دو تا سنگ کوچولو
داستان سنگی که با کفشم به دنبالم آمد و مرا تا کوچه های کودکی و رویاهای زیبایم برد و روزگاری را به خاطرم آورد که در ذهنم کمرنگ شده بود...
ادامه مطلبداستان سنگی که با کفشم به دنبالم آمد و مرا تا کوچه های کودکی و رویاهای زیبایم برد و روزگاری را به خاطرم آورد که در ذهنم کمرنگ شده بود...
ادامه مطلب«نمیاااام» با مقدار زیادی ناله و اشک مصنوعی و رساندن ِ موفقیتآمیزش به هقهق، اینها واکنش من بود در برابر رفتن به مهمانی. از وقتی یادم میآید تا همین پنج سال قبل. بههیچوجه درک نمیکردم چه لزومی دارد بروم به یک مهمانی...
ادامه مطلبدیدیم و میبینیم که برخی از آقایان بخاطر کار بیش از حد حتی نمیرسند تا به اندازه ی کافی خانوادهشان را ببینند، این در حالی است که وقت نگذاشتن برای خانواده برای رفاه بیشتر یک بحران تدریجی است و وقت گذاشتن در این زمینه یک بیمه ی عاطفی و پیشگیرانه از انواع معضلات است، به این ماجرا از زندگی شهید بهشتی سری میزنیم.. با ما همراه باشید..
ادامه مطلبزن و شوهری جوان بخاطر اختلافاتشان به مشاور روانشناس مراجعه میکنند، و زن پس از گلگی و شکایت فراوان از دکتر درخواست مشاوره میکند، این حکایت طنز و پندآموز را با هم میخوانیم...
ادامه مطلبموضوع این مطلب استاد قرائتی به برخی از اولویت دادن ها در کارهای ما برمیگردد زمانی که بین یک عمل درست و یک عمل نادرست بخاطر برخی استدلالهایمان گزینه ی غیرصحیح را انتخاب میکنیم، با ما و این داستان همراه باشید...
ادامه مطلبآيات قرآن مانند لباس هستند. تا آنها را برتن نكني، متوجه نمي شوي كه اندازه ات هستند يا نه. يعني بايد حداقل يك بار هم كه شده از جان و دل به آيات الهي گوش فرا داد تا به جان و دلمان بنشيند. با ما همراه باشيد.
ادامه مطلباین داستان از زبان یک خانواده است که در همسایگی شان یک زوج جوان ساکن هستند، آنها پس از بحث های گاه گداری که دارند یک روز یک منظره ی عجیبی از خانه شان به چشم میخورد، با هم این ماجرا را میخوانیم...
ادامه مطلبالاغی که ناتوان و ضعیف بود در حالی که جوانی بر آن سوار بود میگذشت و الاغ با تحمل سختی فراوان در حال عبور بود که پیرمرد حکیمی این منظره را دید، با هم ادامه ی داستان را مطالعه مینماییم...
ادامه مطلبکودکتان را برای اینکه بهتر بتوانید با او ارتباط برقرار کنید باید او را بهتر و ویژگی های مرتبط با سن او را بیشتر دریابید در این مقاله از این نکات درباره ی کودکان نکات مناسبی گفته شده که با هم میخوانیم...
ادامه مطلبچقدر شايسته است آدمي بخشي از اموال خود را انفاق كند. انسان با انفاق مال خود، بركت را وارد زندگي خود مي كند و با اين كار حال خوشي به او دست خواهد داد. با ما همراه باشيد.
ادامه مطلباین یک حکایت قندپهلو است که در آن مرد از داستان هایی که با همسرش دارد تعریف میکند، البته این داستان کاملا خیالی است و در واقعیت جنبه ی اجرایی ندارد، انشالله! با ما همراه باشید...
ادامه مطلباین حکایت زیبا داستان ماری است که در پی غذا وارد حجره ی نجاری شد و پس از گشتن فراوان به اره ی نجار برخورد کرد، این داستان به صفت خشم بین ما و اثرات اون توجه داره و در قالب داستانی زیبا اون رو به نمایش گذاشته، با ما همراه باشید...
ادامه مطلبمومن مثل بوته گل مي ماند. وقتي به آن آب مي دهي شاداب مي شود اما كافر اين گونه نيست. كافر بارها و بارها حجت خداوند را مي بيند ولي هيچ وقت به آن ايمان نمي آورد. از اين رو هيچ اميدي به او نيست. با ما همراه باشيد.
ادامه مطلباین نوشته حکایت دو برادری است که بر روی زمین کار میکردند و زمان درو محصول، محصولاتشان را بین هم به صورت مساوی تقسیم میکردند، این ماجرا به ما بازتاب خوبی هایی را نشان میدهد که هیچگاه فکر نمیکنیم چگونه به سمت ما برمیگردد... با ما در این حکایت همراه باشیدم...
ادامه مطلباین حکایت بسیار زیبا از امام رضا(ع) است که شیخ طوسی رضوان الله علیه در کتاب خود آورده است، که در آن عده ای از اصحاب امام رضا(ع) در خانه امام جمع شده بودند که ناگهان گروهی از اهالی مصر اجازه ی ورود خواستند، در این هنگام امام به یکی از اصحاب خود امر فرمود که به آن اتاق برو و هیچ نگو ... ادامه ی این مطلب را با هم میخوانیم...
ادامه مطلب