بايد بدانيم که غديرفقط مخصوص شيعهها نيست ، بلکه اهل تسنّن نيز آن را قبول دارند . اما بعد از غدير، يك حق وِتو به نام سقيفه گذاشته و جور ديگري عمل شد .
از نظر قرآن و حديث و تاريخ ، ماجراي غدير، شيعه و سني ندارد .اهل سنت شش كتاب دارند كه از مهمترين كتاب هايشان است . يكي از چهار امام اهل سنت امام احمد حنبل است . امامان اهل سنت ابو حنيفه ، مالك ، احمد حنبل ، و امام شافعي هستند. در کتابي به نام مسند احمد حنبل (ص 280) که از مهمترين کتب اهل سنّت است ، احمد حنبل مطلبي را پيرامون غدير آورده است .
ايشان در اين كتاب ميگويد: «كنا مع الرسول الله في سفر» با رسول الله در سفري بوديم و از حجي برمي گشتيم .
« ونزلنا في غذيرخم » در غدير خم كه بياباني بين مكه و مدينه و نزديك جبه است (الان حاجيها به آنجا ميروند) ،
« فنودي الصلوه جامعه » به نماز جماعت ندا زدند .
« كتحت لرسول الله » برگ و خاشاكي كه در آنجا بود ، جارو كردند. « تحت الشجرتين » دو درخت آنجا بود كه زير اين دو درخت را براي پيغمبر مهيا كردند .
« فقلت الصلواه ظهر» پيغمبر نماز ظهر را در روز عيد غدير خم خواند . « و اخذ يدي علي » دست علي بن ابيطالب را گرفت و بلند كرد .
« و قال » پيغمبر فرمود : « اليس تعلمون علي اولي المسلمين » اي مردم ! همه ميدانيد كه من بر شما ولايت و حكومت دارم و نفوذ كلام من در شما بيش از اراده شماست ؟! همه گفتند : قبول داريم !
بعد فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ » هر كسي كه من بر او ولايت دارم و هر كس كه من رهبر او هستم ، بايد علي بن ابيطالب رهبر او باشد .
در اين زمان خليفه دوم نزد علي آمد و گفت : آفرين ! اين جايگاه به تو مبارك باشد . يعنی خليفه دوم به علی بن ابيطالب تبريك گفت .
« اسبحت و اسميت المسلم و المسلمه» .
اين مطلبي است كه از مهمترين كتاب اهل سنت به نام مسند احمد حنبل نقل شده است.
از نظر تاريخي هم ، تاريخ ابن اسير از مهمترين و قديمي ترين تاريخ اهل سنت است .
در اينجا ميفرمايد : پيغمبر از « حجة الوداع » (يعني حجي كه پس از آن از دنيا رفت) برمي گشت . « فلما نزل غدير خم » همين كه به
غدير خم رسيد ، « قام ناص خطيبا » خطبهاي خواند. «و اخذ يده علي » دست علي را گرفت و فرمود :
پس مسأله ی غدير سني و شيعه ندارد .
غدير در قرآن
قرآن به صراحت نام غدير خم را نياورده اما شواهدي را بيان کرده که آن شواهد جز به غدير خم به هيچ روز ديگري منطبق نيست .
مثل اينکه کسي اسم کسي يا چيزي را نمي برد ولي نشانه ها و شواهدي را بيان مي کند که جز به آن مورد با مسأله ي ديگري انطباق ندارد .
خداوند نيزنام غدير خم را بيان نکرده اما چيزي گفته است كه هرچه آن را بررسي مي کنيم ، جزعيدغديرنميشود .
"الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا " (مائده / 3 )
ميگويد: امروز دين كامل شد ، « اليوم اكمل دينكم » . امروز كفار مأيوس شده اند و خدا و من از شما راضي است.
براي آنکه پي ببريم اين روز چه روزي است و با کدام يک از رويدادهاي مهم در زمان رسول منطبق است ، روزهاي مهم زندگي پيامبر را بررسي ميكنيم .
پيغمبر ما در چهل سالگي به پيغمبري رسيد . شصت و سه سالگي هم از دنيا رفت . اولين روزي كه پيامبر خدا ، پيغمبر شد روز بعثت بود. سه سال مخفيانه كار ميكرد . بعد آيه آمد ديگر بس است ، علني تبليغ كن .
روز فرمان علني ، روز هجرت ، روز تولد حضرت زهرا ، روز فتح جنگ بدر، روز شكست احد ، روزهاي پيروزي فتح خيبر، حنين ، فتح مكه ، حجة الوداع و غدير خم فرا رسيد.
امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم. و هر كس دچار گرسنگى شود، بىآنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد]، بى ترديد، خدا آمرزنده مهربان است
قرآن تاجي را معرّفي مي کند كه چهار تا پر دارد ( يأس کفار ، تمام کردن نعمت ، راضي شدن خداوند ، کامل شدن دين ) .
اين كلاه و تاج را مي توان بر سر کدام يک از روز هاي عمر رسول قرار داد .
اولين روزي كه حضرت محمد(ص) پيغمبر شد ، روز اول به او ميگوييم : امروز صبح پيغمبر شدي . همين امروز دينت كامل شد ، مي شود روز اول چنين حرفي را زد ؟! مثل اينكه بچه به مدرسه برود و بگويد : (الف) . استاد هم بگويد : تو امروز فارغ التحصيل هستي . پس قطعاً بعثت ، روزي نيست که قابل دريافت اين تاج باشد.
روزي كه پيغمبر سه سال مخفيانه تبليغ كرد . به او گفته شد : چرا مخفي تبليغ ميكني؟ داد بزن! در روز فرياد زدن هم دين هنوز كامل نشده است زيرا که هنوز روز اول است كه تبليغش را آشكارا مي گويد .
روز هجرت روزي بود كه از هر كافري ، يك چاقوكش ، يك تروريست از سر ديوار در خانهي پيغمبر ريختند كه پيغمبر را بكشند . پيغمبر هم حضرت علي را جاي خود خواباند. آن روزي كه رفتند پيغمبر را بكشند مأيوس نبودند . چون اگر مايوس بودند دست به اين كار نميزدند.
روز هجرت نيز نمي تواند اين کلاه را دريافت کند زيرا در آن روز کفار مأيوس نبودند .
در جنگهايي كه مسلمانان کشته مي شدند و شکست مي خوردند ، شعار نميدهند که امروز دين كامل شد . چرا ؟ چون با کشتن مسلمانان که کفار مأيوس نمي شوند ! بلکه بيشتر شير مي شوند .
در جنگ هايي هم که مسلمين پيروز شدند ، همه ي کفار که شکست نخورده اند که بگوييم مأيوس شدند ، بلکه فقط کفاري که در جنگ بودند ، شکست مي خورند و مأيوس مي شوند .
در اين آيه ميگويد: تمام كفار روي زمين امروز مأيوس شدند . در جنگها كفار در جبهه مأيوس ميشوند ، نه تمام كفار .
در حج آخر چطور؟
چون جمعيت عظيمي با پيغمبر مراسم حج را انجام داد ، در آنجا طرفدار رسول بسيار زياد بود . قرآن مي فرمايد : امروز كه با پيغمبر حج مهمي انجام داديد ، حجي كه در محضر پيغمبر است و آداب حج را از شخص پيغمبر ديديد ، امروز دين كامل است . نميگويد : كه حج شما كامل است . ميگويد : تمام دينتان كامل است . پس مربوط به حج هم نميتواند باشد . چون حج جزئي از دين است و تمام دين نيست . ميگويد: تمام دينتان كامل است .
پس امكان ندارد كلاه و تاج چهار پر بر سر روزي جز، غدير خم برود ! زيرا که در اين روز کفار به طور کامل مأيوس شدند . هيچ كدام از تهمتهايشان نگرفت ، ديدند که شكنجه و ترور هيچ كدام عملي نشد . براي كفار يك روزنه اميد مانده بود ، آن هم روزنهاي بود كه گفتند : ما حريف پيغمبر نميشويم . هرچه شكنجهاش ميكنيم ، نميشود . پس صبر كنيم تا بميرد . پسر هم ندارد ، كلكش كنده ميشود ! همه اميد اين كفار مرگ پيغمبر بود . يك مرتبه ديدند كه در غدير خم علي نصب شده است . امير المؤمنين كه نصب شد ، ديدند اگر پسر هم داشت از اين بهتر نبود. آن وقت تمام كفار مأيوس شدند.
دوام دين به رهبري است . چون قرآن ميگويد : اگر رهبري نباشد ، دين كامل نيست . با رهبري صحيح از كفار نبايد ترسيد.
قرآن مي فرمايد :امروز كه علي بن ابيطالب (رهبر) نصب شد ، ديگر از كفار نترسيد .
دين بي رهبر هدر رفتن نعمت هاست . چون ميگويد : امروز نعمتها تمام است ، اگر رهبر نباشد نعمتها هدر ميرود .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید