دين و فلسفه در غرب مسيحى از ابتدا تا دوره اصلاح دينى
نويسنده در اين مقاله در پى بررسى تاريخى اعتقادات مسيحى از ديدگاه فلسفه دين با توجه به رابطه عقل و ايمان است. متكلمان مسيحى رابطه فلسفه يا عقل با دين و ايمان را تا عصر اصلاح دينى (Reformation) به چهار طريق فهميدند: فلسفه به مثابه دين، فلسفه به مثابه معيار فهم دين، فلسفه به مثابه خادم دين، و فلسفه به مثابه معرفتى جداى از دين. فلسفه به مثابه دين، نظر به فهم دين در چارچوب فلسفه و عقلانيت يونانى داشت. فلسفه به مثابه معيار فهم دين، دين را به گزاره هاى عقلانى تقليل داد و در قرون يازدهم و دوازدهم و هم چنين هفدهم تا نوزدهم طرفدارانى داشت.
ادامه مطلب