بله، جسم و بدن به آن دنيا راه مييابد ولي چنانكه در پاسخ پرسش قبل گفته شد از آنجا كه نظام و سنن قيامت با نظام و سنن عالم مادي متفاوت است بدن دنيوي با تحول و تبدلاتي به عالم قيامت وارد ميگردد. براي فهم بهتر اين موضوع نگاشته ذيل را در باب تحول بدن با دقت مطالعه فرماييد: تحول بدن: پس از جدا شدن روح از بدن، بدن در نظام مادي در شرايط جديدي قرار گرفته و مبدل به خاك ميگردد. اين بدن به صورت ذرات درآمده و در نظام مادي باقي ميماند تا هنگامي كه نظام مادي در اوائل قيامت و حشر اوّل شروع به تحول كلي كرده و حركت جديدي را آغاز كند. در اين تحول كلي كه متوجه به كل نظام مادي ميشود همه عالم ماده به مقتضاي يك سلسله علل تكويني تحول جديدي را شروع كرده و وضع و نظم موجود آن متبدل ميگردد. در اين تحول كلي همه زمين و آنچه در آن است و همه آسمانها و آنچه در آنهاست تغيير صورت داده و به صورت ديگري ميآيند. مثلاً خاك، ديگر به صورت خاك فعلي نميماند، سنگها، كوهها، درياها، درختان و... تبدل پيدا ميكنند در اين تبدل كلي ذرات بدني انسان نيز كه به صورت خاك و ذرات خاكي و زميني است و ذرات اصليِ انسان در آن محفوظ ميباشد صورت عوض كرده، متبدل شده و به صورت ديگري در ميآيد. اين چنين نيست كه زمين و اجزاء آن تحول يابد ولي ذرات بدني انسان كه در زمين محفوظ ميماند تغيير نيابد بلكه ذرات زميني بدني هر انساني همگام با همه نظام مادي و موجودات آن مبدل شده و به صورتي بالاتر، كاملتر و لطيفتر در ميآيد. در حقيقت با اين تحول همه جانبه، جنبه وجه الخلقي موجودات فعلي كنار رفته و جنبه وجه اللهي ظاهر ميگردد. به بيان ديگر، چهره سرابي، باطل و به ظاهر استقلالي خود در اين نظام مادي را كنار زده و صورت و قيافه واقعي و اصلي آنسوي زمين و آسمانها و موجودات كه به طرف حضرت حق و از حق و نشان دهنده اوست تجلي ميكند [قيامت]. توأم با تحول عالم و كلي اين نظام مادي ذرات بدني هر انساني هم كه به صورت ذرات خاك درآمده است با تبدل وجود سرابي خود را از دست داده و جنبه وجه اللهي خود را مييابد. بعد از اين تحول اساسي و زوال و هلاك وجود قبلي و ظهور وجود حقيقي، اين ذرات به صورت بدن درآمده با روح متحد گشته و در پيشگاه حضرت حق در اول حشر قرار ميگيرد. آيات قرآن نيز به اين تحول عام و كلي همه جانبه اشاره فرموده كه با توجه به آنكه ذرات بدني در اين نظام مادي به صورت ذرات خاكي وجود دارد شامل تحول عام و كلي ذرات بدني انسان نيز گشته و به آن ناظر ميباشد: 1- فَإِذا نُفِخَ فِي اَلصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ وَ حُمِلَتِ اَلْأَرْضُ وَ اَلْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ اَلْواقِعَةُ وَ اِنْشَقَّتِ اَلسَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ وَ اَلْمَلَكُ عَلي أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفي مِنْكُمْ خافِيَةٌ؛ پس آنگاه كه در صور يك بار دميده شد و به دنبال آن زمين و كوهها گرفته شده و سخت در هم كوبيده، متلاشي و ريز ريز گردند پس آن روز است كه واقعه بزرگ [قيامت]وقوع يابد در آن روز آسمان شكافته و سست گردد و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را در آن روز، هشت [فرشته ]بر سر خود بر ميدارند. در آن روز، شما [به پيشگاه خدا ]عرضه ميشويد و پوشيدهاي از شما پوشيده نميماند."، (الحاقه/18-13) . از اين آيات استفاده ميشود كه عرضه شدن انسانها بر حضرت حق پس از آنكه ذرات بدن بيايند و با روح متحد شده و در بارگاه الهي حاضر شوند هنگامي است كه يك سلسله تبدلات و تحولاتي اساسي و چشمگير بر كل عالم ماده، آسمان، زمين و كوهها و از جمله بدن خاكي انسان پيش آيد. 2- إِذَا اَلشَّمْسُ كُوِّرَتْ وَ إِذَا اَلنُّجُومُ اِنْكَدَرَتْ وَ إِذَا اَلْجِبالُ سُيِّرَتْ وَ إِذَا اَلْعِشارُ عُطِّلَتْ وَ إِذَا اَلْوُحُوشُ حُشِرَتْ وَ إِذَا اَلْبِحارُ سُجِّرَتْ وَ إِذَا اَلنُّفُوسُ زُوِّجَتْ؛ آنگاه كه خورشيد در هم پيچد و آنگاه كه ستارگان همي تيره شوند و آنگاه كه كوهها از هم متلاشي و به حركت آورده شود وقتي شتران ماده [ذي قيمت ]و انهاده شوند و آنگاه كه وحوش را همي گرد آرند، درياها آنگاه كه جوشان گردند و آنگاه كه جانها به هم در پيوندند."، (تكوير/7 - 1) . اين آيات به صراحت اشاره دارد كه هنگامي ارواح جفت ميشوند يعني روحها به طرف بدنها ميروند كه تحولاتي در كل عالم و نظام ماده رخ دهد و در اين سير تحول كلي و عام بدن خاكي انسان هم متحول شده و متناسب با چنين حشري ميگردد. 3- كَلاَّ إِذا دُكَّتِ اَلْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا وَ جاءَ رَبُّكَ وَ اَلْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ اَلْإِنْسانُ وَ أَنَّي لَهُ اَلذِّكْري؛ نه چنان است، آنگاه كه زمين سخت [و بسيار شديد] در هم كوبيده شود [و متلاشي گردد]، [در اين هنگام كه زمين كوبيده شده و كل عالم و نظام ماده عوض شد ربوبيت خدا ظاهر ميشود] و فرمان پروردگارت و فرشته[ها] صف در صف آيند و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند [و پردهها را كنار ميزنند]، در آنجا و آن روز است كه انسان متذكر ميشود ولي كجا او را جاي پند [و تذكر] گرفتن باشد؟"، (فجر/23 - 21) . اين آيات به روشني بيان ميكنند كه حشر و قرار گرفتن انسان در مقام ربوبيت پروردگار پس از تحول عام و كلي عالم ماده ميباشد و چون بدن انسان هم به صورت ذرات خاكي در اين نظام ماده وجود دارد به تبع آن تحول و تبدل عام، متبدل و متحول ميگردد تا با نظام و عالم حشر سنخيت پيدا كند. دو نكته: در تحول بدن بايد به دو نكته توجه داشت. اول آنكه زنده ساختن بدن در قيامت و به صورت بدن درآوردن ذرات بدن اولي مانند همه افعال الهي، حساب شده و بر اساس يك سلسله قوانين و سنن تعيين شده در نظام وجود و مطابق نظم دقيقي است كه در همه افعال وجود دارد. به بيان ديگر، چنانكه خلق ابتدايي بدن به مقتضاي قوانين و سنن كلي و تخلفناپذير بوده و با حساب تنظيم شده است، خلق ثانوي بدن هم بر اساس يك تدبير و تنظيم الهي و نظام حساب شدهاي است. دوّم آنكه، بدن اخروي و بدن ساخته شده در آخرت و در حشر در عين اينكه همين جسم و بدن است، در عين حال در اثر همين تبدلات، داراي احكام و آثار جديدي كه قبلاً نداشت خواهد بود و برخي از احكام دنيوي خود را نخواهد داشت.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید