امام صادق علیه السلام طبق روایتى كه در اصول كافى آمده مى فرماید: «ما من شىء الا و له حد ینتهى الیه الا الذكر، فلیس له حد ینتهى الیه !؛ هر چیز حدى دارد كه وقتى به آن رسد پایان مى پذیرد جز ذكر خدا كه حدى كه با آن پایان گیرد ندارد» سپس مى افزاید: «فرض الله عز و جل الفرائض، فمن اداهن فهو حدهن، و شهر رمضان فمن صامه فهو حده، و الحج فمن حج حده، الا الذكر، فان الله عز و جل لم یرض منه بالقلیل و لم یجعل له حدا ینتهى الیه، ثم تلا: یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا؛ خداوند نمازهاى فریضه را واجب كرده است، هر كس آنها را ادا كند حد آن تامین شده، ماه مبارك رمضان را هر كس روزه بگیرد حدش انجام گردیده و حج را هر كس ( یكبار ) بجا آورد همان حد آن است، جز ذكر الله كه خداوند به مقدار قلیل آن راضى نشده و براى كثیر آن نیز حدى قائل نگردیده، سپس به عنوان شاهد این سخن آیه «یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید» (احزاب/41) را تلاوت فرمود. امام صادق علیه السلام در ذیل همین روایت از پدرش امام باقر علیه السلام نقل مى كند كه او كثیر الذكر بود، هر وقت با او راه مى رفتم ذكر خدا مى گفت، و به هنگام غذا خوردن نیز به ذكر خدا مشغول بود، حتى هنگامى كه با مردم سخن مى گفت از ذكر خدا غافل نمى شد و سرانجام با این جمله پر معنى حدیث فوق پایان مى گیرد: «و البیت الذى یقرأ فیه القرآن، و یذكر الله عز و جل فیه تكثر بركته، و تحضره الملائكة، و تهجر منه الشیاطین، و یضىء لاهل السماء كما یضىء الكوكب الدرى لاهل الارض؛ خانه اى كه در آن تلاوت قرآن شود و یاد خدا گردد، بركتش افزون خواهد شد، فرشتگان در آن حضور مى یابند، و شیاطین از آن فرار مى كنند، و براى اهل آسمانها مى درخشد همانگونه كه ستاره درخشان براى اهل زمین ( اما به عكس خانه اى كه در آن تلاوت قرآن و ذكر خدا نیست بركاتش كم خواهد بود، فرشتگان از آن هجرت مى كنند و شیاطین در آن حضور دائم دارند).
این موضوع به قدرى اهمیت دارد كه در حدیثى یاد خدا معادل تمام خیر دنیا و آخرت شمرده شده است چنانكه از رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم نقل شده: «من اعطى لسانا ذاكرا فقد اعطى خیر الدنیا و الاخرة؛ آن كس كه خدا زبانى به او داده كه به ذكر پروردگار مشغول است خیر دنیا و آخرت به او داده شده است.» همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمود: «من اكثر ذكر الله عز و جل اظله الله فى جنته؛ هر كس بسیار یاد خدا كند خدا او را در سایه لطف خود در بهشت برین جاى خواهد داد!». البته منظور از ذکر، ذكر لفظى و حركت زبان كه خالى از فكر و اندیشه و عمل باشد نیست، بلكه هدف ذكرى است كه سرچشمه فكر گردد، همان فكرى كه بازتاب گسترده اش در اعمال انسان آشكار شود چنانكه در روایات به این معنى تصریح مى كند.
خداوند در قرآن می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم فئه فاثبتوا و اذكروا الله كثیرا لعلكم تفلحون؛ ای کسانی که ایمان آوردید! چون با گروهی (از دشمن) رویارو شدید پایداری کنید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید» (انفال 45). اول دستور ثبات است سپس می فرماید: «و اذكروا الله كثیرا» در همان حال خدا را زیاد یاد كنید، یاد خدا را فراموش نكنید. یاد خدا سبب قوت قلب انسان است. مخصوصا وقتی كه انسان در شرایط سختی قرار می گیرد، یاد كردن خدا كه انسان از قدرت الهی استمداد كند روحیه انسان را قوی می كند. «یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوه؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، از صبر و نماز کمک بگیرید» ( سوره بقره/ آیه 153). نماز ذكر خداست. قرآن می گوید از نماز مدد و نیرو بگیرید. اسلام كه نمی گوید یا برو پاسبانی كن یا ذكر خدا بگو، یا برو خلبان باش یا ذكر خدا بگو، یا برو كشتیبان باش یا ذكر خدا بگو. اسلام می گوید هر كاری كه می كنی ذكر خدا بگو، آنوقت كارت را بهتر انجام می دهی و روحیه ات قویتر می شود. قرآن نگفته ذكر خدا فقط به این است كه انسان در چله بنشیند، درها را به روی خود ببندد، تسبیح هزار دانه هم دستش باشد و ذكر بگوید. قرآن به مجاهدین می گوید: «یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم فئه فاثبتوا و اذكروا الله كثیرا لعلكم تفلحون» ای اهل ایمان! آنگاه كه با دشمن روبرو می شوید و مرگ دندانهای خود را به شما نشان می دهد، پابرجا باشید و یاد خدا بكنید. نگفت: " پابرجا باشید، اینجا دیگر جای یاد خدا نیست"، نگفت: " بروید در خانه ها بنشینید و یاد خدا بكنید "، گفت: پابرجا باشید و یاد خدا بكنید. در میدان جنگ اگر یاد خدا بكنید بیشتر پابرجا می شوید، و در این صورت است كه فلاح و رستگاری نصیب شما می شود.
نتیجه یاد خدا از نظر امام علی علیه السلام :
یاد خدا مایه حیات قلب است، مایه روشنائی دل است، مایه آرامش روح است، موجب صفا و رقت و خشوع و بهجت ضمیر آدمی است، باعث بیداری و آگاهی و هوشیاری انسان است و چه زیبا و عمیق فرموده علی ( ع ) در نهج البلاغه «ان الله سبحانه و تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقره، و تبصر به بعد العشوة، و تنقاد به بعد المعانده، و ما برح الله -عزت الائه- فی البرهه بعد البرهه، و فی ازمان الفترات، عباد ناجاهم فی فکرهم، و کلمهم فی ذات عقولهم، فاستصبحوا بنور یقظه فی الابصار و الاسماع و و الافئده؛ خدای سبحان ذکر را صیقلی دل ها قرار داد، که دل ها بدان سبب پس از کری شنوا، و پس از کوری بینا، و پس از ستیزگی رام شوند. و خدای بزرگ بخشنده را همواره در هر برهه ای از زمان، و در دوران های خالی از پیامبران بندگانی است که با آنان در فکرشان راز گفته، و در عمق خردشان سخن رانده، و آنان از نور بیداری چشم ها و گوش ها و دل ها روشنی گرفته اند» (نهج البلاغه، خطبه 222).
* * *
منبع :
کتاب آشنایی با قرآن 3 ص 91 تا 93،
تفسير نمونه ج 17 ص 358-356
سیری در نهج البلاغه ص 303-302
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید