مقالات ها

پروتستانتيزم، عهد عتيق و لوتر به عنوان راهگشاي مسيح

پروتستانتيزم، عهد عتيق و لوتر به عنوان راهگشاي مسيح

پروتستانتيزم حرکتي بود که نظام اروپايي ايجاد شده تحت اقتدار کليساي کاتوليک را ويران ساخت. همراه با پروتستانتيزم دين از مفهوم حقيقي خود جدا شده، به کاتاليزوري اجتماعي تبديل شد که اهداف نظام فکري سکولار را تقديس نمود و بدين ترتيب پيشاهنگ حرکتي گرديد که حيات دنيوي را به اساسي‌ترين هدف انسان بدل ساخت.

ادامه مطلب
بهائيت جديد

بهائيت جديد

بهائيت، مذهب مدرنيسم ايراني است كه توسط دولت مدرن اروپايي، يعني آنگلوساكسون‌ها، يا به طور دقيق‌تر انگستان به وجود آمده است. پس بهائيت يك مذهب مجعول غربي در مشرق است و گستره فرهنگي غرب در حال اوج، در شرق و ايران است، پس اين مذهب حيثيت فرهنگي غربي‌ها نيز هست.

ادامه مطلب
پروتستانتيزم، عهد عتيق و لوتر به عنوان راهگشاي مسيح

پروتستانتيزم، عهد عتيق و لوتر به عنوان راهگشاي مسيح

پروتستانتيزم حرکتي بود که نظام اروپايي ايجاد شده تحت اقتدار کليساي کاتوليک را ويران ساخت. همراه با پروتستانتيزم دين از مفهوم حقيقي خود جدا شده، به کاتاليزوري اجتماعي تبديل شد که اهداف نظام فکري سکولار را تقديس نمود و بدين ترتيب پيشاهنگ حرکتي گرديد که حيات دنيوي را به اساسي‌ترين هدف انسان بدل ساخت. به عنوان يکي از دستاوردهاي اين فرآيند، اقتدار کاملاً از اتوريته الهي جدا گرديد. دين از مسئوليت «ايجاد و تاسيس نظام» خود منفک شده، خود تابعي از نظامي گرديد که مستقر شده بود. يکي ديگر از دستاوردهاي پروتستانتيزم- که با همه موارد ياد شده مرتبط بود- همان گونه که از طرف ماکس وبر(1) در اثر مشهور او مورد يادآوري قرار گرفته و از سوي تمامي علماي علوم اجتماعي پذيرفته شده، اخلاقي مناسب با نظام سرمايه‌داري اروپا بود.

ادامه مطلب
پروتستانتيزم، روشنگري و نهانگرائي (ميستي سيزم) عبراني

پروتستانتيزم، روشنگري و نهانگرائي (ميستي سيزم) عبراني

شايد عنوان اين نوشته در برخورد اول بسيار تعجب‌برانگيز باشد. همچنين ممکن است اين سوال مطرح شود که قرار گرفتن واژه «ميستي سيزم عبراني» در کنار پروتستانتيزم و روشنگري چه مفهومي دارد؟! حتي ممکن است تصور شود ميان اين اصلاحات و واژگان هيچ ارتباطي نيست، در حالي که بين اين واژه‌ها رابطه‌ي بسيار نزديکي وجود دارد. کشف ارتباط موجود بين اين مباحث تاکنون در تحقيقات و پروژه‌هاي آکادميک مورد توجه واقع نشده و به همين دليل نيز در تاريخ رسمي مطرح نگرديده و موضوع بحث و بررسي قرار نگرفته است. اما بررسي و مطالعه اين موضوع با استناد به منابع و مآخذ کلاسيک ضروري و حتي واجب به نظر مي‌رسد.

ادامه مطلب
پروتستانتيزم از ويرانه هاي قرون وسطي تا غرب جديد

پروتستانتيزم از ويرانه هاي قرون وسطي تا غرب جديد

رفورم ها يا اصلاحات همواره نقاط عطفي در مطالعه ي تاريخ تمدن هاي مختلف بشري بوده اند. قطع يقين تغييرات و دگرگوني هاي گوناگون يک جامعه در برهه هاي مختلف تاريخ اش از تغييرات در خصوصيات و خلقيات مردم آن جامعه حاصل مي شود. همين موضوع است که موجب شده تا مطالعه ي اين اصلاحات را بتوان به عنوان مدخلي براي مطالعه ي تاريخ جوامع گوناگون به حساب آورد. نهضت پروتستانتيزم نيز از اين قاعده مستثني نيست. اهميت اين نهضت را مي توان از دو منظر مورد توجه قرار داد: اول آنکه اين رفورم در واقع رفورمي کاملا ديني است و از پشتوانه هاي ديني مسيحيت برخوردار است. اين موضوع اهميت بررسي آن و توجه به نقش اش در تغييرات روانشناختي و جامعه شناختي را صد چندان مي کند و دومين عاملي که اهميت اين حرکت را نشان مي دهد، تداخل زماني وقوع نهضت ديني پروتستانتيزم با برهه ي گذار غرب از قرون وسطي به رنسانس است. رنسانس دوراني است که در حقيقت به عنوان تاريخ شروع غرب جديد از آن ياد مي کنند.

ادامه مطلب
آرماگدون، صهيونيسم و پروتستانتيزم

آرماگدون، صهيونيسم و پروتستانتيزم

مسيحيت به سه شاخه کاملاً جدا و مخالف يکديگر يعني کليساي کاتوليک روم، ارتدکس و پروتستان تقسيم شده است. اين سه کليسا در اعتقادات ديني و مراسم عبادي کاملاً از يکديگر جدايند و مانند سه دين مختلف عمل مي کنند و حتي انجيل کليساي پروتستان با انجيل کليساي کاتوليک تفاوت زيادي دارد. يکي از ويژگي هاي کليساي پروتستان رابطه بسيار نزديک آنها با دولت هاي اروپايي مي باشد و اين دولت ها براي ترويج مسيحيت پروتستان از مبلغان خود در کشورهاي جهان سوم حمايت هاي گسترده مالي، تبليغاتي و سياسي مي کنند؛ به عنوان مثال در انگليس دولت و کليساي پروتستان از هم جدا نيست و ملکه انگليس در رأس دولت و کليسا قرار دارد.

ادامه مطلب
ارتباط کليساي پروتستان با صهيونيسم مسيحي‌

ارتباط کليساي پروتستان با صهيونيسم مسيحي‌

پروتستانتيزم” از نظر لغوي به معناي اعتراض است اما اصطلاحا نام يکي از مذاهب اصلي مسيحي است که در قرن شانزدهم ميلادي توسط مارتين لوتر(کشيش آلماني) بوجود آمد و عملا اعتراض به کليساي کاتوليک به شمار مي رفت. ‌ مارتين لوتر در سال 1483 م در ايالت ساکس آلمان چشم به جهان گشود. وي تحصيلات خود را در الهيات به اتمام رساند و موفق به اخذ دکترا از دانشگاه ويتنبرگ شد. لوتر در سال 1510م براي زيارت قديسان و راهبان زاهدپيشه به رم رفت ولي ناباورانه با سطح بالاي فساد در کليسا حتي در مقامات عاليه آن مواجه شد. کليسا در آن زمان اوراق آمرزش و قبوض توبه را به فروش مي گذاشت. اين صحنه شديدا لوتر را سرخورده کرد تا جايي که تصميم به اصلاح کليسا و برانداختن سيطره پاپ گرفت. وي در گام نخست در 31 اکتبر 1518م اعلاميه اعتراض آميزي بر در کليساي شهر ويتنبرگ آويخت.

ادامه مطلب
مسيح، يک يهودي زاده شد!

مسيح، يک يهودي زاده شد!

لوتر در اوج کشاکش با کليساي کاتوليک گفته بود: «روي سخنم با کاتوليک ها است، اگر از اين که مرا کافر بنامند خسته شده اند، بهتر است مرا يهودي بنامند». لوتر با تمجيد از يهوديان آن ها را «اربابان حقيقي» ناميده و غير يهوديان را «سگان جيره خوار اربابان حقيقي» ناميده بود. مارتين لوتر (MARTIN LUTHER) مؤسس پروتستانتيزم مسيحي در جهان غرب، در 10 نوامبر سال 1483 م در يک خانواده ي دهقاني تهي دست به دنيا آمد. خانواده ي مارتين لوتر از اهالي «ساکسوني» در مشرق سرزمين آلمان بودند. مارتين لوتر در بزرگسالي درباره ي خانواده اش چنين گفته است: «پدر و مادر من سخت تهي دست بودند و به خاطر ما به رنج آورترين کارها تن در مي دادند»

ادامه مطلب
قوم يهود؛ آيين يهوديت و علل پيدايش صهيونيسم

قوم يهود؛ آيين يهوديت و علل پيدايش صهيونيسم

رابطه تاريخي يهود با اسلام از مسايلي است که نمي توان به سادگي از کنار آن گذشت چرا که در جاي جاي قرآن کريم و احاديث نقش آنان به عنوان اقليتي تاثيرگذار مطرح بوده است. اين مساله با در نظر گرفتن نقش آنان در حوادث مربوط به آخرالزمان همچون زمان بعثت پيامبر صلوات الله عليه و آله مهم تر جلوه مي کند. در فرهنگ دشمن شناسي قرآن کريم " يهود "به عنوان دشمن ترين دشمنان براي کساني که ايمان آورده اند توصيف شده است. خداوند متعال در آيه اي اعجازگونه مي فرمايد:" لتجدن اشد الناس عداوة للذين آمنوا اليهود و الذين اشرکوا..." (بخشي از آيه 82 سوره مائده)به تحقيق يهوديان را دشمن ترين دشمنان نسبت به مومنان مي يابي و همچنين کساني که مشرک شدند...

ادامه مطلب
پروتستانتيزم، روشنگري و نهانگرائي (ميستي سيزم) عبراني

پروتستانتيزم، روشنگري و نهانگرائي (ميستي سيزم) عبراني

شايد عنوان اين نوشته در برخورد اول بسيار تعجب‌برانگيز باشد. همچنين ممکن است اين سوال مطرح شود که قرار گرفتن واژه «ميستي سيزم عبراني» در کنار پروتستانتيزم و روشنگري چه مفهومي دارد؟! حتي ممکن است تصور شود ميان اين اصلاحات و واژگان هيچ ارتباطي نيست، در حالي که بين اين واژه‌ها رابطه‌ي بسيار نزديکي وجود دارد. کشف ارتباط موجود بين اين مباحث تاکنون در تحقيقات و پروژه‌هاي آکادميک مورد توجه واقع نشده و به همين دليل نيز در تاريخ رسمي مطرح نگرديده و موضوع بحث و بررسي قرار نگرفته است.

ادامه مطلب