خندههای حکیمانه
محمدحسین قدیری
زنهراسی
میگفت: عادت ندارم سرم را روی بالش کوتاه بگذارم. یکبار دوتا بالش زیر سرم گذاشته بودم و در خواب ناز و عالم هپروت بودم که دیدم زیر سرم خالی شد و سرم افتاد روی بالش زیری.
همسرم بود که از قانون نیوتن استفاده کرده بود و بالش بالایی را با سرعت کشیده بود!
گفتم: چرا این کار را میکنی هااااا؟!
گفت: کور خوندی نمیذارم زیر سرت بلند بشه!
گفتنی است که من همیشه یک شلوار دارم و تا این تکهتکه نشود، همسرم اجازه نمیدهد شلوار دیگری بخرم. میگوید: نمیذارم شلوارت دوتا بشه!
جالب اینجاست که همسرم بخاری خانه را هم زمستانها خاموش میکند.
وقتی از سرما با لرز میگویم: خانم! مُردم از سرما چرا روشنش نمیکنی؟
میگوید: نمیذارم نفست از جای گرم بلند بشه!
قدیم، همسرم پشت سرم نماز میخواند که دیگر نمیخواند!
میگویم: چیزی شده؟ میگوید: نه، مامانم میگه قبر خودت را داری با دست خودت میکنی! این یعنی تأیید عدالت شوهرت و تأیید عدالت یعنی کیش و مات تو در صفحه شطرنج با مهره هوو.
* امان از دست این زنان!
میگویند زن گل است، ولی نمیگویند چه گلی؟ من تازگی در برنامه مستند دیدم که گلهای آدمخوار هم وجود دارد. مدتی است زنهراسی دارم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید