نسبت دادن چيزي به خداوند و دين منزول از ناحيه او تهمت است و گناهي بزرگ.بهاءاله در کتاب ايقان ص24 س10 در مورد" روزه" در اسلام مي گويد:"...از جميع احکام محکمتر و اعظم تر است..."اولا عبارت "اعظمتر " غلط است زيرا که معنايش مي شود:بزرگترتر !و گفتيم از اين اغلاط ادبي در ايقان بيش از 150 مورد ياد داشت شده است...ثانيا در اسلام" روزه" اعظم و افضل احکام نيست."نماز" اين ويژگي را در بين احکام داردکه"انقبلت قبل ماسواها و ان ردت رد ماسواها" و پس از آن زکات است که خداوند در قرآن بطوراغلب آن را قرين نماز نموده است:" اقيمو الصلوه و اتو الزکوه..."که دلالت داردبر شدت اهميت زکات . از زبان حضرت عيسي هم نقل شده است:"و اوصاني بالصلوه و الزکوه ما دمت حيا"...در احاديث هم همين گونه است و روزه و حج در مرتبه بعدي قرار دارند وبر همه اينها مقدم"ولايت " است چنانچه در روايت اصول کافي از حضرت باقر عليه السلام اساس اسلام رامبتني بر پنج پايه مي شمرد(ولايت ،نماز ،زکات ،روزه و حج) که اعظم آنها ولايت است:...وما نودي بشييء کما نودي بالولايه...و شواهد در اين زمينه بسيار است که جاي طرح آنها در اينجا نيست و هر کس مختصرتحقيقي در اين زمينه داشته باشد حقيقت را در مي يابد.بنا براين ادعاي جناب بهاءاله در مورد اينکه روزه اعظم و احکم احکام استتهمتي به قرآن واحاديث و اخبار است.-----------------------------------------------------------------------------------------------------------اما تحريف در ايقان:نويسنده ايقان در ص47 س10 مي نويسد:"...چنانچه مي فرمايد يوم ياتي الله في ظلل من الغمام..."او اين آيه را در دو محل از ايقان ،يکي در اينجا و ديگري در ص89 س3 به همين شکلبه عنوان شاهدي براي بحث خودش در اثبات ميرزا محمد علي باب آورده است.استدلال او اين است قرآن هم بشارت به باب داده که فرموده "روزي که خدا در سايه ابر ميآيد". باب هم آمده ولي در سايه اوهام خلق تجلي کرده است !!از نقد استدلال او که بگذريم جناب بهاءاله تحريف آشکار در قرآن نموده است و در قرآن هر گزچنين آيه اي وجود نداشته است بلکه آيه قرآن در سوره بقره آيه 206 چنين است:" هل ينظرون الا ان ياتيهم الله في ظلل من الغمام والملئکه و قضي الامر والي الله ترجع الامور "يعني آيا انتظار مي کشند که خدا با ملائکه در سايه هائي از ابربيايد؟! در اين هنگام امر پايانيافته و باز گشت همه چيز به خدا خواهد بود.لحن استفهام انکاري آيه در ست عکس خواسته بهاست که مي خواهد ازقرآن علائم ظهور باب را در بياورد و لذا به تحريف قرآن پرداخته و عبارت "هل ينظرون "را حذف کردهتا امتناع و استحاله آمدن خدا کنار رود و حالت مثبت پيدا کند و لفظ "يوم " را هم از خودش اضافهکرده تا شکل ايجابي پيدا کند و برمقصود موهومش راست بيايد و بگويد در قرآن هم تصريح بهآمدن خدا شده است و او باب است که آمده در پرده اوهام خلق !!اين تحريف آشکار در قرآن را در کتاب هاي ديگرش هم بيش از پنجاه بار بهعبارات مختلفه آورده اما اين بار براي ظهور و تجلي شخص خودش شاهد قرار داده است!او البته اين را هم از خود ندارد و از باب در تفسير سوره يوسفش آموخته که عين اين تحريفرا در آنجا مرتکب شده است.*******چون ايقان ميان مسلمين پخش گرديد و اين تحريف و تقلب واضح ، آشکار شد و اعتراضات بربهائيان شدت گرفت تشکيلات بهائي در عکا و حيفا دست به کار شدو طبع جديدي از ايقان رامنتشر نمود که آيه را مطابق قرآن صحيح نوشته تا اعتراض معترضان را برطرف کنند غافل ازآن که با اين تقلب جديد کار را خراب تر مي کنندزيرا :اولا ديگر آيه شاهد بر آن استدلال نيست بلکه درست عکس مقصود بها را نتيجه مي دهد کهمي خواست از قرآن علائم ظهور باب را شاهد بياورد در حاليکه قرآن به بيان استفهام انکاريآن را نفي مي نمايد ؛و ثانيا نسخه هاي تفسير سوره يوسف که مرجع اوست موجود است از جمله در کتابخانهآستان قدس رضوي که يکسال پس از ادعاي باب نوشته شده و آيه به همان صورت محرف استو بهائيان به آن دست نيافته اند تا آن را هم مثل ايقان تصحيح نمايند؛و ثالثا بعضي از کتاب هاي بعدي بهائي که از ايقان قبلي نقل کرده اند بهمان صورت تحريفشده نقل نموده اند تا براي هماره حجت بر تقلب و تحريف آنها باشد؛و رابعا اين مفهوم موهوم که از آيه محرف برآمده در آثار ديگر شان بدون آوردن آيه تکرار شدهاست و همان محتواي مورد نظر بها و باب را به بيان هاي ديگر شرح داده اند.بحث مبسوط تر را به قسمت هاي بعد موکول مي کنيم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید