عزيز دلم بعد از نبردي بي امان خسته شدي... بخواب... جانم به فدايت...که بستر و بالشي نيکوتر از سنگ و خاک نيست. بخواب...که موج هيچ انفجاري را توان بر هم زدن آرامش دريايي تو نيست. انگار نه انگار که سوداگران مرگ در دو قدمي ات، به انتظار نشسته اند. بخواب که با بي اعتنايي ات خواب را بر چشم جباران زمان حرام کرده اي..
حال که درست مي نگرم مي بينم اين بچه ها چه کردند که راه صد ساله را يک شبه طي کردند و بر معراجي از نور قدم گذاشتند که بسياري از سالکان و مدعيان سلوک در حسرت رسيدن به اين راه که در طريقت نور جاري است ،با ده ها سال شب زنده داري و روزها روزه داري ناکام ماندند.
فدايت شوم که تصوير زيباي امام را بر روي قلبت نشانده اي و با اين نشان و نشانه مبشر عهدي ابدي با امام و ولايتي شدي که دنياي کفر هنوز در تفسير حقيقت وجود آن عاجزند ، عجب محکي بود اين جنگ سخت و در پي آن جنگ نرم در نشان دادن و تمييز حق از باطل .
چه قليلند اهل حق که به درستي مفهوم عشق به ولايت را دريافتند و چه زيبا به معبود خود پيوستند. شهيد آويني چه درست ديد آينده اين کژدمان بد سيرت را که نوشت:" بعضي ها خود را در خيال فاسد خويش پهلوان پنبه مي ديدند و قهرمان مبارزه با اختناق آخوندي(!) هر چه مي خواستند مي گفتند و هر نسبت دروغ که مي شد مي دادند و براي آزادي اشک تمساح مي ريختند. و کسي نبود بپرسد " اگر اختناق است ، پس چرا شما هر غلطي که مي خواهيد مي کنيد و هر چه ميل داريد مي خوريد و هيچ کس هم هيچ چيز نمي گويد..."آن هم در شرايطي که حزب الله از اين همه آزادي و ولنگاري که در اين کشور براي ضد انقلابيون وجود دارد، سخت گله مند است و از برخورد بسيار باز حضرات مسئولين ايدهم الله تعالي، دل خوشي ندارد؟"پ . ن.
1- اين عکس را براي اولين بار منتشر مي کنم، مرحله دوم عمليات کربلاي يک انجام شده بود و بچه ها بعد از نزديک به دو روز و دو شب بيداري محلي براي اطراق در کشور عزيزمان و در شهر تازه آزاد شده مهران يافته بودند ، چقدر زيباست اين صورت آرام ، که با ديدن هر باره ي آن به آرامشي بي بديل دست مي يابم.
2- گل واژه هاي اين مطلب از شهيد آويني و دوست خوب شاعرم افشين اعلاء است .
3- جنگ تحميلي پايان گرفت، اما مبارزه پايان نگرفته است. تا هستند کساني که دم از نفاسات في العقد مي زنند، پاياني بر اين مبارزه متصور نيست.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید