فرهنگ به ميزان متغيري در تشكيل شخصيت افراد اثر مي گذارد و واكنش افراد نيز در مقابل فرهنگ جامعه متفاوت است . مي توان گفت فرهنگ هر جامعه حدود پرورش شخصيت را تا اندازه اي معين مي كند و هر فرهنگي نوعي شخصيت پرورش مي دهد كه با نوع شخصيت متعلق به فرهنگ هاي ديگر متفاوت است.
طرز تفكر ما درباره خودمان تأثيرات شگرفي برتمام جوانب زندگي ما دارد. افرادي كه براي خويشتن ارزش مثبتي قائلند، عموما" به عنوان نشانه هاي خارجي رضايت دروني حالت توازني رانشان مي دهند و احساس امنيت و آرامش خاطر را منتشر مي سازند. چنين افرادي به تقويت كننده هاي اجتماعي و ستايش هاي ديگران وابستگي ندارند زيرا آموخته اند چگونه بهترين دوست خود و بزرگترين مشوق خويشتن باشند. آنان شركت كنندگان ، مبتكران وچاره سازاني هستند كه موجب به حركت درآمدن ماشين اجتماع مي شوند.
بي شک هر کدام از ما در طول زندگي روزمره خويش در شرايطي قرار مي گيريم که ممکن است کنترل اعصاب و رفتار خود را از دست بدهيم و به گونه اي غير طبيعي عمل کنيم . زماني که به شدت عصباني شده ايم و تمام اعضاي بدن ما آماده پرخاشگري است. وقتي که ترسيده ايم و ترس تمام وجود ما را پر کرده است و جز منبع ترس و فرار از آن ، هيچ چيز ديگر را نمي توانيم احساس و ادراک کنيم. آن گاه که به خاطر از دست دادن يک موقعيت يا هر چيز ارزشمند ديگر کاملاً افسرده شده ايم .
توصيه به خوش اخلاق بودن و حفظ آرامش، از اين پس، فقط يك توصيه اخلاقي يا سفارشي درجهت ارتقاي سلامت روان نيست، توصيهاي براي حفظ سلامت جسم هم هست.
اگر دل را به دريا زده ايد و از خرد و خاکشير کردن اعصابتان با کوچک ترين بوق و بهان هاي، نمي ترسيد، لااقل از خطر مرگ بترسيد که محققان به تازگي سرنخ هايي از آن را نيز يافته اند.
اختلال دو قطبي (Bipolar) يا مانيا - افسردگي سبب بروز نوسانات خلقي و روحي شديد از حالت هاي افسردگي و غمگيني گرفته تا جنون و افزايش خلقي شديد ميشود. مجله انجمن پزشکي آمريکا در مقاله جديدي بارزترين علائم اين اختلال رواني را منتشر کرده تا به شناسايي بهتر و نيز اقدام سريعتر براي درمان آن کمک کند.
يک روانپزشک با اشاره به تاثير فصول مختلف در اختلالات خلقي يک قطبي و دو قطبي اظهار کرد: احتمال عود برخي از اين اختلالات در بيماران فصول سرد وجود دارد.
دکتر احمد جليلي افزود: اختلالات دو قطبي خلق بيشتر به فصل وابسته است. البته اختلالات يک قطبي مانند افسردگي نيز ممکن است به فصل وابسته باشد به گونهاي که برخي از بيماران در صورت تحت درمان نبودن ممکن است در فصول سرد بيماري شان عود کند.
اختلال دو قطبي که از مهمترين نشانه هاي آن بروز نوسانات خلقي غيرقابل کنترل است، ميتواند روي تمام جنبه هاي زندگي ما تاثير منفي بگذارد.
در اين اختلال فرد افت و خيزهاي شديد خلقي را تجربه مي کند به طوري که گاهي دچار افسردگي شديد و گاهي دچار شيدايي و سرخوشي فوق العاده و غيرطبيعي مي شود. به گفته روان پزشکان زنان و مردان به طور مساوي به اين اختلال رواني مبتلا مي شوند.
طي يک بررسي معلوم شد افرادي که خوشحال و شاد هستند ، کمتر از افراد افسرده و عصباني دچار سرماخوردگي مي شوند.
محققين ثابت کردند کساني که احساس خوبي در درون خود دارند ، کمتر علائم سرماخوردگي را از خود نشان مي دهند. گروهي از محققين سطح خوشحالي را در 334 نفر ارزيابي کردند. اين افراد احساس خود را هنگام آرامش، شادماني و احساس انرژي زياد و نيز هنگام افسردگي ، اضطراب ، خصمومت و کينه با کسي بيان کردند.
اوتيسم ( ( Autismنوعي اختلال رشدي است كه با رفتارهاي ارتباطي ، كلامي غير طبيعي مشخص مي شود . علائم اين اختلال در سال هاي اول عمر بروز مي كندو علت اصلي آن ناشناخته است. اين اختلال در پسران شايع تر از دختران است. وضعيت اقتصادي ، اجتماعي ، سبك زندگي و سطح تحصيلات والدين نقشي در بروز اوتيسم ندارد. اين اختلال بر رشد طبيعي مغز در حيطه تعاملات اجتماعي و مهارت هاي ارتباطي تأثير مي گذارد.
شخصيت يعني مجموعهاي از رفتار و شيوه هاي تفکر و هيجاني شخص در زندگي روزمره که با ويژگي هاي بي همتا بودن، ثبات(پايداري) و قابليت پيش بيني مشخص ميشود. از اين تعريف اين نکات قابل استنباط است:
در دنياي ماشيني امروز، زندگي انسان شهرنشين استرس زا و سرشار از فشارهاي رواني است. دانشمندان علوم پزشكي بر اين باورند كه بيش از 80 درصد از بيماري ها ناشي از استرس و تنش هاي رواني است. روان شناسان مي گويند دو درصد از وجود آدمي جسم و 98 درصد بقيه ذهن و انديشه است. بيشتر روان شناسان براي رسيدن به آرامش جسمي و رواني و درمان روان نژندي و استراس فراگيري ريلكسيشن (شل نمودن انقباض ماهيچه ها) و وانهادگي را پيشنهاد كرده اند.
بيماران مبتلا به اختلال شخصيت وابسته (Dependent Personality Disorder)، نيازهاي خود را تحت الشعاع نيازهاي سرگردان قرار مي دهند، مسئوليتهاي مهم زندگي خود را به گردن ديگران مي اندازند، به خود مطمئن نيستند و اگر مدت کوتاهي تنها بمانند، احساس نگراني و ناراحتي مي کنند.
اگر تمايل داريد با اين افراد بيشترآشنا شويد، گفتگوي زير که با دکتر محمدمهدي قاسمي، روانپزشک، انجام شده است را مطالعه نماييد.
اعتماد به نفس (Self – esteem )زره و سلاح كودك در مقابله با دنياي خارج و دست و پنجه نرم كردن او با مسائل و مشكلات آن است . كودكاني كه احساس خوبي نسبت به خود دارند ، در برخورد و مبارزه با تعارضات و فشارهاي منفي موفق ترند . آنها به سهولت لبخند زده و از زندگي لذت مي برند . اين كودكان واقع گرا و خوش بين هستد . در مقابل ، كودكاني كه اعتماد به نفس كمتري دارند ، مقابله با مسائل و مشكلات ، منبع اصلي و عظيم اضطراب و ناكامي آنهاست .
آيا تا کنون اين جمله را به کار برده ايد؟ از به کار بردن آن، چه احساسي به شما دست داده است؟ « نمي توانم» را چه طور؟ از به کار بردن آن چه احساسي به شما دست داده است؟ آيا هرگز به تفاوت اين دو احساس انديشيده ايد؟
اگر لحظه اي در خود فرو رويد و به احساسي که گفتن اين دو جمله در شما ايجاد کرده است – بينديشيد، به خوبي به قدرت و ارزش اعتماد به نفس- پي خواهيد برد. لذت و احساس خوشايندي که در هنگام گفتن« مي توانم» در شما پديد مي آيد، با هيچ چيزي قابل قياس نيست.
بدبيني يا سوء ظن، از بيماري هاي خطرناك رواني است كه هر كس به آن گرفتار شود، ناراحتي، رنج ها و دردها در انتظار اوست. اين بيماري گاه چنان شدت مي يابد كه شخص مبتلا، به هر چه مي نگرد يا به هر چه فكر مي كند، مي كوشد نقص يا عيبي در آن بجويد و نيكويي هاي آن را از نظر دور كند. سوء ظن به معناي بدگماني بوده و يکي از رذائل اخلاقي است که در دين اسلام و در قرآن کريم به شدت از آن نهي شده است.
.jpg)
