پرسش. علل بي توجهي برخي نوجوانان به نماز و راه درمان آن چيست؟
پاسخ: پيش از هر گونه تصميمگيري در مورد واداشتن نوجوان بي اعتقاد به نماز، بايد با تحقيق جامع دريابيم كه علل بي توجهي به نماز چيست؟ حرف و سخن آنها چيست؟ آيا از والدين، مربيان و الگوهاي تربيتي، سرخورده شدهاند و ميخواهند عصيان خود را نشان دهند؟ يا بر اثر تنبلي و بي حوصلگي خودِ فرد كاهل در نماز است؟ مهمترين مشكلات را ميتوان در محورهاي زير جست و جو كرد:
الف. علل فردي
مهمترين عواملي كه مربوط به خود نوجوان است، ميتواند درك نكردن صحيح تعاليم مذهبي، ناآشنايي به وظيفه و تكليف، تنبلي و تنپروري، غفلت و مسامحه كاري، نداشتن روحيه لازم براي اقامه نماز، اثبات وجود و نشان دادن اينكه او براي خودش كسي است و ميتواند ياغي و عاصي باشد.
ب. علل خانوادگي
از جنبه خانوادگي هم عللي مانند عادت ندادن او به نماز از دوران خردسالي، دعوت به نماز از روي خشونت و سپس عقدهسازي در او، سلب اعتماد از متوليان امور مذهبي به وسيله خانواده، آلودگي در غذاي خانواده بر اثر رعايت نكردن حلال و حرام، در بينمازي يا كاهلي فرد در نماز خواندن مؤثر است.
ج. علل مربوط به گروه همسالان
نقش اين گروه به اندازهاي است كه ميتواند انديشه ها را دگرگون و حتي در دين و اعتقاد افراد اثر گذارد. تابعيت و همرنگي با دوستان و بيشترِ اُنسها و دوستيها در اين مرحله، ابرآلود و مبهم است. بنابراين، در ترك نماز و زماني هم ايجاد رغبت و عادت به نماز، الگوها و معاشران نقش اساسي دارند.
د. علل اجتماعي
دوران نوجواني، دوران تجسس است. اين جست و جو در حيطه سياسي، اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و فرهنگي صورت ميگيرد. در اين حال، عوامل متعددي از جامعه و محيط بر او اثر ميگذارد و احساسي براي گرايش يا ترك مذهب در او پديد مي آورد.
توجه به راههاي درمان
تا وقتي كه ريشه جهل، غفلت، تنپروري و بيرغبتي در فرد زدوده نشود، خانوادهها سر و سامان نداشته و يا بيتوجه و بيبرنامه باشند، دوستان و معاشران ناباب، كودك و نوجوان را احاطه ميكنند و در ميان ميگيرند و جوّ جامعه و شرايط محيط، نابسمان و آشفته ميماند و در نتيجه، اميد به اصلاح، بسيار اندك خواهد بود.
برنامهريزي براي اصلاح كودكان و نوجوانان در محيط خانواده و تلاش براي كنترل جامعه و محيط، در دو سوي يك جريان مهم قرار دارند. شرايط حيات سياسي، اجتماعي و خانوادگي با حيات معنوي در ارتباط بنيادين هستند. بنابراين، در اين ابعاد چهارگانه بايد اقدامات موازي صورت پذيرد كه مهمترين آنها عبارتند از:
1. ارتباط با كودكان و نوجوانان
الف. جهلزدايي از طريق والدين، مربيان و رسانههاي جمعي، با استفاده از توان بياني، تصويري، كتابها، مجلات و... .
ب. ايجاد رغبت در آنها از طريق برقراري ارتباط دوستانه با او و پذيرش دوستان او.
ج. استفاده از حساسيت و شور و هيجان مذهبي و معنوي نوجوان و نشان دادن صحنه هاي مهيج مذهبي.
د. پاسخ به پرسشهاي مذهبي و تجهيز آنها براي دفاع از مذهب.
ه . زمينهسازي براي خوديابي، خودسازي و محاسبه نفس.
و. آشنا كردن آنها با حقايق پيرامون و خطراتي كه از جنبه هاي گوناگون متوجه آنهاست.
2. ارتباط با خانواده
الف. بعد الگويي خانواده بايد تقويت شود براي اين كار، به هنگام نماز بايد پدر و مادر همه كارها را تعطيل كنند و به سوي نماز روي آورند كه اين، نوعي درس سازنده و عملي است.
ب. استفاده از جاذبههاي صوتي كلامي براي جلب و جذب آنان، مثل قرائت نماز و قرآن با صداي خوب، لحن خوب و آهنگين توسط خانواده.
ح. ايجاد ارتباط گرم و سازنده با آنها و اعلام محبت و نشان دادن رحمت و عنايت خود و گاهي هم بهره گيري از مهر و قهر به صورت همزمان.
د. استفاده از نيروي برادر يا خواهر بزرگتر براي جلب و جذب آنها.
ه . كنترل غير مستقيم و زير نظر داشتن برنامه هاي او.
3. ارتباط با همسالان
الف. فراهم آوردن زمينه لازم براي دوستيابي فرزندان، از راه معاشرت با خانواده هايي كه فرزندان سالم و همسن و سال با فرزندان آنها دارند.
ب. جهت دادن نوجوان به عضويت در تشكيلات و گروه هايي كه در مسير مذهب و عبادت و نمازند و مشاركت دادن آنها در هيئتهاي مذهبي و پرورش روح ديني در آنها.
4. اصلاح شرايط محيطي
بالاخره به اين نكته هم بايد توجه داشته باشيم كه شرايط و جو و محيط اجتماعي، در سازندگي يا ويراني بناي اخلاقي و مذهبي به شدت مؤثر است. محيط فاسد و مسموم زمينهساز فساد است و محيط صالح و شايسته موجب رشد و تعالي است.
يكي از رسالتهاي برنامهريزان و برنامهسازان، درك درست و واقعنگرانه به اين معضل مذهبي و تلاش به منظور رشد و ارتقاي برنامههاي جذاب مذهبي به ويژه در اوقات نماز است. صدا و سيما در اين خصوص ميتواند با تهيه برنامههاي جذاب، به فرهنگسازي و انتقال ارزشي اهتمام بيشتري نمايد. به نظر ميرسد كه رسانه بايد حتي در اين زمينه به برگزاري نشست با متفكران و متوليان مذهبي براي تهيه برنامههاي جذابتر و پرمحتواتر در زمينه نماز اقدام كند؛ زيرا آمارهاي غير رسمي در اين باره بسيار نگران كننده است و رسالت دستاندركاران صدا و سيما را دو چندان ميكند.
در شرايط كنوني، به يك حركت فرهنگي گسترده نياز داريم، كه فقط صرف يك همايش نباشد. اين حركت فرهنگي بايد به وسيله صدا و سيما، ائمه جمعه، روزنامهها، مجلات، مدارس، خانواده و نهادهاي متولي امور فرهنگي پايهريزي شود. اين حركت فرهنگي بايد با هدف شناسايي و جذب نماز، ضرورت برپايي نماز، آثار و فوايد نماز و... صورت پذيرد تا جامعه اسلامي ما جامعهاي شود كه كوچك و بزرگ، زن و مرد بيش از پيش به مسئله نماز كه در حقيقت حافظه امنيت اخلاقي، اجتماعي، فرهنگي و مذهبي ماست، اهتمام بورزيم.(برگرفته از كتاب پرسمان نماز به قلم محسن محمدي.)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید