پرسش . در كتاب گناهان كبيره آمده است كه اگر به شخصي كه نمازهايش را نمي خواند غذا يا آب بدهيد گناه است و در جاي ديگر روايت كرده است وقتي حضرت ابراهيم عليه السلام غذاي خود را با يك گبر نخورد، توبيخ شد. وجه جمع اين روايات چيست؟
پاسخ: اگر انساني در حال اضطرار افتاده و گرسنگي يا تشنگي بر او فشار آورده است، چه گبري باشد چه غير آن چه تارك الصلاة باشد چه غير آن، فرمان اسلام اين است كه بايد او را نجات داد. پس اگر انسان گرسنهاي را ديدهاي كه ميداني نماز نميخواند، طبق اين فرمان بايد براي رفع اضطرار او اقدام كرد. امّا حكم ديگري در اسلام وجود دارد كه از معاشرت و هم غذا شدن با كسي كه نمازهايش را نميخواند، نهي شده است. در خصوص تارك نماز بايد نهي از منكر نمود يكي از روشهاي نهي از منكر، دوري گزيدن از اوست تا او بفهمد علت اينكه با وي گرم نميگيري نماز نخواندنش است.
وجه جمع ديگر آن است كه گاهي گبري مقيد به احكام ديني خود است، در مقابل مسلماني كه به نمازش تعبد ندارد. آن گبر را ميتوان تحمّل كرد ولي اين مسلمان بينماز را نميتوان پذيرفت؛ چنانكه در جامعه اسلامي گروههاي اقليت به مسلك خود عمل ميكنند و جان و مالشان و عرضشان محترم است. بلكه تحت حمايت نظام اسلامياند؛ درحال يكه بنابر احكام اسلامي، شخص تارك نماز گنهكار است و بايد تنبيه شود و اگر او به صورت علني اعلام كند كه نماز را قبول ندارد به دليل رد ضروري دين مرتد شناخته شده، محكوم خواهد شد.
خلاصه آنكه غذا ندادن به شخص بينماز به معناي ترك مراوده و معاشرت با اوست تا به اين ترتيب به زشتي عمل خويش آگاه گردد و منظور اين نيست كه آنقدر به او غذا رسانده نشود تا بميرد. ترك مراوده نوعي تنبيه براي فرد بي نماز است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید