آيا اهل تسنّن مسائل مربوط به نامحرم را رعايت مي كنند؟
شيعه و سني در مسائل مربوط به نامحرم و لزوم حجاب و پوشش زن، اتفاق نظر دارند بدليل اينكه اين مسأله ريشه در قرآن كريم دارد كه مرجع فقهي همة مسلمانان مي باشد.
ادامه مطلبشيعه و سني در مسائل مربوط به نامحرم و لزوم حجاب و پوشش زن، اتفاق نظر دارند بدليل اينكه اين مسأله ريشه در قرآن كريم دارد كه مرجع فقهي همة مسلمانان مي باشد.
ادامه مطلبدر عين خفقان عمومي دوران بني اميه و بني عباس و دستهاي مرموز و مقتدر سياست وقت و تعصبات شديد مذهبي اخبار مربوط به ولايت و امامت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و خصوصاً احاديث مربوط به امام مهدي(عج) در كتب روايي اهل سنّت بطور گسترده ذكر شده است توجه به اينگونه احاديث اين حقيقت را اشكار و روشن مي سازد كه موضوع مهدي و قائم، در زمان پيامبر اسلام، امر مسلّمي بوده است. به طوري اين عقيده در بين مردم شايع بود، كه در اصل آن ترديد نداشته و از فروعاتش بحث ميكردند
ادامه مطلبيكي از عقايد اساسي و بنيادين اهل سنت، عادل بودن ياران و اصحاب رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ است. بر اساس اين باور، تمامي اصحاب، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ كه با ايمان به اسلام از دنيا رفته باشند، عادل بوده و از هرگونه فسق و اعمال خلاف مروّت به دور ميباشند. البته عدالت را مرادف عصمت نميدانند كه فرد هيچ گناهي نكند. بلكه مهم آن است كه فرد به صورت علني تظاهر به گناه نكند. آنها هيچ كس را قابل مقايسه با اصحاب نميدانند و پس از پيامبران، ايشان را افضل خلايق برميشمرند. چنان كه ابوامامه از بزرگان اهل سنت، در جواب كسي كه معاويه را با عمر بن عبدالعزيز مقايسه كرده بود گفته است كه: «لا نعدل باصحاب محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ احداً» يعني ما هيچ كسي را با اصحاب رسول خدا(ص) مساوي و معادل نميدانيم:
ادامه مطلبديدگاه اهل سنت به روايتِ فوق يكسان نيست و بطور كلي مي توان به سه گروه تقسيم نمود: ـ گروه اول؛ كساني كه بدون تعصبات كوركورانه و مخالفت با آن، بر صحت روايت اقرار كرده و آن را صحيح السند دانسته اند؛ لذا در مقابل آن تاب نياورده و به آن تسليم شده و حقيقت را پذيرفته اند.
ادامه مطلبتفاوتهاي زيادي بين عقايد معتزله و اشاعره وجود دارد. به علّت نظم بحث ابتدا بر طبق اصول پنجگانه معتزله، فرق دو مكتب را بررسي و در آخر به ديگر اختلافها، فهرستوار اشاره مي نمائيم.
ادامه مطلبمذهب اشعريه از معروف ترين مذاهب كلامي در دنياي اهل سنت است، كه در آغاز قرن چهارم هجري پديد آمد. قبل از آن، مذهب حنبليه، مذهب رسمي و معروف ميان اهل سنت بود. مؤسس مذهب اشعريه ابوالحسن علي بن اسماعيل اشعري است، وي به سال 260 هجري قمري در بصره به دنيا آمد، و به سال 324 يا 330 در بغداد در گذشت. پدرش اسماعيل بن اسحاق، مكني به «ابي بشر» از طرفداران اهل حديث بود، بدين جهت اشعري در كودكي با عقايد اهل حديث خو گرفت، در دوران جواني به مكتب اعتزال گرايش يافت و تا چهل سالگي با معتذله بود. ولي بار ديگر به جانبداري از عقايد اهل حديث قيام كرد.
ادامه مطلبپس از اينكه نتيجه جنگ صفين به حكميت و داوري كشيده شد، گروهي كه خودشان حكميت را به امام علي - عليه السلام - تحميل كرده، بودند، نسبت به آن معترض شده و از اردوي امام علي ـ عليه السلام ـ كناره گرفتند كه در تاريخ به خوارج مشهورند و چون بر اين عقيده بودند كه: فرماني جز فرمان خدا نيست «لا حكم الّا لللّه» به «محكمه اولي» يعني داوري خواهان نخست معروف شدند.
ادامه مطلبمسيحيت در طول تاريخ خود، شاهد پيدايش فرقههايي در درون خود بوده است، اگرچه بعضي از اين فرقهها در جهت تعديل رفتار و عقايد كليسا گام برداشتهاند. اما برخي ديگر برخورد كليسا را در مواجه با اصلاحطلبي، تشديد نمودهاند. ميدانيم كه كليسا، خصوصاً در دوران قرون وسطي، خشونت را به حدي رساند كه در برخورد با كمترين مخالفت، از سلاح تكفير و ارتداد بهره جست، و مجازاتهاي سنگيني تا سر حد زنده در آتش سوزاند. را براي افراد رقم زد. غافل از اينكه «فكر آدمي چيزي بسيار لطيف است و نيروهاي خشن در مقابله با آن، سلاحي بسيار ضعيف و ناتوان هستند».[1]
ادامه مطلبتمام اقوام جهان در انتظار يك رهبر و منجي بزرگ به سر مي برند كه هر كدام او را به نامي مي خوانند ولي همگي در اوصاف كلي و اصول برنامه هاي او اتفاق نظر دارند. بنابراين بر خلاف آنچه شايد بعضي مي پندارند مسالة ايمان به ظهور يك نجات بخش بزرگ اختصاص به اعتقاد مسلمانان نداشته بلكه اسناد و مدارك موجود نشان مي دهد كه اين يك اعتقاد عمومي و قديمي در ميان همة اقوام و اديان شرق و غرب است.
ادامه مطلبيكي از دينهايي كه خداوند متعال به فرزندان ابراهيم ـ عليه السّلام ـ عنايت فرموده است، دين مسيحيت ميباشد. آن طور كه از قرائن و شواهد بر ميآيد قبل از اسلام دين مسيحيت آخرين دين بوده است كه خداوند براي هدايت و ارشاد انسانها، به ارمغان فرستاده است.
ادامه مطلببسياري از اديان و مذاهب، در آيين خود، به مصلح يا موعودي كه در آخر الزمان ظهور مي كند و جهان را به صلح و آرامش رسانده، عدالت و مساوات را برقرار مي نمايد، اعتقاد دارند؛ اين باور حتي جزئي از اصول اساسي كيش و مذهب آنهاست.
ادامه مطلبغسل تعميد يكى از آداب مذهب مسيحيان است و مدّعى هستند كه پيش از مسيح نيز وجود داشته است و اين عمل درباره هركس انجام گيرد سبب پاكى از گناه وقف نفس در راه خدمت و طاعت خدا مى باشد. با اين همه، مؤلّف كتاب «قاموس مقدّس» مى گويد: «حضرت مسيح را كسى تعميد نداده است!»(1)
ادامه مطلبتنخ «Tenekh»كتاب مقدس يهوديان است كه شامل تورات، نبييم (كتابهاي انبيا) و كتوبيم (رساله ها) است، بنابراين، كتاب مقدس آنان به سه بخش تقسيم مي شود. تورات، كتابهاي انبياء رساله ها،[1] پس تورات بخشي از كتاب مقدس يهوديان مي باشد. يهوديان و مسيحيان اتفاق نظر دارند كه عهد قديم الهام شده است.[2]
ادامه مطلبابتدا بايد معلوم گردد كه منظور مسيحيان از فرزند خدا بودن حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ چيست؟ و در ثاني اين كه در زيارت وارث امام حسين ـ عليه السلام ـ را با عبارت «ثارالله» توصيف كرده به چه معناست و در نهايت آيا اين دو مطلب شباهتي به هم ديگر دارند و ميتوان هر دو را موجب شرك، تشبيه، تجسيم و... دانست يا نه؟
ادامه مطلبآيات مورد استناد هيچكدام بر مسطح بودن زمين كه در مقابل كروي بودن باشد، دلالت ندارد. زيرا دو آيهاي كه در آنها كلمه «مدّ» بكار رفته است به اين معنا ميباشند كه خداوند زمين را گسترش داده تا براي زندگي انسان و پرورش گياهان و جانداران آماده باشد به اين معنا كه گودالها و سراشيبهاي تند و خطرناك را بوسيله فرسايش كوهها و تبديل سنگها به خاك پر كرده و آنها را مسطح و قابل زندگي ساخته در حالي كه چين خوردگيهاي نخستين به گونه اي بوده كه اجازه زندگي را به انسان نميداد و اگر خداوند زمين را گسترده نميكرد و آن را از كوههاي سر به فلك كشيده ميپوشاند صلاحيّت كشت و زرع و سكونت را نميداشت و جانداران جايي براي حيات خود را نمييافتند.[1]
ادامه مطلب