پرسش. فلسفه ركوع در نماز چيست؟
پاسخ: ركوع در لغت، حالت مخصوص خميده بودن در انسان است. از اين رو، به پيرمرد سالخوردهاي كه پشتش خميده است «شيخ راكع؛ پير خميده» ميگويند. پير خميده در عرف شرع، به حالت خاصي در عبادت گويند.
ركوع، تجلي روح خشوع و فروتني در نمازگزار است؛ ركوع، سر خم كردن موجودي ناتوان و محدود در برابر عظمتي بي پايان است. ركوع، اظهار ذلت عبد در برابر عزت معبود است. نشانه ناتواني بنده و از بهترين حالات عبادت است. ركوع ترك خودبيني است. ركوع، اظهار ادب در محضر جلال و جمال خداوندي و حفاظي در مقابل ديو نفس و شيطانهاي باطن و ظاهر است.اقرار به توحيد و دريافت حقيقت يگانگي ذات باري تعالي، مشاهده شوكت و عظمت خداوندي در اعمال و ذكرهاي پيش از ركوع، اقتضا ميكند كه تحمل نمازگزار به سر آيد و قدرت ايستادن و مشاهده آن صفات جمال و جلال خداوندي را از دست دهد. بنابراين، خم ميشود و بزرگي و جلال حضرت حق را به نظاره مينشيند و به تسبيح و تنزيه او ميپردازد.
ركوع كننده حقيقي به نور آراسته ميشود و روحش در پرتو انوار الهي گشوده ميشود و از سردي ظلمت كده ماده رهايي مي يابد.حقيقت ركوع، مشاهده جلالت و عظمت الهي و درك زبوني و ذلت غير خدا است. حقيقت ركوع، نور است. امام صادق عليه السلام ميفرمايد:
عبد براي خدا به حقيقت ركوع نميكند، مگر اينكه خداوند عالم، او را به نور بهايش نوري و زينتي عطا كند و در سايه كبريا و بزرگي خود جاي دهد و لباس برگزيدگان خود را بر او بپوشاند. (سيد روحاللّه موسوي خميني، آداب الصلوة، تهران، مؤسسه تنظيم ونشر آثار امام خميني رحمه الله ، 1370، ص 353.)
ركوعكنندگان حقيقي ائمه اطهارند؛ زيرا تنها آنان حق عبادت را رعايت كردند و به مقام ولايت رسيدند. ركوع تمام، باعث غضب شيطان است. امام صادق عليه السلام ميفرمايد:بر شما باد به طول ركوع و سجود كه هرگاه يكي از شما ركوع و سجودش طول بكشد، شيطان به دنبال او فرياد ميكشد: واي بر من، او اطاعت كرد و من معصيت كردم، او سجده كرد و من سر باز زدم. (عرفان اسلامي، ج 6، ص 31.)
ركوع از اركان نماز است و ذكر ركوع برگرفته از قرآن كريم است: «فسبّح باسم ربّك العظيم». (اعلي: 2)
سبحان ربي العظيم وبحمدهاقرار به صفات جلال سلبي حضرت حق پس از تهليل و تحميد اوست و حقيقت اين تنزيه، هماهنگي زبان و قلب است؛ هماهنگي عقل و قلب و نفس است. ركوع عقل، راندن خيالات و تصورات باطل است و ركوعِ قلب، تزيين آن به محبت و عشق الهي است و ركوعِ نفس نيز آراستن آن به نيكيها و ارزشهاي الهي است.
ذكر ركوع، كمال مقام توحيد و خداشناسي است و «تمام كردن قوس عبوديت» است. ذكر ركوع، گذر از صافي تواضع و فروتني است. ركوع صيقل دادن آيينه دل به نور الهي و زدودن زنگار خودخواهيها از صفحه دل است. ركوع سبب اطمينان و اقرار به ناتواني و نيستي است. ( برگرفته از كتاب زمزم راز به قلم نوريان.)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید