اين يك مشكل عمومي است كه كسي نميتواند ادعا كند آن را تجربه نكرده است. حرص به پُرخوري در نهاد همه ما وجود دارد، مثل خيلي از صفات بد ديگر. البته عوامل خارجي هم ميتوانند قضيه را بدتر كنند كه در اين مطلب نگاهي داريم به بعضي از اين عوامل؛ اما به هر حال، اصل ماجرا اراده آدمي است كه بايد بتواند جلوي شكمش را بگيرد.
«پيش از سير شدن كامل دست از غذا برداريد.» اين كلام با ارزش پيامبر اكرم(ص) همين را ميگويد. در روزگار مدرن ما هم هيچ متخصص تغذيه باسوادي نمي شود پيدا كرد كه با اين اصل مخالف باشد.
راز غار اشتها
هرچه مُدرنتر ميشويم، يعني هرچه عدد سالي كه در آن زندگي مي كنيم بزرگتر ميشود، خطر اضافه وزن هم بيشتر مي شود. البته آنقدر درباره چاقي و مضرات آن گفته شده كه شايد براي خيلي ها موضوع لوث شده باشد، اما اين خطر بالاخره وجود دارد.
ميلياردها كيلو چربي اضافه ي مردم زمين بهزودي بهاصليترين عامل اوليه از دست رفتن كيفيت زندگي، بيماري و حتي مرگ آنها تبديل مي شود. طنز تلخ ماجرا اينجاست كه سرمنشأ اين بدبختي ها، بخشي از مغز انسان است كه مسئول كنترل لذت هاست.
خالق متعال طوري انسان را خلق كرده كه براي زنده ماندنش، بايد سيستمهاي زيادي به طور مداوم كار كنند. بيشتر اين سيستمها، مثل گردش خون، سيستم عصبي و تنفسي بهطور خودكار عمل مي كنند.
اما حكايت خوردن فرق ميكند. اين عمل حياتي، مانند تمايلات جنسي، هم اختياري است و هم ضامن بقاي نوع بشر. شايد براي همين است كه اين دو نياز با لذت همراه شدهاند تا آدم كلا بيخيال آنها نشود و نرود جزو گونه هاي منقرض شده. اما امان از آدمي زاد اهل افراط.
ديگر روزي نيست كه بالاخره به نحوي تلويزيون، راديو، مطبوعات و... دكترها درباره فشارخون و كلسترول بالا هشدار ندهند. بعد از شنيدن اين هشدارها، بيشتر ما با ترس به خودمان قول مي دهيم كه ديگر شكم مان را نگه داريم. اما فقط بو يا قيافه ي يك بشقاب غذا ميتواند همه رشته ها را پنبه كند. اشتها، ترس ما را از بين مي برد.
اشتها، اين لذت طلبي لعنتي از كجا ميآيد؟
اين روزها محققان در حوزه پزشكي به شدت به دنبال جواب اين سؤال هستند؛ اينكه نحوه عمل گرسنگي و سيري چگونه است. آنها به دنبال نقاطي از مغز ميگردند كه با برانگيخته و ارضا شدن اشتها در آدم ارتباط دارند و روي سيستم عصبي اندامهاي گوارشي مثل معده و روده ها تحقيق مي كنند.
نقش ژنها را هم نبايد فراموش كرد. غدد و هورمونها هم كه در همه اعمال حياتي نقش دارند. احساس گرسنگي و سيري محصول يك مكانيسم بسيار پيچيده هستند.
دانشمندان ميخواهند با شناسايي هرچه بيشتر اين مكانيسم، راه حل هايي براي جلوگيري از شكم بارگي پيدا كنند، تا ديگر آدميزاد به راحتي فريب رنگ و بوهاي خوش را نخورد و بتواند راحت تر دروازه بدنش را كنترل كند. اما همه اينها فقط كمكي هستند براي اعمال اراده. اصل هنوز اراده انسان است.
بدن بيشتر ما آدمي زادها به ترتيب خوردن صبحانه، ناهار و شام عادت كرده، آن هم سر بعضي ساعت هاي خاص. براي همين سر ظهر احساس گرسنگي ميكنيم، چون سالهاست كه در اين وقت ناهار ميخوريم.
استفاده از تصويرهاي MRI نشان مي دهد كه الگوي فعاليت مغز انسان وقتي غذاي مورد علاقه اش را ميبيند، با وقت ديدن غذايي كه دوست ندارد، اساسا متفاوت است. بدن ما قبل از اينكه غذا را به دهان بگذاريم، به خاطر شكلش به آن واكنش نشان ميدهد؛ براي همين است كه آب دهانمان با ديدن قورمه سبزي مامان راه ميافتد.
از اصلي ترين سرنخهايي كه بدن ما از روي آن ميفهمد به غذا نزديك شده، بوي خوراكي هاست. بوي غذا باعث ترشح انسولين بيشتر در خون ميشود و اين به ما احساس گرسنگي ميدهد. وقتي بوي غذا با ديدن غذا همراه ميشود، كنترل كردن اشتها واقعا سخت است.
هر چه هواي محيط سردتر باشد، مردم كمتر جلوي شكمشان را ميگيرند. براي همين رستوران دارهاي كاردرست سعي ميكنند هميشه محل نشستن مشتريهايشان را خنك نگه دارند. سوخت و ساز بدن هنگام غذا خوردن باعث بالا رفتن حرارت بدن ميشود؛ به همين دليل گرما يك جورهايي نشانه دست كشيدن از غذاست.
حتي بعد از خوردن يك وعده غذاي مفصل، معمولا براي يك كم دسر جا داريم. اين اشتياق به دسر، به خاطر برآورده نشدن كامل نياز بدن به شيريني است. با روشهايي مثل اضافه كردن كمي ميوه به سالاد، مي شود جلوي اين شيريني دوستي مضر را گرفت.
كربوهيدرات هاي تصفيه شده نيز اشتها را افزايش مي دهند. منظور از كربوهيدرات هاي تصفيه شده، مواد نشاسته اي مانند گندم و برنج هستند كه سبوس و غلاف آنها جداشدهاست. چند ساعت بعد از خوردن يك وعده غذاي حاوي اين مواد - مثل نان سفيد يا ماكاروني تهيه شده از آرد سفيد - بدن ممكن است دوباره احساس گرسنگي كند؛ براي اينكه اين غذاها باعث افزايش ترشح انسولين و كاهش قند خون ميشوند. پايين آمدن قند خون اشتها را افزايش مي دهد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید