پرسش: آيا براي ظهور حضرت، همه مردم بايد صالح باشند؟ در اين صورت امام ميخواهد چه چيزي را اصلاح كند؟
پاسخ: قرار نيست همه مردم صالح شوند، بلكه آن طور كه در روايات آمده است، بايد دست كم 313 نفر انسان صالح كه بتوانند كشور را اداره كنند مهيا شوند. 313 عدد مقدسي است، اصحاب بدر 313 نفر بودند، پيامبران مرسل 313 نفر بوده اند. به هر حال در احاديث نيامده كه بايد همه پيروان اهل بيت صالح شوند، بلكه با فراهم آمدن 313 نفر يار خاص، زمينه ظهور فراهم ميگردد. البته ممكن است مصلحتهاي ديگري نيز در ميان باشد، امّا اين، شرط اصلي است. (ينابيع الموده، ص 509 .9)
پرسش: ميگويند جامعه را بايد اصلاح كرد تا حضرت مهدي عليه السلام ظهور كند، ولي در روايات آمده است كه حضرت وقتي ظهور ميكند كه همه جا را ظلم و فساد فراگرفته باشد. در اين باره توضيح دهيد.
پاسخ: در پاسخ، نكات زير قابل توجه است:
1. در مورد فراگير شدن ظلم و جور در جهان، لازم به يادآوري است كه آنچه در روايات ذكر شده، گسترش ظلم و جور و گناه و نيز كم شدن افراد صالح است، نه اينكه همه مردم كافر و گنهكار و فاسق باشند و افراد صالحي در جهان نباشند. در همان زمان كه ظلم و تباني همه جا را فراگرفته و ابرهاي تيره گناه، جهان را تاريك كرده است، باز افراد صالح، پاك باخته و متعهدي وجود دارند كه زمينه قيام و ظهور حضرت را آماده ميكنند و در حمايت از آن منجي بزرگ، به جهاد برميخيزند.
در روايات، در همان حال كه از افزايش ستم، به عنوان نشانه ظهور ياد شده، به اين نكته نيز اشاره شده است كه جامعه منتظر مهدي، بايد در به پا داشتن ارزشها و مبارزه با ضد ارزشها، تلاش جدي كنند؛ و منتظران، با خودسازي و تهذيب نفس، خود را آماده نگه دارند. (مجله حوزه، شماره 70 ـ 71، ص 223.) بنابراين، فراگير شدن ظلم و جور، شرط ظهور نيست، بلكه يكي از علائم ظهور است. از طرفي طبق قرآن و روايات، وظيفه داريم در اصلاح خود و جامعه بكوشيم. اين دو، با هم منافاتي ندارند. آري، اگر ما مأمور بوديم كه در ايجاد اين علامت ظهور (پر شدن جهان از ظلم و فساد) تلاش كنيم و از طرفي مأمور به صلاح بوديم، اشكال وارد بود؛ در حالي كه چنين نيست. رواياتِ حاكي از فراگيري ظلم و فساد، حكم خبر را دارد، در حالي كه دستور قرآن و اسلام، تلاش براي جلوگيري از رشد فساد و اصلاح خود و جامعه است.
3. اراده خداوند متعال بر اين قرار گرفته است كه انسان داراي اختيار باشد و در همان حال، اسباب هدايت را نيز براي او فراهم كرده است:
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَإِمَّا كَفُوراً (انسان: 3)
ما او را به راه هدايت كرديم، خواه سپاسگزار باشد و خواه ناسپاس.
طبيعت اختيار، اقتضا ميكند كه انسان آزاد باشد؛ بتواند هم به سوي خير حركت كند و هم به سوي شر. سنت خداوند اين نيست كه انسان را به يكي از آنها مجبور كند؛ وگرنه، اختيار، كمال، آزمايش، عذاب و پاداش معنايي ندارد:
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لاَمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَميعاً أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّي يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ (يونس: 99)
با وجود ويژگي كه براي انسان گفته شد (اختيار)، اگر خداوند انسانها را با اجبار از ظلم و فساد بازدارد و به آنان آزادي انتخاب ندهد، اين موجود انسان نخواهد بود. (ر.ك: معارف قرآن، محمد تقي مصباح يزدي، ج 3، ص 179.) وجود اختيار و تمايل بيشتر انسان به بعد غريزي و حيواني، به طور طبيعي فساد و نابرابري به وجود ميآورد. در حقيقت، انسانهاي حقطلب كه فطرت الهي خود را شكوفا كردهاند، سربازان خدا هستند كه بايد به كمك فرمانده خود (امام زمان عليه السلام )، هدف آفرينش را كه رسيدن انسان به كمال نهايي است تحقق بخشند.
پرسش: چگونه مقدمات ظهور امام زمان عليه السلام را فراهم كنيم؟پاسخ: خداوند متعال در سوره انبياء آيات 105 و 106 ميفرمايد:
أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ إِنَّ فِي هذَا لَبَلاَغاً لِقَوْمٍ عَابِدِينَ
بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد؛ در اين براي اهل عبادت ابلاغ روشني خواهد بود.
قرآن در آيات قبل از اين آيات، به قسمتي از پاداشهاي اخروي مومنان صالح اشاره ميكند؛ و در اين دو آيه، يكي از روشن ترين پاداشهاي دنيوي آنها را كه «حكومت روي زمين» باشد با بياني شيوا مورد عنايت قرار ميدهد. ميفرمايد: «در زبور، بعد از ذكر، چنين مقرر كرديم كه سرانجام، بندگان صالح من وارث (حكومت) زمين خواهند شد». رواياتي از طريق شيعه و سني نقل شده است كه در آنها با صراحت اين آيه به ياران امام زمان عليهالسلام تطبيق داده شده است. براي نمونه، در تفسير مجمع البيان، ذيل اين آيه، از امام باقر عليه السلام نقل شده است: « هم اصحاب المهدي في آخر الزمان؛ بندگان صالحي را كه خداوند در اين آيه به عنوان وارثان زمين ياد كرده است، ياوران مهدي عليهالسلام در آخر الزمان هستند».
بنابراين، مطابق اين آيه و آيات ديگر، از جمله آيه 55 سوره نور، شرط اساسي براي فراهم كردن مقدمات ظهور، تقويت ايمان و كسب صلاحيت و «صالح» شدن است؛ يعني هم بايد داراي ايمان محكم بود و هم از نظر عمل، داراي تقوا، علم و آگاهي، قدرت و نيرومندي تدبير و دورانديشي، داشتن نظم و درك اجتماعي لازم و مانند اينها. در اين صورت، شايستگي لازم حاصل ميشود و زمينه ظهور آماده ميگردد.
در اين جا به برخي وظايف مؤمنان براي ظهور حضرت ولي عصر عليه السلام اشاره ميشود: دعا براي تعجيل در فرج حضرت؛ شناخت حضرت و تحصيل معرفت لازم درباره او؛ انتظار فرج؛ ايجاد محبت امام در دل ديگران؛ اظهار علاقه و ابراز شوق براي ملاقات و زيارت حضرت؛ ذكر فضايل و مناقب امام؛ اظهار حزن و اندوه و ناراحتي در فراق حضرت؛ گريه و ندبه كردن به خاطر عدم دسترسي به حضرت؛ صدقه دادن براي سلامتي او؛ تهذيب نفس و پرهيز از گناه. (ر.ك: مكيال المكارم، موسوي اصفهاني، وظيفه مردم در زمان غيبت امام زمان عليهالسلام ؛ تفسير نمونه، ج 13، ص 518 .)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید