آرامگاه لباس
تابستان سال 1366 در جزيره مجنون جمعي از بچهها در محاصره عراقيها قرار گرفتند. آنها وسايلشان را در كمينها دفن كرده و روي يك سنگ نوشتند آرامگاه برادر فلاني تا بعد از بازگشت وسايل را پيدا كنند.
بعد از مدتي نيروهاي خودي آن محل را از دست عراقيها پس گرفتند و وسايل بچهها با نام و نشانيهايي كه پيش بيني كرده بودند به دستشان رسيد.
منبع: كتاب خلاقيتها
آرپي جي بيخرج
در خط پدافندي شلمچه بعد از كربلاي 5 دشمن شروع به پاتك كرد.يكي از تانكها بعد از نزديك شدن از خاكريز كوچكي كه آنجا بود گذشت.
در همين حال يكي از رزمندگان با شجاعت تمام، ميلهاي را برداشت و به سرعت به طرف تانك حركت كرد و آن را در زنجير تانك قرار داد و آن با چرخش به دور خودش از حركت بازماند.
منبع: كتاب خلاقيتها
آفتابه با انصاف
در شرايطي كه از بابت آب در مضيقه بوديم يكي از برادران در بدنهي آفتابه سوراخي ايجاد كرده بود كه بيشتر از يك حدي در آن آب قرار نگيرد و افراد ناگزير به صرفهجويي شوند.
منبع: كتاب خلاقيتها
آن روزهاي سخت
بعد از چهل و چند روز که از محاصرهي شهر بانه ميگذشت، براي اين که ضدانقلاب نتواند به داخل پادگان رخنه کند، شهدا را به حالت نشسته در سنگر ميگذاشتيم و اسلحهها را روي دوششان قرار ميداديم تا دشمن فکر کند افرادي در سنگر هستند. و با چنين شگردهايي، توانستيم بحمدلله پادگان را نجات دهيم. يکي از فرماندهان جبهههاي غرب
منبع: كتاب گلشن ياران
آنتن آبكشي گردان
از وظايف بچههاي تبليغات و عقيدتي – سياسي ضبط برنامههاي مربوط به اسرا و ارسال پيامهاي آنها از راديو و تلويزيون عراق بود. اما مشكل اين كار بادهاي شديدي بود كه آنتن را ميچرخاند و از جهت اصلي خودش خارج ميكرد. از اينجا بود كه طرح آنتن آبكشي گردان مطرح شد.
يعني براي بالابردن كيفيت تصوير چند آبكش روي آنتن معمولي نصب كردند و پايه آنتن را كه به سنگر تبليغات منتهي ميشد به چرخ دندهاي بستند. آن چرخ دنده با زنجير دوچرخه به ركاب وصل ميشد. اهرم مانندي را نيز لابه لاي دندهي بزرگ تعبيه ميكردند كه چنانچه آنتن در جهت موافق قرار گرفت از چرخيدن آن جلوگيري كند. و هنگام وزش با دو تغيير جهت احتمالي امواج و فركانس بدون اينكه نياز باشد، كسي بالاي ساختمان و سنگر برود، از همين پايين ركاب بزنند و چرخ دندههاي آنتن را بچرخانند تا در جاي مناسب قرار گيرد. در ميان آبكشها از سمبه كلاش هم استفاده ميشد كه در سوراخهاي آبكش پيچ ميشد و با دسته يغلاوي به حاشيه آبكش متصل ميگشت. در حالي كه سر ديگر دسته يغلاوي به سر سمبهي آزاد كلاش وصل بود.
منبع: كتاب خلاقيت ها صفحه 285
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید