پرسش : دختري دارم 16 ساله كه متأسفانه با وجود اينكه ما خانواده خودمان همه اهل نماز و عبادت هستيم، او به هيچ وجه نمازش را نميخواند. هر چه قدر هم كه به او ميگوييم گوش نميكند، و ميگويد كه چون خداوند بي نياز است، احتياج به روزه و نماز من ندارد! ما بايد چه كار كنيم؟
پاسخ: هر چند حق با ايشان است كه خداوند نياز ندارد، اما نماز به سبب نياز خدا نيست. به سبب نياز من و شما ميباشد. يعني ما نياز به نماز خواندن داريم!در واقع اين لطف خدا است كه به ما اجازه داده تا با او صحبت كنيم و ارتباط برقرار كنيم. نماز نميخواهد نياز خدا را برطرف كند، ميخواهد نياز بنده رابرطرف كند. اگر از اين نظر نگاه كند بله خداوند نياز ندارد ولي آيا تشريع و قانونيشدن نماز به خاطر رفع نياز خدا ميباشد؟ خير. هر كاري كه خدا كرده براي رفع نياز ما ميباشد چون خدا واقعاً بي نياز مطلق ميباشد بنابراين اين نكته را بايد توجه داشته باشيم. اما من نصيحتي دارم، اينكه عرض كردم اين نياز خدا نيستبلكه نياز ما است، اين خيلي كم لطفي است كه ما با هر كس و ناكسي حرف بزنيم،اما با خالق و معبود خودمان كه به ما اجازه داده با او صحبت كنيم بگوييم نه من باتو حرف نميزنم! اگر فلان دوست به ما زنگ بزند بسيار خوشحال ميشويم و با او صحبت ميكنيم اما خدا كه با اذان به ما تلفن ميزند، نماز و ما را به سخن گفتن و صحبت كردن و مناجات كردن دعوت ميكند، بگوييم نه نميخواهيم با او صحبت كنيم!
اگر انسان كمي تأمل و تعقل كند ميبيند خيلي بي انصافي و كم عقلي است.اگر ما بدانيم كه نماز چه اهميتي دارد اگر مي توانستيم حقيقت نماز و ملكوت نماز را مشاهده كنيم، آنچنان عاشق نماز ميشديم كه ديگر از عشق نماز شب ها خوابمان نميبرد. اينكه پيغمبر عظيم الشأن اسلام ميآيد از همه مظاهر دنيا فقط نماز و عطر و از اين قبيل را انتخاب ميكند و ميفرمايد: «روشني چشم من درنماز است.» اين بيجهت نيست. آنهايي كه نماز را ميبينند حقيقت آن را نگاه ميكنند، ميبينند كه چيزي عاليتر و بهتر از نماز نداريم الاّ اينكه ما نميبينيم.در روا يتي، پيامبر عظيم الشأن اسلام در آثار نماز ميفرمايد كه نماز باعث خشنودي و رضاي خداست. نماز باعث اجابت دعا و استجابت دعاي انسان ميشود.نماز باعث قبولي اعمال و بركت در رزق انسان ميشود، نماز راحتي بدن، و سلاح دربرابر دشمنان ميباشد، شيطان كه سرسختترين دشمن انسان است، سلاحي درمقابلش همچون نماز برنده نيست. در ادامه حديث داريم نماز باعث ناخشنوديشيطان ميشود. نماز شفيع بين نمازگزار و ملك الموت ميباشد. چراغ انسان درقبر، زيرانداز و جايگاهي براي انسان در قبر درست ميكند، مونس و آرامش درگرفتاري و سرانجام نماز همراه انسان در قبر تا روز قيامت ميباشد. ما ميدانيم نماز در قبر چطور از ما دفاع ميكند و حوادث را از ما دفع ميكند؟ اين يكحديث بود و از اين احاديث ده ها مورد داريم، اگر كسي از روي اعتقاد بگويد نمازرا كه من قبول ندارم، از دين خارج ميشود. فاصله بين مؤمن و كافر همين ترك نماز ميباشد. البته حالا اين مواردي كه در پرسش مطرح شد اين طور نيست،اينها دقت ندارند، نميدانند چه ميگويند. وگرنه اگر انسان از روي اعتقاد بگويد كه من نميخواهم نماز بخوانم و نماز را قبول ندارم، اين از دايره دين خارجميشود وارد دايره كفر ميشود، البته ايشان فلسفه نماز را نفهميدند. آثاري كه برترك نماز ميباشد را نميدانند. نه تنها از نخواندن نماز روز قيامت سؤال ميكنند كه «ما سلككم في سقر قالوا لم نك من المصلين» (المدثر: 42 ـ 43) به آنها ميگويند كه چهچيز باعث شد كه شما را انداخته اند در اين سقر كه از بدترين جاهاي جهنم است؟اولين حرفي كه ميزنند اين است كه، ما نماز نميخوانديم. حتي اگر انسان نسبت به نماز سهل انگاري هم بكند اين هم شديداً برخورد ميشود «ويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون الذين هم يرائون.» (ماعون: 4 ـ 6)
چنين وعده هايي كه در قرآن و در روايات داريم، نسبت به هيچ عملي نداريم.بنابراين بنده توصيه ميكنم كه از اين فرصت استفاده كنند و شكر خدا را بجا بياورندكه خدا اين لطف را به ما كرده و به ما اجازه داده كه مقابلش بايستيم و با او حرف بزنيم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید