بر فرض اين كه پيامبر (ص) فدك را به حضرت زهرا هبه كردهاند، چرا بين فرزندانش تبعيض قائل شدهاند؟
پاسخ:
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ بنابر آية مباركه «ما ينطق عن الهوي ان هو الّا وحي يوحي» پيامبر هرگز از هواي نفس سخن نميگويد، بلكه آن چه ميگويد غير از وحي چيز ديگري نيست،[1] هر كاري كه انجام داده است با دستور خدا و ريشه در وحي دارد. و هيچ گاه تحت تأثير عواطف و احساسات قرار نگرفت. بنابراين بخشش فدك توسط پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در سال هفتم هجري طبق دلائل و شواهد غيرقابل انكاري به فرمان خداوند متعال و توسط پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ انجام شده است. و بسياري از مفسران اهل سنّت اين مطلب را در ذيل آيه مباركه «و آت ذي القربي حقه» حق خويشاوندان خود را بده[2]، بيان كردهاند.
جلال الدين سيوطي، در تفسير (الدر المنثور) به اسناد مختلف مانند بزار، ابويعلي، و ابن ابي حاتم و ابن مردويه از ابوسعيد خدري روايت كردهاند كه گفت : چون آيه «و آت ذي القربي حقه» نازل گرديد، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فاطمه زهرا را احضار فرمود و فدك را به او اعطا كردند.[3]
همچنين سيوطي از ابن عباس روايت كرده كه گفت: چون همين آيه نازل گرديد، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ را نزد خويش خواند و فدك را به او عطا كرد.[4]
از اين روايات به دست ميآيد كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به فرمان خدا فدك را به فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ داده است، نه اين كه از روي عطوفت پدرانه و به طور دلخواه آن را بخشيده باشد، بنابراين، ديگر سؤال تبعيض پيش نخواهد آمد، زيرا خدا و رسولش بهتر از هر كس واقف به مصالح كارها ميباشند، «و ما كان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضي الله و رسوله أمراً أن يكون لهم الخيره...» هيچ مرد و زن مؤمن در كاري كه خدا و رسول حكم ميكند اراده و اختياري ندارند.[5]
ثانياً، عمل هر شخص بايد با روحيات و درجه اعتبار و مقام و منزلت آن شخص سنجيده شود. با توجه به اينكه بخشش از جانب نبي اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ است و هبه گيرنده حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ كه سرور زنان عالم ميباشد،[6] احتمال دخالت عواطف پدرانه به دلايلي كه ذكر مي شود منتفي خواهد بود:
1. از آنجا كه كارهاي پيامبر و سخنان ايشان منشأ هواخواهي و از روي هواي نفس نبوده، بلكه حكيمانه بوده است بخشش پيامبر را نميتوان به عواطف منتسب كرد.
2. عصمت كه يكي از امتيازات ويژه معصومان ميباشد و بالاتر از عدالت است، مانع از هرگونه ستم و ظلم و تبعض است.
پس بايد هدف پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ را در انديشههاي حكيمانه ايشان جستجو كرد. با توجه به اين كه نسل پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از طريق حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ ادامه پيدا ميكند، آن حضرت ـ صلي الله عليه و آله ـ اين معني را پيش بيني ميكرده كه زماني حكومت از امام علي ـ عليه السّلام ـ و فرزندانش گرفته خواهد شد. و در عين حال آنها پناهگاه و مرجع مردم خصوصاً يتيمان، مساكين و بيوه زنان خواهند بود. لذا پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ با هبه فدك به حضرت زهرا خواستهاند كه دست اهل بيت در آينده خالي نباشد. و بتوانند ملجأ و مأوي فقراء و مساكين و ايتام باشند. و زماني كه فدك در اختيار حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بود هر سال حضرت به اندازة قوت خويش از آن استفاده نموده و بقيّه را بين فقرا تقسيم ميكردند. و اميد فقرا، خانة حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بود تا هنگامي كه فدك از حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ گرفته ميشود.[7]
از سوي ديگر فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ از فضايل و امتيازاتي برخوردار بوده كه زنان و دختران ديگر پيامبر، از آن محروم بودهاند. از جمله اين كه خداوند در آيه 61 سوره آل عمران مسأله مباهله را مطرح كرده و ميفرمايد: «فمن حاجّك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابنائكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علي الكاذبين»؛ هرگاه بعد از علم و دانش كه دربارة (مسيح) بر تو رسيده (باز) كساني با تو به محاجّه و ستيز برخيزند به آنها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت ميكنيم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت مينماييم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت ميكنيم شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله ميكنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار ميدهيم.
بنابه روايات موجود در منابع روايي فريقين (اهل سنّت و شيعه) در مباهلة رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ ، علي ـ عليه السّلام ـ و حسنين ـ عليهم السّلام ـ حاضر شدند و وقتي مسيحيان حضور اين خاندان را مشاهده نمودند، صلاح را در ترك مباهله ديدند و به پذيرش جزيه ملزم شدند.[8] در حالي كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ داراي زنان و دختراني بود، ولي از ميان آنها فاطمه ـ سلام الله عليها ـ مصداق «نساءنا» در آيه ميباشد. و همين طور از جمله فضايل حضرت زهرا اين است كه ايشان يكي از پنج نور مباركي هستند كه آيه تطهير در شأن و منزلت آنها نازل شده است.
همچنين نسل پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فقط از طريق فاطمه ـ سلام الله عليها ـ باقي مانده و از اين جهت خداوند در آيه اوّل سوره كوثر لقب «كوثر» را به ايشان عطا كرده است. آنچه ذكر شد تنها بخشي از فضايل و امتيازاتي است كه از طرف خداوند به او عطا شده و هيچ گاه حمل بر تبعيض نميشود: «لايقاس بها احد».
هر چند در زمان هبه فدك دو دختر از پيامبر خدا در قيد حيات بودهاند، يكي به نام زينب كه در سال هشتم هجري بر اثر حادثهاي كه در جريان هجرت از مكه به مدينه برايش پيش آمده بود مريض شده و وفات ميكند.[9] و ديگري به نام ام كلثوم كه در سال نهم هجري وفات يافت.[10] و هيچ كدام از اين دو بانو در موقعيت و شرايط فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ و فرزندان او نبودهاند كه مرجع و پناهگاه مسلمين و مستضعفين بعد از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و در طول تاريخ باشند.
پس معلوم شد كه هبة فدك به امر خدا توسط پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ صورت گرفته است و در اين كار مصالحي بوده كه خدا و رسولش بهتر ميدانند، قراين و شواهدي هم كه به انگيزه مادي و برخاسته از عواطف و احساسات پدرانه نسبت به يكي از فرزندانش باشد، به دست نيامد. و اصلاً چنين تلقي نسبت به ساحت مقدس پيامبر اكرم راه پيدا نميكند. تا اين شبهه پيش آيد كه چرا پيامبر در اعطاي فدك به يكي از فرزندانش تبعيض نموده است!
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شرح خطبه الصديقة فاطمة الزهرا، شبير خاقاني، انتشارات انوار الهدي.
2. فدك في التاريخ، سيد محمدباقر صدر، قم، مركز الغدير الدراسات الاسلاميه، 1415.
3. فدك فاطمه، سيد احمد فالي، قم، مجمع ذخائر الاسلاميه، 1378.
4. اسرار فدك، محمد باقر انصاري، سيد حسن رجائي، قم، دفتر نشر الهادي، 1378.
[1] . نجم/3 ـ 4.
[2] . اسراء/26.
[3] . سيوطي، جلال الدين، الدر المنثور، ج 4، ص 117.
[4] . همان.
[5] . احزاب/36.
[6] . ابن سعد، طبقات الكبري، بيروت، دار صادر، ج 8، ص 27.
[7] . مجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، بيروت، دار الرضا، بيتا، ج29، ص118.
[8] . مجمع البيان، ذيل آيه 61، سوره آل عمران جزيه مقدار مالي است كه اهل كتاب (نصاري و يهود) براي دولت اسلامي پرداخت مينمايند.
[9] . ابن اثير، اسد الغابه، دار الشعب، ح7، ص130.
[10] . همان، ص384.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید