شوراى افتا
براى بررسى مسائل جدید نیاز به شوراى افتایى است که از مجتهدان زبردست و آگاه به زمان تشکیل شود تا مسائل جدید جامعه اسلامى را تحت عناوین کلى قرار بدهند و حکم شرعى آنها را استخراج و استنباط نمایند و نسبت به برخى مسائل مستنبطه گذشته که به مرور زمان تغییر شکل و موضوع یافته با توجه به زمان حاضر و موقعیت اجتماعى جدید حکم آنها را استخراج نمایند.
این شور در کوتاه مدت مى شود از مجتهدان موجود تشکیل شود ولى در دراز مدت با تخصصى شدن فقه مى توان شورایى از متخصصین ابواب مختلف فقهى تشکیل داد تا مسائل را با آگاهى بیشتر مورد توجه قرار دهند.
اگر فقه به تعبیر امام خمینى اداره جامعه است153 لازم است فقهاى بزرگوار تئوریهائى ارائه دهند که بتواند جامعه را اداره کند و مشکلات اجتماعى را از بین ببرد. در غیر این صورت بایداذعان کرد که در دراز مدت فقه به فراموشى سپرده خواهد شد. امروز که مسائل گسترده اى در جامعه اسلامى مطرح است چگونه یک فقیه مى تواند در همه آنها صاحب نظر باشد و راٌى صائبى ارائه دهد.
از این روى مؤسس حوزه علمیه قم حضرت آیة اللّه العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى رحمة اللّه علیه مى فرماید:
(باید فقه به سوى تخصصى شدن گام بردارد تا یک مجتهد با فراغت تمام بتواند به مسائل برسد.)
این اندیشه ناب که برخاسته از سیره عقلاء و آینده نگرى آن مرد بزرگ است امروز باید مورد توجه قرار گیرد.
شاگردان آن عالم ربانى فرمایش استاد را نقل و تأیید کرده اند: از جمله حضرت آیة اللّه العظمى اراکى154 و مرحوم آیة اللّه سید احمد زنجانى.
مرحوم سید احمد زنجانى مى نویسد:
(اگر علم فقه ما نیز به قول مرحوم استاد م آیة اللّه حائرى منشعب به چند شعبه مى شد که یکى متخصص در عبادات مى شد و دیگرى در معاملات سومى درسیاسات و قضا و شهادات چهارمى درفرایض و مواریث هکذ آن وقت بهتر از حالا منضبط مى شد یعنى مسائل زیادتر ازحالا مستحضر مى گردید; چون دامن این علم در نهایت بسط و توسعه است که حفظ و ضبط کردن آن از حد قدرت اشخاص متعارف خارج است; لهذا فقیه همیشه در اجوبه مسائل مرجوعه محتاج به مراجعه است. مردمان فوق العاده مى خواهد که بى مراجعه به مدارک ازعهده اجوبه مسائل متفرقه بیایند.)155
و این راه حلّى است که فقهاى ما براى پاسخ گویى به نیازهاى اجتماعى و فقهى جامعه باید به آن توجه کنند و مانندشهید مطهرى از این پیشنهاد استقبال کنند و بر آن تأکید نمایند156
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیة اللّه خامنه اى نیز بارها بر تخصصى شدن فقه تکیه کرده و آن را لازم دانسته اند.157
--------------------------------------------------------------------------------
1 . شیخ انصارى چهار سال در کربلا نزد سیدمحمد مجاهد تلمذ کرد. مرحوم سید محمد مجاهد کتاب مفاتیح الاصول خود را در اصفهان قبل از سال 1231 تألیف کرد. ر. ک: (زندگانى و شخصیت شیخ انصارى) مرتضى انصارى159/.
2 . در گذشته معمول لفظ اجتهاد و استنباط را در مسائلى که قبلاً اجتهاد شده و ادله و اقوال آن مشخص است به کار نمى بردند و از آن به ترجیح موارد یاد مى کردند. یعنى یکى از اقوال را بر دیگر نظرات ترجیح دادن.
3 . (مفاتیح الاصول) سید محمد مجاهد632/ مؤسسه آل البیت قم.
4 . مجله (تحقیقات اسلامى) مقاله (دوره هاى تاریخى تدوین و تحول فقه شیعه) احمد کاظمى موسوى شماره 1 و 29/2
5 . (الذریعة) شیخ آقا بزرگ تهرانى ج26 229/ با نام: (مستدرکات المؤلف) تحقیق سید احمد حسینى.
6 . (الذریعة) ج154/11.
7 . مجله (کیهان اندیشه) مقاله (سیر تاریخى تقلیدازاعلم) مقاله ابراهیم جناتى شماره 25/6.
8 . (رساله جامع عباسى) با حواشى آیة اللّه سید اسماعیل صدر. 1/ انتشارات فراهانى.
9 . وى در کتاب جهاد (کشف الغطاء) /394 دفاع از اسلام را لازم مى داند و در ادامه مى نویسد:
(وحب على المجتهدین القیام بهذا الامر ویجب تقدیم الافضل او مأذونه فى هذا المقام ولایجوز التعرض فى ذلک لغیرهم ویجب طاعة الناس لهم ومن خالفهم فقد خالف امامه...)
بر مجتهدان قیام به دفاع از اسلام لازم است و باید افضل مجتهدان یا کسى که وى اجازه دهد مقدم بدارند و دیگران حق مخالفت ندارند واجب است مردم از آنان اطاعت کنند و کسى که با آنان مخالفت کند با امام خویش مخالفت کرده است. پس وى شرائطى را براى حاکم ذکر نموده و از باب احتیاط به فتحعلى شاه قاجار اجازه جهاد و دفاع از اسلام مى دهد.
10 . (زندگانى وشخصیت شیخ انصارى) 151/ به نقل از: (ماضى النجف) ج200/3.
11 . مرجعیت مرحوم صاحب جواهر از سال 1247 آغاز و تا سال 1266 ادامه داشت. در این باره نوشته اند:
(در سال 1247 که شیخ على کاشف الغطاء به خاطر شیوع وبا در نجف آن شهر را ترک کرد اکثریت مردم صاحب جواهر را به عنوان مرجع خود برگزیدند
[با این که قبلاً شیخ على به عنوان اعلم معرفى شده بود] و در سال 1252 که شیخ على فوت کرد مرجعیتبه طور کامل به صاحب جواهر شیخ محمد حسن نجفى منتقل شد و در آفاق شهرت یافت. ر . ک: (معارف الرجال) شیخ محمد حزرالدین ج296/1 انتشارات کتابخانه آیة اللّه نجفى مرعشى قم.
12 . (جواهر الکلام) شیخ محمد حسن نجفى ج29/40. داراحیاء التراث العربى.
13 . (مجموعة رسائل فقهیه و اصولیه) 82/ رساله اجتهاد و تقلید شیخ انصارى انتشارات مفید قم.
14 . (مستند الشیعه)نراقى ج521/2 انتشارات آیة اللّه العظمى نجفى مرعشى.
15 . (همان مدرک) 522/.
16 . (مطارح الانظار) تقریرات درسى شیخ انصارى مقرر ابوالقاسم کلانتر تهرانى 307/.
17 . (منتهى الوصول) 398/ . تقریرات خارج کفایه ابوالحسن اصفهانى مقرر محمد تقى آملى تهرانى.
18 . (وسائل الشیعه) شیخ حرّ عاملى ج84/18 ح27. در متن نهایة الافکار (اعلم الناس) آمده که با توجه به این که حدیث است ما همان افقه را ذکر کردیم.
19 . (نهایة الافکار) تقریرات درسى محقق عراقى مقرر محمدتقى بروجردى قسم دوم جزء چهارم 254/. انتشارات اسلامى قم. در (مجمع المسائل)5/ که در بر دارنده نظرات میرزاى شیرازى و گروهى ازعلماست آمده است: (مراد از اعلم یعنى استادتر در بیرون آوردن حکم اللّه و فهمیدن آن از ادله شرعیه.) در حاشیه همان رساله آقا نجفى اصفهانى از کسانى است که معتقد به لزوم تقلید اعلم نیست.
20 . (عروة الوثقى) سید محمد کاظم یزدى مسأله 17 دارالکتب الاسلامیه با حواشى عده اى از مراجع.
21 . (تعلیم و تربیت در اسلام) شهید مطهرى /6ـ7 انتشارات الزهراء.
22 . (التنقیح فى شرح العروة الوثقى) آیة اللّه خویىکتاب اجتهاد و تقلید 205/ انتشارات انصاریان قم.
23 . (عروة الوثقى) مسأله 47. (اذا کان مجتهدان احدهما اعلم فى احکام العبادات والآخر اعلم فى المعاملات فالاحوط تبعیض التقلید وکذا اذا کان احدهما اعلم فى بعض العبادات والآخر فى البعض الآخر.)
24 . (همان مدرک) مسأله 65.
25 . (التنقیح فى شرح العروه) کتاب اجتهاد و تقلید 205/.
26 . (عروة الوثقى) مسأله 14.
27 . (همان مدرک) مسأله 60.
28 . (رسائل الشریف المرتضى) تقدیم واشراف: سید احمد حسینى اعداد: سید مهدى رجائى ج279/1 نشردارالقرآن الکریم قم.
29 . (عروة الوثقى) مسأله 18. بدون حاشیه و مورد اتفاق.
30 . (رساله نمونه) احکام تقلید و اجتهاد مطابق با فتاوى و نظریات حضرت امام خمینى 234/ تهیه و تنظیم عبدالرحیم موگهى انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى.
31 . ایشان در آغاز سال تحصیلى گذشته حوزه درباره گستره مسائل فقهى فرمودند: (فقه به معناى خاص کلمه یعنى آگاهى از علم دین و فروع دینى و استنباط وظائف فردى و اجتماعى انسان از مجموعه متون دینى... این فقه خیلى مهم است. تکلیف تمام زندگى از قبل از ولادت تا بعد ازممات احوال فردى وزندگى شخصى احوال اجتماعى او نیز و زندگى سیاسى اقتصادى اجتماعى و دیگر شؤون او در فقه مشخص است.) مجله (حوزه) شماره 23/46.
32 . (وسائل الشیعه) ج101/18.
33 . (در جستجوى راه از کلام امام) دفتر هشتم روحانیت 56/ انتشارات امیرکبیر.
34 . (صحیفه نور) پیامها و سخنرانیهاى امام خمینى ج91/21 وزارت ارشاد.
35 . (ولایت فقیه) جوادى آملى 121/ مرکز نشرفرهنگى رجاء.
36 . (صحیفه نور) ج98/21.
37 . (همان مدرک) ج 47/21.
38 . (وسائل الشیعه) ج4/18 ح5.
39 . (من لایحضره الفقیه) شیخ صدوق ج 2/3 ح1 تحقیق موسوى خرسان دارالتعارف للمطبوعات بیروت.
40 . (سوره توبه) آیه 122 (و ما کان المؤمنون لینفروا کافة فلولا نفرمن کل فرقه منهم طائفه...)
41 . (سوره نحل) آیه 43. (فاسألوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون).
42 . (سوره بقره) آیه 159 (ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات والهدى).
43 . (وسائل الشیعه) ج95/18. (فاما من کان من الفقهاء صائناً لنفسه حافظا لدینه مخالفاً على هواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه وذلک لایکون الاّ بعض فقهاء الشیعه لاجمیعهم.)
44 . (وسائل الشیعه) ج101/18.
45 . (وسائل الشیعه) ج4/18.
46 . (وسائل الشیعه) ج99/18. قال الصادق(ع): (ینظران من کان منکم ممّن قدروى حدیثنا ونظر فى حلالنا وحرامنا وعرف احکامنا فلیرضوا به حکماً فانى قد جعلته علیکم حاکماً).
47 . (همان مدرک)105/.
48 . (وسائل الشیعه) ج105/18 ح23; (اختیار معرف الرجال) کشى تصحیح و تعلیق حسن مصطفوى 161/ ح273 دانشگاه مشهد.
49 . (وسائل الشیعه) ج107/18.
50 . (الفهرست) شیخ طوسى17/ انتشارات شریف مرتضى قم.
51 . (اختیار معرفة الرجال) 330/ ح603 604.
52 . (وسائل الشیعه) ج18 107/ ح27.
53 . (همان مدرک) 104/ ح21; (اختیار معرفة الرجال) 136/.
54 . (همان مدرک) 110/ ح45.
55 . (مجموعة رسائل) 79/; (منتهى الوصول) 399/.
56 . (اختیارمعرفة الرجال) 483/ ح910 938 935.
57 . (همان مدرک) 484/ ح 914.
58 . (همان مدرک) 488/ ح928.
59 . (همان مدرک) 487/ ح 924.
60 . (همان مدرک) 488/ ح929 930 499/ ح956.
61 . (همان مدرک) 483/ ح910.
62 . (مقدمه اى بر فقه شیعه) حسین مدرسى طباطبائى ترجمه محمد آصف فکرت 36/ بنیاد پژوهشهاى آستان قدس رضوى.
63 . (همان مدرک); (اصول کافى) ج83/7 ـ 84 115 ـ 116 121 ـ 125 کتاب الارث.
64 . (الدروس) ج239/1 دفتر نشر اسلامى قم.
65 . (اصول کافى) تحقیق على اکبر غفارى دارالتعارف بیروت; (اختیار معرفة الرجال) 489/.
66 . (اختیار معرفة الرجال) 145/ ح229.
67 . (همان مدرک) 484/ ح913.
68 . (همان مدرک) 133/ ح211.
69 . (همان مدرک) 139/ ح221.
70 . (همان مدرک) 156/ ح 258.
71 . (همان مدرک)145/ ح229 147/ ح235.
72 . (همان مدرک) 491/ ح938.
73 . (همان مدرک)161/ ح273; (وسائل الشیعه) ج105/18 ح23.
74 . (الرسائل) امام خمینى ج143/2.
75 . (اختیار معرفة الرجال) 168/ ح282.
76 . (شرایع الاسلام) محقق حلّى ج49/4 دارالاضواء بیروت.
77 . (قواعد الاحکام) علامه حلّى 201/ چاپ سنگى.
78 . (مستند الشیعه) احمد نراقى ج521/2 انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشى.
79 . (جواهر الکلام) ج45/40.
80 . (اصول کافى) ج67/1; (وسائل الشیعه) ج75/18.
81 . (تنقیح المقال) ج342/2.
82 . (وسائل الشیعه) ج80/18 ح20.
83 . (همان مدرک) ج88/18 ح45.
84 . (نهج البلاغه) صبحى صالح نامه 54.
85 . (رجال النجاشى) تحقیق محمد جواد نائینى ج70/1 دارالاضواء بیروت; (الفهرست) شیخ طوسى 37/.
86 . (الاختصاص) 251/; (بحارالانوار) علامه مجلسى ج110/2 مؤسسة الوفاء بیروت.
87 . (التنقیح فى شرح العروة) 145/.
88 . (بحارالانوار) ج259/75; (سفینة البحار) شیخ عباس قمى ج220/2 دارالتعارف بیروت.
89 . (الغدیر) علامه امینى ج8 291/ دارالکتب العربى بیروت.
90 . (بحارالانوار) علامه مجلسى ج100/50 مؤسسةالوفاء بیروت.
91 . (بحارالانوار) ج63/44; (کلمة الامام الحسن) 194/ سید حسن شیرازى ترجمه علیرضا میرزا محمد نشر نور.
92 . (الذریعه) ج390/4.
93 . وى در (قصص العلماء) 85/ زمانى که تألیفات خود را ذکر مى کند مى گوید:
(صد و دویم رسالـه درعدم لـزوم تقلید اعلـم) بنابراین رساله وى در رد قول تقلید اعلم است.
94 . (نهج البلاغه) ح96.
95 . (الدرالنضید) محمد حسن مرتضوى لنگرودى ج314/1 انتشارات انصاریان قم.
96 . (نهج البلاغه) خطبه 173.
97 . (وسائل الشیعه) ج84/18.
98 . (همان مدرک) 61/.
99 . (نهایة الافکار) تقریرات درس آقا ضیاء الدین عراقى مقرر محمد تقى بروجردى ج268/2 انتشارات اسلامى.
100 . (متمسک العروه) آیة اللّه حکیم ج26/1 انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشى نجفى.
101 . (مجموعة رسائل فقهیه و اصولیه) 83/.
102 . (جواهر الکلام) ج45/40.
103 . (الذریعه الى اصول الشریعه) سیدمرتضى ج801/2 تحقیق ابوالقاسم گرجى دانشگاه تهران.
104 . (رسائل المحقق الکرکى) ج80/1 رسالة جعفریه انتشارات کتابخانه آیةاللّه العظمى نجفى مرعشى.
105 . (همان مدرک) ج176/3; (مقاصدالعلیه فى شرح الالفیه) شهید ثانى 28/ با حواشى محقق کرکى و صاحب مفتاح الکرامه چاپ سنگى صاحب مفتاح الکرامه درحاشیه خود تقلید اعلم را ذکر نکرده.
106 . (مفاتیح الاصول) 626/; (جامع المقاصد) ج490/3 تحقیق و چاپ مؤسسه آل البیت.
107 . این کتاب مخطوط است. براى آشنایى با نسخ مختلف آن ر . ک: (مقدمه اى بر فقه شیعه)165/.
108 . (الوافیة فى اصول الفقه) تحقیق سید محمد حسین رضوى 301/ انتشارات مجمع اندیشه اسلامى قم.
109 . از کتاب (فوائد الشرایع) محقق کرکى دونسخه خطى به شماره هاى:1418 و 1964 در کتابخانه مدرسه فیضیه موجود است که این بخش درصفحه 268 شماره 1418 و در مخطوط شماره 638/1964 آخر کتاب جهاد موجود است.
110 . (عدة الاصول) شیخ طوسى تحقیق محمد مهدى نجف ج114/2 مؤسسه آل البیت قم.
111. (غینه) چاپ شده در (الجوامع الفقهیه) 485/ انتشارات کتابخانه آیة اللّه نجفى.
112 . (الذریعة الى اصول الشریعة) ج801/.
113 . (معارج الاصول) 201/ جعفر بن الحسن حلّى مؤسسه آل البیت.
114 . (شرایع الاسلام) محقق حلّى ج69/4 دار الاضواء بیروت.
115 . (مفاتیح الاصول) سید محمد طباطبائى 626/ مؤسسة آل البیت; (تهذیب الاصول) علامه حلّى 97/.
116 . (قواعد الاحکام) علامه حلّى 201/ انتشارات رضى.
117 . (مفاتیح الاصول) 626/.
118 . (ذکرى الشیعه) شهید اوّل 3/ انتشارات بصیرتى.
119 . (مفاتیح الاصول) 626/; (الفیه) شهیداول 39/ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم. شهید اول در (الفیه) تقلید اعلم را مطرح نکرده است.
120 . (مسالک الافهام) حسن بن زین الدین العاملى ج285/2 دارالهدى.
121 . (مقاصد العلیة) 29/.
122 . (منیة المرید) حسن بن زین الدین العاملى تحقیق رضامختارى 304/ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى.
123 . (مفاتیح الاصول) 626/.
124 . (معالم الدین) حسن بن زین الدین العاملى 240/ چاپ علمیه اسلامیه.
125 . (مفاتیح الاصول) 626/.
126 . (شارع النجاة) میرداماد11/ چاپ شده در کتاب: (اثنى عشر رسالة للمعلم الثالث).
127 . (الوافیة فى اصول الفقه) 301/.
128 . (مسالک الافهام) ج285/2 دارالهدى.
129 . (مفاتیح الاصول) 626/.
130 . (معالم الدین) 241/.
131 . (الذریعه) ج801/2.
132 . (معارج الاصول) 201/.
133 . (مفاتیح الشرایع) فیض کاشانى تحقیق سیدمهدى رجائى ج54/2 مجمع الذخائر الاسلامیه ج54/2.
134 . (العروة الوثقى) سید محمد کاظم یزدى طباطبایى ج 5/3 انتشارات داورى قم.
135 . (زندگانى و شخصیت شیخ انصارى) 168/ ـ 369.
136. مجلّه (تحقیقات اسلامى) سال پنجم شماره 1 و 29/2 مقاله (دوره هاى تاریخى تدوین و تحول فقه شیعه) احمد کاظمى موسوى. وى مى نویسد: (شیخ جعفر بن خضر نجفى (م: 1228) کشف الغطاء و حق المبین را نوشت و درآن مسأله لزوم تقلید از مجتهد اعلم را به صورت منصب براى مجتهد زمان مطرح کرد.)
137 . در (کیهان اندیشه) شماره 21/6 و مجله (تحقیقات اسلامى) از (کشف الغطاء) 420/ تقلید اعلم را نقل کرده اند در حالى که بحث این صفحه درباره امر به معروف و نهى از منکر است و از تقلید اعلم سخنى به میان نیامده است.
به نظر مى رسد صفحه 420 درست نیست بلکه 42 صحیح است.
البته قبلاًسخن کاشف الغطاء را در لزوم تقدیم افضل در باب جهاد و دفاع از اسلام مطرح کردیم که مربوط به تقلید نبود. ر.ک: (کشف الغطاء) 394/.
138 . (کشف الغطاء) 42/.
139 . (معارف الرجاع) ج30/3. تاریخ اختلاف سال 1241 ذکر شده و فوت شیخ موسى فرزند کاشف الغطاء سال 1243 (معارف الرجال ج29/3; الذریعة ج202/23) لذ یا باید تاریخ اختلاف را بعد از فوت دانست و یا این که بگوییم وى مریض بوده از این روى مسأله تعیین مرجع مطرح شده است. البته در (معارف الرجال) ج95/2 وفات شیخ موسى سال 1241 ذکر شده است.
140 . (معارف الرجال) ج295/1
141 . (کیهان اندیشه) شماره 28/6 نویسنده محترم با این که در صفحه 27 تاریخ فوت میرزاى قمى را سال 1227 هـ . ق. ذکر کرده ولى در صفحه 28 نوشته در سال 1241 مرجع تعیین نمود.
142 . (قصص العلماء) تنکابنى 186/ چاپ اسلامیه.
143 . (حق المبین) شیخ جعفر کاشف الغطاء 147/ خاتمة القواعد چاپ شده همراه با رساله حق المبین.
144 . (جواهر الکلام) ج402/20 کتاب الجهاد.
145 . (جواهر الکلام) ح25/40.
146 . (التنقیح فى شرح العروة الوثقى)142/.
147 . (معالم الدین) 240/.
148 . (همان مدرک) حاشیه.
149 . (رسائل المحقق الکرکى) ج51/3 رسالة طریق استنباط الاحکام انتشارات اسلامى قم.
150 . (ده گفتار) شهید مطهرى 98/ انتشارات صدرا.
151 . (قواعد الاحکام) 119/.
152 . (تعلیم و تربیت در اسلام) شهید مطهرى 8/.
153 . (صحیفه نور) 98/21 .
154 . مجله (حوزه) شماره 40/12.
155 . (الکلام بحر الکلام) سید احمد زنجانى ج124/1.
156 . (بحثى درباره مرجعیت و روحانیت) مجموعه مقالات 61/ مقاله (اجتهاد در اسلام) شهید مطهرى شرکت سهامى انتشار.
157 . رهبر معظم انقلاب اسلامى درباره تخصص در فقه فرموده اند: (تخصصى شدن علوم در حوزه با این سطح وسیع که علوم اسلامى دارد باید جدى گرفته شود. حتى فقاهت باید تخصصى شود. معاملات و عبادات و... البته به هم مربوط هستند ولى در عین حال یک باب جداگانه است و مى تواند هر باب یک متخصص داشته باشد. تخصصى شدن اصول و ابواب مختلف فقه و درجات تخصصى و روشهاى دیگر را در حوزه باید جدى گرفت.)
ر . ک: (مجله حوزه) شماره 31/46 ـ 32.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید