فشنگهاي زنگ زده
در منطقه فاو مستقر بوديم. در طول روز هر نفر فقط اجازه داشت سه تير شليك كند. يكي از برادران سرباز كه خدمه تيربار بود، فشنگهاي زنگ زده را داخل نفت ميشست و شليك ميكرد.
به او گفتم:«چرا اين كار را ميكني، كمتر شليك كن، گفت:«عراقيها با تيربار و حتي ضدهوايي به سوي ما شليك ميكنند من چطور آرام و ساكت باشم».
منبع: كتاب خلاقيتها
فشنگ گازي
نارنجك تفنگي براي پرتاب، نياز به فشنگ گازي دارد. اين فشنگ گلوله مرمي ندارد و سر پوكه آن جمع شده و چسبي مابين آن قسمت است تا خرج گلوله بيرون نريزد.
بچه ها در موقع اضطرار گلوله را از سر فشنگ خارج كرده و دهانهي باز پوكه را با انبردست يا هر وسيلهي ديگري جمع ميكردند و به جاي مواد چسبنده، شمع آب شده (پارافين) يا مشمع آب شده ميريختند و براي پرتاب نارنجك دستي استفاده ميكردند.
منبع: كتاب خلاقيت ها صفحه 147
فريب دشمن
نيروهاي مهندسي – رزمي ميدانستند كه دشمن وقتي ببيند عوامل و وسايل مهندسي جايي متمركز هستند، سراغ يك لودر كه به تنهايي در حال كار كردن است نميروند و ترجيح ميدهند جاي حساستري را بزنند.
به تصور اينكه اگر نقطهاي براي ايرانيها مهم نباشد، لودرها و بلدوزرهاي خود را به آن محل نميبرند. در حالي كه ما از اين شيوه براي فريب دشمن استفاده ميكرديم و در واقع، خاكريز اصلي همان بود كه يك لودر كار آن را انجام ميداد و دشمن وقتي به خود ميآمد كه عمدهي عمليات مهندسي انجام شده بود.
منبع: كتاب خلاقيت ها صفحه 132
فتيلهي پتويي
تازه به مريوان رفته بودم كه متوجه شدم در سنگرهاي موقعيت ما حدود بيست فانوس وجود دارد كه همهي آنها بدون فتيله يا خراباند.
لبه يكي از پتوها را با قيچي برش زدم فتيلهي بزرگي به دست آمد بعد آن را قطعه قطعه كردم و روي هر فانوس يكي كار گذاشتم.
منبع: كتاب خلاقيتها
فتيلهاي از بند كلاه
شبي قرار بود با بچهها دعاي كميل بخوانيم اما فانوسمان فتيله نداشت، من بند كلاه آهني (كاسكت) را فتيله كردم و در فانوس قرار دادم و قضيه به خير و خوشي تمام شد.
منبع: كتاب فرهنگ
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید