پرسش . برزخ منفصل و برزخ متصل را شرح دهيد.
پاسخ: ذهن در وجود انسان نمونهاي از موجودات برزخي است چون خصوصيات و فعل و انفعالات عالم ذهن، خصوصيات و ويژگيهاي عالم ماده را ندارد و از طرفي نفس انسان براي تحقق اراده نياز به ابزار و واسطه دارد و ذهن نقش همان واسطه را ايفا ميكند. صور ذهني و فعل و انفعالهاي ذهن ابزار و واسطه بين نفس و روح انسان و پيكر مادي او است و در واقع عالم ذهن حائل و واسطه و برزخي است بين روح و جسم انسان؛ به همين دليل به آن «برزخ متصل» و يا «مثال متصل» و يا «مثال اصغر» گفته ميشود و در مقابل عالم برزخ كه خود واقعيتي جداي از عالم ماده و دنيا دارد و انسانها بعد از مرگ وارد آن ميشوند «برزخ منفصل» و يا «مثال منفصل» و يا «مثال اكبر» ناميده ميشود. ( جهان بيني تربيت معلم ص 60 . )
رؤا نمونهاي از برزخ: چنانكه گذشت در روايات، عالم بعد از مرگ به خواب تشبيه شده است. به عبارت ديگر رؤا نمونه اي از عالم برزخ است. در اينجا به عنوان نمونه روايتي را نقل ميكنيم و سپس مقايسهاي بين عالم خواب و برزخ ميشود. قيل لمحمد بن علي عليهما السلام: ما الموت؟ قال: «هو النوم الذي يأتيكم كلّ ليلة، الاّ إنّه طويل مدته لا ينتبه منه الاّ يوم القيامة، فمن رأي في نومه من أصناف الفرج ما لا يقادر قدره و من أصناف الاهوال ما لايقادر قدره، فكيف حال فرح في النوم و وجل فيه؟ هذا هو الموت فاستعدّوا له» (معاني الاخبار 275 حديث 5 .) به امام جواد عليه السلام گفته شد مرگ چيست؟ حضرت فرمود: مرگ همانند همان خوابي است كه هر شب شما را فراميگيرد؛ مگر اينكه آن مدت طولانيتري دارد و انسان برنميخيزد مگر روز قيامت؛ حال هر كه در خوابش از انواع خوشيها و سرور آنقدر ميبيند كه قابل اندازهگيري نيست و يا از انواع ترسها آنقدر ميبيند كه قابل وصف نيست، چگونه است حالت فرح و شادي در خواب و يا ترس و وحشت در آن؟ اين همان مرگ است؛ پس براي آن آماده شويد.
صورت و هويتي كه انسان در حال رؤا از خود ادراك ميكند، جداي از بدن عنصري او است. آن صورت و هويت، «قالب مثالي» اوست. ارتباط نفس در حال خواب با بدن مادي كم ميشود و بدن مثالي او آزادانه به سير و فعاليت ميپردازد. ميتواند پرواز كند؛ از سدّ آهنين بگذرد؛ مرز زمان را در نوردد و به زمانهاي آينده پرواز كند و البته بايد توجه كرد برزخ خواب از مرگ بسيار ضعيفتر است. در خواب قالب مثالي ارتباط خود را به كلي از قالب عنصري قطع نميكند. به همين دليل ميزان قدرت و ادراكات او نيز مانند بعد از مرگ نيست. با مرگ ارتباط بدن برزخي به كلي از بدن مادي قطع ميشود و كاملا آزاد ميشود و به همين ميزان وجودي بس قويتر و شديدتر بوده و فعاليت هايش بسيار سريعتر از هنگام خواب ميباشد. چنانكه فعاليتهاي انسان هنگام خواب بسيار سريعتر از فعاليت هاي او هنگام بيداري است. شباهت خواب و مرگ علاوه بر روايات در قرآن نيز مورد توجه واقع شده است. قرآن مي فرمايد: «اللَّهُ يَتَوَفَّي الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَي عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَي إِلَي أَجَلٍ مُسَمّيً... » (زمر: 42) خداوند جانها را به هنگام مرگ ميگيرد و ارواحي را كه نمرده اند به هنگام خواب ميگيرد؛ سپس جانهاي كساني را كه مرگ آنها فرارسيده است نگه ميدارد و ديگران را كه زنده اند باز ميگرداند تا مدت معيني كه اجل آنها سر آيد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید