ازدواج و تشكيل خانواده اي كوچك و جديد، هرچند براي هر دو طرف تحولي بزرگ محسوب شده و هر دو را دچار كمپلكس هاي رفتاري مي كند، اما بارداري، تجربه ويژه و منحصر به فرد زنان است؛ تجربه اي كه هرچند شيرين به نظر مي رسد، اما مادران را با مشكلات متعددي از جمله مشكلات رواني- رفتاري روبه رو مي كند كه در اين بين «افسردگي دوران بارداري» و «افسردگي پس از زايمان» از شايع ترين آنهاست.
روان شناسان معتقدند علت اين امر روبه رو شدن با تحول بزرگي چون بارداري است كه نه تنها از جهت ظاهري خانم ها را متحول مي كند، بلكه از جهت ذهني نيز تحولات بزرگي را ايجاد مي كند و لازم است پيش از بارداري، شخص از جهت ذهني، جسمي و روحي آمادگي لازم را داشته باشد.
آنچه در پي مي خوانيم نگاهي است بر افسردگي دوران بارداري و افسردگي پس از زايمان؛ علل و شيوه درمان.
افسردگي چيست؟
افسردگي با علائمي چون احساس غمگيني، شكست، ناراحتي و كلافگي، هيجان و استرس، بي علاقگي به همه چيز و گاه همه كس مشخص مي شود؛ در واقع بيمار با بيان اين علائم، ناراحتي خود را بروز مي دهد.
بسياري از ما، شايد چند روزي از ماه را با چنين احساس هاي منفي روبه رو شويم، اما اين علائم اگر زودگذر باشند، افسردگي محسوب نشده و نوعي تحول رفتاري خوانده مي شوند؛ اما اگر فرد مدت زيادي با اين تحولات رفتاري درگير باشد و مشكلاتي چون احساس پوچي، عصبانيت ، و احساس عجز و ناكامي نيز به آنها افزوده شود، افسردگي آغاز شده است.
افسردگي ممكن است خفيف، متوسط يا بسيار پيشرفته و جدي باشد كه متأسفانه گاه خود فرد نيز از بيماري خود آگاه نيست و با مراجعه به پزشك از آن آگاه مي شود؛ چرا كه تصور مي كند اين علائم طبيعي و ناشي از خستگي كار روزانه است!
افسردگي دوران بارداري و پس از وضع حمل
افسردگي دوران بارداري يا پس از وضع حمل، يكي از مشكلات رايج در ميان زنان باردار است كه متأسفانه در اغلب موارد يا تشخيص داده نمي شود و يا چنان دير تشخيص داده مي شود كه راهي براي درمان وجود ندارد و مادر دچار «ديوانگي» پس از زايمان مي شود. علائم افسردگي دوران بارداري و پس از وضع حمل، اندكي با علائم افسردگي معمولي تفاوت دارد، اما بسياري از علائم نيز بين افسردگي معمولي و افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان مشترك است كه اين علائم مشترك يكي از راه هاي شناسايي سريع و به موقع افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان است.
الف: افسردگي دوران بارداري
افسردگي دوران بارداري گاه از همان روزهاي ابتدايي بارداري آغاز مي شود، اما گاهي هم از ماه سوم به بعد بروز مي كند. افسردگي دوران بارداري (PERINATAL DEPRESSION) با علائمي چون؛ خستگي ، بي خوابي ، كمپلكس ها (درگيري ها) ي رواني- احساسي به ويژه گريه كردن و زودرنجي آغاز شده و به تدريج علائم حادتري بروز مي كند كه از اين ميان مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
- تندمزاجي و تحريك پذيري؛ به عبارتي كاهش آستانه تحمل .
- احساس غم، نااميدي و غرق شدن و نابودي؛
- گريه كردن زياد.
- كاهش شديد انرژي و انگيزه براي انجام امور؛
- ولع خوردن يا بي اشتهايي شديد.
- خوابيدن بيش از حد يا بي خوابي.
- كاهش تمركز، فراموشي و مشكل در به ياد آوردن مسائل، و ناتواني در تصميم گيري.
- احساس بي ارزش بودن و گناهكار بودن؛ چرا كه مادران مي انديشند كودكي را به دنيا مي آورند كه قرار است مانند آنها با مشكلات زندگي دست و پنجه نرم كند؛ اين احساس به ويژه اگر نوزاد دختر باشد بيشتر است.
- از دست دادن علاقه و اشتياق به انجام امور منزل يا امور مربوط به خود؛
- گوشه گيري و قطع ارتباط با دوستان و خويشاوندان.
- سردرد، درد قفسه سينه، تپش قلب، تنگي نفس و احساس خفگي و كلافگي؛
اين علائم ممكن است همزمان با هم و يا به تدريج بروز كنند. شدت و ضعف بروز علائم، بستگي به ميزان افسردگي و برخورد اطرافيان به ويژه همسر دارد.
عوامل مؤثر بر بروز افسردگي دوران بارداري
دلايل متعددي براي بروز افسردگي در زنان باردار در دوران بارداري وجود دارد كه از اين عوامل مي توان به تغييرات هورموني، حوادث استرس زا و آزار دهنده در طول دوران بارداري چون مشكلات زندگي، مرگ عزيزان و... اشاره كرد. اما ازعلل مهم ابتلا به افسردگي و يا به عبارتي علل محرك بروز افسردگي دوران بارداري مي توان به اين نكات اشاره كرد:
- سابقه افسردگي يا سوءاستفاده جنسي.
- سابقه بيماري عصبي يا افسردگي در ميان بستگان، به ويژه بستگان درجه يك.
- بي توجهي همسر و اطرافيان به زن باردار.
- وحشت از تولد نوزاد؛ اين احساس در اغلب دختران پيش از ازدواج و بارداري ديده مي شود كه اگر به تدريج با ازدواج و بارداري از بين نرود، به عاملي جهت بروز افسردگي دوران بارداري تبديل مي شود.
- مشكلات ازدواج، به ويژه مشكلات عاطفي و اقتصادي.
- سن پايين مادر؛ دختراني كه در سن پايين ازدواج مي کنند و باردار مي شوند، به ويژه اگر تحصيلات مناسبي نيز نداشته باشند، به سرعت به افسردگي دچار مي شوند.
- ازدواج، به اجبار والدين، و بي علاقگي به همسر.
ب: افسردگي پس از زايمان
افسردگي پس از زايمان (POSTPARTUM DEPRESSION) پس از وضع حمل به دلايل متعدد به ويژه تغييرات هورموني بروز مي كند. در دوران بارداري، ترشح هورمون زنانه شامل استروژن (ESTROGEN) و پروژسترون (PROGESTERONE) به طور چشمگيري افزايش مي يابد، اما بيست و چهار ساعت پس از تولد نوزاد، ميزان ترشح اين دو هورمون شديداً كاهش مي يابد و به ميزان ترشح اين دو هورمون قبل از بارداري بازمي گردد.
پژوهش ها نشان مي دهد اين تغيير ناگهاني در ميزان ترشح هورمون ها يكي از دلايل اصلي افسردگي پس از زايمان است. لازم به تذكر است كه كاهش ترشح اين دوهورمون تا پيش از اولين عادت ماهيانه، پس از وضع حمل ادامه دارد. به اين ترتيب روان شناسان معتقدند فاصله بين وضع حمل تا اولين عادت ماهيانه پس از زايمان، بحراني ترين شرايط رواني - عاطفي زنان پس از وضع حمل بوده و احتمال ابتلا به افسردگي پس از زايمان در اين دوره 5 برابر است.
علاوه بر تغيير در ميزان ترشح دو هورمون استروژن و پروژسترون، ترشح هورمون هاي غده تيروئيد نيز دستخوش تغيير مي گردد و ترشح اين هورمون ها نيز به شدت كاهش مي يابد - تيروئيد غده بسيار كوچكي در جلوي گلو است كه در متابوليسم و تنظيم سوخت و ساز بدن نقش اساسي دارد - كاهش ميزان ترشح هورمون هاي غده تيروئيد نيز از ديگر علل ابتلا به افسردگي است كه با ايجاد علائمي چون بي علاقگي به هر چيز و هر كس، تحريك پذيري و تندمزاجي، احساس خستگي شديد، كاهش ميزان تمركز، بروز مشكلات متعدد هنگام خواب و استراحت، و افزايش وزن بدن مشخص مي شود. بنابراين لازم است تا بلافاصله پس از وضع حمل، با انجام آزمايش خون، ميزان ترشح هورمون تيروئيد كنترل شود.
روان شناسان علل ديگر بروز افسردگي پس از زايمان را به اين شرح مي دانند:
- احساس خستگي، پريدن از خواب يا به اصطلاح خواب مقطع كه اغلب با كابوس همراه است.
- احساس بيگانگي با نوزاد به جهت ترس از ناتواني در نگهداري مناسب از نوزاد.
- افسردگي به خاطر تغيير در شرايط كار و امور منزل؛ كه به دليل مختل شدن امور و خارج شدن زندگي از شرايط عادي بروز مي كند.
- هيجان ناشي از نگهداري و تربيت فرزند همپاي رسيدگي به امور منزل و امور شخصي؛ بسياري از مادران تصور مي كنند با تولد نوزاد بايد به شخص ويژه يا به عبارتي مادري ويژه و فوق العاده تبديل شوند تا علاوه بر رسيدگي به همه امور مدت زيادي را صرف نگهداري از فرزندشان بكنند؛ اگرچه با تولد نوزاد نياز به مراقبت از او به بزرگترين دغدغه مادر و پدر تبديل مي شود؛ اما بدون هيجان، بايد با برنامه ريزي صحيح با مسئله روبرو شد.
- احساس بيهودگي و از دست دادن حس شخصيت و هويت؛ از دست دادن شخصيت و هويت و يا به عبارتي از دست دادن اعتماد به نفس به دنبال ظهور اين تفكر در ذهن ايجاد مي شود كه مادر مي پندارد با تولد نوزاد هويت خويش را گم كرده است چرا كه ديگر نمي تواند مانند گذشته به امور شخصي، منزل و اوقات فراغت خويش بپردازد و نوزاد را مانع مهمي تصور مي كند.
- از دست دادن اوقات فراغت و به دنبال آن به هم خوردن تعادل رواني؛ پس از تولد نوزاد، مادر مجبور است مدت زمان بيشتري را در منزل بماند و از فرزندش نگهداري كند. به اين ترتيب زماني براي فراغت باقي نمي ماند. اين نكته به ويژه در خانواده هايي كه پدر هيچ گونه كمكي به مادر ننموده و مسئوليتي در قبال نوزاد احساس نمي كند بسيار حائز اهميت است و مادر را به افسردگي حاد مبتلا مي كند.
در شرايط حاد، ترس از كشتن يا مجروح كردن نوزاد يا خويشتن و بي علاقگي و بي توجهي به نوزاد نيز ديده مي شود كه اگر به سرعت چاره اي براي آن انديشيده نشود به مرگ مادر و نوزاد منتهي مي شود.
تفاوت هاي بين احساس تحول ناشي از تولد نوزاد و افسردگي ناشي از تولد نوزاد
بي ترديد همراه با تولد نوزاد، تحول بزرگي در وضعيت زندگي، امور شخصي و... والدين - به ويژه مادر- پديدار مي شود كه اين تحولات، تغييرات رفتاري را نيز به دنبال خواهد داشت. تحولات رفتاري ناشي از تولد نوزاد هر چند ناخواسته ايجاد شده و طبيعي هستند، اما به طور طبيعي و حداكثر تا چند روز پس از تولد نوزاد از بين مي روند.
همه مادران، به ويژه مادراني كه تولد نوزاد اول را تجربه مي كنند به تغييرات رفتاري چون: احساس دربند بودن و محدوديت، غم و اندوهي خاص، گريه كردن به ويژه به هنگام شير دادن يا خواباندن نوزاد، بي اشتهايي، اختلال در خواب و استراحت، عصبانيت و كلافگي، كاهش آستانه تحريك پذيري، بيقراري، نگراني و دلشوره و احساس تنهايي و بي كسي دچار مي شوند كه هر چند اين علائم، علائمي مهم و قابل تأمل است اما با اندكي توجه و تمهيداتي چون خوابيدن و استراحت همراه با نوزاد، ياري خواستن از همسر، مادر، دوستان و يا هر فرد مورد اعتماد براي نگهداري از نوزاد، انجام امور منزل با كمك همسر، صبحت كردن با افرادي كه مانند وي صاحب نوزاد جديدي شده اند، برنامه ريزي صحيح و اختصاص زماني به عنوان اوقات فراغت، ورزش و معاشرت و ... از بين مي روند.
اما افسردگي پس از وضع حمل با 3 تفاوت عمده نسبت به اين علائم كه طبيعي بوده و ناشي از تحول وجود يك موجود جديد در خانواده است، مشخص مي شود:
1 - تأثير در بروز علائم افسردگي حتي يك تا دو سال پس از وضع حمل،
2 - طولاني شدن مدت درگيري شخص با مشكلات رواني- رفتاري بيش از سه هفته.
3- شدت بروز علائم؛ كه در افسردگي پس از زايمان علائم افسردگي با شدت زيادي بروز مي كنند.
آمارها نشان مي دهد از هر هزار زايمان، يك تا دو نفر به «افسردگي پس از زايمان» دچار مي شوند و در بسياري موارد نيز بيماري در شش هفته نخست پس از زايمان بروز مي كند. در افرادي كه زمينه بيماري هاي رواني چون «شيزوفرني» (جنون جواني) يا بيماري دوقطبي(BIPOLAR DISORDER) داشته اند، علائم زودتر و شديدتر ظاهر مي شود كه در صورت عدم درمان سريع، به خودكشي و يا خودكشي همراه با كشتن نوزاد و ساير فرزندان منتهي مي شود.
حالا که افسرده هستم، چگونه خود را ياري كنم؟
بسياري از زنان مبتلا به افسردگي دوران بارداري و يا پس از آن به دليل ترس، خجالت و يا ترس از شكست و ناتواني در زندگي، از بيماري خود صحبتي به ميان نمي آورند (علائم را انكار و پنهان مي كنند) كه اين باعث حاد شدن و رسيدن شخص به حالت عدم تعادل رواني مي شود. از سوي ديگر ترس از معرفي شدن به عنوان مادري بي صلاحيت آنها را از بيان مسئله بازمي دارد، غافل از اين كه به اين ترتيب به بيماري خود دامن مي زنند. بنابراين روان شناسان اكيداً توصيه مي كنند تا با بروز اولين علائم، سريعاً به پزشك مراجعه كرده و درمان را آغاز كنيد.
روان شناسان معتقدند بيمار نقش بسيار مؤثري در تسريع روند درمان دارد؛بنابراين توجه به اين نكات راهگشاست:
1 - مدت زمان استراحتتان را افزايش دهيد؛ يكي از بهترين شيوه ها، خوابيدن و استراحت كردن همراه نوزاد است.
2 - اجباري در انجام همه امور، برنامه ها و كارها نيست؛ كارها به تدريج و با تسلط بر اعصاب انجام مي شوند. استرس و هيجان براي انجام همه كارها باعث فشار بر اعصاب و احساس كلافگي و سردرگمي مي شود.
3 - از همسرتان براي تميز كردن نوزاد، حمام كردن وي و شير دادن به او به ويژه در هنگام شب كمك بگيريد. مثلاً به جاي آن كه شب ها نوزاد را شير بدهيد، شير را بدوشيد و در شيشه شير بريزيد و از همسرتان بخواهيد تا او به نوزاد شير بدهد. كمك گرفتن از مادر، دوستان و ... نيز بسيار خوب است.
4- درباره احساس ها و حالت هاي خود با همسرتان صحبت كنيد؛ با اين شيوه مشكلات بهتر و سريع تر حل شده و تصميم گيري آسان مي شود.
5 - در منزل تنها نمانيد: قدم زدن در پارك، پياده روي به همراه نوزاد و ... را فراموش نكنيد، حتي يك پياده روي 15 دقيقه اي مي تواند روحيه شما را به خوبي تغيير بدهد.
6- با برنامه ريزي صحيح، گردش و تفريح را در برنامه هفتگي خود و خانواده تان بگنجانيد.
7 - با مادراني كه مانند شما تجربه اولين نوزاد را دارند، صحبت كنيد. شايد راه هايي را پيشنهاد كنند كه براي شما نيز مفيد باشد. آگاهي از تجربه مادراني كه دو يا چند فرزند دارند نيز بسيار مفيد است.
8- حداقل هر دو هفته يك بار با دوستانتان برنامه بگذاريد و مانند گذشته به گردش و تفريح برويد تا حس ناخوشايند دوري از اجتماع در شما ايجاد نشود.
9- در طول دوران بارداري در برنامه روزمره زندگي تان تغيير جدي ايجاد نكنيد. مثلاً به دليل ترس از بيمار شدن در منزل نمانيد و معاشرت با دوستان و فاميل را به دليل نگراني هاي بي موردي چون كم شدن مدت استراحت و ... كنار نگذاريد.
10 - تا جايي كه مي توانيد خود را با شرايط جديد، با برنامه ريزي صحيح و دقيق وفق بدهيد.
درمان افسردگي پيش و پس از بارداري
دو شيوه، به عنوان رايج ترين و ثمربخش ترين شيوه هاي درمان افسردگي دوران بارداري و پس از وضع حمل مطرح اند كه عبارت اند از:
* درمان از طريق صحبت كردن (TALK THERAPY)؛ كه در اين شيوه بيمار تنها با صحبت كردن با روانكاو، روان شناس و يا مشاور- نه روان پزشك- به بيان مشكلات خود مي پردازد و با بازگشايي احساس ها و عقده هاي دروني خود درمان مي شود.
* درمان دارويي (MEDICINE) كه بيمار با مراجعه به روان پزشك و دريافت دارو و مصرف داروها درمان مي شود.
پزشكان معتقدند مصرف دارو در زنان باردار يا زنان شيرده بايد با دقت بيشتري همراه باشد و حتي المقدور بيمار با درمان غيردارويي، درمان شود. مثلاً پاكزيل (PAXIL) -يكي از جديدترين داروهاي ضد افسردگي- تأثير بسيار مخربي بر جنين دارد و باعث تولد نوزاداني ناقص در دستگاه گردش خون به ويژه قلب مي شود.
لزوم درمان افسردگي
پژوهش ها نشان مي دهد افسردگي مادر در دوران بارداري و پس از آن، اثرات نامطلوبي را در جنين و نوزاد ايجاد مي كند كه از آن جمله مي توان به وزن بسيار پايين نوزاد در دوران جنيني و هنگام تولد، نارس بودن نوزاد، نقص مادرزادي، مشكلات گفتاري چون تأخير در تكلم، لكنت زبان، ناتواني در برقراري ارتباط با ديگران به ويژه پس از آغاز دوران مدرسه، مشكلات رفتاري، گوشه گيري، شب ادراري، كابوس هاي شبانه و ... اشاره كرد.
و كلام آخرين اين كه: همسران زنان باردار مهمترين وظيفه را در قبال آنها دارند. روان شناسان معتقدند بسياري از بيماران افسرده به ويژه زنان باردار به دليل بي توجهي يا كم توجهي اطرافيان به خصوص همسرانشان به افسردگي دچار مي شوند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید