دکتر عصام العماد، شيعه شناس، متخصص در علم رجال و حديث و تاريخ، مدرس مجمع جهاني اهل بيت (عليهم السّلام) و فارغالتحصيل دانشگاههاي مذاهب عربستان سعودي است. وي که خود زماني پيرو وهابيت بوده و اکنون به مذهب تشيع گرويده است، در گفتوگوي تفصيلي به تشريح شکلگيري فرقه وهابيت و افشاي ماهيت آن پرداخته است.
وي با بيان اين که مبناي فقهي وهابيون بسيار مصلحتي است، گفت که نگاه فرقه وهابيت فقط در مورد قبور است و انفجار قبوري که در دنيا صورت ميگيرد ناشي از اين تفکر است.
العماد، بزرگ ترين مشکل دنياي اسلام را حرکت وهابيت دانست و با بيان اين که وهابيون به مقولهاي به نام «تقريب مذاهب» اصلا اعتقادي ندارند، پيشنهاد داد که علماي شيعه و سني در مقابل صدور فتاوي تکفيري وهابيون بيانيهاي مشترک صادر کنند.
وي با اشاره به اين که فتواي وهابيون ناشي از تاثيرات عناصر اسراييلي در ميان آنان است، آن را در راستاي متوقف کردن حرکت حزبالله لبنان و اخوان المسلمين دانست.
دکتر عصام العماد که يمنيالاصل و ?? ساله است و تحصيلات خود را در دانشگاههاي عربستان گذرانده و روزي خود در زمره پيروان وهابيت بوده و امروز به عنوان يک شيعهشناس در ايران به تدريس و تاليف مشغول است، در گفتوگويي تفصيلي با خبرنگار فقه و حقوق خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: صدور فتواي تکفيري ?? نفر از علماي وهابي عربستان چيز غريب و جديدي نيست؛ چرا که وقتي ما به تاريخ وهابيت از بدو تأسيس آن نگاه ميکنيم، مشاهده ميکنيم که وهابيت در بستر تکفير به وجود آمده و بر طبق آن رشد و حرکت کرده است.
وي گفت: گمان نميکنم هيچ مذهبي همانند وهابيت در فضاي تکفيري تبلور يافته باشد و متاسفانه اينگونه تندروي آنان ناشي از جهل به معني تکفير و خصوصيات آن است.
العماد اظهار داشت: بنده از آن زمان که به ايران آمدم مشغول تاليف کتب و نقد روش وهابيت شدم که يک نمونه از مناظراتم با يکي از مفتيهاي کويت صورت گرفت و آن در مجموعه کتاب «الزلزال» چاپ شده است که به فارسي نيز ترجمه شده است.
مؤسس فرقه وهابيت اطلاع کاملي از علوم اسلامي چون منطق و اصول و لغت نداشته است
وي ادامه داد: شيخ محمد عبدالوهاب مؤسس مذهب وهابيت است و فردي است که در خانوادهي علمي رشد و در نزد پدر و برادر خود تحصيل کرده است وليکن متاسفانه انحرافات بزرگ فکري داشته است.
معتقدم شيخ عبدالوهاب با دو مشکل بسيار بزرگ دست و پنجه نرم ميکرد که البته اين دو مشکل را از مطالعات مکرر کتابهاي وي، کشف کردهام. مشکل اول وي کمبود علم بوده است. او اطلاع کاملي از علوم اسلامي چون منطق و اصول و لغت و... نداشته است.
وي گفت: شيخ محمد عبدالوهاب هرگز نتوانسته است تحصيلي کامل و جامع از علوم، در يک دانشگاه معتبر داشته باشد و هرگز نتوانسته به شکلي ملازم نزد شخصيتي علمي تلمذ کند.
عصام العماد افزود: متأسفانه شيخ محمدعبدالوهاب قبل از اينکه تحصيلات خود را بهطور کامل تکميل کند، عهدهدار امر تبليغ دين شد؛ اين در حالي بود که وي داراي روحيه تندرويي بود.
مشکل اساسي و بزرگ موسس وهابيت انحراف سلوکي نبوده بلکه مشکل فکري بوده است.
وي مشکل دوم شيخ محمد عبدالوهاب را انحراف فکري و عقيدتي برشمرد و عنوان کرد: مشکل اساسي و بزرگ وي، مشکل فکري بوده است که نمونه چنين مسألهاي درميان خوارج در زمان امام علي عليهالسلام وجود داشته است.
عبدالوهاب علاوه بر شيعه، اهل تسنن معتدل را نيز مورد هجمه قرار داد.
وي اضافه کرد: از بدو ظهور شيخ محمد عبدالوهاب ما شاهد افکار خطرناکي از وي بوديم که متأسفانه وي فقط بر ضد شيعه عمل نکرد بلکه تمام اهل تسنن مخلص و معتدل را نيز مورد هجمه فتوايي خود قرار داد.
عصام العماد گفت: شيخ محمد عبدالوهاب معناي حقيقي و ضوابط اصلي تکفير را پي نبرده بود؛ بنابراين جمع کثيري از مسلمانان شيعه و سني را داخل در دايره شرک و تکفير نمود و اين همان خطر بزرگ است. وي هرکس که تابع افکارش نبود را ضد توحيد ميانگاشت.
وي ادامه داد: اين شخصيت با فکر شخصي خود قواعدي را در زمينه توحيد تدوين کرده بود و هر کسي را با اين چهارچوب مخالفت يا نقد ميکرد، کافر ميشمرد و بر اين اساس مشاهده ميکنيم بزرگان علمي عالم اسلام را رد کرده است؛ مثلا کتاب توحيد زمخشري، تفسير آيات توحيد امام فخر رازي و امام ابوحامد غزالي، طبرسي و عسقلاني، ثعلبي و حتي طبري که از علماي بزرگ اهل سنت است، در نظر شيخ محمد عبدالوهاب مصداق کتب مضله است و نويسنده آن کتاب، کافر است.
اين محقق تاريخ اسلام خاطر نشان کرد: شيخ محمد عبدالوهاب يک نوع حساسيتي در مساله توحيد داشت و درصدد بود با فکر خودش اين مساله را حل کند غافل از اينکه کميتش در اين زمينه لنگ بود و او با کارش نه فقط مشکل در عربستان، بلکه در تمام جوامع اسلامي از اندلس تا ايران و پاکستان و در ميان تمام فرق اعم از اشعري،معتزله، سلفيه و شيعه و... ايجاد کرد. وي باعث شد جنبشهاي بزرگ اسلامي به چند دستگي مبدل شوند و از حرکت باز ايستند.
موسس وهابيت ميخواست توحيد ساختگي خويش را بر ديگران تحميل کند.
عصام العماد تاکيد کرد: بنده در صدد اين نيستم که نيت شيخ محمدعبدالوهاب را در اين کار بيابم؛ چرا که نيت، امري دروني و فقط خداوند متعال از آن مطلع است. آنچه براي من مسلم است، اين است که شيخ با عملکردش ميخواست توحيد ساختگي خويش را بر ديگران تحميل کند، بدون اينکه درک جامعي از آن داشته باشد. او به قدري تعصب داشت که در نامههاي خويش به ديگران، آنان را مشرک خطاب ميکرد و ميگفت (من محمد عبدالوهاب الي المشرکين). وي معتقد بود جان و مال و زنان مخالفش براي طرفدارانش مباح است.
وي ادامه داد: حتي شيخ سليمان عبدالوهاب برادر شيخ محمد عبدالوهاب نيز به مقابله با او پرداخت و روزي به او گفته بود«تو هرگز کتابهايي را که خواندهاي به درستي درک نکردهاي».
وي تاکيد کرد: بسياري از مسايلي را که شيخ محمدعبدالوهاب متعرض آن شده است، به قدري تند است که بسياري معتقدند «ابن تيميه» که او هم يکي از شخصيتهاي افراطي در تاريخ بوده است، از وي معتدلتر بوده است؛ چرا که در باب بدعت، کثيري از امور هستند که شيخ محمد عبدالوهاب آن را داخل در شرک دانسته، ولي «ابن تيميه» چنين نکرده است.
دکتر عصام العماد، فتواي تکفيري ?? تن از علماي وهابي را متأثر از فتاواي شيخ محمد عبدالوهاب عنوان و اضافه کرد: تا زماني که راه حلي براي اين معضل نيابيم، مشکل جهان اسلام حل نخواهد شد.
بزرگترين مشکل دنياي اسلام حرکت وهابيت است.
وي گفت: شيخ محمدسعيد رمضان لوطي که از فقهاي بزرگ است، گفته بود «حدود ??? متفکر اسلامي از سراسر جهان اجتماعي تشکيل داديم تا مشکلات جهان اسلام را بيابيم و حل کنيم. پس از بحث به اين نتيجه رسيديم که بزرگترين مشکل که دنياي اسلام با آن دست و پنجه نرم ميکند حرکت وهابيت است.» اينان مشکلاتي در تمام دنيا اعم از آمريکا و فرانسه، آلمان و چين و تمام جاهايي که در آن نفوذ کردهاند، ايجاد نمودهاند.
دکتر العماد از قول دکتر علامه يوسف قرضاوي نقل کرد: در دنياي اسلام کسي اعم از مرده و زنده وجود ندارد مگر اينکه وهابيت کتابي در لعن آن نوشته است چه شيعه باشد چه سني، چه زيدي و چه...
وي خاطر نشان کرد: به عنوان مثال يک وهابي کتابي در رد سيد جمالالدين اسدآبادي به نام «تحذير الامم من کلب العجم = برحذر داشتن امت از ...فارسي» نوشته است. يک وهابي ديگر کتابي در رد صاحب «تفسير المنار» به نام «صواعق من النار علي صاحب المنار: هجوم شعلههاي آتش بر سر صاحب کتاب المنار» نوشته است. ديگري کتابي به نام «الکلب العالي يوسف القرضاوي: ... بزرگ يوسف قرضاوي» نوشته است.
تمام نوشتههاي آنان فقط و فقط عليه مسلمانان است.
عصام گفت: بنده قبل از شيعه شدنم نزد فردي به نام «المدخلي» درس ميخواندم که نزد اين شيخ قريب ??? کتاب در لعن و رد بزرگان اسلام اعم از «سيد محمد قطب»، «شيخ محمد غزالي»، «آيتالله خويي»، «شيخ محمد عبده» و ... وجود داشت. اين در حالي است که ما در ميان کتب وهابيون کتابي در رد مارکسيست، بودائيسم، بهائيت و تفکرات اسراييلي و آمريکايي نميبينيم. تمام نوشتههاي آنان فقط و فقط عليه مسلمانان است.
فتواي وهابيون ناشي از تاثيرات عناصر اسراييلي در ميان آنان است.
اين، فتوايي است که از قصر سعودي صادر شده است.
فتواي وهابيون در راستاي متوقف کردن حرکت حزبالله لبنان و اخوان المسلمين است.
وي تاکيد کرد: فتواي وهابيون ناشي از تاثيرات عناصر اسراييلي در ميان آنان است و بايد توجه داشت که اين فتوايي است که از قصر سعودي صادر شده است زيرا تمام علماء و مفتيهاي عربستان کارگزار حکومت هستند. اين فتوا در جهت منافع اسراييل و براي متوقف کردن حرکت حزبالله لبنان و حماس و اخوان المسلمين و... صادر شده است.
عصام العماد، ظهور وهابيون معقول در عربستان را از پديدههاي مبارک ياد کرد و به خبرنگار فقه و حقوق ايسنا گفت: شيخ سليمان العوده، سردمدار وهابيون معقول از جمله کساني است که شجاعت نقد شيخ محمد عبدالوهاب را يافت و او را به خطا منتسب کرد.
وي، دليل تحقق چنين امري را داراي ريشهي تاريخي عنوان کرد و گفت: پس از آنکه بين «ملک فيصل» و «جمال عبدالناصر» درگيري پيش آمد، «ملک فيصل» جهت انتقامگيري، جمعي از علماي اهل تسنن مصر از جمله «سيد محمد قطب» و «شيخ محمد غزالي» را به عربستان دعوت کرد تا آنان را بر ضد «جمال عبدالناصر» به کار گيرد وليکن وقتي آنان وارد عربستان شدند چون از تفکرات «سيد جمالالدين اسدآبادي» و «شيخ محمد عبده» تاثير پذيرفته بودند، تفکرات «شيخ محمد عبدالوهاب» را مورد انتقاد شديد قرار دادند.
عصام العماد گفت: وقتي اينان وارد عربستان شدند «شيخ ربيع مدخلي» و «بنباز» تعبيري کرده و گفته بودند ورود اينان به منزلهي بمبي است که موجب انفجار تفکر وهابي خواهد شد.
وي ادامه داد: «سيد محمد قطب» پس از محکوميت به اقامت اجباري در عربستان مشغول تدريس شد و شاگردان معقولي چون «سليمان العوده» را پرورش داد.
درشرايطي که امام علي(عليه السّلام) وعمربنخطاب درعربستان نقد ميشدند،کسي حق نقد عبدالوهاب را نداشت.
عصام العماد گفت: من به ياد دارم زماني در دانشگاههاي عربستان نقد امام علي عليهالسلام و حتي عمر بن خطاب به راحتي صورت ميگرفت ولي هيچکس حق نقد شيخ محمد عبدالوهاب را نداشت. در اين ايام با ظهور بزرگاني شجاع چون «سيد محمد قطب» و «شيخ محمد غزالي» اين وضعيت افول يافت.
وقتي بزرگان وهابي نتوانستند با قدرت علمي«قطب»مقابله کنند،او را به شورش عليه ولي امر خودمتهم کردند.
وي ادامه داد: وقتي بزرگان وهابي نتوانستند با قدرت علمي «سيد محمد قطب» مقابله کنند، او را متهم کردند به اينکه عليه ولي امر خود شورش کرده است که او نيز در جواب گفته بود اگر ولي امري براي من باشد، او «جمال عبدالناصر» است.
حرکت وهابيت در جهت اهداف انگليس، آمريکا و اسراييل است.
نگاه فرقه وهابيت فقط در مورد قبور است و انفجار قبوري که در دنيا صورت ميگيرد ناشي از اين تفکر است.
عصام العماد، حرکت وهابيت را در جهت اهداف انگليس و آمريکا و اسرائيل برشمرد و گفت: اين مذهب نگاهش فقط در مورد قبور است و به امور ديگر اهتمام ندارد و معتقدند زيارت قبور شرک است و انفجار قبوري که در دنيا صورت ميگيرد ناشي از اين تفکر است. اين تا جايي بوده است که برخي از علماء گفته بودند، گويي شيخ محمد عبدالوهاب در مقبره متولد شده و بنابراين عقدهاي دروني در اين مورد دارد.
وهابيون چون درک درستي از معارف ندارند امور عرفي را داخل در مفهوم بدعت ميدانند.
وي، بناي قبور و اشکال مختلف مقبره را از جمله امور عرفي برشمرد و اضافه کرد: وهابيون چون درک درستي از معارف ندارند امور عرفي را داخل در مفهوم بدعت ميدانند.
به اعتقاد عبدالوهاب، مشرکين مسلمان از مشرکين دوران پيامبر مانند ابولهب و ابوجهل بدتر و ملعونترند.
مدرس مجمع جهاني اهل بيت (ع) گفت: محمد عبدالوهاب آنچنان در مورد مسلمانان تندرو بود که در کتاب خود نوشته است مشرکين مسلمان از مشرکين دوران پيامبر مانند ابولهب و ابوجهل بدتر و ملعونترند.
مرض تکفير امري است که بايد نسبت به آن هوشيار بود.
وي تصريح کرد: معتقدم هر جا تکفيري صورت گيرد پس از آن انفجاري در عالم رخ خواهد داد و مرض تکفير امري است که بايد نسبت به آن هوشيار بود.
اين محقق و پژوهشگر تاريخ و حديث تاکيد کرد: بايد مومنين کاملا مواظب و هوشيار باشند چرا که پشيماني پس از تحقق مشکلات سودي نخواهد داشت.
وهابيون هرگز در انفجار حرمين عسگريين و کربلا و نجف متوقف نخواهند شد.
عصام العماد ابراز عقيده کرد: وهابيون هرگز در انفجار حرمين عسگريين و کربلا و نجف متوقف نخواهند شد بلکه اگر فرصت يابند، حرم ديگر ائمه اطهار را نيز منفجر خواهند کرد.
علماي شيعه و سني در مقابل صدور فتاوي تکفيري وهابيون بيانيهاي مشترک صادر کنند.
وي پيشنهاد کرد: در مقابل صدور فتاوي تکفيري تمام بزرگان اهل سنت و شيعه در تمام نقاط عالم جمع شوند و بيانيهاي در محکوميت چنين اموري صادر کنند چرا که کوتاهي در اين کار ضرر را متوجه همگان خواهد کرد. محکوميت مراجع ديني در قم و نجف در اين زمينه کافي نيست.
از يک وهابي معتدل شنيدم که ميگفت دولت ما ايران است.
نبايد با وهابيون عکسالعملي مانند آنان داشت بلکه بايد با جدال احسن آنان را مجاب کرد.
عصام العماد اظهار داشت: الحمدالله امروز تمام مسلمانان از شيعه و سني به جمهوري اسلامي ايران اطمينان دارند و خودم از يک وهابي معتدل شنيدم که ميگفت دولت ما ايران است. نبايد با وهابيون عکسالعملي مانند آنان داشت بلکه بايد با جدال احسن آنان را مجاب کرد.
در حوزههاي علميه ايران فتوايي بر تکفير اهل سنت نديدهام.
وي تعصب شديد وهابيون را يکي از مشکلات بزرگ آنان عنوان کرد و ادامه داد: متاسفانه در تمام دانشگاههاي عربستان کتابهاي شيخ محمد عبدالوهاب جزو متون درسي است و از همان ابتدا افکار اين شخصيت در وجود دانشجويان مستقر ميشود لذا به ياد دارم که وقتي در دانشگاه «محمد سعود» درس ميخواندم قريب هزار رساله دکترا در تکفير شيعه وجود داشت. اين در حالي است که در حوزههاي علميه ايراني ما فتوايي بر تکفير اهل سنت نديدهام.
وهابيون به مقولهاي به نام «تقريب مذاهب» اصلا اعتقادي ندارند.
عصام العماد در ادامه گفتوگو با خبرنگار فقه و حقوق خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: وهابيون به مقولهاي به نام «تقريب مذاهب» اصلا اعتقادي ندارند و «محمد کباري» که يک عالم بزرگ سعودي کتابي فقط در رد تقريب مذاهب نگاشته است و «ابنجويري» فتوي بر حرمت خوردن غذاي شيعه داده است؛ بنابراين اصلاح آنان کار آساني نيست.
مبناي فقهي وهابيون بسيار مصلحتي است
وي در عين حال خاطر نشان کرد: متاسفانه مبناي فقهي وهابيون بسيار مصلحتي است به گونهاي که اگر مصلحت خود را در ارتباط با شيعه ببينند صدها کتاب در اسلاميت شيعه مينويسند.
عصام العماد عنوان کرد: علماي عربستان وقتي ديدهاند ايران به عنوان رهبر فکري دنياي اسلام شناخته شده است، درصدد هجمهي ايران برآمدهاند و آنان وقتي انفجارات در کشور خود را ديدند به جهت تحقق چنين انفجاراتي در ايران، با صدور فتواهاي تکفيرانه افکار را به چنين سمتي هدايت ميکنند.
ايران بايد با جمع بين ديپلماسي و دين هوشيارانه در جهت خنثي کردن تحريکات وهابيون برآيد.
وي گفت: جمهوري اسلامي که آراسته به سياست علوي است بايد با جمع بين ديپلماسي و دين هوشيارانه در جهت خنثي کردن تحريکات آنان برآيد.
دکتر عصام العماد، شيعه شدنش را هديهي آسماني برشمرد و گفت: من در نزد «بنباز» در عربستان مشغول تحصيل بودم و با خود در اين انديشه بودم که پس از قرنها ارادات خالصانه نسبت به امام علي و امام حسين (عليه السّلام) و ديگر امامان بزرگوار، همچنان در قلوب عدهاي موج ميزند و کهنه نشده است و از طرف ديگر نقدهاي شديد نسبت به امام علي (عليه السّلام) و امام حسين(عليه السّلام) را در مجالس علمي عربستان مشاهده ميکردم و ميديدم ظلمهاي يزد و معاويه توجيه ميشود ولي به راحتي امامان شيعه نقد ميشوند.
مشاهده ميکردم در عربستان کتابهايي در دفاع از يزيد و... نوشته شده و هيچگونه انتقادي بر آنان وارد نکردهاند.
وي ادامه داد: بنده مجالسي را مشاهده ميکردم که به راحتي امام علي (عليه السّلام) را نقد ميکنند ولي وقتي فضايل امام -که حتي در خود کتابهايشان نيز هست- ميشنوند، قدرت تحمل ندارند. مشاهده ميکردم کتابهاي متنوعي در دفاع از يزيد و عمروعاص و... نوشته شده است و هيچگونه انتقادي بر آنان وارد نکردهاند.
وي ادامه داد: اينگونه جريانات باعث شد بر نفسم عتاب کنم و خود را به مطالعه در سيرهي اهل بيت (ع) وادار کردم.
مدرس مجمع جهاني اهل بيت(ع) به ايسنا گفت: در شبي از شبهاي ماه رمضان پس از نماز تراويح در مجلسي حاضر شدم که امام علي (عليه السّلام) را در قفس اتهام گذاشته بودند و به تمام عملکرد او بدون دليل اعتراض ميکردند و او را خليفهاي عنوان ميکردند که اگر زودتر کشته ميشد، آمريکاي امروز مسلمان ميگشت. ديدم آنان امام حسين (عليه السّلام) را سببساز فتنه بزرگ اجتماعي ميناميدند که پس از اين جلسه به شدت به مطالعه و تحقيق در زندگي اهل بيت (ع) روي آوردم.
پس از مطالعات تخصصي، دريافتم که تمام کارهاي امام علي (عليه السّلام) بر طبق عقل و منطق بود
به اين نتيجه رسيدم که سخنان وهابيون تماما توجيهات رکيکه و فاقد منطق است
وي اذعان کرد: پس از مطالعاتم که به طور تخصصي انجام دادم، يافتم که اتفاقا تمام کارهاي امام علي (عليه السّلام) بر طبق عقل و منطق بود و به اين نتيجه رسيدم که سخنان وهابيون تماما توجيهات رکيکه و فاقد منطق است. مثلا آنان احاديث فضايل امام علي عليهالسلام را بياهميت ميخواندند ولي نفرين پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) در مورد معاويه (خداوند هيچ وقت شکمت را سير نکند) را از جمله فضايل معاويه ميدانستند و توجيه ميکردند مقصود از اين حديث اين است که معاويه هيچگاه سير نشود و بخورد و سلامت پيدا کند.
عصام العماد افزود: شيعه شدن من نه فقط به اراده خودم بلکه با کرامت الهي و عنايت آسماني تحقق پذيرفت و خداوند را با تمام وجود بر اين نعمت عظمي شاکرم و از او ميخواهم مرا به معارف بيشتري هدايت کند.
به دليل شيعه شدنم هماکنون مورد تکفير وهابيون هستم
وي در پايان خاطر نشان کرد: بنده به دليل شيعه شدنم هماکنون مورد تکفير وهابيون هستم.
دکتر عصام العماد
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید