در عبري براي مفهوم کنيسه Synagogue کلمه «بت هکنست »، (bet ha-keneset) را به کار برده اند که «خانه تجمع » معنا مي دهد، و محلي است که يهوديان براي عبادت و دعاخواندن در آن جمع مي شوند. با تمام اهميتي که کنيسه در زندگي يهود دارد از منشا آن چيز چنداني نمي دانيم. در هيچ جاي کتاب مقدس عبراني اشاره صريحي به چيزي که شباهتي به کنيسه برساند وجود ندارد.
بسياري از محققان گفته اند که کنيسه اولين بار در دوران تبعيد بابل، که پس از خرابي معبد اول در 586 ق م صورت گرفت پيدا شد. به هرحال، اگر کنيسه ها در آن دوران نخستين وجود داشته اند بسيار عجيب است که تصريحي به آنها نشده است. اما قدر مسلم آن است که در قرن اول م کنيسه ها ديگر نهادهاي جاافتاده اي بوده اند.
از دوران تلمودي و در تمامي نوشته هاي يهودي پس از آن، اشارات فراواني به نهادي مشابه بت هکنست، به نام بت هميدراش، وجود دارد. اين اسم به معناي «خانه درس » است؛ جايي که مخصوص مطالعه تورات بوده است. به نظر مي رسد در دوران تلمودي اين دو کاملا از هم جدا بوده اند. در صورت امکان کنيسه را بر بلندترين نقطه شهر مي ساختند، در حالي که معمولا مدرسه را در بيرون شهر بنا مي کردند. اما سرانجام مدرسه در کنيسه ادغام شد، يا به عنوان ضميمه آن و يا به اين شکل که کنيسه کارکرد مهم ديگري نيز پيدا کرد.
از قرن سوم به بعد، کنيسه ها را با کنده کاري هاي نقش دار، معرق کاري، و نقاشي هاي ديواري تزيين مي کرده اند. اگرچه کنيسه ها با نقشه هاي متفاوت طراحي مي شوند، از برخي خصيصه هاي مشترک برخوردارند: گنجه عهد که دربردارنده تومارهاي شريعت است و در ديوار طرف اورشليم کار گذاشته مي شود؛ ميز قرائت که روي بيماه، (bimah)، که قسمت برجسته تري از کف کنيسه است و جلو گنجه عهد واقع است، قرار داده مي شود؛ و نوري که بر فراز گنجه عهد هميشه روشن نگه داشته مي شود. بر قياس پرده خيمه عهد (خروج، 26: 31- 34) در کنيسه هاي اشکنازي پرده بسيار پرنقش ونگاري جلو گنجه عهد مي آويزند. در کنيسه هاي سفاردي پرده پشت در گنجه قرار مي گيرد.
در يهوديت قوانيني درباره معماري کنيسه وجود ندارد و يهوديان در ساختمان کنيسه هاي خود تابع وضع معماري محل اقامت خويش بوده اند. اما از طرفي، در سرزمين هاي غربي، در بسياري موارد کنيسه ها به سبک شرقي ساخته مي شوند، چرا که اعتقاد بر آن بوده که اين امر ريشه هاي «شرقي » يهوديت را بهتر نشان مي دهد. ولي، در عين حال، بسياري کنيسه ها نيز تحت تاثير ساختمان کليساها بوده اند، اگرچه البته شکل صليبي آنها را هرگز به خود نگرفته اند.
در کنيسه ها حاخام ها وظايفي مانند جمع وجوهات، پيش نمازي، خادمي، و بالاخره وعظ و تعليم و نيز رهبري مناسک و پيش نمازي را بر عهده دارند. در کنيسه ها بسيار واقع مي شود که پيش نمازي را غير روحانيان برعهده مي گيرند.
در کنيسه هاي سنتي جايگاه ها مختلط نيستند. زنان جداي از مردان و در تالار بانوان يا پشت يک حائل مي نشينند. کوتاهي يا بلندي حائل يادشده بسته به ميزان آداب جويي جمعيت هر کنيسه در اين باب است. در کنيسه هاي ارتدوکس هاي افراطي اتاقي در قسمت عقب کنيسه به زنان اختصاص مي يابد. زنان در آن جا در ديد مردان نيستند، اما جريان امور کنيسه را، گرچه با سختي، از طريق پنجره هاي کوچک ديوار مياني و يا نرده هاي کارگذاشته شده در آن مشاهده مي کنند.
از يکي دو جمله از عبارات تلمود، و نيز از کشفيات باستان شناسي، چنين به نظر مي رسد که در دوره باستان و دوران تلمودي چنين تفکيکي در کار نبوده است. اينک عملا در تمامي کنيسه هاي اصلاح گرا و محافظه کار زن و مرد در کنار يکديگر مي نشينند.
در اکثر کنيسه هاي اصلاحگرايان و محافظه کاران سکوي وعظ، بيماه، و ميز قرائت روي سطح برجسته اي در کنار گنجه عهد واقع مي شوند و پيش نماز روبه روي جمعيت قرار مي گيرد؛ اما ارتدوکس ها اين عمل را تقليد از مسيحيان مي شمارند و علاوه بر آن، معتقدند وجهي ندارد که کسي به خاطر مردم با خدا راز و نياز گويد و باز رو به مردم بايستد؛ درنتيجه، پيش نماز ارتدوکس رو به خالق و روبه روي گنجه عهد مي ايستد. نيز اصلاح گرايان و محافظه کاران در کنيسه از ارگ در وقت نيايش خواني استفاده مي کنند، ولي البته کنيسه هاي بسياراندکي همانندکليساهااز ارگي ثابت دردکوراسيون خودبرخوردارند.
يهوديان اصلاح گرا غالبا کنيسه را معبد مي نامند، و اين بدان جهت است که ايشان منکر اين عقيده اند که در عهد ماشيح معبد در اورشليم دوباره ساخته، و قرباني ها در آن جا همچون قديم تقديم خواهد شد. اين نکته که اينک نماز معابد جاي قرباني را گرفته است در منابع رسمي نيز موجود است، اما اصلاح گرايان مدعي اند که کنيسه صرفا بدل معبد نيست، بلکه، در هر کجا که باشد، خود معبد است؛ اما ارتدوکس ها اين مطلب را رد مي کنند، زيرا اميدوار به ساخته شدن دوباره معبدند. برخي حاخام هاي ارتدوکس نسبت به استعمال لفظ «خانه خدا» براي کنيسه معترض اند، هم به اين دليل که اين اصطلاح را مسيحيان براي کليسا به کار مي برند و هم به اين جهت که در دعاي سليمان (اول پادشاهان، 8: 11 و)... و در کتاب عزرا (9: 9) مقصود از اين اسم همان معبد است. علي رغم اين که در تلمود (شبات، 11 الف) آيه يادشده از عزرا همچنان که بر معبد اطلاق شده است براي کنيسه هم استعمال گشته، اما بدلايل گفته شده، يهوديان معمولا براي اشاره به کنيسه از نام «خانه خدا» استفاده نمي کنند.
علاوه بر اينها، به تبع شکاف موجود ميان حسيديان و رهبران رسمي اجتماعات ديني ديگر، حسيديان که هر گروهي از آنان مريد يک صديق خاص اند، در محافل کوچک خود به عبادت مي پردازند. يهوديان اصلاح گرا و محافظه کاران به علت تفاوت هاي الهياتي و مکتبي، هرکدام کنيسه اي مربوط به خود درست کرده اند که در آنها ترجيحات مخصوص هريک بروز خاص خود را دارند. کنيسه ها معمولا امور خويش را کاملا مستقل از يکديگر پيش مي برند، اما دراين ميان کنيسه متحد لندن بزرگ، که متشکل است از مجموعه اي از کنيسه ها که جملگي به يک سازمان مرکزي تحت امر سرحاخام تعلق دارند، نمونه بي نظيري است. اما البته برخي مجموعه هاي کنيسه اي، مانند اتحاد جهاني کنيسه هاي مترقي (که اصلاح گرايند) و يا کنيسه متحد امريکا (که محافظه کارند) نيز هستند که کنيسه هاي منفرد وابستگي مختصري به آنها دارند. در غربت، (Diaspora)، کنيسه کانون زندگي جمعي است و همه امور اجتماعي و خيريه تحت لواي کنيسه انجام مي پذيرد. از سوي ديگر، در کشور اسرائيل چون جنبه هاي اجتماعي به عهده ديگر مؤسسات دولت است، کنيسه صرفا به عنوان جاي عبادت و مطالعه است.
منابع:
1. http://www.hawzah.net/Per/Magazine/HA/009/ha00904.asp
2. فصلنامه هفت آسمان، شماره 9 ، برگرفته از:
Cohn-sherbok, Dan: The Blackwell Dict. of Judaica, 1992؛ Cohn-Sherbok, havinia and Dan: A Popular Dict. of Judaism, Curzon, 1997؛ Jacobs, Louis؛ The Jewish Religion, A Companion, Oxford Uni. Press, 1995.
ترجمه ر. فرزين
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید