استكبار ـ یعنی خود را بزرگ دیدن ـ موجب هبوط و نزول شیطان از بهشت شد، و او را ملعون و جهنّمی نمود، و مطرود و منفور شد. چرا كه در قبال حقّ، خود را ذی أثر دانست، و این خیالی است عظیم و گناهی است نابخشودنی. بر اثر همین كِبر و تكبّر و استكبار است كه بشر هم پیوسته خود را از بهشت دور میكند و به جهنّم و عالَمِ بُعد نزدیك می سازد. و همواره این استكبار او را به باطل گرایش میدهد، و به موهومات و تخیّلات و امور اعتباریّه دلبند میكند، و از حقائق دور و مهجور؛ و چنان در عالم خیالات و موهومات فرو میرود و زیست میكند كه گویا در عالم خارج و هستی مطلق و ذات حضرت حیّ قیّوم ذوالجلال و الاءكرام، غیر از وجود تخیّلی خود چیزی نمی پندارد، وانكار حقّ را بالمَرّه می نماید؛ رسولان خدا را كوچك می شمارد، و سخن حقّ را قبول نمی كند و زیر بار حقّ نمیرود. أَفَكُلَّمَا جَآءَكُمْ رَسُولُ بِمَا لاَ تَهْوَی 'أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا كَذَّبْتُمْ وَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ (ذیل آیه 87، از سوره البقره ) (خداوند در مقام مؤاخذه در خطاب با یهودان كه سر از فرمان پیامبران می پیچیدند می فرماید:) آیا هر وقت كه رسولی چیزی برای شما آورد كه نفوس شما بدان میل نداشت و آنرا نمی پسندیدید، استكبار و بلندمنشی می نمودید؟ پس جماعتی از آن رسولان را تكذیب نموده و به دروغ نسبت میدادید، و جماعتی از آنان را می كشتید!
وَ أَمَّا الَّذِینَ كَفَرُو´ا أَفَلَمْ تَكُنْ ءَایَـ'تِی تُتْلَی ' عَلَیْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِینَ؛ و امّا كافران (در روز قیامت به آنان چنین خطاب می شود) آیا اینطور نبود كه آیات ما چون بر شما خوانده می شد، شما استكبار می نمودید، و شما از طائفه مجرمان بودید؟! ( آیه 31 از سوره الجاثیه)
وَ الَّذِینَ كَذَّبُوا بِـَایَـ'تِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَآ أُولَـ'´نءِكَ أَصْحَـ'بُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَـ'لِدُونَ؛ آن كسانیكه آیات ما را تكذیب نموده و به دروغ نسبت دادند، و خود را از پذیرش آنها بالا و بلندتر دانستند، و ترفّع و تكبّر به خرج دادند؛ آنانند اهل آتش كه در آن مخلّد می مانند (آیه 36 از سوره الاعراف)
فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِی الاْرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ قَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَهَ الَّذِی خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كَانُوا بِـَایَـ'تِنَا یَجْحَدُونَ؛ و امّا قوم عاد در روی زمین بلند منشی و استكبار نمودند بدون حقّی كه داشته باشند، و چنین گفتند كه: كیست كه از ما قوّت و قدرتش بیشتر باشد؟ آیا آنان ندیدند كه آن خداوندی كه آنان را آفریده است از آنان قوّت و قدرتش بیشتر است؟ و قوم عاد چنین بودند كه آیات ما را إنكار می نمودند (آیه 15 از سوره فصّلت)،
وَ قَالَ مُوسَی إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّكُم مِن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لاَ یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسَابِ؛ (چون فرعون اراده كشتن موسی را نمود) موسی گفت: من پناه میبرم به پروردگار خودم و پروردگار شما از هر شخص بلندمنش و سركش و متكبّری كه ایمان به روز بازپسین نمی آورد (آیه 27 از سوره غافر)
مُهر خداوندی، بر تمام دل و اندیشه شخص متكبّر و جبّار :
كَذَ ' لِكَ یُضِلُّ اللَهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ * الَّذِینَ یُجَـ'دِلُونَ فِی ´ ءَایَـ'تِ اللَهِ بِغَیْرِ سُلْطَـ'نٍ أَتَب'هُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَهِ وَ عِندَ الَّذِینَ ءَامَنُوا كَذَ ' لِكَ یَطْبَعُ اللَهُ عَلَی ' كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّار؛ (پس از آنكه خداوند فرمود: ما یوسف را با آیات و بیّنات فرستادیم، و پیوسته شما در آنچه آورده بود شك آوردید، تا چون بمُرد گفتید: خدا بعد از او رسولی نمی فرستد، می فرماید:) این طور است ای پیغمبر، كه خداوند هر شخص اسراف كننده و متجاوز و شك آورنده و تردید كننده را گمراه میكند؛ آنانكه در آیات خداوند بدون حجّت و دلیلی كه داشته باشند مجادله می كنند. این گناه و هلاكت عظیمی است در نزد خدا و نزد كسانی كه ایمان آورده اند. اینطور است ای پیغمبر، كه خداوند مُهر میزند بر تمام دل و اندیشه شخص متكبّر و سركش و جبّار (ذیل آیه 34 و آیه 35، از سوره المؤمن)
آنانكه نزد خدا هستند، استكبار ندارند :
این از طرفی، و از طرف دیگر در بسیاری از آیات قرآن، خداوند تمجید و تعریف میكند كسانی را كه تكبّر و استكبار نمی ورزند و از عبادت و اطاعت خدا سر باز نمیزنند و بلندمنشی و بلندپروازی ندارند؛ همچون آیه: ذَ ' لِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنـَّهُمْ لاَ یَسْتَكْبِرُونَ (ذیل آیه 82، از سوره المآئده ) (و می یابی ای پیغمبر، نزدیكترین اهل مودّت را به مؤمنین، آن كسانی را كه میگویند: ما نصاری هستیم ) به علّت آنكه از میان آنها علماء روحانی و معنوی و رهبانان هستند، و به علّت آنكه ایشان استكبار ندارند.
و هم چون آیه: إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّكَ لاَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ یُسَبّـِحُونَهُ وَ لَهُ یَسْجُدُونَ؛ حقّاً آنانكه در نزد پروردگار تو هستند از عبادت او استكبار نمی ورزند، و تسبیح او را بجای می آورند و برای او سجده می كنند (آیه 206 از سوره الاعراف).
و هم چون آیه: إِنَّمَا یُؤْمِنُ بِـَایَـ'تِنَا الَّذِینَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لاَ یَسْتَكْبِرُونَ؛ این است و جز این نیست كه به آیات ما كسانی ایمان می آورند كه چون بدان آیات متذكّر شوند، به رو به زمین در سجده بیفتند و به حمد پروردگارشان تسبیح كنند، و ایشان استكبار نمی نمایند ( آیه 15، از سوره السّجده)
و محصّل و نتیجه مطلب آنست كه این حسّ بلندپروازی و سركشی و خودبینی و خودمحوری و خودنگری كه بر أصالت واقع نیست، از نفس امّاره به سوء و از حجاب غلیظ بین بنده و بین خدا ـ در اثر تسویلات شیطان و ابلیس پدیدار می شود. و چون وجود ابلیس از آتش است، لذا این حجابْ آتش خواهد بود. و هر كس بدین حجاب محجوب گردد با ابلیس هماهنگی نموده، و در اثر اتّحاد و هم افق شدن با آن كانون آتش، آتشین خواهد شد؛ و در روز قیامت كه این حجاب به صورت آتش جلوه گر است، در آن معذّب و مخلّد خواهد بود. عجیب است كه خداوند به صورت استفهام تقریری سؤال میكند كه آیا اینچنین نیست كه جهنّم محلّ و منزلگاه متكبّران میباشد؟ (أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًی لِلْمُتَكَبِّرِینَ؛ ذیل آیه 60، از سوره الزّمر) و نیز به صورت حتم و جزم حكم میكند كه آن كسانیكه از عبادت من استكبار ورزند، بزودی به حال ذلّت و خواری در دوزخ داخل می شوند (إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ؛ ذیل آیه 60، از سوره غافر).
شرك و تمام گناهان و تجاوزها، از استكبار پیدا می شود :
تمام گناهان و تجاوز به حقوق و تعدّی به نوامیس و أعراض و اموال و قتل نفوس، همه از استكبار پیدا می شود. و بطور كلّی فساد روی زمین از این حسّ خودپسندی است كه انسان را از انقیاد و تسلیم در برابر حق باز میدارد، و پیوسته دیده دل و دیده بصر او را گرایش به باطل میدهد، و حسّ پذیرش موعظه و اندرز را در وجود او از بین می برد. و هر وقت به او نصیحتی شود، از روی غرور و خودپسندی در پیله كبر و نخوت میرود و در آن می خزد، و هزار تار عنكبوتی از عزّتِ به گناه و مَجاز و باطل به دور خود می تند. آیا این آتش نیست و سزاوار آتش قیامت نیست؟
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُكَ قَوْلُهُ و فِی الْحَیَو'ةِ الدُّنْیَا وَ یُشْهِدُ اللَهَ عَلَی ' مَا فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ* وَ إِذَا تَوَلَّی ' سَعَی ' فِی الاْرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَ یُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَ اللَهُ لاَ یُحِبُّ الْفَسَادَ* وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالاْءِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهَادُ؛ و بعضی از مردم (همچون أخنَس بن شُرَیق كه یكی از منافقان بود) چنان در گفتار زیبا و دلفریب خود برای آنكه به متاع و بهره دنیوی برسد، چرب زبانی كند و دروغ بلافد كه تو را ای پیغمبر، زیبائی گفتارش به تعجّب درآورد. و از شدّت نفاق و كژی ای كه دارد، خدا را نیز بر صحّت گفتار و نیّت باطن خود گواه گیرد، در حالیكه سخت ترین و شدیدترین دشمنان است و چون از محضر تو دور شود، آنچه در توان دارد بكار میگیرد برای آنكه در روی زمین فتنه و فساد كند، و حاصل مردم را از زراعت تباه كند، و نسل بشر را قطع كند. و خداوند فساد را دوست ندارد. و چون به او از درِ نصیحت و اندرز گفته شود: از خدا بپرهیز و راه راستی و تقوی پیشه گیر، غرور و خودپسندی باطل و زشت او را فرا میگیرد. چنین كسی جهنّم برای او كافی است؛ و جهنّم بد آرامگاهی است ( آیات 204 تا 206، از سوره البقره).
بلی این جهنّم آتشی است افروخته برای متكبّران و سركشان كه از حقّ تمرّد می كنند، و این كبر و خودپسندی در هر صورت و لباسی پدید آید جهنّم با او خواهد بود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید