مثل ذره بین
ذره بين هر چيز ناچيز و کوچک را بزرگ ميکند.وجود نازنين رسول خدا(ص)نسبت به خوبي ها و لطف ديگران ذره بين وار رفتار ميکرد."تعظم عنده النعمه و ان دقت".اگر کسي به او لطفي ناچيز ميکرد در نگاه او بزرگ مي نمود
ذره بين هر چيز ناچيز و کوچک را بزرگ ميکند.وجود نازنين رسول خدا(ص)نسبت به خوبي ها و لطف ديگران ذره بين وار رفتار ميکرد."تعظم عنده النعمه و ان دقت".اگر کسي به او لطفي ناچيز ميکرد در نگاه او بزرگ مي نمود
چهره زيبا باشد يا زشت ميپذيرد و برايش يکسان است.پيامبر(ص)مثل آب بود مثل آينه بود.قد وسع الناس منه خلقه"همه از اخلاق خوش او برخوردار بودند
"
دل آدمي نيز همين طور است لرزان و مضطرب است مگر اينکه با خدا همسو شود و همواره در ياد خدا باشد.پيامبر(ص)همواره دلي آرام داشت.چرا؟چون پيوسته در ياد خدا بود
قرآن آمده است تا ما را از ورطه ترديدها دو دلي ها و شک ها بيرون بکشد دست ما را بگيرد و به جايي برد که در آنجا هرگز تيغ ترديد نميرويد."لا ريب فيه"يعني در اين کتاب جايي براي ترديد و دو دلي نخواهد بود.
خود شما وقتي يک چاي تلخ مقابلتان ميگذارند چه ميکنيد؟با يکي دو حبه قند آن را شيرين ميکنيد و نوشيدنش را بر خود گوارا ميسازيد.سختي هاي زندگي مثل همان چاي تلخ است
ادامه مطلب
تيراندازها را نديده اي که هنگام پرتاب تير چه آرامشي دارند و چه تمرکز و توجهي و چگونه هدف را تماشا ميکنند نشانه و هدف گيري ميکنند و اگر احساس کنند که در کنار هدف عزيزي است يا چيزي گرانبها که ممکن است آسيب ببيند هرگز تير را رها نميکنند هر چند که پاداشي سنگين را از دست بدهند.
تو براي عطر زدن به کسي نگاه نميکني.اصلا برايت مهم نيست ديگران عطر ميزنند يا نه.خوب شدن هم مثل عطر زدن است.چکار داري ديگران خوب انديا نه خوبي ميکنند يا نه.اين حرف و نصيحت خداست که ميگويد:خود را باش.
وقتي انسانها از يکديگر دور ميشوند و فاصله ميگيرند در حقيقت طومار خيرات و برکات را بسته و در هم ميپيچند.ابرها را نديده اي؟ وقتي که از هم جدا ميشوند آيا ميتوانند ببارند؟تکه هاي زغال را نديده اي که وقتي از هم جدا و دور ميشوند حرارت و گرماي خود را از دست ميدهند.
ک نگاه به بالاي سر خود بينداز و خورشيد را ببين که ميلياردها سال است دارد کلبه و خانه ي مردم را گرم و روشن ميکند.يا کم شد؟خالي شد؟هرگز!بلکه خداوند دائم دارد آن را شارژ ميکند.
آ
گاهي وقت ها اينکه شما طلب بخشش و عذر خواهي کنيد و بگوييد مثلا من اشتباه کردم کاري سخت و تلخ است به خصوص اگر سن و سالي از آدم گذشته باشد يا عنوان و اسم و رسمي داشته باشد ديگر خيلي تلخ است.
غم ها و غصه ها و ناراحتي ها درست شبيه همان دود هيزم است.آنها را علامت نور و روشنايي و گشايش و فرح بدان و با ديدن و آمدن آنها در زندگي غمگين مباش بلکه گاه زمينه شادي و شادماني تو را فراهم ميکنند
البته هر کسي بايد از خود شروع کند و پيش برود تا بتواند ديگران را هم پاک و اصلاح سازد.نه اينکه مثل ما که هميشه مي خواهيم اول ديگران را پاک و زلال سازيم و بعد به خود باز گرديم و پيوسته به يکديگر مي گوييم:تو خوب باش تا من هم خوب باشم
آب دريا تلخ است اما وقتي حرکت کند بخار شود بالا برود و ابر شود و فرو بارد باراني شيرين مي شود.کساني که زندگي ساکن بي حرکت بي تلاش و بي جنب و جوشي دارند از زندگي شيرين برخوردار نخواهند بود بلکه شور و شوربخت اند هر چند ازدريايي از امکانات برخوردار باشند درست مثل دريا!
پس توجيه براي اشتباهات ديگران است ولي متءسفانه ما براي اشتباهات خودمان به کار ميبريم.هميشه توجيه ميکنيم و ميگوييم:منظور من اين نبود يا منظور من آن نبود.توجيه ميکنيم تا خودمان را تبرئه کنيم.
نكته:برداشت هاي مختلف و طرز فكرهاي مختلفي راجع به مسائل وجود دارد.مطمئن شويد كه شنونده منظور شما را به درستي درك كرده است.