تسبيح فشنگي

با فشنگ‌هاي استفاده شده تسبيح مي‌ساختيم. اول فشنگ‌ها را گرم و سرب آن را خالي مي كرديم، سپس نوك آ‌ن‌ها را سوهان مي‌زديم و سوراخ كوچكي در آن تعبيه مي‌كرديم.
آن وقت فشنگ‌ها را با آبليمو مي‌شستيم تا خوب براق شود. بعد نخي را كه از موشك‌ها به دست آورده بوديم، از سوراخ نوك فشنگ رد مي‌كرديم و تسبيح زردرنگي به دست مي‌آمد.

منبع: كتاب خلاقيت‌ها 

تدبير فرمانده

در عمليات قدس 4 كه 5 مرداد سال 1364 در منطقه‌ي هورالهويزه انجام گرفت، با تلاش نيروهاي ايراني پاسگاه‌هاي دشمن از بين رفت. آن‌ها به ناچار به آتش توپخانه پناه بردند و با اين كار خود در منطقه‌ي عملياتي ما مشكل ايجاد كردند. در اين حين يكي از فرماندهان فكري به ذهنش رسيد و تصميم گرفت كه با استفاده از اسراي عراقي يا نيروهاي دشمن را نابود كند و يا آتش توپخانه را قطع كند.
اين فكر به اسرا منتقل شد و آن‌ها نيز پذيرفتند و هر يك با استفاده از بي‌سيم جداگانه اعلام كردند كه ما در منطقه‌ي عملياتي هستيم و احتياج به كمك داريم و بعضي ديگر مي‌گفتند ما نمي‌توانيم كار انجام بدهيم چون آتش توپخانه بر سر ما مي‌ريزد. نيروهاي عراقي ريسك اين‌كه نيروهاي كمكي را بفرستند نكردند اما آتش توپخانه به طور كامل قطع شد و در اين حين نيروهاي خودي توانستند تردد خود را ادامه بدهند.

منبع: ماهنامه‌ي سبزسرخ 14/1/84 

ترمزپايي

مامور تداركات گروهان، در خط مقدم كردستان به خاطر كوهستاني و برفگير بودن منطقه،‌ديگ غذا را برعكس (مثل كلاه) روي سرش مي‌گذاشت و پلاستيكي را زير پايش قرار مي‌داد و از پوتين به جاي ترمز استفاده مي‌كرد و به اين ترتيب، چند كيلومتر راه را در عرض چند دقيقه طي مي‌كرد و غذا مي‌آورد.

منبع: كتاب خلاقيت‌ها 

تسبيح مشتعل

بچه‌ها با خرج توپ 130 كه به قطر مداد معمولي و طول 30 سانتي‌متر است، تسبيح مي‌ساختند.
وسط اين خرج سوراخي وجود دارد. خرج به اندازه‌ي دانه‌هاي تسبيح برش مي‌خورد و با عبور از نخ از داخل سوراخ وسط آن يك تسبيح درست مي‌شد. البته كار خطرناكي بود چون چند مرتبه اين تسبيح در دست بچه‌هاي سيگاري مشتعل شد.

منبع: كتاب خلاقيت ها صفحه‌ي 281 

تسمه‌اي از كمربند

در طول مسير وقتي تسمه‌ي پروانه ماشين ما خراب شد، به ابتكار يكي از برادران از كمربند سربازي به جاي تسمه پروانه استفاده كرديم و به اين وسيله توانستيم ماشين را به مقصد برسانيم.

منبع: كتاب فرهنگ جبهه