آنچه نويسنده را بر آن داشت تا درباره فرقه هاى خوارج (غير از اباضيه)[2] دست به قلم گرفته و گزارشى دقيق را از تاريخ و عقايد آنان به رشته تحرير در آورد، نبودِ متنى جامع و علمى در اين زمينه به زبان هاى فارسى و عربى است. در موارد متعدد براى ارجاع طلاب و دانشجويان به اثرى كه در عين اختصار ، علمى بوده ، تمام فرقه هاى مهم خوارج را در بر گيرد، راهى جز ارجاع به متون تفصيلى تاريخى يا آثار غيرعلمى وجود ندارد. متون فارسى ، كمتر به صورت تفصيلى به فرقه هاى خوارج پرداخته اند و از آنان به صورت گذرا ، مجمل و گاه با اغلاط فراوان ياد كرده اند. اين مقاله با اين انگيزه به تاريخ و عقايد فرقه هاى خوارج پرداخته تا نشان دهد كه خوارج هر چه تندروتر بوده اند ، زودتر از ميان رفته اند و اباضيه كه امروزه در عمان و ليبى و الجزاير حضور دارند ، از معتدل ترين آنان هستند ، اگرچه خود را از خوارج نمى دانند و در اين زمينه آثارى نيز منتشر كرده اند.
ادامه مطلب