پرسش. در مورد اهميت نماز توضيح بدهيد؟
پاسخ: توجّه به اهميت نماز است كه حال معنوي نمازگزار را در هنگام ورود به وقت نماز، در حين وضو گرفتن و در هنگام نماز خواندن تقويت ميكند، حضور قلب ميآورد و جلوهاي روحاني به اين اركان مخصوص ميدهد تا نماز حركات و سكنات صرف نباشد بلكه روحي داشته باشد كه از فحشا و منكر دور كند و به سوي كمال رهنمون گردد. چنين روحياتي در ائمه معصومين عليهم السلام هنگام نماز ديده شده است؛ چنانكه در مورد امام سجاد عليه السلام آمده است كه آن حضرت هنگاميكه براي اقامه نماز مهيا ميشد، رنگ صورتش تغيير ميكرد و هنگاميكه به مسجد ميرفت، آنقدر سجده را طولاني ميكرد كه عرق بر پيشاني مباركش مينشست. (الكافي، ج 3، ص 300.)
در باب اهميت نماز ميتوان با چنين رويكردي به مسئله نگريست كه انسان براساس فطرت خود، خداجوست. اينكه انسان ميطلبد معبودي را براي كرنش و عبادت داشته باشد با وجود آدمي عجين شده است. هيچ معبودي بالاتر و والاتر از خداوند نيست و نماز بهترين راه براي عبادت است كه از سوي خود او دستور داده شده است. از سويي ديگر، بر مبناي حكم عقل ميتوان استدلال آورد كه شكر خداوند به سبب اين همه نعمت كه قابل شمارش نيستند، واجب است؛ بهترين راه تشكر از خداوند، خواندن نماز است كه اقامه نماز يادآو نام اوست.
وَاَقِمِ الصَّلاةُ لِذِكْري (طه: 14)
نماز را براي يادآوري من بهپا دارد.
در قرآن، آيات مختلفي در جهت تحريض و تشويق به اقامه نماز آمده است. اين آيات، نشانگر اهميت نماز در نزد خداوند متعال است؛ از جمله:
قُل لِعِبَادِيَ الَّذينَ ءامَنوا يُقيمُوا الصَّلوةَ. (ابراهيم: 3)
به بندگان من كه ايمان آوردهاند، بگو نماز را برپا دارند.
قَد اَفلَحَ المُؤمِنون اَلَّذينَ هُم في صَلاتِهِم خـشِعون (مؤمنون: 1 ـ 12)
به تحقيق مؤمنان رستگارند آنهايي كه در نمازهايشان خاشعند.
ما سَلَكَكُم في سَقَر قالوا لَم نَكُ مِنَ المُصَلّين (مدثر: 42 ـ 43)
چه عملي شما را به عذاب دوزخ درافكند؟ آنها جواب دهند كه ما از نمازگزاران نبوديم.
در همين باب روايت متعددي وارد شده است. محض نمونه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند نور چشم را در نماز قرار داده است. (مستدرك الوسائل، ج3، ص 43.) و نيز حضرتش فرمود: من از دنيا شما سه چيز را دوست دارم [يكي از آنها ]نماز است. (وسائل الشيعه، ج2، ص 144.)
از وصاياي حضرت علي عليهالسلام است كه فرمود:
نسبت به نماز تعهد داشته باشد [و با آن عهد دوسويه ببنديد] و نسبت به نماز محافظت داشته باشيد و زياد نماز بخوانيد و با آن تقرب بجوييد؛ فَإِنَّها كانت علي المؤمنينَ كتابا موقوتا. (اشاره به آيه: اِنَّ الصَّلوةَ كانَت عَلَي المُؤمِنينَ كِتابا مَوقوتا؛ همانا نماز، واجبي است كه بايد مؤمنان در اوقات معين انجام دهند. نساء (4، آيه 103)) و [بدانيد] به تحقيق اهل كفر هنگاميكه سؤال شده اند: ما سَكَلَكُمْ في سَقَر دانستند و گفتند كه نماز نخواندن علت عذاب بود. (الكافي، ج5، ص 36 ـ 37.)
امام صادق عليه السلام نماز را به نهري تشبيه كرد كه در مقابل منزل قرار دارد و هر مسلمان در شبانه روز پنج بار خود را در آن ميشويد. پس با پنج بار شستن هيچ آلودگي و ناپاكي از او باقي نخواهد ماند. و [در نتيجه] با پنج بار نماز، گناهي از او باقي نميماند. (من لا يحضره الفقيه، ج1، ص 211.)
اميرمؤمنان علي عليه السلام مي فرمايد:
نمازگزاران كساني اند كه حق نماز را شناختند و به نماز اكرام كردند؛ مؤمناني كه زينت متاع [دينوي] آنها را از نماز باز نميدارد و نور چشم آنها در مال و فرزند نيست. [بلكه نماز نور چشم آنهاست]. رِجالٌ لا تُلْهيهمْ تجارةٌ ولا بَيْعٌ عن ذِكْرِ اللّهِ وَإقامِ الصلاة؛ مرداني كه تجارت و معامله آنها را از ياد خدا و نماز خواندن غافل نميكند. (نور: 37) (الكافي، ج5، ص 37.)
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در وصاياي خود به ابوذر فرمود:
اي ابوذر! خداوند متعال نور چشم مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من قرار داده است؛ چنانكه غذا را براي گرسنه محبوب قرار داد و آب را براي تشنه؛ [با اين تفاوت ]كه گرسنه وقتي غذا بخورد، سير ميشود و تشنه وقتي آب نوشيد، سيراب ميشود ولي من از نماز سير نميشوم. اي ابوذر! هر انساني كه در شبانهروز، دوازده ركعت غير از نمازهاي واجب بخواند، بر خداوند است كه براي او خانهاي در بهشت قرار دهد. اي ابوذر! ماداميكه در نماز هستي همانا درب خانه پادشاه باعظمتي را ميكوبي و كسي درب پادشاهي را زياد بكوبد، آن درب باز ميشود. اي ابوذر! هيچ مؤمني كه اقامه نماز ميكند، نيست مگر آنكه نيكيها به اندازه فاصله بين او و عرش الهي او را دربرميگيرد و فرشتهاي موكّل او ميشود كه ندا ميدهد: اي پسر آدم! اگر ميدانستي كه به سبب اين نماز چه چيزي براي توست و اينكه با چه كسي نجوا ميكني، هرگز از نماز جدا نميشدي. اي ابوذر! خوش به حال پرچمداران روز قيامت كه پرچمها را حمل ميكنند و مردم را [به دنبال اين پرچمها] به بهشت ميبرند. آگاه باش! اينها كسانياند كه به مسجدها سبقت ميگرفتند؛ خواه در سحرها و خواه در غير سحرها. اي ابوذر! نماز ستون دين است. (بحارالانوار، ج 74ف ص 79 ـ 80. )
از اين گونه روايات و نيز رواياتي كه عواقب بدي را براي سهل انگاران نسبت به نماز وعده داده است، فراوان اند؛ مانند اينكه از امام باقر عليه السلام نقل شد كه فرمود: زماني پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در مسجد نشسته بود. مردي داخل شد و نمازش را به گونه اي خواند كه ركوع و سجودش را تمام نميكرد. حضرت فرمود: اين شخص مانند كلاغي است كه به زمين نوك ميزند كه اگر به چنين حالتي از دنيا برود، بر دين من از دنيا نرفته است. ( بحارالانوار، ج 81، ص 242.)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید