پاسخ: نكاتي درباره خواب: 1) گرچه گروهي از دانشمندان و به ويژه انديشمندان غربي براي خواب ارزش علمي قائل نيستند اما برخي از انديشمندان و فلاسفه روح شناس براي برخي از خواب هاي انسان از آن جهت كه از حوادث مربوط به آينده و امور پنهاني خبر ميدهد حقيقت قائل اند. 2) خواب يك امر ادراكي و لذا قوه خيال انسان كه از قواي دائما "فعال انسان است گاهي در آن تأثير ميگذراد. فرآيند تأثير فوق بدين شكل است كه يا قوه مذكور حوادث خارجي را انسان با آنها در تماس بوده به هنگام خواب به او مينماياند و يا اين كه قوه خيال از سجايا و خلقيات انسان متأثر ميشود. مثلا "كسي كه در بيداري دچار عشق و محبت به شخص شده و يا عملي را دوست ميدارد به طوري كه هيچگاه از ياد آن غافل نيست در خواب هم همان شخص يا همان چيز را ميبيند. يا شخص ضعيف النفسي كه در بيداري همواره دچار ترس و وحشت است به طوري كه با شنيدن صدائي - مثلا" - خيالهاي متعددي به او دست ميدهد و امور هولناكي در نظرش مجسم ميشود در خواب هم اين گونه امور را ميبيند. 3) به جهات مذكور در بند قبل اغلب رؤياها از تخيلات نفساني است كه يا منشأ طبيعي خارجي دارد و يا داخلي اخلاقي كه وجود چنين زمينههائي نفس را به تخيل وا ميدارد و در خواب همانها را در خودش حكايت ميكند. كساني كه ارزش علمي خواب را انكار كردهاند نيز به همين علت ميباشد. يعني خواب همين عوامل است كه در قوه خيال انسان تأثير ميگذارد. 4) عليرغم وجود چنين زمينههايي براي خواب نميتوان به كلي حقيقت خواب را رد كرد زيرا رؤياهاي صادق و كاشف از حقيقت هم داريم كه قابل انكار نيست. خوابهايي كه به هيچ سبب خارجي يا طبيعت داخلي انسان مربوط نيست. ب) نكاتي درباره خواب مردگان 1) خواب اساسا" مربوط به عملكرد نفس مجرد است. تجرد نفس او را با عالم فرا مادي يعني عالم مثال يا عالم عقل مرتبط ميسازد[ در عالم مثال كه اولين عالم فوق طبيعت است صور اشيأ بدون ماده وجود دارد كه سبب نزول حوادث عالم طبيعت است. عالم عقل هم فوق عالم مثال است كه در آن حقايق اشيأ و كليات آنها بدون ماده و صورت وجود دارد و سبب عالم مثال است]. 2) هر چه نفس كاملتر باشد امكان ادراك مجردات عقلي براي او بيشتر فراهم ميگردد به طوري كه علل موجودات را همان گونه كه هست درك ميكند. در غير اين صورت فقط در حد تخيل حقيقت موجودات را درك خواهد كرد. به همين دليل خوابهاي صادق فقط در نفوس سليم و متخلق به صدق و صفا رخ ميدهد. 3) نفس پس از ايجاد ارتباط با عالم غيب آن چه را كه در اين عالم مشاهده كرده است در قالب مثال بيان ميكند. مثلا "نور را به علم تفسير ميكند. 4) در حال مرگ چون روح به كلي از بدن جدا ميشود و لذا حالت تجرد در آن قويتر است و روح آزادتر بوده و قدرت بيشتري دارد لذا كارهايش عجيبتر است. مثلا" در يك لحظه ممكن است به همه عالم طبيعت و كيفيات آنها مطلع شود و تمام هدايايي كه دوستان و بستگان او به صورت خيرات و مبرات ميفرستند همه را قبول نموده و از آنها متمتع شود در روايات اسلامي هم توصيه شده است كه به مزار آنها رفته و فاتحه بخوانيم و اگر اين امر به ويژه در عصر پنجشنبه صورت گيرد و يا شب جمعه اگر نمازي براي آنها خوانده شود به صورت طبقي از نور براي آنها ميبرند. اما نفس انسان در حالت بيداري يا حتي حالت خواب تا اين حد برد ندارد. در حالت بيداري انسان غالبا "توجه واقعي خود را به بدن مصروف ميدارد و لذا نميتواند تمام كارهاي نفس را با بدن انجام دهد. در حالت خواب هم گرچه توجه بدن ضعيف ميشود و روح انسان حقيقت خود را به صورت مثالي درك ميكند و در نتيجه بدون ملاحظه و توجه بدن مادي تمام كارها را در قالب مثال و صورت انجام ميدهد ولي به هرحال مانور نفس در حدي نيست كه به كلي از بدن منقطع شده است. 5) بدون شك مردگان از آن جهت كه از تجرد واقعي نفس بهرهمندند ميتوانند به خواب زندگان بيايند مواردي مانند تلهپاتي كه ارتباط روحي بين دو نفر از راه دور بدون عوامل و اسباب مادي در كتابها ذكر شده است نيز حكايت از آن دارد. تلهپاتي كه بر خلاقيت روح دلالت دارد و گويا امواجي را از راه دور به سوي شخص ديگري از اقوام و دوستان متصاعد ميكند. البته اين امر مشروط به آن است كه بين دو روح به وسيله احساسات ارتباط برقرار شود. نمونههاي فراواني از آن در كتب ذكر شده است. به ويژه كتاب معادشناسي علامه تهراني.
منابعي براي مطالعه بيشتر: 1. تفسير الميزان ج 11 ذيل تفسير سوره يوسف آيه 93 به بعد. 2. معادشناسي علامه تهراني بيشتر ج 1 و 2. 3. اسرار مرگ فلاماريون. 4. معاد دكتر محسن شفائي 5. گفتار فلسفي معاد - بخش اول ص 75 به بعد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید