيو شناور از منطقه‌ي آب گرفته عبور مي‌كرديم.

ادامه مطلب
بولدوزر 8d , به جاي سوله , بولدوزر فداكار , بوي باروت , بوي سير

بولدوزر 8d , به جاي سوله , بولدوزر فداكار , بوي باروت , بوي سير

دشمن تمام توجهش به آن قسمت جلب شد و پس از آن از دستگاه‌هاي ديگر غافل شد و به اين ترتيب هم كار انجام شد و هم ماشين آلات سالم ماندند.

ادامه مطلب
پودر كيش و مات , پوكه‌هاي پر , پيام آشكار , پيداي نهان , پيراهن سفيد

پودر كيش و مات , پوكه‌هاي پر , پيام آشكار , پيداي نهان , پيراهن سفيد

لشگر 27، گردان كاملي از نيروهاي آرپي‌جي زن داشت. روزي تانك‌هاي عراقي در حجمي وسيع پاتك كردند. بچه‌هاي آرپي‌جي‌زن با گفتن جملات پيام به صورت آشكار و بدون رمز در حالي‌كه مي‌دانستند عراقي‌ها شنود دارند، آن‌ها را به انحراف كشاندند.

ادامه مطلب
تانك و بولدوزر , تايرهاي بلاگردان , تدبير تكبير , تابلوي مشترك , تابلوي ليواني

تانك و بولدوزر , تايرهاي بلاگردان , تدبير تكبير , تابلوي مشترك , تابلوي ليواني

يكبار دو بولدوزر در پشت خاكريز ماندند. براي اينكه بتوانيم آن‌ها را به عقب بياوريم، بچه‌ها تانك سوخته اي رابا دستگاهي ديگر يدك كشيدند و آن را دورتر از منطقه قرار دادند تا عراقي‌ها تانك را مي‌زدند بولدوزرها نجات يافتند.

ادامه مطلب
تسبيح فشنگي , تدبير فرمانده , ترمزپايي , تسبيح مشتعل , تسمه‌اي از كمربند

تسبيح فشنگي , تدبير فرمانده , ترمزپايي , تسبيح مشتعل , تسمه‌اي از كمربند

در طول مسير وقتي تسمه‌ي پروانه ماشين ما خراب شد، به ابتكار يكي از برادران از كمربند سربازي به جاي تسمه پروانه استفاده كرديم و به اين وسيله توانستيم ماشين را به مقصد برسانيم.

ادامه مطلب
تفنگ ايراني , تك اسلامي , تكبير شناسائي , تكبير شناسايي , تظاهر به حضور

تفنگ ايراني , تك اسلامي , تكبير شناسائي , تكبير شناسايي , تظاهر به حضور

با تعدادي از برادران براي اين‌كه اين قسمت از خط را حفظ كنيم، و دشمن نفوذ نكند تا صبح بدون وقفه به صورت رفت و برگشت در قسمت‌هاي خالي خط راه رفتيم و با اسلحه شليك كرديم تا آفتاب سر زد و دشمن ناكام ماند.

ادامه مطلب
تله نارنجك , تل صداگير , تله‌گذاري , توالت‌هاي شناور , توپ پوليكايي

تله نارنجك , تل صداگير , تله‌گذاري , توالت‌هاي شناور , توپ پوليكايي

در عمليات نصر7 براي جلوگيري از نفوذ عراقي‌ها نارنجك را تله مي‌كرديم. به اين صورت كه ضامن آن را مي‌كشيديم و آن را با اهرم در حالت بسته زير سنگ مي‌گذاشتيم.

ادامه مطلب