يکي از هيجان هاي پيچيده انسان خشم است که واکنشي است متداول نسبت به ناکامي و بد رفتاري، امروزه ابراز خشم در محيط کار مقبول نيست و ارگان ها براي اين امر از آزمون هاي روانشناختي استفاده مي کنند هيجان هايي که با خشم همراهند عبارتند از خصومت، خشونت، غضب، تحريک و عصبانيت از يک طرف خشم يک پاسخ طبيعي انسان است اما از طرف ديگر ممکن است زندگي انسان ها را به طور جدي به خطر اندازد بنابراين مي توانيم راه حل هايي براي مقابله با خشم ارائه دهيم   .
مهارت مقابله اي
  ‏۱-  از لحاظ هيجاني خلاق بودن‏
از خلاقيت خود براي پيدا کردن شيوه مقابله اي خوب استفاده کنيد وقتي عصباني هستيند اين واقعيت را بپذيريد که خشمگين هستيد و تصميم بگيريد که چه کاري مي توانيد در ارتباط با آن انجام دهيد از روش جرات مندانه استفاده کنيد اين خشم نيست که باعث مي شود به شيوه هاي خاص عمل کنيم بلکه اين ما هستيم که عصبي مي شويم و تصميم مي گيريم که يا به شيوه اجتماعي پسند و يا به شيوه غير اجتماعي(که قابل قبول نيست) واکنش نشان دهيم. نبايد به بهانه عصبانيت دست به اعمال پرخاشگرانه بزنيد چرا که شيوه نا معقولي براي اجتناب از مسئوليت است.
 ۲- بررسي منطقي بودن ارزيابي هاي اوليه خود  
بايد معين کنيد که مسئله ارزش ناراحت شدن را دارد يا نه در اينجا انتظار داريد که کارها بايد هميشه طبق نظر شما ‏پيش رود و ديگران هميشه با شما خوب رفتار کنند و هرگز نبايد ناکام شويد خشمگين مي شويد.مهارت مقابله اي خوب در اين وضعيت، شناخت خواسته هاي غير منطقي خود و تغيير دادن آنها به خواسته هاي واقع بينانه تر است.مثلا بگوييد چون قرار نيست که دنيا بر اساس خواسته ها و آرزوهاي من اراده شود بنابراين براي مقابله با ناکامي بايد مهارت مقابله اي اثر بخشي را ياد بگيرم   .
 ۳- استفاده از روش خود آرام سازي براي حفظ کنترل  
حقيقت دارد که مي گويند وقتي عصباني هستيد قبل از اينکه پاسخي بدهيد بايد تا ۱۰ بشماريد اين کار به شما فرصت مي دهد تا با استفاده از مهارت هاي مسئله گشايي خود بهترين راه حل را انتخاب کنيد. با استفاده از تنفس آرام و  عميق در مدتي کوتاه خود را آرام سازيد. عصبانيت و فرياد کشيدن يک حالت انتخابي است نه نتيجه خشم، با مرور ذهني نحوه  واکنش خود در موقعيت مزبور خود را حساسيت زدايي کنيد، اين تمرين را تکرار کنيد ناکامي و مورد بد رفتاري قرارگرفتن را تصور کنيد سپس ميزان خشم خود را روي يک مقياس ۰تا ۱۰۰درجه بندي کنيد تا زماني که ميزان خشمتان به سطح پائين تر از ۳۰ برگردد.
  ۴- استفاده از ايمن سازي در مقابل استرس براي تعليم خود در مقابل رويدادهاي خشم برانگيز زندگي
قبل از مواجه شدن با رويدادها با خود بگوييد:
اين مسئله مرا ناراحت مي کند اما مي دانم چگونه از عهده اش برآيم     .
مي توانم از مهارت هاي مقابله اي خود براي حفظ کنترل استفاده کنم.  
زياد سخت نگير اين مي تواند تجربه يادگيري خوبي باشد.  
نفس عميق بکش، آرام باش، و از نيروي فکرت استفاده کن  
نبايد اجاره بدهم خشم ديگران بر من اثر بگذارد بايد خويشتن دار باشم   .
 ۵- شناخت و اهميت دادن به تخليه انرژي
وقتي خشمگين هستيد، تخليه انرژي از طريق پرداختن به فعاليت هاي جسمي يا خلاق اثر بخش است. و در وضعيت ذهني آرام مي توانيد مشکل خشم برانگيز خود را حل کنيد.مرحله اول رها ساختن تنش از سيستم است مرحله دوم مسئله گشايي، هميشه اين دو را با هم بکار ببريد
 ۶_ باور کردن خود به عنوان مقابله کننده
درباره خوب يا بد بودن هيجان خشم فکر نکنيد در عوض توجه خود را به مراقبت از خويشتن و ارضاي نيازهاي خود بدون صدمه زدن به ديگران متمرکز کنيد.خود را به عنوان فردي مقابله کننده در نظر بگيريد که مي داند از چه راهبردهايي براي ارتباط با ساير افراد استفاده کند از حقوق خود دفاع کنيد و جرات مند باشيد.
   ۷- غلبه بر بي جراتي  
بي جراتي يعني ترسو، پشيمان و منفعل بودن، يعني اهميت ندادن و محترم نشمردن نيازها و خواسته هاي خود و پذيرفتن خواسته هاي ديگران حتي اگر به ضرر او باشد اين افراد فکر مي کنند براي اينکه مودب و مفيد باشند لازم است تسليم خواسته هاي ديگران شوند گاهي افراد جرات ورزي را با پررويي و پرخاشگري اشتباه مي گيرند بايد بياموزيد اخم ها، و انتقاداتي را که در نتيجه امتناع از پذيرفتن خواسته هاي ديگران را مي بينيد تحمل کنيد. ‏
 
 ۸- شناخت حدود پرخاشگري  
افراد پرخاشگر سعي مي کنند نيازها و خواسته هاي خود را از طريق تسلط، توهين و تحقير ديگران برآورده کنند و فقط به فکر خود هستند.در دراز مدت پرخاشگري ما را از ديگران بيگانه ساخته و به صورت افرادي بدگمان و متخاصم در مي آورد.
 ۹- شناخت مزاياي جرات ورزي
جرات ورزي يعني دفاع از حقوق خود و بيان افکار و احساسات خود به شيوه مستقيم، صادقانه و مناسب افراد جراتمند به شيوه مدبرانه با ديگران ارتباط برقرار مي کنند اما نمي گذارند کسي که از آنها امتياز بگيرد.جرات ورزي که انسان احساس خودکارآمدي و کنترل دروني مي بخشد، اعتماد به نفس وعزت نفس ما را تقويت مي کند و بهترين روش براي دست يافتن به روابط بين فردي رضايت بخش است
 ۱۰ - تکميل مهارت جرات ورزي
مطلع ساختن ديگران از احساسات که نسبت به اعمال آنها داريد و بيان احساسات خود بر حرمت نفس و احترامي که ديگران براي شما قائلند خواهد افزود.(بيان احساسات خود)همدلي مهارتي مهم براي تقويت ارتباط صميمانه است.مي توانيد با خواسته کسي مخالفت کنيد ولي با بيان اينکه احساس آنها را درک مي کنيد و محترم مي شماريد(همدلي) وقتي با ديگران همدلي مي کنيد به احتمال قوي اعمال شما مدبرانه خواهد بود تا نسنجيده اگر ديگران شما راوادار به کاري کنند قرص و محکم بايستيد و به نحوي ‏واکنش نشان دهيد که احترام آنها را جلب کنيد (کارداني).
 ۱۱- مذاکره کننده خوبي بودن
مصالحه مهارتي است که نيازمند درک نيازهاي ديگران است ، لزومي ندارد که با اميال و خواسته هاي ديگران مخالفت يا موافقت کنيد ، اما بايد به آنها بفهمانيد که خواسته هايشان را درک مي کنيد براي اينکه دو طرف مقابل به خواسته هاي خود برسند ممکن است هر کدام از آنها از بخشي از خواسته هاي خود چشم پوشي کنند .اگر هنگام مذاکره احساسات شديدي در شما ظاهر شد آنها را بشناسيد و بپذيريد و سعي کنيد خونسرد باشيد از  خواسته هاي انعطاف ناپذير و مطلق اجتناب کنيد و با نشان دادن همدلي خود فضاي مذاکره را صميمانه کنيد.
 ۱۲- پي بردن به ارزش گذشت
گذشت به معناي از ياد بردن خطاي افراد نيست . هر گاه انسان کسي را که به او بي حرمتي کرده مي بخشد او را از خشمگين شدن مي رهاند و به امور روزمره خود مي پردازد کسي که مي بخشد برگ برنده هميشه در دست اوست ، چون از موضع قدرت و با اعتماد به نفس از خطاي افراد چشم پوشي مي کنيد . گذشت قدرت خود کارآمدي و حس کنترل شما را در موقعيت هاي ناخوشايند بالا مي برد.