بولدوزر 8d

قبل از عمليات بيت‌المقدس3، يك دستگاه بولدوزر 8d كوماتسو كه وجود آن براي روز عمليات بسيار ضروري بود به علت ساييدگي كفشك‌ها از حركت بازماند به نحوي كه ديگر نمي‌توانست در گل و باتلاق حركت كند. بايد كفشك‌ها را عوض مي‌كرديم. اما نشد. چون در هشتاد كيلومتري داخل خاك عراق بوديم. مقداري آرماتور 24 ميليمتري و دو دستگاه جوش تهيه شد، بعد بولدوزر را روشن و بلند كرديم و شني‌هاي آن آزاد شد.
آرماتورها را بريديم و به اندازه كفشك‌ها، جاسازي و جوش كاري كرديم. درعرض 24 ساعت بولدوزر آماده‌ي شركت در عمليات شد.

منبع: كتاب خلاقيت‌ها 

به جاي سوله

در جبهه‌ي حلبچه بايد براي فرماندهان سوله مي‌ساختيم. براي اينكه فكر دشمن را منحرف كنيم و آنان را به جاي ديگر بكشانيم، تعدادي موتور و يك لودر را به جايي دورتري برديم تا با سر و صداي خود ذهن دشمن را منحرف كنند و به تصور اينكه آنجا خبري است از مكان ساختن سوله غافل شوند.

منبع: كتاب خلاقيت‌ها 

بولدوزر فداكار

در عمليات ميمك فرمانده‌ي مهندسي رزمي جهاد تهران آقاي علي قلي در ارتفاع گركني متوجه آتش سنگين دشمن روي دستگاه‌هاي مهندسي شد و از مجموع دستگاه‌هاي موجود يك دستگاه بلدوزر را حدود هزار متر دورتر از بقيه قرار داد و بيل و چنگك (ريپر) آن را روي زمين فشار داد و دستگاه را از زمين بلند كرد. سپس دنده‌ي آن را زد.
دشمن تمام توجهش به آن قسمت جلب شد و پس از آن از دستگاه‌هاي ديگر غافل شد و به اين ترتيب هم كار انجام شد و هم ماشين آلات سالم ماندند.

منبع: كتاب خلاقيت‌ها 

بوي باروت

در منطقه كردستان بودم و سخت عشق تيراندازي داشتم. به همين علت به بهانه كوچكي شروع به تيراندازي كردم يك‌بار فرمانده صداي تير را شنيد و شروع به پرس و جو كرد.
هيچ‌كس جواب نداد به ناچار سعي كرد با بو كردن اسلحه افراد در محل، خاطي را شناسايي كند. من بلافاصله لوله كلاش را پر از كود حيواني كردم بوي كود بر روي باروت غلبه كرد و مادر امان مانديم.

منبع: كتاب فرهنگ جبهه 

بوي سير

در خط مقدم فاو بچه‌ها سر آرپي‌جي را باز مي‌كردند و داخل آن سير مي‌ريختند سپس شليك مي‌كردند بر اثر انفجار و گرما، بوي تند سير فضا را مي‌پوشاند.
عراقي‌ها ترسان از اينكه ايران شيميايي زده به دنبال ماسك به هر سو مي‌دويدند.

منبع: كتاب فرهنگ جبهه