نکات آيات :
1. ميزان بارندگي و تبخير به يک اندازه است :
چنانکه در آيه گفته شده ميزان بارش آب به زمين و ميزان تبخير شدن آب از زمين به يک اندازه است. برآورد مي شود که در سال 513 ترليون تن آب به زمين مي بارد و همين اندازه نيز تبخير مي شود، که بخش عمده آن از درياها و اثيانوي ها است، و در مرتبه پس از آن از حوضه هاي آبي ديگر روي زمين، و در مرتبه پس از آن از ترشح و عرق درختان است .
2. آب درون زمين آب باران است و برخي از درختان از آب درون زمين استفاده مي کنند: چنانکه در آيه گفته شده آب هاي درون زمين در واقع آب باران است که در زمين فرو رفته از جمله در عمق کم زمين روان مي شود . اين آب ها به طور ميانگين تا ده روز مي توانند روان باشند و به حوضه هاي آبي مي ريزد، و بر عکس از حوضه هاي آبي نيز وارد چشمه ها و راه هاي آبي مي شود و از راه هاي باريک و موئي به بالا نفوذ مي کند و درختان از آن استفاده مي کنند و درختاني که خود ريشه در اعماق دارند آب خود را از آن مي گيرند .
بخش ديگري از آب باران از لايه يا لايه هاي سفت و سنگ هاي شکافته زمين نفوذ کرده به اعماق مي رود و انبار مي شود، و مدت 1000 سالي مي تواند باقي بماند. در جهان دانش در اين رابطه يک تئوري مي بينيم که مربوط به قرن هفدهم است (يعني بيش از هزار سال پس از گفته قرآن)، که مي گويد آب منايع زمين همان آب باران است که درون زمين نفوذ مي کند . البته در اين تاريخ قرآن ترجمه شده در غرب وجود داشته و احتمال اين که منبع برخي تئوري ها قرآن باشد نيز بعيد نيست .
« وَ فِي الَرضِ قِطَعٌ مُتَجاوِزاتٌ وَ جَنّاتٌ مِن اَعنابٍ وَ زَرَعٌ وَ نَخيِلٌ صِنوانِ يسقي بَماءٍ واحِدِ وَ نُفَضّلُ بَعضَها عَلي بَعضٍ فِي الُکُلِ اِنّ في ذَلِکَ لَاياتٍ لِقَومِ يَعقِلون »
در زمين قطعاتي پيوسته و مختلف وجود دارد دارد و در آن باغ هايي از انگور و زراعت و نخل هايي که از يک ريشه و يا دو ريشه روييده اند وجود دارد، همگي با يک آب سيراب مي شوند و ميوه برخي را بر برخي ديگر برتري داده ايم و در اين موضوع براي گروه انديشمند، نشانه هايي (از عظمت و قدرت خدا) است .
زمين در نگاه هاي نخستين ما به صورت هاي مختلفي جلوه مي کند؛ پاره اي از آن را به گونه سنگلاخ و شوره زار مي بينيم که براي هيچ نوع کشت شايستگي ندارد و چه بسا در اسرار آفرينش اين قسمت در شگفت مي مانيم و از خود مي پرسيم هدف از آفريدن اين پهنه هاي غير قابل کشت چيست؟ ولي به طور مسلم نتايجي دارد که سر پنجه علم به تدريج از آن پرده بر مي دارد .
ولي پاره اي ديگر از سرزمين ها را حاصلخيز و آماده هر نوع کشاورزي مي بينيم که به صورت يک منبع سرشار از حيات و زندگي، جنبش و حرکت جلوه گري مي کند .
قرآن اختلاف چهره هاي گوناگون زمين را گواه بر وجود تدبير در جهان آفرينش مي داند و در آغاز آيه مورد بحث مي فرمايد:
« وَ فِي الاَرضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتُ »
در روي زمين قطعات گوناگون و به هم پيوسته اي وجود دارد .
آيا وجود اين قطعات رنگارنگ دليل بر وجود حکومت عقل محيط بزرگي، بر اين کره خاکي نيست؟ آيا پديدآمدن اين چهره هاي مختلف از ماده واحد جهان (اتم) گواه بر مداخله يک مبدا قدرت و دانش، در خلقت زمين نمي باشد؟؟
درست است که اختلاف چهره زمين، معلول يک سلسله علل طبيعي و به عبارت ديگر، اثر مستقيم ترکيب عناصر مختلفي است که در زمين وجود دارد و چهره آن را به گونه هايي در مي آورد؛ ولي بايد مبدا اختلاف عناصر چيست؟
اختلاف در عنصري با عنصري ديگر در اختلاف بين اتم هاي آنها است . از نظر تعداد پروتون ها و الکترون هاي آن ها و در حقيقت همين اختلاف تحت ضابطه و قانون خاصي است که اختلال در آن، سبب نابودي عنصر مي شود . آيا اين انضباط در ساختمان موجودي بدون مداخله يک فاعل دانا و توانا صورت مي پذيرد.
بنابراين گذشته از اين که انضباط ذرات مخصوص هر اتم، گواه بر وجود تدبير در جهان آفرينش است؛ پديدآوردن يک اختلاف در سطح کره خاک در ماده واحد اتم با نظامي که بيان گرديد خود بزرگترين گواه است که خدايي دانا و توانا از روي نقشه و تدبير و مقايسه و اندازه گيري خاصي، از ماده واحد، اين اختلاف را به وجود آورده است ...
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید