ارزش مصيبت
روز بعد از حادثه ،اديسون در حالي که به خاکستر ها مي نگريست گفت : «ارزش عظيمي در حادثه نهفته است ، اشتباهات ما مي سوزند ،اين ما هستيم ککه بايد دوباره شروع کنيم و از نو بسازيم ».
روز بعد از حادثه ،اديسون در حالي که به خاکستر ها مي نگريست گفت : «ارزش عظيمي در حادثه نهفته است ، اشتباهات ما مي سوزند ،اين ما هستيم ککه بايد دوباره شروع کنيم و از نو بسازيم ».
داستايوسکي نويسنده مطرح و معروفي بود.يک وقتي کسي چشمش را بست دهانش را باز کرد و هر چه لايق خودش بود از فحش و فضيحت و ناسزا نثاراو کرد و او فقط يک جمله گفت:من داستايوسکي هستم!
هر چيزي را كه محكم بگيريد از دستتان خواهد رفت و ديگر آن را نخواهيد داشت اما اگر وابستگي به آن را رها كنيد براي هميشه از آن شما خواهد بود.
در اين بين براي پادشاه كه زياد معتاد به خوردن شراب بود شراب آوردند.پادشاه گفت:اين ديوانه بهتر از اكثر عقلا حرف زد حق او اين است كه با من شراب بخورد.))حكم داد گيلاسي شراب به او بدهند.
همسر رييس عصباني ميشود و فرياد ميزند:((قبلا دو بار به شما گفتم كه شوهرم رييس تو هفته ي گذشته مرد.چرا دوباره تماس ميگيري؟))
مرد پاسخ ميدهد:((من فقط دوست دارم پاسخ پرسشم را بشنوم...))
خارپشتي از يك مار تقاضا كرد كه بگذارد در لانه ي او ماوا گزيند.مار پذيرفت و او را به لانه ي تنگ و كوچكش راه داد.چون لانه ي مار كوچك بودخارهاي تيز خارپشت به بدن مار فرو ميرفت و او را اذيت ميكرد
سيده نفيسه، سالي با همسرش اسحاق مؤتمن (پسرامام صادق عليه السلام) از مدينه منوره به زيارت حضرت ابراهيم خليل (ع) در بيت المقدس مشرف شد و در برگشت از مدينه به مصر آمد ودر منزلي سکني گزيد.در همسايگي آنها دختري نابينا و يهودي زندگي مي کرد روزي به آب وضوي سيده نفيسه، تبرک جست و بينايي چشمهايش را باز يافت.از اين رو بسياري از يهوديان اسلام آوردند واهل مصر به او اعتقاد عجيبي پيدا کردند و از او خواستند که در مصربماند.
وي تقاضاي مردم را پذيرفت و مردم نيزاز محضرش برکات فراواني را مشاهده نموده و استفاده هاي بسياري از آن بردند.
زندگي آميزه اي از وقايع خوشايند و ناخوشايند، خوشي و غم است. در عمق هر رويداد و تجربه اي، خيري نهفته است، حتي در تجاربي که براي ما دردناک هستند.
ويليام بليک شاعر بزرگ انگليس گفته است : خوشي و اندوه به هم مي تنند و روح خدايي را مي بافند.
سينا واقعاً يکي از تنبل ترين شاگردهاي من بود. او هيچ علاقه اي به مدرسه نداشت. لباس هايش کثيف و چروکيده بودند. موهايش را هيچ وقت شانه نمي کرد و بدنش هميشه بو مي داد. يکي از شاگردهايي بود که در تمام مدرسه انگشت نما مي شوند و هر کارشان بکني، باز با قيافه بي تفاوت، به تو زل مي زنند.
شما اولين مقصر نبوديد براي مراسم تدفين زندگي، خانم منفرد. آخرين هم نيستيد. تک تک ما بر جنازه زندگي مشتي خاک پاشيديم، بر مزارش فاتحه خوانديم و شمع روشن کرديم!يادتان هست موضوع امتحان ثلث اول انشاي دوم راهنمايي را؟
آيا شما تاکنون به خاطر اينکه زندگي طبق ميلتان نبوده، دچار افسردگي شده ايد؟ در اينجا مطلبي شگفت آور مي خوانيد که به شما کمک مي کند پي ببريد که زندگي هميشه فرصتهايي براي موفقيت در اختيار شما مي گذارد.......
از مقام معظم رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى نقل شده است كه ايشان در مورد رمز موفقيت خود (با تواضع حكيمانه ) مى فرمايند: بنده اگر در زندگى خود در هر زمينه اى توفيقاتى داشته ام ، وقتى محاسبه مى كنم به نظرم مى رسد
ادامه مطلبپس از شهادت على عليه السلام و تسلط مطلق معاويه بن ابى سفيان بر خلافت اسلامى ، خواه ناخواه برخوردهايى ميان او و ياران صميمى على عليه السلام واقع مى شد، همه كوشش معاويه اين بود تا از آنها اعتراف بگيرد كه از دوستى و پيروى (حضرت ) على سودى كه نبرده اند سهل است
ادامه مطلب
زندگی کوتاه و مبارک فاطمه زهرا سراسر درس است و آموزنده. لذا ما باید تمام زوایای آنرا دقیقا بررسی کنیم. از جمله امور مهم و پرماجرایی که باید همیشه برای ما یک تابلوی زنده و حیاتی باشد جریان ازدواج آن مخدره است که اینک به بیان نسبتا مختصری از آن میپردازیم.خواستگاری اشراف قریش از فاطمه سلاماللهعلیه و جواب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم....
پرویز جوان 20 ساله شوشتری که برای خرید وسایل خانه به بازار رفته بود، اجناس خریداری شده را پشت در گذاشت و زنگ خانه را به صدا در آورد. وقتی پدر پرویز در را باز کرد، زنبیل را پشت در دید ولی از پرویز خبری نبود. او زنبیل را به خانه برد. مادر پرویز وقتی اجناس خریداری شده را از داخل زنبیل بیرون می آورد، نامه ای توجهش را به خود جلب کرد....
ادامه مطلب