پرسش . در باره شيپور حيات (نفخ صور دوم) توضيح دهيد.
پاسخ: در بحث نفخ صور اول با مفهوم نفخ صور و كيفيت آن آشنا شديم و اين كه دوبار در صور دميده ميشود، يكي در پايان حيات اين جهان كه در واقع با يك صيحه آسماني و يك فرياد مرگ، پايان اين نظام فراميرسد و ديگري در آغاز رستاخيز و حيات نوين عالم كه باز با دميدن در صور شروع ميشود. در بحث گذشته ديديم كه آيه 68 سوره زمر بر هر دو صور دلالت داشت؛ چنانكه در روايات نيز اشاراتي به هر دو نفخ مشاهده ميشود. اينك آيات ديگري كه بيانگر نفخه دوم ميباشند نقل ميشود: قرآن كريم ميفرمايد: « وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَن شاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ» (نمل: 87 ) روزي كه در صور دميده ميشود پس تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند در وحشت فرو ميروند جز كساني كه خداوند بخواهد و همگي با خضوع در پيشگاه او حاضر ميشوند. با توجه به ذيل آيه دلالت آن بر نفخ صور دوم روشن است. هر چند بعيد نيست كه اين آيه نيز بر هر دو نفخه دلالت داشته باشد.
در آيه ديگري ميفرمايد: « وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَي رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ» (يس: 51 ) و در صور دميده ميشود و ناگاه از قبرها شتابان به سوي محضر پروردگارشان در حركتند. با اين شيپور انسانها برخاسته و به سوي دادگاه الهي رواناند. در آيه ديگر پس از بيان نفخ صور به يكي از ويژگيهاي رستاخيز اشاره دارد و ميفرمايد: هنگامي كه در صور دميده شود هيچگونه نسبتي ميان آنها نخواهد بود و از يكديگر تقاضاي كمكي نميكنند. (چون امكان ندارد) «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلاَ أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلاَ يَتَساءَلُونَ» (مؤمنون: 101)
آيات زير نيز با اشاره به نفخ صور دوم هر يك از خصوصيات قيامت را متذكر ميشود. مانند جمع شدن همه خلايق، حالت رقت بار مجرمين، و... : « وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعَاً» (كهف: 98 و 99) آنها را رها ميسازيم كه درهم موج زنند و در صور دميده ميشود و بعد ما همه آنها را جمع كنيم. «يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُـجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقاً» (طه: 102) روزي كه در صور دميده ميشود و مجرمان را با بدنهاي كبود در آن روز گرد ميآوريم. «يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجاً» (نبا: 18) روزي كه در صور دميده ميشود و شما فوج فوج وارد صحنه محشر ميشويد. «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ» (ق: 20) در صور دميده ميشود و اين همان روز وعده وحشتناك است. «إِن كَانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ» (يس: 53 ) فريادي عظيم برميخيزد و صيحه واحدي بيش نيست؛ پس ناگهان همگي نزد ما حاضر ميشوند و... .
آيات در اين زمينه فراوان است به همين مقدار بسنده ميشود. به هر حال با صور دوم آفرينش تازه با نظاماتي جديد آغاز ميشود. نظامي كه داراي زميني جديد و آسماني غير از آسمان قبلي ميباشد؛ زميني داراي شعور و زميني كه شايستگي طرف خطاب خداوند قرار گرفتن را مييابد: « يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَي لَهَا» (زلزال: 4 و 5 ) در آن روز زمين اخبار خود را بازگو ميكند؛ و اين قدرت و شعور به سبب آنچه از سوي پروردگارت به او وحي شده است ميباشد. و باز در وصف زمين در آن روز ميفرمايد: «وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ» (انشقاق: 3 ـ 5 ) و آنگاه كه زمين كشيده شده و گسترش يابد و آنچه در درون دارد بيرون ريخته و خود را تهي سازد و مطيع پروردگار خود شده سزاوار شنيدن و اطاعت فرمان پروردگار خود ميشود.
در حديثي از پيامبر اكرم صلي اللّه عليه و آله نقل شده است كه فرمود: «زمين در روز قيامت كشيده ميشود، آنچنان كه چرم هنگام دباغي كشيده ميشود و آنقدر انسان بر روي آن محشور ميشود كه براي هر نفر بيش از جاي دو پايش مكاني نيست.» ( تفسير الميزان، ذيل آيات مذكور.) زمين قيامت همانند زمين دنيا نيست كه تيره و تاريك است و از خود نوري ندارد. به همين سبب حقايق در آن پنهان است. در آن روز زمين توسط نور پروردگارش نوراني شده است: « وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا ...» (زمر: 69 ) و در پرتو اين اشراق، حقيقت اشياء و اعمال اعم از نيك و بد، حق و باطل هويدا ميشود. آنچنان كه همگي در آنجا هم اصل عمل را مشاهده ميكنند و هم روح و نيت و حقيقت و باطن آن را.
آسمان نيز دگرگون شده و سنتهاي جديدي پيدا ميكند: « وَفُتِحَتِ السَّماءُ فَكَانَتْ أَبْوَاباً» (نبأ: 19) و آسمان باز و گشوده شده و تبديل به درهايي ميشود؛ وقتي درهاي آسمان باز شد عالم طبيعت و دنيا به عالم فرشتگان و ملكوت متصل ميشود؛ يعني فاصله ملك و ملكوت الهي از بين رفته و عالم طبيعت در سير نهايي خود در آخرت به ماوراء خود ميپيوندد. يعني در نظام جديد آفرينش ظرفيت وجودي انسانها و مراتب علم و كمال آنان به قدري افزايش مييابد كه به عاليترين مراتب ادراك كمالات مبدا آفرينش نائل شده و تمام حجابهايي كه در عالم دنيا مانع از درك حقايق و يا نيل به مراتب كمال بود برداشته ميشود و انسان به شهود و لقاي معبود و محبوب ازلي خود نائل ميشود و راز آفرينش و هدف نهايي خلقت در آن هنگام تحقق مييابد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید