انواع اختلالات شخصيتي
شخصيت يعني مجموعهاي از رفتار و شيوه هاي تفکر و هيجاني شخص در زندگي روزمره که با ويژگي هاي بي همتا بودن، ثبات(پايداري) و قابليت پيش بيني مشخص ميشود. از اين تعريف اين نکات قابل استنباط است:
شخصيت يعني مجموعهاي از رفتار و شيوه هاي تفکر و هيجاني شخص در زندگي روزمره که با ويژگي هاي بي همتا بودن، ثبات(پايداري) و قابليت پيش بيني مشخص ميشود. از اين تعريف اين نکات قابل استنباط است:
«بيخوابي» يکي از شايع ترين اختلالات خواب است که در سلامتي و زندگي روزانه فرد تاثير ميگذارد. «بي خوابي» حالات غيرعادي و کيفيت نامطلوب خوابيدن است که فرد در هنگام خواب به مدت طولاني قادر به خوابيدن نيست. بي خوابي گاهي در ابتداي خواب، گاه نيمه شب و در مواردي صبح هنگام رخ ميدهد.
بيماران مبتلا به اختلال شخصيت وابسته (Dependent Personality Disorder)، نيازهاي خود را تحت الشعاع نيازهاي سرگردان قرار مي دهند، مسئوليتهاي مهم زندگي خود را به گردن ديگران مي اندازند، به خود مطمئن نيستند و اگر مدت کوتاهي تنها بمانند، احساس نگراني و ناراحتي مي کنند.
اگر تمايل داريد با اين افراد بيشترآشنا شويد، گفتگوي زير که با دکتر محمدمهدي قاسمي، روانپزشک، انجام شده است را مطالعه نماييد.
بدبيني يا سوء ظن، از بيماري هاي خطرناك رواني است كه هر كس به آن گرفتار شود، ناراحتي، رنج ها و دردها در انتظار اوست. اين بيماري گاه چنان شدت مي يابد كه شخص مبتلا، به هر چه مي نگرد يا به هر چه فكر مي كند، مي كوشد نقص يا عيبي در آن بجويد و نيكويي هاي آن را از نظر دور كند. سوء ظن به معناي بدگماني بوده و يکي از رذائل اخلاقي است که در دين اسلام و در قرآن کريم به شدت از آن نهي شده است.
افراد مبتلا به اختلال شخصيت گسيخته گون يا اسکيزوتايپ(schizotypal) از غيرعاديترين افراد به شمار مي روند.
تفکر جادويي، عقايد منحصر به فرد و افکار عجيب و غريب از ويژگي هاي اين افراد به شمار مي رود.
اگر شما هم تمايل داريد با اين افراد که تقريبا 3 درصد افراد جامعه را شامل ميشوند آشنا شويد، گفتگوي زير را با دکتر محمدمهدي قاسمي، روانپزشک بخوانيد.
گروهي از ناراحتي ها و بيماري هاي رواني را اختلالات خلقي مي گويند. تقريباً اين نوع اختلالات و مشكلات رواني از شايع ترين انواع ناراحتي هاي رواني است كه در تمام سنين ديده مي شود . اين اختلالات رواني ممكن است از خفيف ترين شكل آن مثلاً يك نوع افسردگي خيلي ساده و جزئي و گذرا باشد يا از نوع حالت هاي خيلي شديد ، پيشرفته ، طولاني و عود كننده.
احساساتي كه آدمي تجربه مي كند مثل شادي ، خشم و... رفتار را فعال و هدايت مي كنند. هيجان را هم عوامل دروني وهم عوامل بيروني مي توانند تحريك و راه اندازي كنند. هيجان نه تنها مضّر نيست ، بلكه لازمه زندگي است . زيرا نمي توانيم هيجان ها را از زندگي دور كنيم .
جنون، شكل پيشرفته عصبانيت است.هراس بي جهت مانند ترس است، حالتي كه در آن ما حتي فاقد كنترل رفتار و دنياي اطرافمان هستيم.تنفر حالت شرطي بسيار بدي از يك فرد است كه در فكر ما به وجود مي آيد، از تماس با او اجتناب مي كنيم و ممكن است بدترين چيزها را براي او آرزو كنيم، شايد حتي اميدوار باشيم كه او مصيبتي را تجربه كند. هر سه هيجاني كه در اينجا نام برده شد، هركدام به شكلي است كه در اينجا آنها را به طور ساده عصبانيت خواهيم ناميد.
چگونه بايد با خشمي که براي مدت مديدي فرو خورده شده ، مواجه شد؟
اولين قدم ، کسب آگاهي از علت خشم است.يکي از راه ها اين است : نظري کلي بر احساسات ، موقعيت ها و افکار خود هنگام احساس خشم شديد دروني داشته باشيد. بعضي از افراد به واسطه تربيت دوران کودکي مبني بر فرو خوردن هيجانات ، علي الخصوص خشم خود، مشکل جدي در تجربه خشم دارند.
عصبانيت، اغلب اوقات از رفتار حاكي از عدم اعتماد به نفس ناشي مي شود. ما بيش از آنچه نياز است به چيزي اهميت مي دهيم و به اين ترتيب ديگران را به سوءاستفاده از خودمان دعوت مي كنيم و بعد، از شدت عصبانيت جوش مي آوريم. اگر همكاري، زودتر از معمول محل كارش را ترك كند و سهم غيرمنصفانه اي از كار را بر دوش شما بيندازد، شما مي توانيد خيلي جدي و محكم از «قبول مسئوليت» امتناع كنيد. كنترل عصبانيت در تمام طول روز، به نوبه خود رابطه شما را با آن همكار خراب مي كند و به شما نيز آسيب مي رساند.
وقتي خسته از کار روزانه و استرس ناشي از آن به خانه بازمي گرديد، فکر مي کنيد که فقط دوش آبگرم مي تواند شما را دوباره آرام کند و خستگي يک روز کاري دشوار را از دوش شما بردارد. آرام سازي يا ريلکسيشن چيزي فراتر از تماشاي تلويزيون يا استراحت کوتاه در هنگام کار است.
تحقيقات نشان داده اند بددهني و پرخاشگري هاي کلامي که جزء لاينفک رفتارهاي روزمره برخي افراد است، تحت تاثير يادگيري، عصبانيت، ريشه هاي تربيتي يا خلقي است. امکان بروز اين رفتارها از دوران کودکي تا بزرگسالي وجود دارد، اما اين طور نيست که دلايل آن در همه اين شرايط يکسان باشد.
يکي از هيجان هاي پيچيده انسان خشم است که واکنشي است متداول نسبت به ناکامي و بد رفتاري، امروزه ابراز خشم در محيط کار مقبول نيست و ارگان ها براي اين امر از آزمون هاي روانشناختي استفاده مي کنند هيجان هايي که با خشم همراهند عبارتند از خصومت، خشونت، غضب، تحريک و عصبانيت از يک طرف خشم يک پاسخ طبيعي انسان است اما از طرف ديگر ممکن است زندگي انسان ها را به طور جدي به خطر اندازد بنابراين مي توانيم راه حل هايي براي مقابله با خشم ارائه دهيم .
براي کنترل عصبانيت و خشم راهکارهايي وجود دارد که با تمرين کردن آنها مي توانيد به فردي قدرتمند در برابر خشم تبديل شويد.
1- ورزش کنيد:شروع يک برنامه منظم ورزشي براي به دست آوردن آرامش و در عين حال کاهش آثار منفي محرک هاي اعصاب بسيار موثر است.
روانشناسان توصيه مي کنند ورزش را در حد قهرماني يا براي مسابقه انجام ندهيد، زيرا شما در واقع ورزش را براي آرامش اعصاب خود انجام ميدهيد تا در زندگي از قابليت بالاتري برخوردار شويد.
ناراحتي و استرس ، بخشي از زندگي روزمره ما را تشکيل مي دهد و در بسياري از موارد موجب خشم و عصبانيت مي شود، اما اين که ما با احساس خشم چه رفتاري از خود نشان دهيم، بسيار مهم است و مقوله اي به نام کنترل يا مديريت خشم را تشکيل مي دهد.
ما بايد بتوانيم احساس خشم خود را داشته باشيم و آن را حس کنيم، اما در عين حال مراقب واکنش هاي عملي خود نيز باشيم. زيرا هر چه بيشتر خشمگين باشيم بدن خود را نيز ضعيف تر کرده و بيشتر در معرض ابتلا به بيماري هاي گوناگون از جمله سرماخوردگي ، مشکلات قلبي، سردرد و دردهاي مفصلي قرار خواهيم گرفت. بياييد به خاطر سلامت جسم و روح خود راه هاي عملي مبارزه با عصبانيت را بياموزيم: