نارنجكانداز
در پايگاه حسن نوران، هر شب كردهاي ضد انقلاب به ما حمله ميكردند. تصميم گرفتم دستگاهي بسازم كه نارنجك دستي را با فاصله بيش از صدمتر پرتاب كند.
اين كار را با يك لوله خمپاره 60، يك فشنك دوشكا و يك قطعه سيم مفتول انجام ميداديم و با اين روش نارنجك دستي بيش از 400 متر پيش ميرفت.
منبع: كتاب فرهنگ جبهه
نارنجك كمان
بچهها اغلب براي پرتاب نارنجك مشكل داشتند و برد دستشان به 50 متر هم نميرسيد، سه نفر از نيروهاي گردان به نامهاي جواد اميني، محسن هدايتي، حسين فرهاديان در خط فاو و در محور درياچه نمك براي حل اين مشكل كمان بزرگي ساختند كه با آن ميتوانستي نارنجك را تا شعاع زيادي پرتاب كني.
منبع: كتاب فرهنگ جبهه
نبرد بيل با موشك
منطقهاي كه ما در آنجا مستقر بوديم، نقش مهمي در جلوگيري از سقوط آبادان داشت. اما عراق آن منطقه را با موشك ناو مدام زير اتش ميگرفت. روز به روز وضعيت ما بدتر مي شد.
يكي از بچهها گفت:«چند روز پيش از داخل سنگر يكي از موشكهاي شليك شده را ديدم، متوجه شدم كه يك سيم به پشت آن وصل است و فكر كردم اگر اين سيم را قطع كنيم حتماً موشك منحرف ميشود».
روز بعد همه آماده شديم، عراقي ها كه موشك را شليك كردند، بچهها با چوب و بيل منتظرش بودند. موشك از بالاي خاكريز ما عبور كرد. عراقيها قصد داشتند ماشين تويوتاي ايران را در جاده بزنند، اما بچهها به زحمت چوب و بيل را به سيم انتهاي موشك گير دادند و آن را پاره كردند. موشك كمي جلوتر از خاكريز افتاد و به مقصد نرسيد، بچهها با ديدن اين صحنه فرياد زدند الله اكبر.
منبع: كتاب خلاقيتها صفحه 80
نامههاي پيشتاز
قبل از شروع عمليات، بعضي روششان اين بود كه چند نامه مينوشتند و نزد دوستانشان امانت ميگذاشتند.
همه چيز نامه كامل بود جز تاريخ تحرير آن، كه اگر بخت يار ميشد و شخص به شهادت ميرسيد، بچهها بايد تاريخ نامهها را به ترتيب مينوشتند و پست ميكردند تا خانواده چند صباحي دل خوش باشند و بعد خبر اصلي به آنها برسد.
منبع: كتاب خلاقيتها
نبرد ايذايي
اوايل تيرماه سال 60 يكي از افسران هوابرد ارتش به نام آقاي «داوودنژاد» در حالي كه مسئوليت يك گروه را بر عهده داشت، موظف شد دشمن را در منطقهي خود مشغول كند تا بچهها از محور اصلي ديگر وارد عمل شوند.
در فاصلهي زماني چند روزه، او با وسايلي كه در اختيار داشت، محور عملياتي درست كرد؛ تعدادي چراغ تهيه كرد و بوسيلهي سيمكشي آنها را به صورت جفت جفت و تكي، كار گذاشت كه مرتب خاموش و روشن مي شدند. او در فاصلهي 30 الي 40 متري آنها نيز تيرباري قرار داد و دستگاه كنترلش را با سيمكشي به چند باتري اتومبيل وصل كرد و تا 2 الي 3 كيلومتر به پشت خط اول سيم كشيد. شب با دستگاه كنترل امواج، چند انفجار بوجود آورد. مسلسلها شروع به كار كردند و چراغها نيز كار ميكرد و به دنبال آن عراقي ها مرتب و با تمام توان، منطقه (خط دهلاويه- سوسنگرد) را زير آتش گرفتند.
عمليات در محور اصلي انجام شد و مهمات دشمن براي پشتيباني در محور اصلي نبرد با اين ابتكار بيفايده استفاده شد.
منبع: كتاب خلاقيتها
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید